eitaa logo
شلم شوربا
14 دنبال‌کننده
23 عکس
7 ویدیو
0 فایل
آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند... مجموعه ای از خواندنی های متفاوت مطالب جذاب خود را بفرستید با نام‌خودتان‌منتشر می شود. ارتباط با ما @mriyab
مشاهده در ایتا
دانلود
یک بار از توماس ادیسون سؤال شد: پس از بیست و پنج هزار بار کوشش بی نتیجه برای ساختن باطری، نسبت به شکست چه احساسی دارد؟ پاسخ او برای همه ما دارای اهمیت است: " شکست؟ من ابداً شکست نخورده‌ام، حالا بیست و پنج هزار طریقه را می‌شناسم که نمی‌توان باطری ساخت! " @shalamshorba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براے “آدمها” چه آنها ڪه برایت “عزیزترند” چه آنها ڪه فقط “دوستند” خاطره هاے “خوب” بساز آنقدر برایشان “خوب” باش ڪه اگر روزے هرچه بود “گذاشتی” و “رفتی” در “ڪنج قلبشان” جایے برایت باشد تا هر از گاهے بگویند: “ڪاش بود” هر از گاهے دست دراز ڪنند و بخواهند “باشی” هر از گاهے “دلتنگ” بودنت شوند مے دانم “سخت” است ولے تو “خوب باش” @shalamshorba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻درود بر شما که عاشق نورید و امید 🌻میخواهم مانند گل آفتابگردان باشم 🌻حتی در تاریک ترین روزها هم بایستم 🌻و نور خورشید را پیدا کنم 🌻یه دشت گل آفتابگردان تقدیم به 🌻وجودِ پر از نورتون 🌻روزتون زیبا و سرشار از نور الهی☀ @shalamshorba
☀️🪷🪷🪷 بَر نگین‌ِ تاج‌ِ این فیروزه بام‌ْ اى صبح! بر تو اى بیدار‌ دل، اى شاد، اى روشن زین دل‌ِ تاريكِ‌ِ غمگین‌ْ صد سلام اى صبح! غم مبادت گر ندارى بَهر‌ِ من جز حسرت و حسرت زنده‌ دل مستان‌ِ سرخوش را بِبَر هر روز شادتر، فرخنده‌تر، خوش‌ تر پیام اى صبح! سلام ودرود صبحتان به نیکی ✍ مهدی_اخوان_ثالث @shalamshorba
همین الان تو قشنگ ترین فنجونی که داری، یه چای تازه دم بریز به یه موزیکی که علاقه داری گوش کن یا تو سکوتی که برات دل انگیزه آروم بشین، طعم چای دل انگیزت رو مزه مزه کن میتونی تو چاییت دانه هلی، غنچه گل رزی، کمی بهار نارنج یا ذره ایی زعفرون بریزی و خودت و دل قشنگت رو مهمون طعمی دلنشین کنی آخه هیچ‌ کسی تو این دنیا مهم تر از تو نیست دوست من تو مهم ترین شخص زندگی خودت هستی ♡ @shalamshorba
من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی در سینه سوزانم مستوری و مهجوری در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی من سلسله موجم تو سلسله جنبانی از آتش سودایت دارم من و دارد دل داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی دل با من و جان بی تو نسپاری و بسپارم کام از تو و تاب از من نستانم و بستانی ای چشم رهی سویت کو چشم رهی جویت ؟ روی از من سر گردان شاید که نگردانی رهی_معیری ‌@shalamshorba
💫اگر خودت را تنها یافتی 🍁غصه نخور؛ شاید این بار خدا میخواهد خودش چتر تو باشد نام خدارا صدا بزن چه کسی بهتر و غمخوار تر از خدا؟ خداوند میفرماید: آنگاه که تنها شدی و در جستجوی تکیه گاه بودی 🤲برمن توکل کن 👈اینجا منتظر حضور توست@shalamshorba
گاهى بایک قطره، لیوانى لبریز میشه گاهى بایک كلام، قلبى آروم میشه. گاهى بایک بى مهرى، دلى میشكنه گاهی با یک لبخند، دلی خوش میشه. پس مراقب این "گاهی"ها باشیم درحالى كه ناچیزند، همه چیزند.✌️ @shalamshorba
امـیـدوارم  💕 امـروز از زمین وزمان💕 براتون خـوشبختی ببارد 💕 و نیروی عظیم عشق💕 همراهتون باشد تا همه ی کارها به بهترین💕 شکل پیش برود اول هفته تون سرشار از موفقیت @shalamshorba
فرشته از خدا پرسید: مردمانت مسجد میسازند، نماز میخوانند، چرا برایشان باران نمیفرستی؟ خدا پاسخ داد: گوشه ایی از زمین دخترکی کنار مادر و برادر مریضش در خانه ای بی سقف بازی میکند... تا مخلوقاتم سقفی برایشان نسازند، آسمان من سقف آنهاست. پس اجازه بارش نمیدهم! خدایا نانی ده که به ایمانی برسم نه ایمانی که به نانی برسم... @shalamshorba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﺩﻧﺠﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ی ﺧﻮﺩ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ. ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮشر ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ. ﮐﻪ ﺩﺭ آﻥ ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭد. مشفق_کاشانی روز تون زیبا @shalamshorba
هیچ مترسکی را شبیه گرگ نساختند شبیه پلنگ یا خرس هم نساختند، به گمانم ترسناک تر از آدمیزاد نیافتند...! 👤توماس هابز ▪️@shalamshorba
اگر روزت را ان چنان زندگی کنی، که گویی نه فردایی وجود دارد برای دلهره، و نه گذشته ای برای حسرت…!! آن وقت بهترین مخلوق خواهی بود @shalamshorba ‌‌‌‌‌‌‌
یک راند دیگر مبارزه کن وقتی پاهایت چنان خسته‌اند که به‌زور راه می‌روی، یک راند دیگر مبارزه کن، وقتی بازوهایت چنان خسته‌اند که قدرت گاردگرفتن نداری، یک راند دیگر مبارزه کن، وقتی که خون از دماغت جاری است و چشمانت سیاهی می‌رود و چنان خسته‌ای که  آرزوی می کنی حریف با مشتی محکم به دهانت کار را تمام می‌کند، یک راند دیگر مبارزه کن. و به‌یاد داشته باش! فردی که یک راند دیگر مبارزه می‌کند هرگز شکست نمی‌خورد... 🌸جیمز کوربت🌸 @shalamshorba
نامه آبراهام_لینکلن به معلم پسرش ! به پسرم درس بدهید؛ او باید بداند که همه مردم عادل و صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می‌شود. به او بیاموزید که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. میدانم وقت میگیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت، یک دلار کسب کند، بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد؛ از پیروز شدن لذت ببرد. ‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌻🍃 @shalamshorba
به درویشی قناعت کن که سلطانی خطر دارد زمین را گر شوی مالک طمع بر آسمان داری به وقت مردنت بینی نه این داری،نه آن داری @shalamshorba
من برایِ حالِ خوبم ، می جنگم ! قوی بودن ؛ در دنیایِ من ، انتخاب نیست ، یک قانونِ اساسی و اجباریست . اوضاع ، هرچقدر که می خواهد ، بد باشد ؛ من شکست را ، نمی پذیرم ! به جایِ نشستن و افسوس خوردن ؛ می ایستم و شرایط را تغییر می دهم ! می جنگم ، زخمی می شوم ، زمین می خورم ، اما شکست ، هرگز ! من عمیقا باور دارم که شایسته ی آرامشم ، و برایِ داشتنش ،با تمامِ توانم ، تلاش می کنم . من آفریده نشده ام که تسلیم باشم ، که مغلوب باشم ، که ضعیف باشم ! من آمده ام که جهان را ، تسلیمِ آرزوهایم کنم ، "من" خواسته ام ! پس می شود ... درود دوستان جان روزتان زیبا صبحتان عالی بهترینها همراه همیشگیتان  @shalamshorba
سهراب سپهری چقدر زیبا گفت : ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﺯ ﺭﻭﻱ ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ! ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ... ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ... ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩﻱ... ﻳﻜﻲ ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮﺑﺎﺩﻱ... ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩﻱ... ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ... ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ... ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ... ﭼﻪ ﻋﺎﺑﺪ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻓﺎﺳﻖ... ﭼﻪ ﻓﺎﺳﻖ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﺎﺑﺪ... ﭼﻪ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ... ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ... ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پايين... @shalamshorba
حیف از تو که گل باشی و من خار تو باشم بگذار که از دور گرفتار تو باشم من مایه ندارم که خریدار تو گردم باشد که گدای سر بازار تو باشم گر راه ندارم به حریمت نظری کن تا معتکف سایة دیوار تو باشم با آنکه تو را عاشقم از خود نپسندم تو یار به من باشی و من عار تو باشم دستی، که به جز دامن لطف تو نگیرم چشمی، که فقط طالب دیدار تو باشم زخمم به جگر زن که دوایی نپذیرد دردی به دلم بخش که بیمار تو باشم از همچو تویی پاک تر از گل همه حیف است تا همچو منی عبد خطاکار تو باشم سوزم به درون ریز که پیوسته بسوزم خوابم ببر از دیده که بیدار تو باشم آن رتبه ندارم که نهی پای به چشمم بگذار که خاک ره زوار تو باشم من میثمم و چوبة دارم به سر دوش بگذار که دلباخته ی دار تو باشم اللهم عجل لولیک الفرج غلامرضا سازگار @shalamshorba
یک دقیقه مطالعه مردی درحال مرگ بود، وقتیکه متوجه مرگش شد خدا را با جعبه ای در دست دید، خدا: وقت رفتنه. مرد: به این زودی؟ من نقشه های زیادی داشتم خدا: متاسفم، ولی وقت رفتنه مرد: درجعبه ات چی دارید؟ خدا: متعلقات تو را مرد: متعلقات من؟ یعنی همه چیزهای من؛ لباسهام، پولهایم و .... خدا: آنها دیگر مال تو نیستند آنها متعلق به زمین هستند مرد: خاطراتم چی؟ خدا: آنها متعلق به زمان هستند مرد: خانواده و دوستانم؟ خدا: نه، آنها موقتی بودند مرد: زن و بچه هایم؟ خدا: آنها متعلق به قلبت بود مرد: پس وسایل داخل جعبه حتما بدنم هستند؟ خدا :نه؛ آن متعلق به گردوغبار هستند مرد: پس مطمئنا روحم است؟ خدا: اشتباه می کنی، روح تو متعلق به من است مرد با اشک در چشمهایش و باترس زیاد جعبه در دست خدا را گرفت و بازکرد؛ دید خالی است! مرد دل شکسته گفت: من هرگز چیزی نداشتم؟ خدا : درسته، تومالک هیچ چیز نبودی! مرد: پس من چی داشتم؟ خدا: لحظات زندگی مال تو بود ؛ هرلحظه که زندگی کردی مال تو بود . ❣زندگی فقط لحظه ها هستند... قدر لحظه ها را بدان و لحظه ها را دوست داشته باش آنچه از سر گذشت، شد سر گذشت... حیف، بی دقت گذشت، اما گذشت!. تا که خواستیم یک دو روزی فکر کنیم، بر در خانه نوشتند: "در گذشت" @shalamshorba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
َ   زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ‌ی ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ   ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ‌ی ﺧﻮﺩ   ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ دارد   ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ   ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷُﺮﺷُﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ   ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣَﺮﺩ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ   ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﻣﺮﮒ   ﺑﻪ ﺷﻔﺎﺑﺨﺸﯽ ﯾﮏ ﻣُﻌﺠﺰﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ   ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ   ﮐﻪ ﺩﺭ آﻥ ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ‌ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭد   ﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔُﻞ ﺳُﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ‌ﺑﻮﯾﯽ   ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ   ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ دارد   زندگی کن   ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ!   ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ، ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍﺳﺖ   ﻗﺼﻪ‌ی ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ   ﺑﺮﮔﯽ ﺍﺯ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ‌ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ   ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ‌ﺷﮑﻨﺪ   ﮔُﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ‌ﻣﯿﺮﺩ   ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓِ ﺧﺰﺍﻥ می‌گیرد   ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛   ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ!   ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ‌ﻫﺎﺳﺖ   ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ   ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎهى   _مشفق_کاشانی @shalamshorba
در سفر آن سوها ایوان تهی است ، و باغ از یاد مسافر سرشار. در دره آفتاب ، سر برگرفته ای: کنار بالش تو ، بید سایه فکن از پا در آمده است. دوری، تو از آن سوی شقایق دوری. در خیرگی بوته ها ، کو سایه لبخندی که گذر کند ؟ از شکاف اندیشه ، کو نسیمی که درون آید ؟ سنگریزه رود ، برگونه تو می لغزد. شبنم جنگل دور، سیمای ترا می رباید. ترا از تو ربوده اند، و این تنهایی ژرف است. می گریی، و در بیراهه زمزمه ای سرگردان می شوی. سهراب سپهری @shalamshorba
سرگذشتی تکان دهنده از ثروتمندترین انسان روی کره زمین ➖➖➖➖➖➖➖ در یک کنفرانس که سخنرانش بیل گیتس مالک شرکت معظم مایکروسافت و ثروتمندترین انسان دنیا بود، فردی از او سوال کرد آیا از شما ثروتمندتر هم وجود دارد؟ بیل گیتس در جواب گفت بله و سپس داستانی را نقل کرد. او گفت : سال ها پیش وقتی آدم ناشناس و معمولی بودم در یک فرودگاه نشسته بودم و دنبال روزنامه بودم که پسرکی روزنامه فروش را دیدم، از او خواستم روزنامه ای بمن بدهد اما وقتی دست در جیب کردم دیدم پول خرد ندارم بنابراین به او گفتم روزنامه نمی خواهم. او گفت من این روزنامه را مجانی به شما می دهم من از او تشکر کرده و روزنامه را گرفتم. چند ماه بعد دوباره سرو کارم به همان فرودگاه افتاد و بطور اتفاقی همان پسرک را دیدم و از او خواستم روزنامه ای بمن بدهد اما وقتی دست در جیبم کردم باز اسکناس صد دلاری داشتم و خرد نداشتم. از اینرو به او گفتم روزنامه نمی خواهم اما او با اصرار گفت این روزنامه را هم مجانی بگیر اما من حاضر نبودم، به او گفتم ضرر می کند و معلوم نیست دیگر هرگز او را ببینم تا قرضم را بدهم. او به من اطمینان داد که ضرر نمی کند و روزنامه را از روی سودی که می کند بمن می دهد با اصرار او روزنامه را گرفتم. 19 سال بعد من تبدیل به آدم بسیار مشهوری بنام بیل گیتس شده بودم آنقدر ثروتمند که کسی بالای دستم نبود. روزی بدون هیچ دلیلی یاد آن پسرک روزنامه فروش افتادم و با خودم عهد بستم او را هر طور هست پیدا کنم، یکماه تمام بدنبالش گشتم تا بلاخره او را یافتم. از او پرسیدم مرا می شناسی در جواب گفت بله تو بیل گیتس هستی. به او گفتم یادت می آید چون پول خرد نداشتم تو دوبار به من روزنامه مجانی دادی؟ گفت بله کاملا یادم می آید. به او گفتم آمده ام تا پولت را بدهم و علاوه بر آن هر چه می خواهی حاضرم همین حالا بتو بدهم هر چه آرزو داری بمن بگو. او بمن گفت، آقا آیا بنظرتان می توانید کمک مرا جبران کنید؟ از او پرسیدم، چطور؟ او بمن گفت من زمانی به شما کمک کردم که یک پسرک روزنامه فروش فقیر بودم و شما الان می خواهید بمن کمک کنید. زمانی که ثروتمندترين آدم دنیا شده اید. چگونه امکان دارد بتوانید جبران کنید. آنزمان فهمیدم که او ثروتمندتر از من است زیرا منتظر نماند پولدار شود بعد به مردم کمک کند. آنزمان فهمیدم که چقدر انسان حقیری بوده ام. اکنون به شما حضار می گویم ثروتمند ترین انسان کسی است که قلب بزرگی دارد نه حساب بانکی بزرگی...... او از من خواست خداحافظی کند به او گفتم همه حرف هایت را قبول دارم اما واقعا دوست دارم جبران کنم خواهش میکنم درخواستم را رد نکن. او گفت ممنونم اقای گیتس اما ترجیح می دهم ثروتمندترین انسان روی کره زمین بمن بدهکار بماند. @shalamshorba
از گابریل گارسیا می‌پرسند اگر بخواهی کتابی ۱۰۰صفحه ای درباره ی امید بنویسی چه مینویسی؟ گف: ۹۹ صفحه را خالی می‌گذارم صفحه آخر سطر آخر مینویسم یادت باشه دنیا گرده،هر وقت احساس کردی به آخر رسیدی شاید در نقطه شروع باشی زندگی ساختنی است،نه ماندنی بمان برای ساختن نساز برای ماندن منتظر نباش کسی برایت گل بیاورد، خاک رو زیرو رو کن بذر و بکار از آن مراقبت کن گل خواهد شد... :) @shalamshorba