eitaa logo
اندیشه مطهر (عمومی)
1.6هزار دنبال‌کننده
40 عکس
277 ویدیو
10 فایل
🟢رهبر معظم انقلاب : علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند...(پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ) ارتباط با مدیر کانال @Andishe2019
مشاهده در ایتا
دانلود
.⭕️قرآن ، معیار سنجش همه منابع دینی 🔻قرآن مقياس و معيار همه منابع ديگر است.ما حديث و سنت را بايد با معيار قرآن بسنجيم تا اگر با قرآن مطابق بود بپذيريم و اگرنه نپذيريم. 🔻معتبرترين و مقدس‏ترين منابع ما، بعد از قرآن، در حديث : كتب اربعه است، يعنى‏ : كافى، من لا يحضره الفقيه، تهذيب، استبصار، و در خطب: نهج البلاغه‏ و در ادعيه : صحيفه سجاديه‏ است. 🔻اما همه اينها فرع بر قرآنند و به اندازه قرآن قطعيت صدور ندارند؛ 🔻يعنى حديث«‏ كافى »آن قدر مى ‏تواند معتبر باشد كه با قرآن منطبق باشد و با تعليمات آن - موافق بوده - و اختلاف نداشته باشد. 🔻رسول اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه اطهار مى ‏گفتند: احاديث ما را بر قرآن عرضه بداريد، اگر بر قرآن منطبق نبود بدانيد كه ساختگى و جعلى است و آن را به ما بسته‏ اند؛ ما چيزى خلاف قرآن نمى‏ گوييم. 🔹مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(1 - 5))، ج‏26، ص: 26-25- با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️شرح کوتاه از حدیث امام حسن مجتبی علیه السلام 🔻از سخنان حضرت امام حسن مجتبى‏ عليه السلام است كه مى‏ فرمايد: 🔸عجب است از كسانى كه درباره مأكولات و خوردنيهاى خود فكر مى‏ كنند اما درباره معقولات و ياد گرفتنى‏ هاى خود هيچ گونه زحمتِ انديشه‏ اى به خود راه نمى‏ دهند. 🔻علم و فكر غذاى روح است. 🔻آدمى بايد به همان اندازه كه درباره معاش خود فكر مى‏ كند درباره غذاى روح خود نيز بينديشد و همان مقدار مراقبتى كه در غذاهاى جسمى لازم و ضرورى است، در غذاهاى روحى نيز لازم و ضرورى است. 🔻همان طورى كه غذاهاى جسمانى بعضى مقوّى و بعضى ضعف‏ آور است، بعضى نشاط انگيز و بعضى سستى‏ آور و بى‏ حال كننده است، بعضى موجب سلامت و بعضى مسموم كننده است، غذاهاى فكرى نيز همين‏طور است. 🔻تعليماتى كه آدمى فرا مى‏ گيرد و كتابهايى كه مطالعه مى‏ كند و مقالاتى كه مى‏ خواند و سخنرانيهايى كه گوش مى‏ كند از لحاظ اثر همه يكسان نيستند؛ 🔻بعضى‏ها راستى فكر و اراده را قوّت مى‏ بخشد و بعضى يأس و نوميدى مى‏ بخشد. 🔻بعضى از تعليمات است كه آدمى را به حيات و زندگى و نظام آفرينش خوشبين مى‏ كند. 🔻...و اما بعضى تعليمات ديگر است كه حيات و زندگى را در نظر انسان بيهوده و بى‏ هدف و خلقت را عبث معرفى مى‏ كند، روحيه آدمى را نسبت به همه چيز و همه كس حتى نسبت به خودش بدبين مى‏نمايد. 🔻تعليمات بسيارى از افرادى كه خودشان روحيه ضد دينى دارند همين اثر را دارد. 🔻۰۰۰چه بسيار اشخاص كه كتابهاى مسمومى را مى‏ خوانند و آن كتابها روحيه آنها را فلج و بى‏ حس مى‏ كند ولى نه خود آنها و نه مقامات مسئول متوجه نمى‏ گردند كه چنين ضايعه‏ اى رخ داده است. 🔸آرى، امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود: 🔻عجبا كه مردم درباره مأكولات خود مى‏ انديشند كه مثلًا غذاى مسموم نخورند و اگر كسى غذاى مسموم به خورد آنها بدهد او را تحت تعقيب قرار مى‏ دهند 🔻اما درباره افكار و معلومات و معقولاتى كه به مغز خود فرو مى‏ كنند هيچ نمى‏ انديشند 🔻و توجه ندارند، و بسا هست كه تا زنده هستند نسبت به آن شخص مسموم كننده علاقه مند هم هستند و به او ارادت مى‏ ورزند. 🔻عجب‏تر و مهم‏تر اين است كه فكر مسموم و خطرناكى رنگ دينى و صبغه مذهبى هم داشته باشد؛ ديگر خطر او صد بار مهم‏تر است. 🔻در تاريخ گذشته ما متأسفانه چقدر زياد افكار مسمومى با رنگ و شكل دينى وارد بازار شده و خريداران زياد پيدا كرده و كمتر كسى هم متوجه شده كه اين متاع تقلّبى است. ♦️آيا باور مى‏ كنيد كه اين روحيه تنبل و جامد و سرد و خشك ما(جوامع اسلامی) معلول همان متاعهاى تقلّبى روحى است؟! ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حكمتها و اندرزها(۱ و ۲))، ج‏۲۲، ص: ۱۹۵-۱۹۲-با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️شیوه تدبر در قرآن(1) 🔻بايد كوشش كنيم طرز استنباطمان از قرآن صحيح باشد. 🔻قرآن آنگاه راهنما و هادى است كه مورد تدبر صحيح واقع شود، عالمانه تفسير شود، از راهنمايي هاى اهل قرآن- كه راسخين در علم قرآنند - بهره گرفته شود. 🔻تا طرز استنباط ما از قرآن صحيح نباشد و تا راه و رسم استفاده از قرآن را نياموزيم، از آن بهره‏ مند نخواهيم گشت. 🔻سودجويان و يا نادانان گاهى قرآن را مى‏ خوانند و احتمال باطل را دنبال مى‏ كنند. 🔻همچنان كه- امام علی در توصیف خوارج فرمود -: آنها (خوارج ) كلمه حق را مى‏ گويند و از آن باطل را اراده مى‏ كنند. اين ، عمل به قرآن و احياى آن نيست بلكه اماته قرآن است. 🔻عمل به قرآن آنگاه است كه درک از آن دركى صحيح باشد. (ادامه دارد ) مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص: 337-334- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️چگونه از قرآن کریم در تشخیص حق از باطل بهره گیریم ؟ 🔸شیوه تدبر در قرآن(۲) 🔻قرآن همواره مسائل را به صورت كلى و اصولى طرح مى‏ كند ولى استنباط و تطبيق كلى بر جزئى ، بسته به فهم و درك صحيح ماست. 🔻 مثلًا در قرآن ننوشته در جنگى كه در فلان روز بين على و معاويه در مى‏ گيرد حق با على است. 🔻در قرآن همين قدر آمده است كه: «اگر دو گروه از مؤمنان كارزار كردند، آشتى دهيد آنان را و اگر يكى بر ديگرى سركشى و ستمگرى كند، با آن كه ستمگر است نبرد كنيد تا به سوى فرمان خدا برگردد.»(حجرات: 9) اين قرآن و طرز بيان قرآن. 🔻 اما قرآن نمى ‏گويد در فلان جنگ فلان شخص حق است و ديگرى باطل. قرآن يكى يكى اسم نمى ‏برد، نمى‏ گويد بعد از چهل سال يا كمتر و يا بيشتر مردى به نام معاويه پيدا مى‏ شود و با على جنگ مى‏ كند، شما به نفع على وارد جنگ شويد.و نبايد هم وارد جزئيات بشود. 🔻قرآن نبايد موضوعات را شماره كند و انگشت روى حق و باطل بگذارد. چنين چيزى ممكن نيست. 🔻قرآن آمده است تا جاودانه بماند. پس بايد اصول و كليات را روشن كند تا در هر عصرى باطلى رو در روى حق قرار مى‏ گيرد، مردم با معيار آن كليات عمل كنند. 🔻اين ديگر وظيفه خود مردم است كه با ارائه اصل‏ «وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا ...» چشمشان را باز كنند و فرقه طاغى را از فرقه غير طاغى تشخيص دهند. ♦️قرآن مى‏ خواهد مسلمانان رشد عقلى و اجتماعى داشته باشند و به موجب همان رشد عقلى، مرد حق را از غير مرد حق تميز دهند. 🔻قرآن نيامده است كه براى هميشه با مردم مانند ولىّ صغير با صغير عمل كند، جزئيات زندگى آنها را با قيموميت شخصى انجام دهد و هر مورد خاص را با علامت و نشانه حسى تعيين نمايد. 🔻اساساً شناخت اشخاص و ميزان صلاحيت آنها و حدود شايستگى و وابستگى آنها به اسلام و حقايق اسلامى، خود يك وظيفه است و غالباً ما از اين وظيفه خطير غافليم. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص: 337-334- با تلخیص و ویرایش جزئی https://eitaa.com/shakhes1340
غربت نهج البلاغه و امام علی علیه السلام❗️ 🔻شيخ محمد عبده، مفتى اسبق مصر كه نهج البلاغه را با شرح‏ مختصرى در مصر چاپ كرد و منتشر ساخت و براى اولين بار به توده مصرى معرفى كرد، مدعى است كه اصلًا نهج البلاغه را نمى‏ شناخته و نسبت به آن آگاهى نداشته است، 🔻تا اينكه در يك حالت دورى از وطن اين كتاب را مطالعه مى‏ كند و سخت در شگفت مى‏ ماند؛ احساس مى‏ كند كه به گنجينه ‏اى گرانبها دست يافته است. همان وقت تصميم مى‏ گيرد آن را چاپ كند و به توده عرب معرفى نمايد. 🔻بيگانگى يك عالم سنى با نهج البلاغه چندان عجيب نيست. عجيب اين است كه نهج البلاغه در ديار خودش، در ميان شيعيان على، در حوزه‏ هاى علميه شيعه «غريب» و «تنها» است همچنان كه خود على غريب و تنهاست. 🔻بديهى است كه اگر محتويات كتابى و يا انديشه‏ ها و احساسات و عواطف شخصى با دنياى روحى مردمى سازگار نباشد، اين كتاب و يا آن شخص عملًا تنها و بيگانه مى‏ ماند هرچند نامشان با هزاران تجليل و تعظيم برده شود. 🔻ما طلاب بايد اعتراف كنيم كه با نهج البلاغه بيگانه‏ ايم؛ دنياى روحى‏ اى كه براى خود ساخته ‏ايم دنياى ديگرى است غير از دنياى نهج البلاغه. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در نهج البلاغه)، ج‏16، ص: 347-346- با ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
♦️شب قدر بهتر است از هزار ماه 🔻قرآن به طور اجمال و سربسته اين مطلب را براى ما بيان كرده: «قرآن را در شب قدر نازل كرديم و تو چه مى ‏دانى شب قدر چيست!»...يعنى انسان چه مى‏ داند كه شب قدر چيست! 🔻ما در نماز مى‏ خوانيم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏». عبادت وقتى با حالت جمعى باشد بيشتر بالا مى ‏رود. وقتى روحهاى ديگر حالت عِلوى پيدا كرده ‏اند، بر روحهاى تاريك مثل روحهاى ما هم اثر مى‏ گذارد. 🔻اينكه سحرها براى عبادت بهتر است و روح انسان در سحر براى عبادت آماده ‏تر است و بيشتر حضور قلب دارد، يك مقدار براى اين است كه در آن وقت پاكانى و روحهاى بزرگ و قويّى هستند (قدر متيّقنش وجود مقدس حضرت حجت) كه در حال عبادتند. 🔻امروز درباره عالم ماده ثابت شده كه وقتى كسى «فكر» مى‏ كند موج فكرى‏ اش به آن سر دنيا مى‏ رسد، تا چه رسد به امواج روحى، كه ما نمى ‏توانيم درك كنيم.شعاع روح آنها بر ديگران هم اثر مى‏ گذارد. 🔻حال اگر «شب» ، شب قدر باشد، شبى باشد كه امام در چنين هيجانى و در چنين حالت قربى است و جوّ روحى عالم به گونه ‏اى است كه درهاى زمين و آسمان به روى يكديگر باز شده، در آن شب افرادى مثل ما هم اگر و لو ذره ‏اى هماهنگى نشان بدهيم، فيضى كه مى ‏توانيم ببريم برابر است با هزار -ماه - شب ديگر كه بخواهيم عبادت كنيم؛ 🔻يعنى آن جوّ روحى كه در آن شب به وجود مى‏ آيد آن‏قدر بالابرنده است و براى احياء و زنده داشتن شب مناسب است كه برترى دارد بر هزار ماهى كه شبهاى ساده ‏اى داشته باشد و اين وضع در آن شبها وجود نداشته باشد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(10 - 14))، ج‏28، ص: 696-695- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️"شیعه بودن" یک حقیقت نه یک اسم یا عنوان! 🔻"شيعه بودن" يك حقيقت و يك واقعيت است 🔻يعنى شيعه آنوقت شيعه است كه وقتى او را در مقابل يك غيرشيعي بگذارند فكرش از او بهتر باشد، تصورش درباره خدا و قيامت از او بالاتر و برتر باشد، خدا را بهتر بشناسد، به راهنمايى ائمه‏ اش اخلاق اسلامى و انسانى‏ اش از او بهتر باشد، عملش از او بهتر باشد و خلاصه همه چيزش از او بهتر باشد؛ يعنى نمونه ‏اى از على بن ابى طالب باشد. 🔻شخصى آمد خدمت امير المؤمنين على عليه السلام؛ يك لبخندى زد، عرض كرد: «يا اميرَ المؤمنين! انّى احِبُّكَ» من تو را دوست دارم. 🔻امام فرمود: وَ لكِنّى ابْغِضُكَ‏ : اما من تو را دشمن دارم. (نفرمود دروغ مى‏ گويى، چون راست مى‏ گفت، دوست هم داشت.) گفت: چرا؟ فرمود: براى فلان كارت. فلان‏ شخص احتياج داشت به تعليم قرآن و بر تو واجب بود كه آن را به او ياد بدهى، از او پول گرفتى. 🔹بنابراين هيچ منافاتى نيست كه ما على را دوست داشته باشيم اما عمل ما طورى باشد كه على ما را دشمن داشته باشد. ▪️مجموعه اثار شهید مطهری (آشنايى با قرآن(1 - 5))ج‏26ص 293؛ - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️الهام از سیره عدالتخواهی امام علی علیه السلام(۱) 🔻 واقعا نبايد در دولت اسلامى ظلمى واقع شود، واقعا نبايد اجحافى به حق كسى بشود. به حق يك مجرم هم نبايد اجحاف شود و لو يك مجرم مستحق اعدام. 🔻از نظر اسلام مجرمى كه هزارها نفر را كشته و هزارها جنايت كرده است كه اگر بناى اعدام بخواهد باشد صد بار بايد اعدام شود در عين حال همان هم حقوقى دارد و حق او نبايد ناديده گرفته شود. 🔻ما هزار و سيصد سال است از مكتب على ، اين درس را مى‏ آموزيم كه: ابن ملجم‏ مرادى ضارب امام على بن ابي طالب [مورد توجه على عليه السلام بود كه با او بدرفتارى نشود.] ارزش «على» چقدر بود؟ 🔻واقعا از نظر ما اگر به قصاص قتل حضرت امير المؤمنين ، هزار نفر جنايتكار- آن كسى كه ضارب بوده، آن كسى كه مسبب بوده، آن كسى كه آمر بوده، آن كسى كه راضى بوده- كشته مى‏ شد زياد كشته شده بود؟ نه 🔻ما هزار و سيصد سال است كه مى‏ گوييم- و اينهاست كه اين مكتب را حفظ كرده و نگه داشته- كاسه شير را در لحظه آخر براى على عليه السلام مى ‏آورند، مى‏ خواهد ميل بفرمايد، مى ‏فرمايد باقى‏ اش را به اسيرتان بدهيد، مبادا اسيرتان گرسنه بماند: ارْفَقوا بِاسيرِكُمْ‏ : با اسيرتان با رفق و مدارا رفتار كنيد. 🔻در مدتى كه ابن ملجم در خانه على زنده بود، هیچكس كوچك‏ترين شكنجه‏ اى به او نداد و اين افتخار اسلام است. 🔻 اين است كه آينده انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ، جز اين كه بر پايه همان عدالت اسلامى و ارزشهاى اسلامى باشد قابل بقا نيست. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج‏24 ؛ ص177-179-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
🟢شبهای احیاء(۱) 🔻كلمه «احياء» يعنى زنده كردن، و احياء اين شبها يعنى اين شبها را زنده نگهدارى كردن و شب‏ زنده ‏دارى كردن... نقطه مقابل «اماته» كه به معنى ميراندن است. 🔻اين كلمه چنين مى‏ رساند كه شب- كه قسمتى از وقت انسان است- دو حالت دارد : 🔻ممكن است شبِ كسى زنده باشد و ممكن است شبِ او مرده باشد. شبِ زنده آن شبى است كه انسان تمام يا لااقل پاسى از آن شب را با ياد خدا و با مناجات و راز و نياز با ذات پروردگار به سر ببرد، و شب مُرده آن شبى است كه انسان تمام آن شب را با غفلت و فراموشى ذات مقدس پروردگار بسر ببرد. 🔻ممكن است كسى خيال كند كه اين تعبير يك تعبير مجازى است، يك نوع تعارف است: شب كه زنده و مرده ندارد، شب بالاخره شب است، زمان است. مقدارى از زمان كه اين نيمكره زمين كه ما در روى آن زندگى مى‏ كنيم مواجه با خورشيد نيست و نور خورشيد نمى‏ تابد، به آن مى‏ گويند «شب» به هر حال شب است؛ شب نه زندگى دارد و نه مردگى. 🔻اين سخن راست است ولى آن كسى كه مى‏ گويد احياء، شب را زنده نگه داشتن، مقصودش اين نيست كه اين قطعه زمان را شما زنده نگه داريد؛ مقصود زنده نگه داشتن خود شماست در اين قطعه از زمان 🔻يعنى زمان خودمان را زنده نگه داريم، هر كداممان آن زمانى را كه در درون ماست زنده نگه داريم. 🔻 آن زمانى كه در درون ماست چيست؟ آن همان خود ما هستيم، از حقيقتِ ما جدا نيست. 🔻پس زمان خودمان را، شب خودمان را زنده نگه داريم يعنى خودمان يك شب واقعاً زنده باشيم، واقعاً زنده زندگى كنيم نه اينكه مرده زندگى كنيم. (در پست بعدی نکته فوق تبیین خواهد شد) 🔻مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج‏۲۳، ص: ۴۶۵-۴۶۴- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
🔴الهام از سیره عدالتخواهی امام علی علیه السلام (۲) ♦️‏در مدت چهار سال و چند ماه خلافت على(ع)، به علت حساسيتى كه حضرت در امر عدالت داشت، دائما در حال مبارزه بود و آنى راحتش نمى‏ گذاشتند. ♦️او حكومت را براى اجراى عدالت مى‏ خواست و همين شدت عدالتخواهى بالاخره منجر به شهادتش در محراب شد. ♦️دوره خلافت براى على عليه السلام از تلخ‏ترين ايام زندگى او به حساب مى‏ آيد، اما از نظر مكتبش او موفق شد بذر عدالت را در جامعه اسلامى بكارد. ♦️اگر على عليه السلام به جاى آن دوره كوتاه ، بيست سال خلافت مى‏ كرد در حالى كه نظام زمان عثمان همچنان باقى مى‏ ماند، امروز نه اسلام باقى مانده بود نه على عليه السلام، نه‏ نهج البلاغه‏ و نه اسمى از عدالت اسلامى؛على هم خليفه‏ اى مى‏ شد در رديف معاويه ♦️روش على عليه السلام به وضوح به ما مى‏ آموزد كه: تغيير رژيم سياسى و تغيير و تعويض پستها و برداشتن افراد ناصالح و گذاشتن افراد صالح به جاى آنها بدون دست زدن به‏ بنيادهاى‏ اجتماع از نظر نظامات اقتصادى و عدالت اجتماعى ، فايده‏ اى ندارد و اثربخش نخواهد بود. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آينده انقلاب اسلامى ايران)، ج‏۲۴، ص: ۲۳۰-۲۲۹- با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
♦️پرسش : آیا امام علی علیه السلام در حکمرانی به هدف عالی خود رسید؟ 🔻پاسخ : على عليه السلام به مقصد و هدف عالى خود رسيد. هدف على( ع ) حكمرانى و عيش و لذت نبود كه بگوييم با شهادت او از ميان رفت، هدفش ، اعلاى كلمه حق و زنده كردن نام عدالت بود كه كرد. 🔻معاويه دستور مى‏ دهد كه بى‏ گناهان را به خاطر مصالح سياسى بكشيد، اموال را غارت كنيد، ولى على در همان حال كه ضربت شمشير فرقش را شكافته، وقتى كه فرزندان عبد المطّلب يعنى خويشان و اقرباى نزديك خود را آنجا مى ‏بيند و در قيافه خشمناك اينها مى‏ خواند كه ممكن است شهادت او و مرگ او سبب شود كه آنها به عنوان مسبّب و شريك جرم، خون عده ‏اى را بريزند خطاب به آنها مى‏ فرمايد: 🔸«يا بَنى عَبْدِ الْمُطَّلِبِ لا الْفِيَنَّكُمْ تَخوضونَ دِماءَ الْمُسْلِمينَ خَوْضاً تَقولونَ قُتِلَ أَميرُ الْمُؤْمِنينَ قُتِل أَميرُ الْمُؤْمِنينَ، الا لا يُقْتَلُنَّ بى الّا قاتِلى. انْظُروا اذا أَنا مُتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ‏ هذِهِ فَاضْرِبوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ .(نهج البلاغه نامه ۴۶) 🔸: نكند بعد از من در خون مردم وارد شويد و قتل امير المؤمنين را شعار خود قرار دهيد. من اگر با اين ضربت مُردم، شما فقط يك ضربت به او بزنيد نه بيشتر. 🔻امير المؤمنين ، سياست و هدفش همان احكام اسلام بود. در بستر هم كه افتاده بود، همان سياست و همان هدف ورد زبانش بود. به حسنين (عليهما السلام) مى‏ فرمايد: 🔸تو را و جميع خاندان و فرزندانم و هركس از امروز تا پايان جهان كه اين نوشته به او مى‏ رسد سفارش مى‏ كنم به تقوا و اينكه كوشش كنيد اسلام را تا دم آخر براى خود حفظ كنيد. همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد. 🔸از پيغمبر شنيدم كه «اصلاح ميان مردم از اينكه هميشه نماز بخوانيد و روزه بگيريد بافضيلت‏تر است و چيزى كه اين امت را هلاك مى ‏كند فساد كردن و دوبهم زدن است.» 🔸امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه [ترك آن‏] موجب مى ‏شود ظلم بر شما مسلط شود و آن وقت دعا كنيد و دعاى شما مستجاب نگردد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (حكمتها و اندرزها(۱ و ۲))، ج‏۲۲، ص: ۲۶۸-۲۶۶-با تلخیص و ویرایش جزئی- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️ بیماری جهالت و جمود 🔻در آدمى حسى هست كه گاهى به خيال خود مى‏ خواهد در برابر امور دينى زياد خضوع كند، آنوقت به صورتى خضوع مى‏ كند كه برخلاف اجازه خود دين است يعنى چراغ عقل را دور مى‏ اندازد و در نتيجه راه دين را هم گم مى‏ كند. 🔻از رسول اكرم روايت شده: قَصَمَ ظَهْرى رَجُلانِ: جاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ وَ عالِمٌ مُتَهَتِّكٌ دو نفر پشت مرا و پشت دين مرا شكستند: نادان متعصب و زاهد(خشکه مقدس)، و ديگر عالم لاابالى 🔻درست است كه «وَ قُتِلَ فى مِحْرابِهِ لِشِدَّةِ عَدْلِه‏ » آن تصلّب و انعطاف‏ ناپذيرى امام علی علیه السلام در امر عدالت برايش دشمنها درست كرد، جنگ جمل و جنگ صفّين بپا كرد، اما در نهايت، دست جهالت و جمود و ركود فكرى از آستين مردمى كه به نام خوارج ناميده مى‏ شدند بيرون آمد و على عليه السلام را شهيد كرد. 🔻تاريخ خوارج، عجيب و عبرت ‏انگيز است، از اين نظر كه وقتى عقيده دينى با جهالت و نادانى و تعصب خشك آميخته شود چه مى‏ كند! ▪️مجموعه‏ آثاراستادشهيد مطهرى(اصل عدل در اسلام )، ج‏4، ص 820-819- با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢لیلة القدر خیر من الف شهر 🔻قرآن به طور اجمال و سربسته اين مطلب را براى ما بيان كرده: «قرآن را در شب قدر نازل كرديم و تو چه مى ‏دانى شب قدر چيست!»...يعنى انسان چه مى‏ داند كه شب قدر چيست! 🔻ما در نماز مى‏ خوانيم: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ‏». عبادت وقتى با حالت جمعى باشد بيشتر بالا مى ‏رود. وقتى روحهاى ديگر حالت عِلوى پيدا كرده ‏اند، بر روحهاى تاريك مثل روحهاى ما هم اثر مى‏ گذارد. 🔻اينكه سحرها براى عبادت بهتر است و روح انسان در سحر براى عبادت آماده ‏تر است و بيشتر حضور قلب دارد، يك مقدار براى اين است كه در آن وقت پاكانى و روحهاى بزرگ و قويّى هستند (قدر متيّقنش وجود مقدس حضرت حجت) كه در حال عبادتند. 🔻امروز درباره عالم ماده ثابت شده كه وقتى كسى «فكر» مى‏ كند موج فكرى‏ اش به آن سر دنيا مى‏ رسد، تا چه رسد به امواج روحى، كه ما نمى ‏توانيم درك كنيم. شعاع روح آنها بر ديگران هم اثر مى‏ گذارد. 🔻حال اگر «شب» ، شب قدر باشد، شبى باشد كه امام در چنين هيجانى و در چنين حالت قربى است و جوّ روحى عالم به گونه ‏اى است كه درهاى زمين و آسمان به روى يكديگر باز شده، در آن شب افرادى مثل ما هم اگر و لو ذره ‏اى هماهنگى نشان بدهيم، فيضى كه مى ‏توانيم ببريم برابر است با هزار -ماه - شب ديگر كه بخواهيم عبادت كنيم؛ 🔻يعنى آن جوّ روحى كه در آن شب به وجود مى‏ آيد آن‏قدر بالابرنده است و براى احياء و زنده داشتن شب مناسب است كه برترى دارد بر هزار ماهى كه شبهاى ساده ‏اى داشته باشد و اين وضع در آن شبها وجود نداشته باشد. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آشنايى با قرآن(۱۰ - ۱۴))، ج‏۲۸، ص: ۶۹۶-۶۹۵- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️مذهب خوارج روحاً نمرده است❗️ 🔻مذهب خوارج هر چند منقرض شده است اما روحاً نمرده است؛ 🔻 روح «خارجيگرى» در پيكر بسيارى از ما حلول كرده است. 🔻يكى از بارزترين مميّزات خوارج جهالت و نادانى‏ شان بود. 🔻از مظاهر جهالتشان، عدم تفكيك ميان ظاهر يعنى خط و جلد قرآن و معنى قرآن بود لذا فريب نيرنگ ساده معاويه و عمرو عاص را خوردند. 🔻در اين مردم جهالت و عبادت توأم بود. على مى ‏خواست با جهالت آنها بجنگد. اما چگونه ممكن بود جنبه زهد و تقوا و عبادت اينها را از جنبه جهالتشان تفكيك كرد، بلكه عبادتشان عين جهالت بود. 🔻عبادت توأم با جهالت از نظر على- كه اسلام شناس درجه اول است- ارزشى نداشت لذا آنها را كوبيد و وجهه زهد و تقوا و عبادتشان نتوانست سپرى در مقابل على قرار گيرد. 🔻خطر جهالت اين گونه افراد و جمعيتها بيشتر از اين ناحيه است كه ابزار و آلت دست زيركها قرار مى ‏گيرند و سد راه مصالح عاليه اسلامى واقع مى ‏شوند. ♦️هميشه منافقان بى‏ دين، مقدسان احمق را عليه مصالح اسلامى برمى ‏انگيزند؛ اينها شمشيرى مى ‏گردند در دست آنها و تيرى در كمان آنها. ♦️چقدر عالى و لطيف على عليه السلام اين وضع اينها را بيان مى ‏كند، مى ‏فرمايد: «ثُمَّ انْتُمْ شِرارُ النّاسِ وَ مَنْ رَمى‏ بِهِ الشَّيْطانُ مَرامِيَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تيهَهُ»(نهج البلاغه، خطبه 125) 🔻همانا -شما - بدترين مردم هستيد. شما تيرهايى هستيد در دست شيطان كه از وجود پليد شما براى زدن نشانه خود استفاده مى ‏كند و به وسيله شما مردم را در حيرت و ترديد و گمراهى مى ‏افكند. ▪️مجموعه ‏آثاراستادشهيدمطهرى(جاذبه و دافعه علی علیه السلام) ج‏16 ص 323 ؛و ص 305- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️دو درس بسیار مهم از امام علی (ع ) 🔸سراسر وجود على، تاريخ و سيرت على، خلق و خوى على، رنگ و بوى على، سخن و گفتگوى على درس است و سرمشق است و تعليم است و رهبرى است. همچنان كه جذبهاى على براى ما آموزنده و درس است، دفعهاى او نيز چنين است. 🔸ما معمولًا در زيارتهاى على و ساير اظهار ادب‏ها مدعى مى‏ شويم كه ما دوستِ دوست تو و دشمنِ دشمن تو هستيم. 🔸تعبير ديگر اين جمله اين است كه ما به سوى آن نقطه مى‏ رويم كه در جوّ جاذبى تو قرار دارد و تو جذب مى‏كنى و از آن نقاط دورى مى‏ گزينيم كه تو آنها را دفع مى‏ كنى. ♦️ على دو طبقه را سخت دفع كرده است: 1. منافقان زيرك. 2. زاهدان احمق. ♦️همين دو درس براى مدعيان تشيع او كافى است كه چشم باز كنند و فريب منافقان را نخورند، تيزبين باشند و ظاهربينى را رها نمايند، كه جامعه تشيع در حال حاضر سخت به اين دو درد مبتلاست. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(جاذبه و دافعه علی علیه السلام) ؛ ج‏16 ؛ ص341 https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️معیار تشخیص حق از باطل در فضای غبار آلود فتنه های اجتماعی- سیاسی 🔻ما الآن كه على و عمار و اويس قرنى و ديگران را با عايشه و زبير و طلحه روبرو مى‏ بينيم، مردد نمى ‏شويم ؛ 🔻اما اگر در آن زمان مى ‏زيستيم و سوابق آنان را از نزديك مى‏ ديديم، شايد از ترديد مصون نمى‏ مانديم. ♦️- شخصی از یاران امام علی که در نبرد جمل در تمییز حق از باطل به حیرت افتاده بود - محضر امير المؤمنين شرفياب شد و گفت: آيا ممكن است طلحه و زبير و عايشه بر باطل اجتماع كنند؟ شخصيتهايى مانند آنان از بزرگان صحابه رسول اللَّه چگونه اشتباه مى‏ كنند و راه باطل را مى ‏پيمايند؟ آيا اين ممكن است؟ ♦️- امام علیه السلام در پاسخ او سخنى دارد كه دكتر طه حسين، دانشمند و نويسنده مصرى، مى‏ گويد: سخنى محكم‏تر و بالاتر از اين نمى ‏شود؛ بعد از آنكه وحى خاموش گشت و نداى آسمانى منقطع شد، سخنى به اين بزرگى شنيده نشده است.فرمود: انَّكَ لَمَلْبُوسٌ عَلَيْكَ، انَّ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِاقْدارِ الرِّجالِ، اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ اهْلَهُ وَ اعْرِفِ الْباطِلَ تَعْرِفْ اهْلَهُ‏ سرت كلاه رفته و حقيقت بر تو اشتباه شده حق و باطل را با ميزان قدر و شخصيت افراد نمى ‏شود شناخت 🔻اين صحيح نيست كه تو اول ، شخصيتهايى را مقياس قرار دهى و بعد حق و باطل را با اين مقياسها بسنجى: فلان چيز حق است چون فلان و فلان با آن موافقند و فلان چيز باطل است چون فلان و فلان با آن مخالف 🔻نه، اشخاص نبايد مقياس حق و باطل قرار گيرند. اين حق و باطل است كه بايد مقياس اشخاص و شخصيت آنان باشند. 🔻يعنى بايد حق‏ شناس و باطل‏ شناس باشى نه اشخاص و شخصيت‏ شناس؛ افراد را (خواه شخصيتهاى بزرگ و خواه شخصيتهاى كوچك) با حق مقايسه كنى، اگر با آن منطبق شدند شخصيت شان را بپذيرى و الّا نه. 🔻اين، حرف- صحیح - نيست كه آيا طلحه و زبير و عايشه ممكن است بر باطل باشند؟(روضه الواعظین ص 31) 🔸در اينجا على عليه السلام معيار حقيقت را خود حقيقت قرار داده است و روح تشيع نيز جز اين چيزى نيست. 🔸در حقيقت فرقه شيعه مولود يك بينش مخصوص و اهميت دادن به اصول اسلامى است نه به افراد و اشخاص. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (جاذبه و دافعه على عليه السلام)، ج‏16، ص: 309-307-با تلخیص و ویرایش - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️دو واجب فراموش شده(1) 🔸شاخصه اسلامیت جامعه و نظام اسلامی : امر بمعروف و نهی از منکر ‏ 🔻 امر به معروف و نهى از منكر يگانه اصلى است كه ضامن بقاى اسلام است؛ به اصطلاح، علت مُبقيه است. اصلًا اگر اين اصل نباشد، اسلامى نيست. رسيدگى كردن دائم به وضع مسلمين است. 🔻آيا يك كارخانه بدون بازرسى و رسيدگى دائمى مهندسين متخصص كه ببينند چه وضعى دارد، قابل بقاست؟ 🔻اصلًا آيا ممكن است يك سازمان همين‏طور به حال خود باشد، هيچ درباره‏ اش فكر نكنيم و در عين حال به كار خود ادامه دهد؟ ابداً. 🔻جامعه هم چنين است. يك جامعه اسلامى اين‏طور است بلكه صد درجه برتر و بالاتر. 🔻شما كدام انسان را پيدا مى‏ كنيد كه از پزشك بى‏ نياز باشد؟ يا انسان بايد خودش پزشك بدن خود باشد يا بايد ديگران پزشك باشند و او را معالجه كنند:متخصص چشم، متخصص گوش و حلق و بينى، متخصص مزاج، متخصص اعصاب. 🔻انسان هميشه انواع پزشكها را درنظر مى‏ گيرد براى آنكه اندامش را تحت نظر بگيرند، ببينند در چه وضعى است. 🔻آنوقت جامعه نظارت و بررسى نمى‏ خواهد؟! جامعه رسيدگى نمى‏ خواهد؟! آيا چنين چيزى امكان دارد؟! ابداً. 🔻حسين بن على عليه السلام در راه امر به معروف و نهى از منكر يعنى در راه اساسى ترين اصلى كه ضامن بقاى اجتماع اسلامى است كشته شد؛ 🔻در راه آن اصلى كه اگر نباشد، دنبالش متلاشى شدن است، دنبالش تفرّق است، دنبالش تفكّك و از ميان رفتن و گنديدن پيكر اجتماع است. بله، اين اصل اين مقدار ارزش دارد.(ادامه دارد) ◀️ مجموعه‏ آثاراستادشهيدمطهری(حماسه حسینی ج 1و2)، ج‏17، ص: 236-235 (با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
⭕️اگر پیامبر خدا(ص) امروز حضور می داشت در باره چه مسأله ای می اندیشید؟!⬆️
🔵علامت قبولی روزه (1) 🔻قرآن در باب روزه مى‏ گويد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ( بقره/ 183 )‏ : اى مردم باايمان، براى شما روزه فرض شده است همچنان كه براى پيشينيان شما فرض شده بود، 🔻چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذكر مى‏ كند: لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ : ‏ براى اينكه در شما روح تقوا و ملكه تقوا پيدا بشود. ملكه تقوا يعنى چه؟ يعنى‏ تسلط بر نفس. 🔻تسلط بر نفس همان است كه امام صادق فرمود: ربوبيت (الْعُبُوديّةُ جوهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبيَّة) 🔻پس اگر ما ماه رمضانى را گذرانديم، شبهاى احيايى را گذرانديم، روزه‏ هاى متوالى را گذرانديم و بعد از ماه رمضان‏ در دل خودمان احساس كرديم كه بر شهوات خودمان بيش از پيش از ماه رمضان‏ مسلّط هستيم، بر عصبانيت خودمان از سابق بيشتر مسلّط هستيم، بر چشم خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر زبان خودمان بيشتر مسلّط هستيم، بر اعضا و جوارح خودمان بيشتر مسلّط هستيم و بالاخره بر نفس خودمان بيشتر مسلّط هستيم و مى‏ توانيم جلو نفس امّاره را بگيريم، 🔸اين علامت قبولى روزه ماست. (ادامه دارد) ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (آزادى معنوى)، ج‏23، ص: 474-473- با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🔵علامت قبولی روزه ماه مبارک رمضان(2) ♦️...اما اگر ماه رمضانى گذشت و تمام شد و حظّ (بهره) ما از ماه رمضان- آن‏طور كه پيغمبر اكرم فرمود كه بعضى از مردم حظّشان (بهره شان ) از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است- فقط اين بوده كه يك ماه يك گرسنگي هايى و يك تشنگي هايى كشيديم 🔻(اغلب هم از بس كه سحر و افطار مى‏ خوريم تشنه و گرسنه هم نمى ‏شويم ولى لااقل بدحال مى ‏شويم)، يك بدحالى پيدا كرديم 🔻و در نتيجه اين بدحالى ، قدرت ما بر كار كردن كمتر شد و بعد آمديم روزه را متهم كرديم كه روزه هم شد كار در دنيا؟! 🔻(آن كه محصل و دانشجوست گفت من در تمام اين ماه رمضان قدرت درس خواندنم كم شد و آن كه اهل كار ديگرى است گفت قدرت فلان كار من كم شد، پس روزه بد چيزى است)، اين علامت قبول نشدن روزه ماست؛ ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(آزادی معنوی) ؛ ج‏23 ؛ ص474-با ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 فرازهائی از سخنان رهبر انقلاب در معرفی شهید مطهری : ✅به نظر من، مرحوم مطهری ، قوّی ترین ایدئولوگ ما بود. ✅ من خودم را شاگرد آقای مطهری می دانم. ✅ هم عارف بود و هم اهل تهجد و اهل ذکر و یاد و گریه و دعا ✅ من به حال آقای مطهری غبطه می خورم. ✅این لطفی که خداوند در حق ایشان کرد؛ واقعا چیز عجیبی است. ✅جامعه‌ی ما و انقلاب ما بر اساس همان پایه‌هایی بنا شده که در معرفی شهید مطهری از اسلام دیده می‌شود و فهمیده می‌شد. ✅ امروز آنی که پاسخ به سؤالات ماها را می‌دهد کتابهای شهید مطهری است. ✅ آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتابهاى شهید مطهرى‌، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست. ✅ شیوه‌ای پیدا کنید که این کتابها( آثار شهید مطهری) خوانده شود؛ ✅حقیقتاً یک زرادخانه‌ی عظیم فکری و فرهنگی در اختیار ماست؛ اگر بتوانیم از آن درست استفاده کنیم. ✅ بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته ‏ام كه جريان فكري اسلامي انقلاب و نظام اسلامي ما در بخش عمده ‏اي متكي به تفكرات شهيد مطهري است؛ يعني آنها پايه‏ ها و مايه ‏هاي اسلامي‏ است كه ما در تفكرات اسلامي از آنها بهره برديم و به نظام اسلامي منتهي شد . ✅علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند؛ كه اگر مي‏ خواهند كاري بكنند، براساس آن فكر و روي شانه ‏هاي شهيد مطهري بروند ان‏شاءاللَّه قله‏ هاي بالاتري را فتح كنند و پرچم فكر اسلامي را به آنجاها بزنند . ▪️پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ؛پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری(ره) https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 فرازهائی از سخنان رهبر انقلاب در معرفی شهید مطهری : ✅به نظر من، مرحوم مطهری ، قوّی ترین ایدئولوگ ما بود. ✅ من خودم را شاگرد آقای مطهری می دانم. ✅ هم عارف بود و هم اهل تهجد و اهل ذکر و یاد و گریه و دعا ✅ من به حال آقای مطهری غبطه می خورم. ✅این لطفی که خداوند در حق ایشان کرد؛ واقعا چیز عجیبی است. ✅جامعه‌ی ما و انقلاب ما بر اساس همان پایه‌هایی بنا شده که در معرفی شهید مطهری از اسلام دیده می‌شود و فهمیده می‌شد. ✅ امروز آنی که پاسخ به سؤالات ماها را می‌دهد کتابهای شهید مطهری است. ✅ آثار آن بزرگوار، مثل یاد او زنده است. کتابهاى شهید مطهرى‌، قابل مردن و قابل تمام شدن نیست. ✅ شیوه‌ای پیدا کنید که این کتابها( آثار شهید مطهری) خوانده شود؛ ✅حقیقتاً یک زرادخانه‌ی عظیم فکری و فرهنگی در اختیار ماست؛ اگر بتوانیم از آن درست استفاده کنیم. ✅ بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته ‏ام كه جريان فكري اسلامي انقلاب و نظام اسلامي ما در بخش عمده ‏اي متكي به تفكرات شهيد مطهري است؛ يعني آنها پايه‏ ها و مايه ‏هاي اسلامي‏ است كه ما در تفكرات اسلامي از آنها بهره برديم و به نظام اسلامي منتهي شد . ✅علما و فضلا و جوان‌ها - بخصوص طلاب جوان ما - بايد يك دوره كتاب‌هاي شهيد مطهري را خوانده باشند؛ كه اگر مي‏ خواهند كاري بكنند، براساس آن فكر و روي شانه ‏هاي شهيد مطهري بروند ان‏شاءاللَّه قله‏ هاي بالاتري را فتح كنند و پرچم فكر اسلامي را به آنجاها بزنند . ▪️پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار ایه الله خامنه ای دامت برکاته ؛پایگاه جامع استاد شهید مرتضی مطهری(ره) https://eitaa.com/shakhes1340
🟢 فرازهائی از کلام امام خمینی در معرفی شخصیت شهید مطهری(رحمة الله علیهما): ✅ توصيه مى‏ كنم كه كتابهاى اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسه‏ هاى غير اسلامى فراموش شود. ✅ آثار قلم و زبان او بى‏ استثناء آموزنده و روانبخش ✅ آثارى كه از او هست، بى‏ استثناء همه آثارش خوب است ✅ من كس ديگرى را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم بى ‏استثناء آثارش خوب است. ✅ايشان بى‏ استثناء آثارش خوب است، انسانساز است. ✅خدمتى كه به نسل جوان و ديگران مرحوم مطهّرى كرده است، كم كسى كرده است. ✅ آنچه از اين استاد شهيد باقى است با محتواى غنى خود مربّى و معلّم است. ▪️مجموعه‏ آثاراستاد شهيد مطهرى ج 1ص 10-1 https://eitaa.com/shakhes1340
♦️ اختلاف و تنوع ، لازمه پيشرفت (نمونه ای از افکار بلند شهید مطهری «ره») 🔻وجود قطب مخالف در اجتماع ضرورى است ، نه فقط به خاطر «حق فردى» كه او هم يك فردى است و حق دارد حرفش را بزند، بلكه حتى به خاطر مصالح بشريت هم وجود قطب مخالف در اجتماع ضرورى است‌. 🔻 قرآن روى مسئله اختلاف تكيه مى‏ كند كه اختلاف بايد وجود داشته باشد، اگر اختلاف نباشد تضاد و برخورد و اصطكاك و زد و خورد عقايد نيست و تا زد و خورد عقايد نباشد عقايد پيشرفت نمى‏ كند و حداقل سالم نمى ‏ماند. 🔻حتى در محيطهايى كه هيچ مخالف وجود ندارد اگر بشود در يك شرايط كنترل‏ شده‏ اى مخالف مصنوعى درست كرد باز وجودش براى تنقيح و اصلاح عقايد حق مفيد است. 🔻به طور كلى اختلاف و تنوع براى پيشرفت لازم و ضرورى است. در كشورهاى دموكراتيك هم كه مى ‏بينيد مسئله اكثريت و اقليت [مطرح است‏] اگر اكثريت و اقليتِ واقعى باشد واقعاً وجود اقليت را مفيد مى‏ دانند حتى به حال اكثريت، نه اين كه وجود اقليت فقط به حال طرفداران اقليت مفيد است بلكه اصلًا وجود اقليتِ واقعى و منتقد و مخالف براى همه جامعه مفيد است و از آن جمله براى خود اكثريت. 🔻من اين را بطور قاطع عرض مى‏ كنم: هر زمانى كه قطب مخالف از عقيده حق گرفته شود خود عقيده حق طبعاً به سوى فساد مى‏ گرايد. 🔻يعنى عوام ‏الناس مى‏ آيند در اطراف اين عقيده حق آنچنان مى ‏بافند و مخلوط مى‏ كنند و آنقدر چرند به آن اضافه مى‏ كنند كه عقيده حق به دست طرفدارها زيان مى‏ بيند. 🔻هميشه زيانهايى كه عقيده حق به دست طرفدارانش ديده به دست مخالفانش نديده -است - ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏۳۰، ص۵۸۵-۵۸۴ -و ص۵۷۷- با تلخیص و ویرایش جزئی - https://eitaa.com/shakhes1340
♦️بیانات علامه طباطبایی(ره) بعد از شهادت استاد شهید مطهری(ره)⬆️