eitaa logo
شمیم حضور
47 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
814 ویدیو
219 فایل
**به نام خدا با صلوات بر محمد و آل محمد و امام شهدا. السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(ع). خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که تغییر یافتنی نیست. «رب هب لی حکما و الحقنی با الصالحین» التماس دعای فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب و کتاب‏خوانی من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگهای خون‌آشامی گرفته و چه زحماتی را در این بیست‌ودو سال تحمّل کرده تا به این‌جا رسیده و چه دشمنیهایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملاً میفهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفه‌ی خودش را حس میکند و تشخیص میدهد... بنابراین، علاجی که من پیشنهاد میکنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی... است۱۳۷۹/۱۲/۲۲ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تکلیف منتظر سخنان جالب امام خمینی (ره) و امام خامنه ای (مدظلعه العالی) درباره ظهور (عج)
روزهای دهه‌ی فجر، فرصت خوبی است كه فرزانگان ما، آگاهان ما، جوانان ما، آحاد ملت ما به ارزیابیِ كاری كه در این سی و چند سال كرده‌اند، بپردازند. ۱۳۹۱/۱۱/۱۹ بیانات در دیدار فرماندهان و جمعی از کارکنان‌ نیروی هوائی ارتش جمهوری اسلامی ایران‌ دهه فجر
دهه‌ی فجر،حادثه‌ی بزرگ و ذوابعادی است. واقعاً چه کسی تا به حال توانسته آن قضیه‌ای را که در دهه‌ی فجر اتفاق افتاد، از دیدگاههای جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، درست تشریح کند؟ کداممان این کار را کرده‌ایم؟ دشمن قلم در دست گرفته و خواسته که این قضیه را با تحریف و دروغ و آرایش‌های بی‌معنی، منعکس کند. دشمن روی آن کار کرده؛ اما دوستان، عظمت آن را کجا توانسته‌اند بیان کنند؟! واقعاً حادثه، خیلی عظیم است؛ بنابراین، معرفی این حادثه، به هر شکل که بشود، یک حسنه و بلکه یک فریضه است. یکی از وسایل معرفی، این است که یاد این ایام در ذهنها زنده بماند. وقتی که این ایام می‌رسد، باید این فراز را بفهمند و همه به یاد بیاورند. ۱۳۷۱/۱۱/۰۵ بیانات در دیدار اعضاى «ستاد برگزارى دهه فجر»
دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایی که خود امام و اسلام برای ما ترسیم کرده‌اند. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱ * ۲۲ بهمن در حیات تاریخی و ملی کشور و هدایت سرنوشت ملت ایران به سوی حق و صلاح نقش بزرگی داشته است. ۱۳۷۸/۱۱/۰۶ * در طلیعه‌ی‌ روزهای‌ درخشان‌ فجر از همه‌ چیز شایسته‌تر تکریم‌ شهیدان‌ و خضوع‌ در برابر روح‌ فداکار آنهاست‌. ۱۳۷۹/۱۱/۱۲ * دشمنان سعی میکنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به یاد مردم میآورد. سعی میکنند امام را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست. ۱۳۸۰/۱۱/۰۳ * حادثه بیست‌ودوم بهمن و پیروزی انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود. ۱۳۸۰/۱۱/۲۱ 📚بیانات مقام معظم رهبری(مدظلعه العالی)
📚وصیت نامه شهید مرتضی بهرامیان از برادران و خواهران می خواهم که این نهضت را حفظ کنید و در راه صدور آن از هیچ کوششی دریغ نکنید و مگذارید بار دیگر دست جنایتکاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خونهای هزاران شهید از دست برود. در نمازهای جماعت و جمعه با جدیت شرکت کنید. با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن توطئه های استکبار را خنثی و نقش بر آب کنید.
مسئولیت یک کلمه نیست، بلکه یک وظیفه است و وسیله‌ای برای کسب مقام و غرور و فخر فروشی نیست، فرد در قبال آن مسئولیت باید پاسخگو باشد و خدمت صادقانه و خالصانه کند، گاه این مسئولیت ها وسیله و امتحان است که فرد را یا از پله ترقی بالا می برد و به اوج می رساند و یا پرت می کند و سب سقوطش می شود. کمی تأمل... ✍خ. محمدجانی @shamem_hoozoor
احیای روایت و خاطرات دفاع مقدس چه تلخ و چه شیرین، هر کدام بیانگر معنا، مفهوم و عبرت هایی از تاریخ است. اگر چه ممکن است تلخ باشد، اما یاد آوری خاطرات گذشته خود می تواند عبرت آموز باشد. یکی از روایت ها روایت خاطرات پدرم مربوط به سالهای دفاع مقدس می باشد. پدرم در این باره بیان می دارد که: اوایل جنگ چهارده ساله بودم، در آن زمان علاوه بر شهرها روستاها نیز درگیر جنگ و راهپیمایی شده بود، اعضای روستا به این صورت راهپیمایی می کردند که دسته دسته وارد روستاهای بعدی می شدند و یک گروه بزرگی را تشکیل می دادند. و اشخاص حضور گسترده و فعال در این مراسم ها داشتند. من هم مانند دیگر اشخاص علاقه شدید به حضور در این گونه مراسم ها داشتم و چون کار بنایی ساختمان انجام می دادم، استاد کار اجازه شرکت در این حضور گسترده را نمی داد و مرا تهدید به عدم پرداخت دستمزد می کرد، از آنجایی که برای من دستمزد مهم نبود بلکه مهم ترین چیز حضورم در این اجتماعها بود، به همین علت علی رغم مخالفت و تهدید از دستمزد خود صرفنظر نموده و در این مراسم ها حضور فعال و گسترده داشتم . حتی در زمانی که اولین شهید شهر به نام «شاپور امینی» در روزهای ابتدایی انقلاب شهید شد ند که، علی رغم مخالفت استاد مبنی بر عدم پرداخت دستمزد باز هم من در این مراسم ها شرکت می کردم. در یکی از روزها اعضای روستا شعارگویان و کفن پوشان همراه با امام جماعت به مقابل پاسگاه ژاندارمری روستا رفتند. زمانی که نزدیک شدند ایست دادند و گفتند، جلو نیایید ما تیراندازی می کنیم. اعضا گفتند اگر به ما ایست دهید ما پاسگاه را از شما تحویل می گیریم. در این هنگام فرمانده بر سر برج نگهبانی قرار گرفت و گفت: ما با شما هستیم، ولی چون دستور تیراندازی داریم، خواهش می کنم نزدیک نشوید. روزها و شب ها می گذشت. در شب هایی که حکومت نظامی بود، من با چند نفر از دوستان شب ها به گشت زنی در خیابانها به منظور مراقبت و بررسی اوضاع و همچنین نگهبانی از بخشداری می رفتیم. خاطره دیگرم مربوط به سال 62 است. در آن زمان فراخوان سربازی داده بودند، با آنکه علاقه شدیدی به عضویت در بسیج داشتم اما، با مخالفت اطرافیان و اشخاص بسیجی مبنی بر عدم خواستن نیرو مواجه شدم. اما بنده کوتاهی نکرده به خدمت سربازی رفتم. دوران آموزشی ما با زمان جنگ مصادف شده بود. ما را همراه با سه گروهان به منطقه عملیاتی کردستان فرستادند. دوستان به علت سختی آن مکان ناراحت بودند. اما من خوشحال بودم، در درون خود می گفتم : خدایا! هر جایی که شرایطش سخت تر است به همان مکان بروم تا اینکه، چهار نفر، چهار نفر به یکی از آخرین نقطه های کردستان به پایگاه شهر سقز به نام پایگاه کُردکَلان بردند، به ما گفتند تا نُه ماه اینجا بمانید بعد شما را به منطقه ای آرامتر انتقال می دهیم، اما به وعده خویش عمل نکردند و هجده ماه طول کشید. در این زمان قبل از اینکه به منطقه آرام تری انتقال یابیم هفده نفر از دوستان از جمله «شهید فلاح» به شهادت رسید.☘️☘️ ✍خ. محمدجانی @shamem_hoozoor
دهه فجر در حقیقت ولادت امامت در این کشور است؛ به همان معنایی که خود امام و اسلام برای ما ترسیم کرده‌اند. ۱۳۶۹/۱۰/۱۱ * ۲۲ بهمن در حیات تاریخی و ملی کشور و هدایت سرنوشت ملت ایران به سوی حق و صلاح نقش بزرگی داشته است. ۱۳۷۸/۱۱/۰۶ * در طلیعه‌ی‌ روزهای‌ درخشان‌ فجر از همه‌ چیز شایسته‌تر تکریم‌ شهیدان‌ و خضوع‌ در برابر روح‌ فداکار آنهاست‌. ۱۳۷۹/۱۱/۱۲ * دشمنان سعی میکنند انقلاب را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، انقلاب را به یاد مردم میآورد. سعی میکنند امام را از یاد مردم ببرند؛ اما دهه فجر، تجسّم اراده و عظمت امام بزرگوار ماست. ۱۳۸۰/۱۱/۰۳ * حادثه بیست‌ودوم بهمن و پیروزی انقلاب، پایان تحقیر ملت ایران بود. ۱۳۸۰/۱۱/۲۱ 📚بیانات مقام معظم رهبری(مدظلعه العالی)
🌿🌿🌸🌸🌺🌺 هر چه که می کشیم و هر چه که بر سرمان می آید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. سهل انگاری و سستی در اعمال عبادی تأثیر نامطلوبی در پیروزی ها دارد. همه ما مکلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارسایی ها بنابه فرمان رهبری، جنگ را به همان شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنابر احساس وظیفه شرعی می جنگیم نه به قصد پیروزی تنها از مردم می خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می خواهم که آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می خواهم که ادامه دهنده راه آنها باشم. 📚زندگی به سبک شهدا، مهدی نقدی، ص64.🌿🌿🌸🌸🌺🌺 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
احیای روایت و خاطرات دفاع مقدس چه تلخ و چه شیرین، هر کدام بیانگر معنا، مفهوم و عبرت هایی از تاریخ است. اگر چه ممکن است تلخ باشد، اما یاد آوری خاطرات گذشته خود می تواند عبرت آموز باشد. یکی از روایت ها روایت خاطرات پدرم مربوط به سالهای دفاع مقدس می باشد. پدرم در این باره بیان می دارد که: اوایل جنگ چهارده ساله بودم، در آن زمان علاوه بر شهرها روستاها نیز درگیر جنگ و راهپیمایی شده بود، اعضای روستا به این صورت راهپیمایی می کردند که دسته دسته وارد روستاهای بعدی می شدند و یک گروه بزرگی را تشکیل می دادند. و اشخاص حضور گسترده و فعال در این مراسم ها داشتند. من هم مانند دیگر اشخاص علاقه شدید به حضور در این گونه مراسم ها داشتم و چون کار بنایی ساختمان انجام می دادم، استاد کار اجازه شرکت در این حضور گسترده را نمی داد و مرا تهدید به عدم پرداخت دستمزد می کرد، از آنجایی که برای من دستمزد مهم نبود بلکه مهم ترین چیز حضورم در این اجتماعها بود، به همین علت علی رغم مخالفت و تهدید از دستمزد خود صرفنظر نموده و در این مراسم ها حضور فعال و گسترده داشتم . حتی در زمانی که اولین شهید شهر به نام «شاپور امینی» در روزهای ابتدایی انقلاب شهید شد ند که، علی رغم مخالفت استاد مبنی بر عدم پرداخت دستمزد باز هم من در این مراسم ها شرکت می کردم. در یکی از روزها اعضای روستا شعارگویان و کفن پوشان همراه با امام جماعت به مقابل پاسگاه ژاندارمری روستا رفتند. زمانی که نزدیک شدند ایست دادند و گفتند، جلو نیایید ما تیراندازی می کنیم. اعضا گفتند اگر به ما ایست دهید ما پاسگاه را از شما تحویل می گیریم. در این هنگام فرمانده بر سر برج نگهبانی قرار گرفت و گفت: ما با شما هستیم، ولی چون دستور تیراندازی داریم، خواهش می کنم نزدیک نشوید. روزها و شب ها می گذشت. در شب هایی که حکومت نظامی بود، من با چند نفر از دوستان شب ها به گشت زنی در خیابانها به منظور مراقبت و بررسی اوضاع و همچنین نگهبانی از بخشداری می رفتیم. خاطره دیگرم مربوط به سال 62 است. در آن زمان فراخوان سربازی داده بودند، با آنکه علاقه شدیدی به عضویت در بسیج داشتم اما، با مخالفت اطرافیان و اشخاص بسیجی مبنی بر عدم خواستن نیرو مواجه شدم. اما بنده کوتاهی نکرده به خدمت سربازی رفتم. دوران آموزشی ما با زمان جنگ مصادف شده بود. ما را همراه با سه گروهان به منطقه عملیاتی کردستان فرستادند. دوستان به علت سختی آن مکان ناراحت بودند. اما من خوشحال بودم، در درون خود می گفتم : خدایا! هر جایی که شرایطش سخت تر است به همان مکان بروم تا اینکه، چهار نفر، چهار نفر به یکی از آخرین نقطه های کردستان به پایگاه شهر سقز به نام پایگاه کُردکَلان بردند، به ما گفتند تا نُه ماه اینجا بمانید بعد شما را به منطقه ای آرامتر انتقال می دهیم، اما به وعده خویش عمل نکردند و هجده ماه طول کشید. در این زمان قبل از اینکه به منطقه آرام تری انتقال یابیم هفده نفر از دوستان از جمله «شهید فلاح» به شهادت رسید.☘️☘️ ✍خ. محمدجانی @shamem_hoozoor
وصیت نامه شهید مرتضی بهرامیان از برادران و خواهران می خواهم که این نهضت را حفظ کنید و در راه صدور آن از هیچ کوششی دریغ نکنید و مگذارید بار دیگر دست جنایتکاران شرق و غرب در شما مسلط گردد و خونهای هزاران شهید از دست برود. در نمازهای جماعت و جمعه با جدیت شرکت کنید. با وحدت و اطاعت از مقام رهبری و پیروی از دستورات اسلام و پاسداری جدی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن توطئه های استکبار را خنثی و نقش بر آب کنید.