eitaa logo
شمیم فقاهت
192 دنبال‌کننده
757 عکس
52 ویدیو
108 فایل
دروس استاد احمد ابراهیمی سال تحصیلی ۰۴_۱۴۰۳ #فقه_معاصر_شخص_اعتباری #تفسیر_سوره_مبارکه_اسراء #مکاسب_محرمه #مکاسـب_بیع #مشاوره_خارج مشاوره درسی وعلمی @Ebrahimi_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
فقه ۶ ش ۳۰.mp3
7.76M
باسمه تعالی قسم دوم از عقود عقودی که جریان خیار شرط در آن اختلافی است. اول: وقف مشهور عدم دخول خیار شرط در عقد وقف است. سه دلیل برای عدم خیار شرط در وقف دو دلیل اول محل مناقشه است. ۱. در وقف قربت شرط است و هر چیزی که برای خدا باشد در آن فسخ وجود ندارد. ۲. وقف فک ملک است و بعد آن، داخل ملک نمی آید. ۳. روایتی که واقف برای خودش در فرض احتیاج حق استفاده از وقف را گذاشته است حضرت می فرمایند وقف باطل است. دوم: صدقه خیار شرط در صدقه محل اختلاف است اقوی عدم خیار شرط در صدقه است، زیرا شرط صحت صدقه، قربت است و هر چیزی که برای خدا باشد در آن فسخ و رجوع وجود ندارد. الحمدلله رب العالمین
کفایه ۳ ش ۳۰.mp3
6.89M
باسمه تعالی امر ششم : حجیت قطع قطاع قطع طریقی حکم روی ذات موضوع رفته و قطع طریق به حصول ذات موضوع است. لکن همین قطع طریقی موضوع عقلی برخی احکام مانند وجوب متابعت و وجوب تنجز و معذریت و... می باشد. این قطع مطلقا حجت است ۱. از راه متعارف حاصل شود یا غیر ان. ٢. اختصاص به زمان و مکان خاص ندارد. ٣. مختص مورد خاصی نیست. احکام قطع طریقی ۱. تکلیف منجز است ٢. مخالفت با آن مواخذه میشود. ٣. عذر مکلف به اینکه غیر متعارف حاصل شده قابل پذیرش نیست. ۴. در فرض مخالفت با واقع قاطع مواخذه نمی شود. ۵. مولی نمی تواند احتجاج کند که حصولش غیر متعارف بوده است. قطع موضوعی شرعی شارع به نحو خاصی قطع را موضوع قرار می دهد. ۱. طریق به واقع بودن ٢. صفت نفسانی قطع ٣. همراه اصابه به واقع ۴. حصول از طریق ادله خاص بررسی قطع طریقی در نزد اخباریون به اخباریون نسبت داده شده که حجیت قطع ذاتی نیست و شارع می تواند در مخالفت با ان ترخیص دهد. ۱. سید صدر در شرح وافیه ٢. استرابادی در الفواید المدنیه ٣. جزایری در انوار نعمانیه دو توجیه برای کلام اخباریون ۱. مراد شان نفی قاعده ملازمه بین حکم عقل و شرع است. ٢. برای رسیدن به احکام شرعیه به مقدمات عقلی مانند حدس و قیاس و ... مراجعه نشود. الحمدلله رب العالمین
@shamim_fegahat باسمه تعالی توضیح الاقسام... نقد مصنف پیرامون کلام علامه فروض اکراهی الف. گرچه اکراه شده است لکن اکراه تاثیری در فروش کالا یا طلاق ندارد. زیرا ضرری که بر ان وعده داده شده است ناچیز می باشد. و تمام داعی برای طلاق انگیزه شخصی است. مثلا یا همسرت را طلاق بده یا 1000 ت بپرداز. صحت طلاق در این فرض قطعی و مسلم است و غیر از فرض علامه است که اقرب وقوع طلاق مطرح شد. و مسالک احتمال بطلان داد و نهایه برای بطلان دلیل اورد و... ب. اکراه تنها داعی بر انشای طلاق نیست. گرچه جز سبب است لکن بعد از اکراه یک داعی و انگیزه برای فرد بر وقوع طلاق است. حکم این فرض هم مانند فرض سابق صحت طلاق است. ج. داعی بر طلاق دادن اکراه است و اگر اکراه نبود شخص همسرش را طلاق نمی داد لکن ضرری که وعده داده شده متوجه وی نیست بلکه متوجه خود شخص اکراه کننده است. مثلا فردی دو همسر دارد فرزندش از یک زن می گوید یا زن دیگرت را طلاق بده و الا خودم را میکشم. و یا می گوید اگر طلاق ندهی تو را میکشم و پدر از کشته شدن خود نمیترسد لکن میداند که فرزندش را به جرم قصاص خواهند کشت. د. شخص اکراه شده است لکن انگیزه بر طلاق ضرری بر خودش نیست بلکه شفقت نسبت به اکراه کننده و یا زنش است. می گوید همسرت را طلاق بده و الا... و مکره می داند که اگر طلاق ندهد اکراه کننده با زن وی عمل زنا انجام خواهد داد. وی طلاق میدهد تا اکراه کننده با همسرش ازدواج کند وعمل حرام زنا صورت نگیرد. حکم صورت ج و د محل اشکال است از جهتی انگیزه بر طلاق اکراه است و از جهت دیگر ادله بطلان طلاق اکراهی منصرف به جایی است که برای رفع ضرر از خویش عمل را انجام دهد. بنابراین حکم علامه به صحت طلاق نسبت به این دو فرض محل تامل است. ه. فعل طلاق برای تخلص از ضرر است لکن در اعتقاد وی باید قصد فعل طلاق صورت گیرد و طلاق حقیقی حاصل شود و الا ان ضرر از وی دفع نمی شود. و این اعتقاد ناشی از غفلت وی است مانند بیشتر عوام که فکر می کنند حتما باید طلاق حقیقی برای رفع ضرر وعده داده شده انجام گیرد و خود را اماده جدا کردن از همسر می کنند. و. همان فرض سابق است لکن دلیل اماده شدن برای طلاق حقیقی و جدا شدن از همسر در این فرض جهل به حکم شرعی است که طلاق اکراهی باطل است. این مساله را نمیداند و خود را برای جدا شدن از همسر اماده میکند. و قصد به لفظ را برای طلاق کافی می داند هر چند طیب نفس نباشد مانند فتوای عامه. حکم به صحت طلاق در دو صورت ه و و خالی از اشکال نیست. بلکه حکم به بطلان طلاق و تحقق اکراه در این دو فرض اقرب است. فلذا فرضی برای فرمایش علامه بر اقرب صحت طلاق پیدا نشد. زیرا تنها فرض دیگری که می ماند تحقق اکراه است که برای دفع ضرر قصد لفظ طلاق را می کند ولی طیب نفس ندارد و حکم این فرض هم که بطلان طلاق است. الحمدلله رب العالمین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
جلسه بعدی شنبه ۱۱ آذر برگزار می شود. ان شاءالله تعالی @shamim_fegahat