eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
491 ویدیو
66 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
کارنامه ۴۴ ساله نظام (۱) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
کارنامه ۴۴ ساله نظام (۳) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
کارنامه ۴۴ ساله نظام (۴) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
کارنامه ۴۴ ساله نظام (۵) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🌺 کجای قرآن از علی(ع) گفته است!!! الفضل ما شهدت به الاعدا 🆔 @dastanak_ir ♦️روزی معاویه «لعنة‌الله‌علیه» وارد مکه شد، گروهی بر معاویه وارد شدند و گفتند : آیا می دانی که ابن عباس تفسیر قرآن می کند؟ ♦️معاویه گفت: خب ابن عباس پسر عمه ی پیغمبر بوده، او از هاشمیان است! اگر او نکند که تفسیر کند؟! ♦️گفتند: آیات را به نفع علی بن ابیطالب تفسیر می کند و ما از این قضیه شاکی هستیم! ♦️معاویه گفت: خودم رسما وارد مجلس می شوم و جمع شان را بر هم می زنم. ♦️ معاویه وارد مجلس تفسیر ابن عباس می شود، ابن عباس با چنان کیفیتی تفسیر آیات می کرد که معاویه هیچ جای اعتراضی برخود ندید! بعد از مجلس معاویه رو به ابن عباس کرد و گفت: ♦️ابن عباس تو تفسیر آیات می کنی یا فضائل علی بن ابیطالب را بازگو می کنی؟! 🌺ابن عباس گفت : معاویه به من بگو کجای قرآن است که فضائل علی بن ابیطالب نیست؟ از خودت هم سوال می کنم جواب می دهی؟ "انَّما اَنتَ مُنذِرُ و َلِکُلِ قَومِ هاد" این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ منذر این امت منم و هادی وجود علی بن ابیطالب است! ولی ابن عباس حتما باید این آیه را بخوانی؟! 🌺ابن عباس گفت : "اِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ وَ یُطَهِّرَکُم تَطهیرا" بگو این آیه برای کیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم قصه ی طهارت و عصمت علی بن ابیطالب و اهل بیتش است، درست! ولی حتما باید این را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "اِنَّما وَلیُّکُمُ اللهُ وَ رَسولُه وَالَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یُوتونَ الزَّکوةَ وَ هُم رکِعون" معاویه این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : زمانی که علی بن ابیطالب انگشتر در راه خدا داد این آیه بر حق علی نازل شد، قبول دارم! ولی حتما این را باید بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "عَمَّ یَتَساءَلون عَنِ النَّبَاِ العَظیم" معاویه بگو این آیه در حق کیست؟ معاویه گفت : رسول خدا فرمود ؛ خبر عظیم علی بن ابیطالب است که هم مردم ازش می پرسند و هم من از علی خواهم پرسید، ولی ابن عباس حتما باید این را بخوانی؟ ابن عباس گفت : "وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعا وَ لا تَفَرَّقوا" بگو ببینم این آیه برای کیست؟ 🆔 @dastanak_ir معاویه گفت : پیغمبر فرمود ؛ حبل الله علی بن ابیطالب است دست به دامن علی بزنید و جای دیگر نروید که گمراه میشوید. ولی باید همین را تفسیر کنی؟ 🌺ابن عباس گفت : "کَفی بِاللهِ شَهیدا بَینی وَ بَینَکُم" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این قصه قصه ی علم علی بن ابیطالب است که خدا همه ی علم جاری رو در سیره ی او تعریف میکند، ولی لازم است حتما این را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "قُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا و َأَبْنَاءَکُمْ و َنِسَاءَنَا و َنِسَاءَکُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ" بگو به من که این آیه برای کیست؟ معاویه گفت : این هم ماجرای مباهله با اهل نجران است که خدا در این آیه علی بن ابیطالب را نفس پیغمبر میخواند، ولی برای مردم حتما باید همین را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "ساَلَ سائِلٌ بِعَذابِ واقِع" این آیه برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : روز غدیر شخصی نزد رسول خدا آمد و گفت این سخنان از خودت بود یا از خدا؟ پیغمبر فرمود امر رسالت بود ، شخص رو به پیغمبر کرد و گفت ؛ به خدا بگو بر من عذاب وارد کند که تحمل ولایت علی را ندارم و خداوند جلوی همگان دشمن علی را هلاک کرد، ابن عباس قبول دارم ! آیا باید فقط همین آیه را بخوانی؟ 🌺ابن عباس گفت : "یا اَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیک" این آیه دیگر برای چیست معاویه؟ معاویه گفت : این هم ماجرای ابلاغ ولایت علی بن ابیطالب است قبول دارم! ولی این را حتما باید بازگو کنی؟ 🌺ابن عباس گفت : "اَلیومَ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم" معاویه به من بگو این دگر برای کیست؟ 🆔 @dastanak_ir معاویه گفت : این آیه هم اکمال دیانت در پرتوی ولایت علی بن ابیطالب است ولی آیه ای دیگر بخوان نه این را ! 🌺 ابن عباس از جا بلند شد و گفت: معاویه به من بگو کجای قرآن را بخوانم که فضل علی بن ابیطالب نباشد؟! کجا را بخوانم که از علی بیان نشده باشد؟! معاویه گفت : اصلا ابن عباس بخوان "اِذا زُلزِلَتِ الارض زلزالها ابن عباس: این آیه هم فضل علی بن ابیطالب است! معاویه گفت : علی در این آیه دگر چه می کند ابن عباس؟! 🌺ابن عباس گفت : نشنیدی بعد از رسول خدا یک سال نگذشته بود که زلزله ای بر مدینه آمد که همه ی مردم از شدت وحشت از خانه به در شده بودند و علی در میانشان حاضر شد و خواند این آیه را و پایش را بر زمین کوبید و فرمود: زمین ! ابوتراب بر تو امر می کند آرام گیر! معاویه که از غضب بر خود می پیچید گفت:ابن عباس راحت بگو تا قرآن باشد، علی هم خواهد بود... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 جعل عمیق (Deep Fake) کم‌کم داره به مراحل خطرناکی میرسه و با کمک (Artificial intelligence) باعث شده به بسیاری از کلیپ‌ها، با تردید و بررسی بیشتری نگاه کنیم .... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
می‌گویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه‌اش دعوت کرد. شمس به خانه‌ی جلال‌الدین رومی رفت و پس از این که وسایل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده‌ای؟ مولانا حیرت‌زده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟! شمس پاسخ داد: بلی! مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم! – حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. + در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! – به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. + با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت. – پس خودت برو و شراب خریداری کن. + در این شهر همه مرا می‌شناسند، چگونه به محله‌ی نصاری‌نشین بروم و شراب بخرم؟! – اگر به من ارادت داری باید وسیله‌ی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب‌ها بدون شراب نه می‌توانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه‌ای به دوش می‌اندازد، شیشه‌ای بزرگ زیر آن پنهان می‌کند و به سمت محله‌ی نصاری‌نشین راه می‌افتد. تا قبل از ورود او به محله‌ی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمی‌کرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولوی داخل میکده‌ای شد و شیشه‌ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد هنوز از محله‌ی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه‌روزه در آن به او اقتدا می‌کردند رسید. در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا می‌کنید به محله‌ی نصاری‌نشین رفته و شراب خریداری نموده است. آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد! مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد می‌کند و به او اقتدا می‌کنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه می‌برد! سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به‌ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بی‌حیا! شرم نمی‌کنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که می‌بینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول می‌کند. رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است. شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه‌ی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست‌های او را بوسیدند و متفرق شدند. آن‌گاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟ شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می‌نازی جز یک سراب نیست. تو فکر می‌کردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایه‌ای‌ست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه‌ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می‌رساندند. این سرمایه‌ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
▫️ ﷽ اصفهانی ها پاسخ هيچ پرسشي را نمي‌دهند، آنها درپاسخ هر پرسش شما پرسشی دارند! مثلا: (وقتي از دوست اصفهاني خود آدرس يك خياط را مي‌پرسيد) شما: خياط خوب سراغ داري؟🤔 اصفهاني: چي‌چي مي‌خَي بدوزي؟ شما: کت و شلوار! اصفهاني: پارچه داري؟ شما:بله😊 اصفهاني:از کی اِسِدی ؟ شما:...از مغازه اصفهاني: پارچِد خُبِس؟ شما: بله🙄 اصفهاني:چه رنگيِس؟ شما: آخه مگه چه فرقي مي‌کنه؟😐 اصفهاني: فرق مي‌کونِد دادا خيلي هم فرق مي‌کونِد! شما: خب، سورمه اي😑 اصفهاني: چرا سورمه ی ؟ ارزونتر بود؟ شما: نه😶 اصفهاني: چیطو پ سورمه؟ شما: خب می خواستم سورمه ای باشه👌 اصفهاني: مباركس خَبِريِه؟ شما: نه بابا،،، بالاخره خياط سراغ داري يا نه؟😤 دوست اصفهاني: اگه خبري نيس کتا شلواري سورمِي مي‌خَي چيکار؟؟🤔 شما: بالاخره سراغ داری یا نه؟!؟ دوست اصفهانی: نه 😂😂😆 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 استاد فاطمی‌نیا: تعابیر یک نویسنده مصری اهل سنت برای امام حسین (علیه السلام) ۳ شباهت زیبای امام حسین با قرآن! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
🔹۲۵ مورد از عناوینی که در روایات عزاداری توسط معصومین انجام شده یا بدان صراحتاً دستور داده شده عبارتند از: ❶لباس حزن و مشکی پوشیدن 📗المحاسن، ج‏۲، ص۴۲۰ ❷ترک تبسم 📗کامل الزیارات، ص۱۰۸ ❸ترک خنده 📗ألامالي للصدوق، ص۱۷۷ ❹همّ و غَم و حزن 📗الأمالی للصدوق، ص۱۳۰ ❺احتراق(سوختن قلب) 📗كامل الزيارات، ص۱۲۶ ❻تسلّب(تشبه به ماتم زدگان وبازنمودن دکمه لباس وبالازدن آستین) 📗وسائل الشيعة، ج۸، ص۹۰ ❼ندبه 📗المزار الكبير، ص۵۰۱ ❽تباکی(تشبه و تحمیل نفس بر گریستن) 📗ثواب الأعمال، ص۸۳ ❾عبرة، دمعة و ذرفة(قطره اشک ولو به مقدار بال مگس) 📗کامل الزیارات، ص۱۱۱ ❿سرازير شدن اشک 📗مثيرالاحزان، ص۵ ⓫بکاء 📗كامل الزيارات، ص۱۰۴ ⓬إبکاء(گریاندن) 📗همان کتاب ⓭انشاد شعر(سرودن) 📗همان کتاب ⓮مرثیه 📗کامل الزیارات، ص۱۱۳ 📗بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۵۷ ⓯لطمه 📗تهذيب الأحكام، ج‏۸، ص۳۲۵ ⓰ضجه(صدای بلند) 📗المزار الكبير، ص۵۷۸ ⓱عجّه(فرياد) 📗المزار الكبير، ص۵۷۸ ⓲صرخه(صیحه شدید) 📗الكافي، ج‏۵، ص۴۴۶ ⓳شهقه(برگرداندن تنفّس عميق‏) 📗ثواب الأعمال، ص۲۱۶ ⓴زفرة(رفت وآمد نفس برآمده از غصه همراه با صدا به گونه‌ای که دنده‌ها بالا و پایین رود) 📗کامل الزیارات،ص۲۴۷ ❶❷شق الجیب (گریبان چاک زدن) 📗تهذيب الأحكام، ج۸، ص۳۲۵ ❷❷جزع و اظهار جزع (زاری کردن و به طور کلی هر فعلی که دلالت بر بی صبری و بی تابی نماید) 📗الأمالي للطوسي، ص۱۶۲ ❸❷هلع(شدیدترین حالت جزع و بی قراری) 📗کامل الزيارات، ص۲۷۴ ❹❷برگزاری مجلس روضه 📗بحارالأنوار، ج‏۴۵، ص۲۵۷ ❺❷پخت غذا و اطعام دادن 📗المحاسن،ج۲،ص۴۱۹ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🔶 این آمار افزایش مسلمانان در اروپاست که پیش بینی شده در سال ۲۰۳۰ دوبرابر شود، مجله فرانسوی فیگارو نوشته بعد ازهتک حرمت به قرآن در این کشور آمار خرید قرآن ترجمه شده در سایت آمازون به شدت افرایش یافت! ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
چرا گریه بر امام حسین علیه السلام اینقدر ارزش و ثواب دارد؟ 🔻 پاسخی به این سوال مهم در تشرف سيد بحرالعلوم 🔹 سيد بحرالعلوم (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. 💭 در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (ع) گناهان را مى‌آمرزد، فكر مى‌كرد. ▫️ همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. بعد پرسيد: 🔶 جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم. ▫️ سـيـد بـحرالعلوم فرمود: 🔹 در اين باره فكر مى‌كنم كه چطور مى‌شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائريـن و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (ع) مى‌دهد، مثلا ❇️ در هر قدمى كه در راه زيارت بـرمى‌دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى‌شود ❇️ و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟ ▫️ آن سوار عرب فرمود: 🔶 تعجب نكن! من براى شما مثالى مى‌آورم تا مشكل حل شود: 🔰 سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى‌رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد. 🏕 خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه (بز شيرده) اى داشتند و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى‌گرداندند. 🍗 وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. 🌒 سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد. در نهايت از ايشان سؤال كرد: 🔸 اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ ▪️ يكى از حضار گفت : 🔹 به او صد گوسفند بدهيد. ▪️ ديگرى كه از وزراء بود، گفت : 🔹 صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. ▪️ يكى ديگر گفت: 🔹 فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. ▪️ سـلطان گفت: 🔸 هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام . چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. ▫️ بعد سوار عرب به سيد فرمود: 🔶 حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (ع) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خداوند بـه زائرين و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون 💡 خدا كه خـدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (ع) بدهد، پس هر كارى كه مى‌تواند، انجام مى‌دهد، يعنى با صرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى‌كند. 🕯 در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى‌داند. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. 📚 «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
✳ مباهلهٔ حسینی 🔻 کارى را امام حسین علیه‌السلام می‌کند که به نقل آیهٔ «مباهله» در قرآن کریم، پیغمبر اکرم با نصارا کرد؛ یعنى اولادش را، نسائش را، اَنفُسش را آورد میدان؛ یعنى عزیزترین سرمایه‌هایش و همهٔ موجودى خودش را برداشت، آورد براى دفاع از حقیقت و براى قیام لله‌... 👤 | ۸۰/۱۲/۲۱ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
عربی به امام علی ع مراجعه کرد و گفت چرا اینقدر به ایرانی ها احترام می گذارید، امام علی ع دو مشت خاک برداشته و آن را بر روی زمین ریختند و فرمودند آیا بین دو مشت خاک تفاوتی بود؟ آن فرد گفت خیر. حضرت در ادامه فرمودند : عرب و عجم در نزد ما مثل این دو مشت خاک یکی هستند و فرقی ندارند و از پیامبر ص شنیدم اگر چه ایرانی ها توسط اعراب مسلمان می شوند، اما در آخر الزمان، پرچم اسلام از سوی ایرانی ها در دنیا برافراشته، معرفی و گسترانیده خواهد شد. 📚کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام ، شهید مطهری ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سازنده فقط ایشون 😄😄😄 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب)👇 📚 @dastanak_ir
برگی از عبرت های تاریخ ♦️جعفر، یکی از فرزندان حضرت امام علی بن محمد الهادی(علیه‌السلام)، برادر حضرت امام حسن عسکری(علیه‌السلام) و عموی حضرت حجه ابن الحسن مهدی موعود(عج) است که در سال ۲۲۶قمری متولد شد. ♦️او گرچه دوران کودکی و نوجوانی خود را تحت تربیت امام معصوم و در بیت عصمت سپری کرد و بخوبی با تعالیم خاندان وحی آشنا بود، اما در آستانه ی جوانی به معاشرت با برخی کارگزاران حکومت عباسی مبتلا شده و نفوذ عناصر قدرت طلب و فاسد دربار عباسی در جعفر، اندک اندک، کار او را به جایی رساند که آشکارا از ساده زیستی و ارزشهای خاندان امامت دور شده و روشی بر خلاف پدر بزرگوارش را در پیش گرفت و حس دنیاطلبی و قدرت خواهی تا آنجا در وی قوت گرفت که در هنگام شهادت پدرش حضرت امام هادی(ع)، ادعای امامت کرد، اما بدلیل جایگاه رفیع برادرش حضرت امام حسن عسکری(ع) و شناخت و بصیرت شیعیان، ادعای او چندان مورد توجه قرار نگرفت. ♦️جعفر که خود را سهیم در خاندان امامت می دانست، بعد از شهادت برادرش امام عسکری(ع) نیز بلافاصله ادعای امامت کرد و با حمایت کارگزاران عباسی و پولهای دربار، عده ای را نیز به سوی خود جذب نمود اما در هنگامی که خود را آماده ی اقامه ی نماز بر پیکر امام عسکری(ع) کرده بود، به یکباره، خورشید نورانی وجود مقدس امام عصر(ع) بر پیکر پدر خویش حاضر شده و ردای جعفر را کشیده و فرمود: ای عمو ! پس بایست که من سزاوارترم به نماز بر پدر خود از تو . و جعفر از نفوذ معنوی کلام حضرت مهدی(عج) عقب ایستاد و رنگش متغیر شد. و بدین ترتیب، حضرت امام عصر(عج) بر پدر بزرگوار خود نماز خواندند. ♦️با این وجود، جعفر دست از توطئه بر نداشت و ضمن تحریک حکومت عباسین برای حمله به منزل امام یازدهم و دستگیری امام عصر(عج)، با ادعای وراثت خاندان امامت و کمک کارگزاران عباسی، اموال امام عسکری(ع) را نیز تصرف نمود و البته چند سال بعد در سن ۴۷ سالگی در نهایت انزوا پشیمانی و توبه درگذشت. 💢ماجرای جعفر کذاب، نمونه ای دیگر از تشابهات تاریخی همچون پسر نوح(ع) و برادران یوسف(ع) و ابولهب و... است که برای همه ی اهل بصیرت، حامل این پیام مهم است که اصل و نسب و انتساب به خانواده ی بزرگان، گرچه می تواند یک امتیاز و مایه ی افتخار باشد، اماشرط کافی برای فلاح و رستگاری افراد، تمسک به روش خوبان و دوری از ناپاکان و مفسدین و فتنه گران است. فاعتبروا یا اولی الالباب... ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🚨 داستان عجیب شهید شدن در جنگ صفّین 💠امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) در کوه‌هاى تِهامَه مردى را دید که بر عصاى بلندى به اندازه درخت خرما تکیه زده است. فرمود: این آواز جنّ است. جن گفت: من هستم. حضرت فرمود: فاصله‌ی تو و ابلیس دو پدر می‌باشد؟ گفت: بله. حضرت فرمود: گذشته‌ی تو چگونه بود؟ گفت: از روزى که قابیل، هابیل را کشت من بودم. می‌توانستم حرف بزنم. به ریسمان الهى چنگ نزدم، در جنگل می‌گشتم و از تپّه‌ها بالا می‌رفتم و مردم را به قطع رحم با خویشاوندان و مال حرام دعوت می‌نمودم. سپس گفت: من توبه کرده‌ام. آن زمان که همراه نوح(ع) در کشتی‌اش بودم و او را به دلیل دعایى که براى قوم خویش می‌نمود، ملامت کردم. حضرت نوح نیز مرا به توبه واداشت. پس از آن با هود(ع)، همراه با کسانى که به او ایمان آورده بودند، در مسجد آن حضرت بودم و او را نیز به جهت دعایى که براى قومش نمود، ملامت کردم. و با الیاس در شن‌زارها به سر می‌بردم. و همراه ابراهیم(ع) آن هنگام که قوم وى او را در آتش انداختند بودم من در میانه منجنیق و آتش بودم که خداوند آتش را بر آن حضرت سرد و سلامت ساخت. پس از آن، با یوسف(ع) بودم آنگاه که برادرانش به وى حسادت ورزیدند و او را در چاهى افکندند. من او را به عمق چاه بردم و او را غذا می‌دادم و مثل یک رفیق با او رفتار می‌نمودم. بعد از آن، در زندان نیز یار و انیس‏ وى بودم تا این‌که خداوند وى را از آنجا نجات داد. سپس، همراه با موسى(ع) بودم. آن‌حضرت بخشى از تورات را به من آموخت و فرمود: اگر در زمان حضرت عیسى هم بودى، سلام مرا به او برسان. من نیز عیسى(ع)  را ملاقات کردم و سلام موسى(ع) را به ایشان رساندم. و همراه آن حضرت بودم تا این‌که بخشى از انجیل را به من آموخت و فرمود: اگر در دوران حضرت محمّد(ص) بودى سلام مرا به آن حضرت برسان. پس اى رسول خدا! عیسى بر تو سلام می‌رساند. رسول خدا(ص) فرمود: بر عیسى، روح خدا تا آن زمان که آسمان‌ها و زمین پا برجایند سلام. و بر تو نیز سلام اى هام! که سلام آنان را به من رساندى. اگر درخواست و حاجتى دارى، بگو. هام گفت: خواسته من آن است که خداوند تو را براى امّتت نگهدارد و آنان را براى تو شایسته و صالح گرداند و به آنان استقامت عطا کند تا براى وصى و جانشین پس از تو مقاومت ورزند؛ چرا که امت‌هاى پیشین به‌ خاطر سرپیچى از اوصیاى الهى به هلاکت رسیدند. و خواسته من آن است که اى رسول خدا! سوره‌اى از قرآن را به من تعلیم دهى تا در نمازم آن را بخوانم. رسول خدا(ص) به حضرت على(ع) فرمود: به هام یاد بده و با او مدارا کن. هام گفت: اى رسول خدا! این کسى که مرا به او می‌سپارى کیست؟ رسول خدا(ص) فرمود: اى هام! در کتاب، وصى «آدم» را چه کسى یافتید؟ گفت: «شیث». جانشین «نوح» که بود؟ گفت: «سام». جانشین «هود» که بود؟ گفت: «یوحنا بن حنان» پسر عموى هود. وصىّ و جانشین «ابراهیم» که بود؟ گفت: «اسماعیل و جانشین اسماعیل، اسحاق». جانشین «موسى» که بود؟ گفت: «یوشع بن نون». جانشین «عیسى» که بود؟ گفت: «شمعون بن حمون صفا» پسر عموى مریم. فرمود: چرا اینان جانشینان پیامبران هستند. هام گفت: چون در دنیا زاهدترین مردم بودند و راغب‌ترین آنان به آخرت. پیامبر(ص) فرمود: در کتاب، جانشین «محمّد» را چه کسى یافته‌اید؟ گفت: در تورات، نامش «إلیاست».آن‌حضرت فرمود: این «إلیاست» او على جانشین و برادر من است، او زاهدترین مردم نسبت به دنیا و راغب‌ترین نسبت به خداوند در آخرت می‌باشد. هام بر على(ع) سلام کرد و گفت: اى رسول خدا! آیا او نام دیگرى هم دارد؟ فرمود: آرى، «حیدر» پس على(ع) سوره‌هایى از قرآن را به او آموخت. هام گفت: اى على! اى جانشین محمّد! آیا آنچه از قرآن به من آموختى براى نماز من کافى است؟ فرمود: آرى. اندک قرآن، بسیار است. یک بار دیگر هام آمد و بر رسول خدا(ص) سلام داد و خداحافظى کرد و برگشت. و دیگر پیامبر(ص)را ندید تا این‌که آن حضرت از دنیا رفت. هام در لیلة الهریر نزد حضرت على(ع) آمد و در جنگ صفین در رکاب امام علی(ع) کشته شد. 📙 الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۸۵۸ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🟢 هر آنچه می‌بینیم، یا می‌شنویم یا می‌خوانیم غذای روح ما می‌شود 🔸هر علمی برای انسان، غذای روح است، بلکه هر چه انسان می‌بیند یا می‌شنود و در حافظه‌اش باقی می‌ماند، روح او از آن تغذیه می‌کند. به قول مولوی: آدمی فربه شود از راه گوش. یعنی غذای روحی از راه گوش وارد می‌شود و انسان از همین چاق می‌شود. 🔹رادیو و تلویزیون انسان‌ها را تغذیه می‌کند؛ همچنین سینماها، فیلم‌ها، روزنامه‌ها و نطق‌ها. کتاب‌هایی که انسان در طول عمرش می‌خواند، دائما از آنها تغذیه می‌شود. آن‌وقت شما ببینید در میان این تغذیه‌ها چه مقدارش تغذیه سالم و حیات‌بخش است و چه مقدارش تغذیه ناسالم و مسموم‌کننده است. 🔸حدیثی است از امیرالمؤمنین علی(ع)، که خیلی حدیث عجیبی است. می‌فرماید: چرا مردم این گونه‌اند که اگر شب تاریکی باشد و آنها را بر سر یک سفره بنشانند، تا وقتی که چراغی روشن نکنند دست به این سفره نمی‌برند، چطور مردم در غذای جسمانی دقیق‌اند (باید هم دقیق باشند) ولی در غذای روحانی دقیق نیستند؟! 📝 استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج۱۲، ص۴۵-۴۴ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
✔️ دعای منقول برای شبِ آخر ماه شعبان 🔹 روایت شده است که حضرت امام صادق علیه السلام در و ، این دعا را می‌خواندند: اَللّـهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذي اُنْزِلَ فيهِ الْقُرآنُ وَ جُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا فيهِ وَ سَلَّمْهُ لَنا وَ تَسَلَّمْهُ مِنّا في يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ يا مَنْ اَخَذَ الْقَليلَ وَ شَكَرَ الْكَثيرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ اَللّـهُمَّ اِنّي اَسألُكَ اَنْ تَجْعَلَ لي اِلى كُلِّ خَيْر سَبيلاً وَ مِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا مَنْ عَفا عَنّي وَ عَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّيِّئاتِ يا مَنْ لَمْ يُؤاخِذْني بِارْتِكابِ الْمَعاصي عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ يا كَريمُ اِلـهي وَعَظتَني فَلَمْ اَتَّعِظْ وَ زَجَرْتَني عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْري فَاعْفُ عَنّي يا كَريمُ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّـهُمَّ اِنّي اَسألُكَ الرّاحَةَ عًنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْيَحْسُنِ التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ يا اَهْلَ التَّقْوى وَ يا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّـهُمَّ اِنّي عَبْدُكَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ ضَعيْفٌ فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ وَ اَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنَى و الْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَيْتَ اَعمالَهُمْ وَ قَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَ اَلْوانُهُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَ لايَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ وَ لا يَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ وَ كُلُّنا فَقيرٌ اِلى رَحْمَتِكَ فَلا تَصْرِفْ عَنّي وَجْهَكَ وَ اجْعَلْني مِنْ صالِحِي خَلْقِكَ الْعَمَلِ وَ الأَمَلِ وَ الْقَضاءِ وَ الْقَدَرِ اَللّـهُمَّ اَبْقِني خَيْرَ الْبَقاءِ وَ اَفْنِنِي خَيْرَ الْفَناءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِيائِكَ وَ مُعاداةِ اَعْدائِكَ وَ الرَّغْبَةِ اِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ وَ الْخُشُوعِ وَ الْوَفاءِ وَ التَّسْليمِ لَكَ وَ التَّصْديقِ بِكِتابِكَ وَ اتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ اَللّـهُمَّ ما كانَ فِي قَلْبي مِنْ شَكٍّ اَوْ رَيْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ خُيَلاءَ اَوْ رِياءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِقاقٍ اَوْ نِفاقٍ اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ عِصْيانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَيءٍ لا تُحِبُّ فَأسْأَلُكَ يا رَبِّ أنْ تُبَدِّلَني مَكانَهُ ايماناً بِوَعْدِكَ وَ وَفاءً بِعَهْدِكَ وَ رِضاً بِقَضائِكَ وَ زُهْداً فِي الدُّنْيا وَ رَغْبَةً فيما عِنْدَكَ وَ اَثَرَةً وَ طُمَأنينَةً وَ تَوْبَةً نَصُوحاً اَسألُكَ ذلِكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ اِلـهي اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصَى وَ مِنْ كَرَمِكَ وَ جُودِكَ تُطاعُ فَكَأنَّكَ لَمْ تُعْصَ وَ اَنَا وَ مَنْ لَمْ يَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ فَكُنْ عَلَيْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَ بِالْخَيْرِ عَوّاداً يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ صَلاةً دائِمَةً لا تُحْصَى وَ لا تُعَدُّ وَ لا يَقْدِرُ قَدْرَها غَيْرُكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ 📚 مصباح ‏المتهجد، صص ۸۵۰ تا ۸۵۲ 📚 المزار الکبیر، صص ۴۱۲ تا ۴۱۴ 📚 إقبال الاعمال، ج ۱، صص ۹ و ۱۰ 📚 البلد الامین، صص ۱۹۲ و ۱۹۳ 📚 زاد المعاد، صص ۶۵ و ۶۶ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
...👌 :) یک تار موی من بیرون باشد، دنیا به آخر می‌رسد؟! اگــر یــک تــار مــو در غذایــی خــوب و خوشــمزه باشــد، آیــا دنیــا بــه آخــر می‌رسد؟ خیـر. ایـن تـار مـو حتـی مـزه و طعـم غـذا را هـم تغییـر نمی‌دهد، امـا بسـیاری از افراد طبیعتـا در چنیـن حالتـی دچـار دلزدگـی شـده و آن غـذای خـوب و خوشـمزه از چشمشان می‌افتد. از ســوی دیگــر ماجــرای ســؤال یکــی از اصحــاب امــام صــادق (علیه‌السلام) در ایــن زمینــه درس‌آموز اســت. روزی یکــی از یــاران امــام خدمــت ایشــان رســید و گفــت در یــک کــوزه روغــن یــک مــوش افتــاده، آیــا می‌شود آن روغــن را خــورد؟ امــام صــادق (علیه‌السلام) فرمودنــد: نمی‌توانی آن را بخـوری. مـرد گفـت آقـا یـک مـوش کوچکتـر از آن اسـت کـه باعـث شـود غـذای خـود را کنـار بگـذارم و از خیـر روغن‌های گـران قیمـت بگـذرم! امـام صــادق (علیه‌السلام) فرمودنـد: آن چیـزی کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت، مـوش نیسـت. ایـن دیـن اسـت کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت. بنابرایـن، وقتـی از ایـن زاویـه بـه ماجـرا نـگاه کنید متوجـه می‌شویم کـه یـک تـار مـو شـاید بـه خـودی خـود اهمیتـی نداشـته باشـد امـا وقتـی بـه ایـن توجـه کنیـم کـه حتـی نمایـش یـک تـار مـو هـم، سـرپیچی از فرمـان پـروردگار جهانیـان اسـت، بنابرایـن نمایـش حتـی یـک تـار مـو بـه نامحـرم هـم مهـم می‌شود. چطـور ممکـن اسـت روزانـه دسـت دعـا و نیـاز بـه درگاه پـرورگار بلنـد کنیـم و از او انتظـار داشـته باشـیم نیازهایمـان را تامیـن کنـد ولـی در عمـل بـه دسـتوراتش اهمیـت ندهیـم؟ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل خواندن نمازهای روزانه از زبان رسول خدا (ص) : "چرا نماز صبح می خوانیم؟ صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد وخود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان می ماند. "‌چرا نماز ظهر می خوانیم؟ ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدا نگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه می شود. "چرا نماز عصر می خوانیم؟ عصر زمان خطای آدم و حوا است و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم. "چرا نماز مغرب می خوانیم؟ مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم. "چرا نماز عشا می خوانیم؟ خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرار داد. (منبع: علل الشرايع شيخ صدوق ص 337) ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰تبدیل سیم کارت به سیم کارت کودک 👏👏 🔹توسط گرفتن شماره * 🔹یک راهکار مناسب برای جلوگیری از آسیبهای ولنگاری فضای مجازی برای کودکان 🔹این اقدام وزارت ارتباطات و فراجا بسیار عالی و قابل تقدیر و نشر می باشد ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
🟡 اجابت سریع دعا خوب است یا بد؟! اختصاصی 🟢 يكي از اصحاب امام صادق عليه السلام، خدمت آن حضرت رسيد و عرض كرد: يابن رسول الله، دعا كردم كه خدا به من خانه اي بدهد، فورا خانه دار شدم؛ دعا كردم خدا به من هزار درهم بدهد، هزار درهم به دستم رسيد (هزار درهم در آن روزگار پول هنگفتي بوده و ارزش آن معادل پنج حج نيابتي بوده است. يك حج نيابتي دويست درهم بوده است) ؛ دعا كردم، خدا به من خادم بدهد صاحب خادم و عبد شدم! سپس عرض كرد: يابن رسول الله، مي‌ترسم اين چيزها را كه خداوند به من داده است از باب استدراج باشد. (در روايات آمده است كه اگر خدا كسي را دوست نداشته باشد و نخواهد در آخرت او را با اوليا و صالحان هم نشين نمايد، او را استدراج مي‌كند؛ يعني پله پله او را به بدي مي‌رساند. البته نه اين كه اجبارا او را بد كند، بلكه اسباب آن را در اختيارش قرار مي‌دهد، و آن شخص آهسته آهسته بد مي‌شود. از اين رو اولياي الهي وقتي حاجاتشان برآورده مي‌شد مي‌ترسيدند كه مبادا خداوند آنها را به استدراج مبتلا كرده باشد.) حضرت امام صادق عليه السلام به آن شخص فرمودند: حال كه مي‌ترسي مستدرج باشي چه كار مي‌كني؟ عرض كرد: يابن رسول الله، خدا را شكر مي‌كنم كه محتاج كسي نيستم و مشكلي ندارم. حضرت فرمودند: آن خانه و پول كوچك تر از اين «الحمدلله» است كه تو مي‌گويي انسان در زندگي بايد هميشه به فكر آن چيزهايي باشد كه دارد، نه چيزهايي كه ندارد. هميشه با خودش بگويد: «الحمدلله» كه من نعمت‌هاي فراواني در اختيار دارم، نه اين كه به فكر آن باشد كه فلاني چيزي دارد كه من ندارم؛ چرا كه حاجات اخروي بسيار بيشتر از حاجات دنيايي است. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
روزي حضرت موسي براي مناجات به كوه طور مي رفت و شيطان هم در پي او رفت. يكي از فرشتگان شيطان را نهيب زد و گفت: از دنبال موسي برگرد كه او كليم خداست مگر اميد داري كه بتواني او را بفريبي؟ شيطان گفت: آري. چنان كه پدر او حضرت آدم را به خوردن گندم فريفتم از موسي هم اميد دارم كه چنين شود حضرت موسي متوجه شد . شيطان گفت: اي موسي كليم مي خواهي تو را شش پند بياموزم؟ حضرت موسي فرمود: خير. من احتياج ندارم از من دور شو. جبرئيل نازل شد و گفت: ای موسی صبر کن و گوش بده ، او الان نمیخواهد که تو را فریب دهد . موسی ایستاد و فرمود هر چه میخواهی بگو ،شيطان گفت: آن شش پند اين است: اول : در وقت دادن صدقه به يادم باش و زود صدقه بده كه ممكن است زود پشيمانت كنم گرچه آن صدقه كم و كوچك باشد چون ممكن است همان صدقه كم تو را از هلاكت نجات دهد و از خطر حفظ نمايد. دوم : اي موسي با زن بيگانه و نامحرم خلوت نكن چون در آن صورت من نفر سوم هستم و تو را فريفته و به فتنه مي اندازم و وادار به زنا مي كنم. سوم : اي موسي در حال غضب به يادم باش زيرا در حال غضب تو را به امر خلاف وادار مي نمايم و آرزو مي كنم كه اولاد آدم غضب كند تا من مقصودم را عملي سازم. چهارم : چيزهايي كه خداوند ازآنها نهي كرده نزديك نشو چون هر كس به آنها نزديك شود من او را به حرام و گناه مي اندازم. پنجم : در دل خود فكر گناه وكار خلاف راه مده چون اگر من دلي را چرکین ديدم به طرف صاحبش دست دراز میکنم و او را اغوا میکنم ، تا آن کار خلاف را انجام دهد . ششم :تا خواست كه ششم را بگويد جبرئيل حضرت موسي(ع) را نهيب زد و فرمود: اي موسي حركت كن و گوش مده كه او مي خواهد در نصيحت ششم تو را بفريبد. لذا موسي حركت كرد و رفت. شيطان فرياد زد و گفت: واي بر من پنج موعظه را كه اساس كارم در آنها بود شنيد و رفت مي ترسم كه آنها را به ديگران بگويد و آنان هدايت شوند. من مي خواستم پس از پنج کلمه حق ، او را به دام اندازم و او و ديگران را فريب دهم ولي از دستم رفت. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir