فقه ۵ ش ۳۳.mp3
5.07M
#مکاسب5ش33
باسمه تعالی
فرع دوم
جواز بیع کالای گزاف در عصر شارع به نحو تخمین
مطابق اجماع و شهرت بیع آن گزاف جایز است
اشکال
در روایات زمان صادقین علیهماالسلام ملاک در تعیین مکیل و موزون عرف مخاطب و سائل لحاظ شده و این با عصر شارع تنافی دارد
مثلا خاک در عصر شارع تخمینی بوده و در عصر مخاطب روایات مکیل شده است.
جواب
علم به تنافی داشتن عصر شارع با عصر صادقین نداریم و روایات به نحو قضیه خارجی صادر شده است و شامل کالاهای مکیل و موزون زمان متاخر و فعلی نیست.
الحمدلله رب العالمین
@shamim_fegahat
#کفایه3ش33
باسمه تعالی
ج. بررسی سقوط تکلیف با امتثال اجمالی در تعبدیات در فرضی که محتاج تکرار باشد و یا دو عمل باشد.
مثلا شبهه موضوعیه: شخص نمی داند که به قبله کدام طرف است باید به چهار جهت نماز بخواند. در حالی که امکان اطلاع بر قبله را از طریق پرسش یا جی پی اس دارد. و یا شبهه حکمیه نمی داند نماز جمعه واجب است و یا نماز ظهر و حال می تواند قطع تفصیلی به مساله پیدا کند.
کفایت امتثال اجمالی در این فرض محل اشکال است. زیرا اولا به قصد وجه و ثانیا به قصد تمییز اخلال شده است و ثالثا انجام کار لغو وعبث است.
مقدمه اقسام قصد و احکام و ویژگی آن
1- قصد قربت: اطاعت مولی و انجام تکلیف برای مولی که در همه تعبدیات لازم الرعایه می باشد و باید قصد شود.
2- قصد وجه: انجام عمل عبادی به نیت وجوب آن که ناشی از امر مولی است شخص می گوید نماز ظهر را می خوانم چون مولی به آن امر نموده است. شرطیت قصد وجه محل بحث است و محتمل می باشد.
3- قصد تمییز: ماموربه را از غیرش تمییز نماید و بگوید این عمل واجب است و غیر آن واجب نمی باشد. شرطیت قصد تمییز محل تردید و مناقشه است.
ویژگی این سه قصد: مولی نمی تواند این قیود را در اصل عبادت اخذ کند زیرا هر سه پسینی بوده و بعد از تحقق امر مولی مصداق پیدا می کند.
براساس این مقدمه روشن است که امتثال اجمالی در فرض ج به برخی از قصود اخلال می شود گرچه شخصی که به 4 طرف نماز می خواند قصد قربت و اطاعت مولی را انجام می دهد لکن نمی تواند قصد وجوب هر نماز از آن چهار نماز را داشته باشد چون موجب تشریع می گردد بلکه به قصد محتمل الوجوب انجام داده است. پس در قصد وجه اخلال می شود.
و واضح است که قصد تمییز ماموربه هم ممکن نیست زیرا نمی تواند واجب را از غیر واجب تمییز دهد. علاوه بر این فعل عبادی لغو و عبث خواهد بود. که این هم اشکال سوم است.
جواب از اشکالات فرض ج
( امتثال اجمالی = تکرار عبادات)
در فرض ج قصد قربت مشکلی ندارد و به قصد وجه هم اخلال نمی شود زیرا شخص هر کدام از چهار نماز را که می خواند به قصد وجوب آن امر شارع می خواند و در قصد وجه باید وجوب امر اطاعت شود که تحقق می یابد. و فرد اطراف را به داعی امر می آورد.
به قصد تمییز اخلال می شود و شخص نمی تواند قصد تمییز نماید لکن قصد تمییز بر اساس ادله ذیل واجب نمی باشد:
اولا هیچ دلیل و سندی بر اعتبار قصد تمییز وجود ندارد.
ثانیا، قصد تمییز مانند قصد وجه از اموری است که غالبا مغفول مردم می باشد و اگر شرط بود شارع باید متنبه می نمود. والا به غرضش اخلال می شود.
عدم اشکال لغو و لعب
زیرا؛
اولا این تکرار و عدم احراز علم تفصیلی به غرضی می باشد مثلا تحصیل علم هزینه معتدبه دارد
ثانیا انجام نفس امر مولی لغو نمی باشد بلکه کیفیت امتثال است که بر اساس برخی از دواعی تکرار شده است.
نتيجه: با تمكن از امتثال تفصيلى قطعى، امتثال اجمالى كافى است و تحصيل علم تفصيلى و بدنبال آن امتثال تفصيلى لازم نيست، چه در توصليات و چه در عبادات. آنهم چه احتياط مستلزم تكرار باشد و چه مستلزم تكرار نباشد.
دوران بین احتیاط و ظن تفصیلی
آنچه در مباحث فوق گذشت در فرضی است که امکان قطع تفصیلی وجود دارد ولی اگر تنها ظن تفصیلی ممکن است و راهی برای حصول قطع نیست مجموع پنج صورت می شود و هركدام حكمى دارد:
1- اگر ظن تفصيلى صددرصد و مطلقا بی ارزش باشد، مثل ظن قياسى، در اينجا نه تنها احتياط جايز است، بلكه واجب است و حق ندارد به طرف مظنون اكتفا كند.
2- اگر ظن تفصيلى در فرض عدم تمكن از احتياط ارزشمند باشد (مثل دوران بين المحذورين) باز در ما نحن فيه كه احتياط ممكن است، نوبت به امتثال ظنى نمی رسد زیرا ظن در این فرض اعتبار ندارد و نبايد بدان اكتفا كند و حتما بايد احتياط كند.
3- اگر ظن تفصيلى مطلقا حجّت باشد (مراد ظنون خاصه است که در فرض تمكن از احتياط و در فرض عدم تمكن حجت است) در اين فرض ظن تفصيلى جانشين علم تفصيلى است و طبعا اكتفا كردن به احتياط و امتثال اجمالى صحيح است و محذورى ندارد همان طور که عمل به ظن تفصیلی معتبر کفایت می کند.
4 و 5- اگر در حال انسداد مطلق ظن را از هر راهى كه حاصل شود حجّت بدانيم، دو مبنا در باب احتیاط است؛
مبنای اول: احتياط واجب نيست. بر اين مسلك می تواند احتیاط کند و می تواند امتثال تفصیلی ظنی نماید.
مبنای دوم: احتياط كردن جايز نيست. (يا به خاطر اينكه احتياط مستلزم عسر و حرجى است كه سر از اختلال نظام زندگى در می آورد و يا به خاطر اينكه احتياط كردن در خصوص موارد تكرار، مستلزم بازيگرى به امر مولى است و لذا حرام است.) بر اين مسلك بايد گفت كه احتياط و امتثال اجمالى كافى نيست و حتما بايد ظن تفصيلى پيدا كرده و امتثال تفصيلى نمايد.
متفرّع بر صورت پنجم كه احتياط جايز نبود، بايد گفت: كسانى كه در احكام شرعيه راه اجتهاد و تقليد را ترک کنند عبادات شان باطل است.
الحمدلله رب العالمین
@shamim_fegahat
🔻عروج آسمانی حضرت معصومه سلام الله علیها را به پیشگاه امام زمان علیه السلام تسلیت عرض می نماییم.
به بارگاه نورانیش صلواتی می فرستیم و چشم به عنایات کریمه اهل بیت علیهم السلام می بندیم.
▪️▪️▪️
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ
السَّلامُ عَلَیْكِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
✔️ یَا فاطمه اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ؛
ای فاطمه! مرا در بهشت شفاعت بفرما...
@shamim_fegahat
🌺السَّلامُ عَلَیکَ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ،
صَلَّى اللّٰهُ عَلَيکَ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ،
رَحِمَکَ اللّٰهُ يَا أَباعَبْدِاللّٰهِ،
لَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَکَ،
وَ لَعَنَ اللّٰهُ مَنْ شَرِکَ فِي دَمِکَ،
وَ لَعَنَ اللّٰهُ مَنْ بَلَغَهُ ذٰلِکَ فَرَضِيَ بِهِ،
أَنَا إِلَى اللّٰهِ مِنْ ذٰلِکَ بَرِيءٌ
🌺السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللهِ فِی أَرْضِه
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ
السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللهِ الَّذِی ضَمِنَهُ
🌺السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ الله
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ
#جلسه_سی_چهارم_فقه_اصول تقدیم می شود.
دروس در هفته جاری #مجازی_آفلاین علاوه بر سامانه #نجاح در کانال شمیم فقاهت #ایتا بارگزاری می شود.
@shamim_fegahat
فقه ۵ ش ۳۴.mp3
4.7M
#مکاسب5ش34
باسمه تعالی
نقد راهکار اول
اولاً اصل در قضایا قضیه حقیقیه است
ثانیاً اگر روایات ناظر به قضیه خارجی باشد دلیلی برای لزوم مراجعه به عرف عام و خاص جهت تعیین مکیل و موزون وجود ندارد
ثالثاً اگر علم اجمالی به تقدیر باشد دلیلی برای تعیین کیل و وزن وجود ندارد
پس بهتر است اخبار حمل بر قضیه حقیقیه شده و آن موارد خلاف به دلیل تعبدی پذیرفته شود.
الحمدلله رب العالمین
@shamim_fegahat
#کفایه_34
باسمه تعالی
۱- اماراتى كه قطعا حجت نيستند مثل قياس.
٢- اماراتى كه حتما حجّت هستند، مثل خبر ثقه و ظواهر.
٣- اماراتى كه مشكوك الاعتبار هستند، مثل شهرت فتوايى، اجماع منقول و ...
قبل از ورود به امارات، سه مقدمه کلی بیان می شود:
مقدمه اول: تفاوت قطع و اماره ظنيه:
الف. تفاوت قطع و ظن در تنجز تکلیف
در قطع گذشت که حجيّت آن ذاتى است و امكان جعل و اعتبار حجیت اثباتا و نفيا وجود ندارد.
البته علم تفصيلى علت تامه حجيّت بود و علم اجمالى مقتضى حجيّت بود و لو لا المانع تأثير مىگذاشت؛ ولى به هرحال هر دو حجّت و واجب الاتباع بودند و عقل مستقل به حجيّت بود، آنهم به محض حصول قطع، حكم به حجيّت مىكرد؛
ولى امارات ظنيه اينگونه نيستند و حجيّت ذاتى و لازمه ذات آنها نيست. بلکه بر اساس یکی از دو عامل بیرونی ذیل حجت می شود:
الف. جعل و اعتبار شارع بر حجیت ظن مانند خبر واحد.
ب. حکم عقل به حجیت ظن بنا بر انسداد و تقریر مقدمات انسداد بنابر حکومت نه اینکه کاشف از حکم شرع باشد که به اولی بر می گردد.
تقریر حکومت: نتيجه مقدمات مذكور بر مسلك عده اى حكومت است؛ يعنى در اين شرايط ويژه عقل مستقل است به اينكه بايد از ظن و جانب مظنون پيروى كرد. بر اين مسلك جعل عقلى است.
ب. تفاوت قطع و ظن در امتثال تکلیف
آيا ظن به فراغ و امتثال مثل علم به آن حجّت و موجب سقوط تكليف است يا خير؟
مشهور: مجرّد ظن به فراغ كافى نيست و ارزشى ندارد و نمىتوان بدان اكتفا كرد؛ مگر اينكه پشتوانه داشته باشد. ولى بعض از محققان ظاهر كلامشان مخالف گفتار مشهور است و معتقدند كه در مقام امتثال ظن به فراغ ذمّه كافى است و نيازى به تحصيل علم و يا وجود دليل بر اعتبار اين ظن نداريم.
شايد دليل اين بعض عبارتست از اينكه وى دفع ضرر محتمل را لازم نمىداند. اگر دفع عقاب محتمل لازم باشد، بايد اعاده كند و به ظن اکتفا نكند؛ ولى اگر دفع عقاب محتمل واجب نباشد، همان ظن به فراغ كافى است.
فتأمل بحث ما در حجيّت ذاتى ظن است نسبت به مقام سقوط و استناد به اين قاعده بدان معنا است كه ذاتا اقتضايى ندارد و بدليل خارجى مقتضى كفايت است.
الحمدلله رب العالمین
@shamim_fegahat
💠 تاریخ مجعول
🔹 تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) مجعول است. شخص جاعلی تاریخ ولادت آن حضرت را سال ۱۸۳ ذکر کرده است.
آقای حاج شیخ علی نمازی حساب کرده بود که چون سال شهادت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) ۱۸۳ است و تا آن موقع حضرت در زندان بود، چگونه ممکن است که حضرت معصومه در این سال به دنیا آمده باشد؟ لذا گفته است که تصحیف شده و تاریخ درست ۱۷۳ است! دیگران هم این تاریخ را از آنجا نقل کردهاند.
هر دو تاریخ نادرست، و تاریخ ولادت به دست ما نرسیده است. این تاریخ را یکی از جعالین که ویژگیهایش هم نقل شده، جعل کرده است.
🔹 داستان جعل از این قرار است که: مرحوم متولی باشی اعلام میکند که اگر کسی تاریخ ولادت یا وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) را پیدا کند، دستور میدهم که در آن روز بازار قم را تعطیل کنند.
آدم کلاشی ادعا میکند که در فلان کتاب از کتابخانه مدینه این تاریخ ذکر شده است. متولی باشی آدم زرنگی بود. گفته بود که متولی کتابخانه مدینه با من آشناست.
من آن کتاب را از آن کتابخانه میخواهم و چاپ میکنم و به این شکل مشت آن شخص باز میشود. متولی باشی مسافرتی تاریخی به حجاز کرده بود و رجال آنجا را میشناخت.(۱)
____________________
1⃣ مرحوم شیخ ذبیح الله محلاتی در ریاحین الشریعه (ج ۵، ص ۳۲) نوشته است:
«لا یخفی که تاریخ تولد و وفات این بانوی عظمی فاطمه معصومه تاکنون معلوم نشده است بلکه زندگانی این مخدره و دوره حیات او مجهول بوده که آیا شوهر کرده است یا خیر؟ آیا اولادی داشته است یا خیر؟ آیا چند سال در این دنیا زندگانی کرده؟ در چه ماهی از مدینه حرکت کرده و در چه سالی و چه ماهی و چه روزی از دنیا رفته؟ آیا فوت او قبل از شهادت امام رضا (علیه السلام) بوده یا بعد از شهادت ایشان؟ بیاعتنایی به شأن تاریخ، مستلزم این مجهولات است.
و اما آنچه را که بعضی از جهت بعضی از اغراض نسبت میدهند که فلانه مجتهد در مدینه طیبه تعيين يوم وفات و تولد آن مخدره را استخراج از کتاب لواقح الأنوار کرده، بیاصل است؛ برای اینکه کتاب لواقح الأنوار در نظر این قاصر موجود است و اصلا چنین مطلبی در او نیست.
حقیر احتمال دادم شاید کتاب دیگری باشد تا اینکه خدمت علامه نسابه دانشمند آقانجفی شهابالدین تبریزی شرفیاب شدم، این مطلب را عنوان کردم فرمودند: کسی که چنین جعلی کرده، من او را ملاقات کردم معلوم شد غرضی داشته که ذکر آن مصلحت نیست.»
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۱۶
@shamim_fegahat