eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
472 ویدیو
65 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ حکایتی دلنشین از مباحثه یک شیعه حاضرجواب با 〰️〰️〰️⬇️▪️〰️〰️〰️〰️〰️ نقل شده دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند. پرسیدند: این مجلس متعلّق به کیست؟ گفتند: مجلس درس امام اعظم است. راوی حکایت می گوید: رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود، گفت: من میروم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمیروم. گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی. گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود. وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت: من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است.) و من هر چه میخواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر ص، افضل امّت و خلیفۀ بر حق بوده است قبول نمی کند و میگوید: علی بن ابیطالب علیه السلام، افضل و خلیفۀ به حق است. شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم. ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل اینست که پیامبر ص، همواره در میدان های ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنار خود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می‌فرستاد! و این نشان میدهد، که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ میکرد. و چون علی را دوست نداشت، طردش میکرد و به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است. فضل گفت: بله من این را به برادرم میگویم ولی او از قرآن به من جواب میدهد که خداوند فرموده: «خداوند، مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است.» و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است، که قاعد بوده اند. ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر میخواهی که ابوبکر و عمر، قبرشان کنار قبر پیامبر ص و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است! فضل گفت: بله این را هم به برادرم میگویم، امّا او میگوید: آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم ، دفن شده اند! برای این که خداوند فرموده است: «ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…» و میدانیم، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است. ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود، تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو: آنها غاصبانه در خانه ی پیامبر دفن نشده اند! بلکه و که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر بودند و از وی مهریه طلبکار بودند، پدران شان را در مهریه ی خودشان دفن کردند! فضل گفت: بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ولی او باز آیه ای برای من میخواند و میگوید: پیامبر به همسرانش بدهکار نبوده است. برای اینکه خداوند فرموده است: «ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم» طبق این آیه، پیامبر مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است. ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت: به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر مهریّه طلبکار نبوده اند، اما سهم الارث که از ما تَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر بعد از مرگش از خود باقی گذاشت.) نیز همین خانه اش بود و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش میرسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر بوده اند، پدران شان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابراین، غصبی در کار نبوده است! فضل گفت: بله من این را هم به برادرم گفته ام ولی او میگوید: شما مگر نمیگویید: پیامبر ارث نمیگذارد و حدیث نقل میکنید که پیامبر فرمود: «ما پیامبران اصلاً ارث نمیگذاریم و هر چه از ما باقی مانده، صدقه است.» پس عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند، به همان دلیلی که حضرت فاطمه از محروم شدند و گفتند: پیامبر ارث نمی گذارد، آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند. آیا دختر از پدر ارث نمی برد، اما همسر از شوهر ارث میبرد؟ حالا بر فرض بپذیریم که آنها سهم الارث داشته اند، مگر نه اینست که میّت اگر فرزند داشته باشد، سهم الارث زوجه اش یک هشتم ماتَرَک می شود، در این جا تمام ماتَرَک که یک حجره (اتاق) بوده، وقتی تقسیم بر ٨ شود، یک قسمت از آن ۸ قسمت تقسیم می شود، میان همسران پیامبر، که ۹ نفر بوده اند! و در نتیجه، سهم هر یک از عایشه و حفصه، به قدر یک وجب هم نمیشود! پس چگونه آن ۲ هیکل بزرگ، در یک وجب زمین جا شده اند؟! 👈👈 سخن به اینجا که رسید، ابوحنیفه از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود، فریاد کشید: این مرد را بیرون کنید! این خودش رافضی است و قطعا برادر ندارد!!😂😂
✅ حکایتی دلنشین از مباحثه یک شیعه حاضرجواب با نقل شده دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند. پرسیدند: این مجلس متعلّق به کیست؟ گفتند: مجلس درس امام اعظم است. راوی حکایت می گوید: رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود، گفت: من میروم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمیروم. گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی. گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود. وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب، فضل از جا برخاست و گفت: من برادری دارم که رافضی است (یعنی شیعه است.) و من هر چه میخواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر ص، افضل امّت و خلیفۀ بر حق بوده است قبول نمی کند و میگوید: علی بن ابیطالب علیه السلام، افضل و خلیفۀ به حق است. شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم. ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل اینست که پیامبر ص، همواره در میدان های ، آن دو بزرگوار (ابوبکر و عمر) را کنار خود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می‌فرستاد! و این نشان میدهد، که آن دو نفر، محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ میکرد. و چون علی را دوست نداشت، طردش میکرد و به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است. فضل گفت: بله من این را به برادرم میگویم ولی او از قرآن به من جواب میدهد که خداوند فرموده: «خداوند، مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است.» و به حکم این آیه، علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است، که قاعد بوده اند. ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر میخواهی که ابوبکر و عمر، قبرشان کنار قبر پیامبر ص و چسبیده به قبر آن حضرت است؛ در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است! فضل گفت: بله این را هم به برادرم میگویم، امّا او میگوید: آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم ، دفن شده اند! برای این که خداوند فرموده است: «ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر، داخل خانه اش نشوید…» و میدانیم، که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است. ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود، تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو: آنها غاصبانه در خانه ی پیامبر دفن نشده اند! بلکه و که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر بودند و از وی مهریه طلبکار بودند، پدران شان را در مهریه ی خودشان دفن کردند! فضل گفت: بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ولی او باز آیه ای برای من میخواند و میگوید: پیامبر به همسرانش بدهکار نبوده است. برای اینکه خداوند فرموده است: «ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم» طبق این آیه، پیامبر مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است. ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت: به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر مهریّه طلبکار نبوده اند، اما سهم الارث که از ما تَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک (یعنی آنچه پیامبر بعد از مرگش از خود باقی گذاشت.) نیز همین خانه اش بود و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش میرسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر بوده اند، پدران شان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابراین، غصبی در کار نبوده است! فضل گفت: بله من این را هم به برادرم گفته ام ولی او میگوید: شما مگر نمیگویید: پیامبر ارث نمیگذارد و حدیث نقل میکنید که پیامبر فرمود: «ما پیامبران اصلاً ارث نمیگذاریم و هر چه از ما باقی مانده، صدقه است.» پس عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند، به همان دلیلی که حضرت فاطمه از محروم شدند و گفتند: پیامبر ارث نمی گذارد، آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند. آیا دختر از پدر ارث نمی برد، اما همسر از شوهر ارث میبرد؟ حالا بر فرض بپذیریم که آنها سهم الارث داشته اند، مگر نه اینست که میّت اگر فرزند داشته باشد، سهم الارث زوجه اش یک هشتم ماتَرَک می شود، در این جا تمام ماتَرَک که یک حجره (اتاق) بوده، وقتی تقسیم بر ٨ شود، یک قسمت از آن ۸ قسمت تقسیم می شود، میان همسران پیامبر، که ۹ نفر بوده اند! و در نتیجه، سهم هر یک از عایشه و حفصه، به قدر یک وجب هم نمیشود! پس چگونه آن ۲ هیکل بزرگ، در یک وجب زمین جا شده اند؟! 👈👈 سخن به اینجا که رسید، ابوحنیفه از کوره در رفت و با لحنی خشم آلود، فریاد کشید: این مرد را بیرون کنید! این خودش رافضی است و قطعا برادر ندارد!!😂😂
یزید و حسین پسرعموی هم بودند، علی و معاویه بودند، کربلا هم یک خانوادگی و قبیله ای بر سر بود! ✅ ابتدا متن کامل شبهه را بخوانید: نام: ، شهرت: بنی امیه، نام پدر: معاویه، نام پدربزرگ: ابوسفیان، نام جد بزرگ: عبدالمطلب نام: حسین، شهرت: بنی هاشم، نام پدر: علی، نام پدربزرگ: محمد و ابوطالب، نام جد بزرگ: عبدالمطلب نتیجه گیری: رابطه ی امام حسین و یزید: پسر پسرعمو، رابطه ی امام علی و : پسرعمو، رابطه ی معاویه و محمد: پسرعمو، رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب: برادر، رابطه ی محمد و ابوسفیان: ابوسفیان عموی محمد، رابطه ی ابوسفیان و امام علی: ابوسفیان عموی امام علی، علت اختلاف : دعواي خانوادگي بر سر قدرت. 📚متن فوق، متنی است که متاسفانه در کانال های ملحدین به اشتراک گذاشته شده است، و بیانگر ذات نویسندگان مطلب است. کسانی که حتی از بدیهیات تاریخ اسلام خبری ندارند و شروع به نقد اسلام کرده اند. شگفت آنجاست که خود را نیز می نامند. ✅در مقام پاسخ به این متن، ابتدا به شجره نامه (ع) و یزید می پردازیم: ✅حسین بن علی بن ابیطالب بن بن بن یزید بن معاویة بن بن حرب بن امیة بن بن عبدمناف. ✅با این حساب مشخص است که نسب امام حسین (ع) و یزید بن معاویه با چندین واسطه مختلف، به عبدالمناف می رسد. و اساسا قریش (تمام افراد ساکن مکه) از همین طایفه بزرگ عبدمناف و چند پدر قبلی خود تشکیل شده اند. به عبارت بهتر، در مکه کسی را پیدا نمی کردید که از این طایفه نباشد و یا با آنها نسبت نداشته باشد. ✅پس مشخص می شود که: 1_ رابطه ی امام حسین (ع) و یزید، پسر پسرعمو نیست. 2_ رابطه ی امام علی (ع) و معاویه، پسرعمو نیست 3_ رابطه ی پیامبر اکرم (ص) و معاویه پسرعمو نیست. 4_ رابطه ی ابوسفیان و ابوطالب (ع) برادر نیست. 5_ رابطه ی پیامبر اکرم (ص) و ابوسفیان پسر برادر و عمو نیست. 6_ ابوسفیان عموی امام علی (ع) نیست. ✅اینکه چرا نویسنده متن، دچار این اشتباه فاحش شده است، نشانه عدم فهم صحیح یک مطلب است، او دو ابوسفیان را با هم اشتباه گرفته است. «ابوسفیان بن حارث بن عبدالمطلب» را با «ابوسفیان بن حرب بن امیة» اشتباه گرفته و به همین جهت، ابوسفیان را عموی پیامبر می داند، که در این صورت نیز اشتباه کرده است؛ در اینجا ابوسفیان بن حارث، پسر عموی پیامبر است نه عمو.