🍃🌸🍃
🔆 #پندانه
🔸روزی بهلول بر خلیفه وارد شد خلیفه گفت: مرا پندی بده
🔹بهلول پرسید: اگر در بیابانی بیآب، تشنگی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی در مقابل جرعهای آب که عطش تو را فرو نشاند چه میدهی؟
🔸خلیفه گفت: صد دینار طلا
🔹بهلول پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟
🔸خلیفه گفت: نصف پادشاهیام را
🔹بهلول گفت: حال اگر به حبسالبول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی چه میدهی که آن را علاج کنند؟
🔸خلیفه گفت: نیم دیگر سلطنتم را
🔹بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است تو را مغرور نسازد، که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.
https://eitaa.com/joinchat/2443902987C62ea5008d1
ایتا
https://t.me/joinchat/DlNPA0CiKdvxlk70s8bexQ
تلگرام
https://chat.whatsapp.com/CmeBoYXOO9kBt895B7QC4N
واتساب
https://eitaa.com/joinchat/1735131196Cb0d5c73b32
شمیم❤عشق❤
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🔆 #پندانه
✍ قبل از هر انتخابی، خودت را بشناس
🔹جوانی سالها تلاش کرد و آرایشگری یاد گرفت و در حرفۀ خود اهل فن و زبده شد.
🔸چون برای خود کسبی زد، متوجه شد او نسبت به بو حساس است و حرفۀ او طوریست که باید در تماس با بوی دهان برخی افراد باشد که شاید سیگار کشیدهاند، یا سیر و پیاز خوردهاند و... .
🔹چنین شد که مدتها تلاش خود را از دست داد و سراغ حرفۀ دیگری رفت.
🔸داستان آرایشگر برای همۀ ما در انتخاب شغل، همسر، خرید خانه، ماشین و... ممکن است اتفاق بیفتد.
🔹پس برای موفقیت و پیروزی باید نقاط ضعف و قوت و سازگاری خود را قبل از هر انتخابی به دقت مدنظر قرار دهیم.
#پایگاه_شهید_جعفری_حوزه_۲۸۰_کوثر
🔅#پندانه
✍ گاهی به نعمتهایمان عادت میکنیم
🔹مردی از خانهاش راضی نبود، از دوستش که بنگاه املاک داشت خواست تا خانهاش را بفروشد.
🔸دوستش یک آگهی نوشت و آن را بدین صورت برایش خواند:
خانهای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاقهای دلباز و پذیرایی و ناهارخوری وسیع.
🔹صاحبخانه تا متن آگهی را شنید، گفت:
این خانه فروشی نیست. در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانهای که تو تعریفش را کردی.
🔸خیلی وقتها نعمتهایی که در اختیار داریم را نمیبینیم چون به بودنشان عادت کردهایم و بعد از ازدستدادنشان تازه به ارزش آنها پی میبریم.
امام حسین(؏)
در شب عاشورا یڪ جور سخن گفت
و در روز عاشورا یڪ جور دیگر،
شب عاشورا سخن از
«نمیخواهم، احتیاج ندارم،
بروید، بیعتم را برداشتم» بود
روز عاشورا میگوید:
«بیائید به من ڪمڪ ڪنید،
آیا یاور و مددڪارے هست؟
هل من ناصر ینصرنی؟»
شب صحبت میڪند تا مبادا خبیثی
در بین طیّبها باشد
و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد،
شب غربال میڪند تا فقط "صالحان" بمانند
و روز غربال میڪند تا فقط "اشقیاء"
در مقابل او ایستاده باشند ..
| آیت اللّٰه حائری شیرازی(ره)
#پندانـــــــهـــ🏴
#عاشورا