eitaa logo
شمیم معارف
48 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
486 ویدیو
66 فایل
حکمت و عرفان، فلسفه، علوم غریبه و روانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥توضیحات شخص کره‌ای، درباره سبک زندگی رویایی که سریال‌های این کشور از خودش برای مردم جهان،به ویژه نوجوانان میسازه ❌هرچیزی که در سریال میبینید فیکه همه مردم کره شبیه بی‌تی‌اس نیستن کی پاپ ظاهر خوبی داره، ولی کلی داستان بد پشت‌پرده‌ش هست ♻️ | حتماعضوشوید 👇 🔯 eitaa.com/joinchat/673317064C056f0382df بااحٺیاط‌ۅاردشۅید😶😱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼ سلام دوستان یه خبر خوب ☺️ 💢 کلاس‌های استاد محمدی شاهرودی شروع شده😊 👌 استاد بصورت خیلی زیبا و روان مباحث و رو میگن 🔻 خوب کلاس‌های استاد اینه: 🥇 بیان استاد خیلی و روان هست. 🥈 هر جلسه حدود ۵ است! 🥉 کلاس‌ها کاملا ⭕️ اگه میخوای دینی رو راحت پاسخ بدی بزن روی این لینک👇 http://eitaa.com/joinchat/3861774347C4f2b1105f8 💯فقط رفتید حتما رو ببینید👆 .
هدایت شده از نهج البلاغه ایها
✍آیت الله جوادی آملی می‌فرماید: هرگاه دیدید از قرآن خواندن لذت می‌برید ،بدانیدکه از قرآن بهرمند شدید و متوجه شدید که این کلام الهی است،اما اگر از قرآن خواندن لذت نبردید،یااز قرآن خواندن خسته شدید ،یاقرآن خواندن را برای وقت مرده در آخر همه کارهایتان گذاشتید ،بدانید که از قرآن بهره ای نصیب شما نشده است وهنوز کلام الهی به جان شما ننشسته است. Eitaa.com/nahjolbalagheeiha
می‌گویند روزی مولانا، شمس تبریزی را به خانه‌اش دعوت کرد. شمس به خانه‌ی جلال‌الدین رومی رفت و پس از این که وسایل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید: آیا برای من شراب فراهم نموده‌ای؟ مولانا حیرت‌زده پرسید: مگر تو شرابخوار هستی؟! شمس پاسخ داد: بلی! مولانا: ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم! – حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن. + در این موقع شب، شراب از کجا گیر بیاورم؟! – به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند. + با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت. – پس خودت برو و شراب خریداری کن. + در این شهر همه مرا می‌شناسند، چگونه به محله‌ی نصاری‌نشین بروم و شراب بخرم؟! – اگر به من ارادت داری باید وسیله‌ی راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب‌ها بدون شراب نه می‌توانم غذا بخورم، نه صحبت کنم و نه بخوابم. مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه‌ای به دوش می‌اندازد، شیشه‌ای بزرگ زیر آن پنهان می‌کند و به سمت محله‌ی نصاری‌نشین راه می‌افتد. تا قبل از ورود او به محله‌ی مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمی‌کرد اما همین که وارد آنجا شد مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند. آنها دیدند که مولوی داخل میکده‌ای شد و شیشه‌ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن، از میکده خارج شد هنوز از محله‌ی مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانانِ ساکنِ آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه‌روزه در آن به او اقتدا می‌کردند رسید. در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد: ای مردم! شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا می‌کنید به محله‌ی نصاری‌نشین رفته و شراب خریداری نموده است. آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد! مرد ادامه داد: این منافق که ادعای زُهد می‌کند و به او اقتدا می‌کنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه می‌برد! سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش کوفت که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به‌ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند. در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد: ای مردم بی‌حیا! شرم نمی‌کنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید؟ این شیشه که می‌بینید حاوی سرکه است زیرا که هر روز با غذای خود تناول می‌کند. رقیب مولوی فریاد زد: این سرکه نیست بلکه شراب است. شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه‌ی مردم ازجمله آن رقیب، قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت، دیگران هم دست‌های او را بوسیدند و متفرق شدند. آن‌گاه مولوی از شمس پرسید: برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مرا مجبور کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟ شمس گفت: برای این که بدانی آنچه که به آن می‌نازی جز یک سراب نیست. تو فکر می‌کردی که احترامِ یک مشت عوام برای تو سرمایه‌ای‌ست ابدی، در حالی که خود دیدی، با تصور یک شیشه شراب همه‌ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل می‌رساندند. این سرمایه‌ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت. پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
البته مولوی واقعا شراب خریده بود اما با تصرف شمس تبدیل به سرکه شده بود
🌺شناخت شناسنامه ای 🌺 علیها السلام ✅نام: حضرت (ستّی) فاطمه سلام الله علیها ✅نام پدر: امام موسی کاظم علیه السلام ✅نام مادر: نجمه خاتون (تکتم) ✅نام برادر: امام رضا علیه السلام 🌸روز و ماه تولد: حدوداً بر اساس احتمال، اول ماه ذیقعده 🌸سال تولد: 173 هجری قمری 🌸محل تولد: مدینه منوره ✅لقب مشهور: سلام الله علیها ✅القاب دیگر: سِتّی، طاهره، حمیده؛ رشیده؛ تقیّه؛ نقیّه، رضیّه؛ مرضیّه؛ صدیقه؛ محدّثه، عابده ✅شهرت و معروفیت: علیهم السلام ✅هجرت بطرف ایران: سال 201 هجری قمری ✅سبب هجرت: شوق دیدار برادر و یا اجبار مأمون ظالم ✅مسیر هجرت: مدینه،ظرف، جاجر، سمیرا، زرود، ثعلبیه، زباله، واقصه، معیثه، کوفه، نجف، مدائن، بغداد، کاظمین، نهروان، قصر شیرین، قرماسین، مرج القلعه، همدان، ساوه، قم ☑️محل مسمومیت یا مجروحیت: ساوه ✅تاریخ ورود به قم: 23 ربیع الاول 201 قمری با استقبال باشکوه ✅محل اقامت: بیت النور در میدان میر قم ✅مدت اقامت در قم: 17 روز ☑️تاریخ احتمالی رحلت و شهادت: 10 یا 12 ربیع الثانی 201 قمری ✅مدت عمر: 28 سال ✅حرم مطهر: شهر مقدس قم ☑️نحوه به خاکسپاری: توسط دو اسب سوار نقابدار با تشییع انبوه جمعیت 🌸سخن امامان در حق وی👇 ✅ امام صادق علیه السلام: هر که او را با معرفت به حقش زیارت کند بهشت برای اوست. ✅تمجید پدر از علم دخترش: فداها ابوها (باباش فداش) ✅ امام رضا علیه السلام: هر که او را زیارت کند گویا مرا زیارت کرده است. ✅ امام جواد علیه السلام: هر که عمه ام را در قم زیارت کند، پاداش او بهشت است. 🌸نامگذاری روز ولادت: روز دختر ✅ برخی از ویژگیها👇 ◀️ خبر دادن امام صادق علیه السلام قبل از تولد وی، ◀️ داشتن زیارتنامه مأثور (وارد شده) از امام معصوم، ◀️ نداشتن کفو (و هم شأن) برای ازدواج، ◀️ نامگذاری قم به حرم اهل بیت، ◀️ بزرگترین حوزه علمیه شیعه در جوار وی، ◀️ بیشترین خاکسپاری مراجع، علما و فلاسفه بعد از نجف در جوار مضجع شریف آن بانوی عفیفه. ✅زیارتنامه مختصر: السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّة ✅التماس دعا ✍️احمد سعیدی راه پیوستن به کانال 👇 🇮🇷@fasle57 ┏━━━•••━━━━━━━━━━┓ ➥@m_faghihi ┗━━━━•••━━━━━━━━━┛
هدایت شده از یوسفی
برای نماز و غسل یکشنبه ماه ذی‌القعده ثواب زیادی ذکر شده از جمله از رسول اکرم(ص) نقل شده: هر کس این نماز را به جا آورد، توبه‌اش‌ مقبول و گناهانش آمرزیده می‌شود، دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند، با ایمان می‌میرد، دین و ایمانش از وی گرفته نمی‌شود؛ قبرش گشاده و نورانی شده و والدینش از او راضی گردند؛ مغفرت شامل حال والدین او و ذریه او گردد؛ توسعه رزق پیدا کند؛ ملک الموت با او در وقت مردن مدارا کند؛ به آسانی جان دهد... سند امروز یکشنبه ماه ذی القعده هستش چگونگی خواندن نماز در تصویر هست... نماز_توبه نماز_یکشنبه_ذی_القعده ـ•------✾-🌿🌺🌿-✾------•ـ
السلام علیک یا سیدالسادات الاعظم احمد ابن موسی الکاظم❤️
حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است. مادر وی، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) بوده است. ایشان داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وی می گفتند و امانتشان را نزد وی به ودیعه می گذاشتند.
❤️ بیعت با علی بن موسی الرضا علیه السلام چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاه چراغ «احمد بن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است. به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم. پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی علیه السلام را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمد به در خانه حضرت امام علی بن موسی علیه السلام آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت نمودند. و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.
❤️ سفر به ایران شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمد بن موسی(ع) نیز در همین سال ها(198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت. ❤️ سفر به شیراز در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمد بن موسی(س) به اتفاق جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود. خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت(مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد.
لذا امریّه ای صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت شوید و آن ها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز. حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد(س) فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندی ها فریاد زدند: «الان خبر رسید که ولیعهد(امام هشتم علیه السلام) وفات کرد»! این خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سست ‎عنصر را تکان داده، از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سید احمد(س) شبانه با برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار گردیدند و با لباس مبدّل پراکنده شدند.
🔴 پیدایش قبر احمد بن موسی(علیهما السلام) در زمان اتابکان بیشترین و معتبرترین منابع متقدم و متاخر که به شرح حال و زندگانی احمد بن موسی(علیهما السلام) پرداخته اند، آشکار شدن مدفن احمد بن موسی(علیهما السلام) را در عهد امیر مقرّب الدین مسعود بن بدر بین سال های (658-623) می دانند. شیراز نامه زرکوب شیرازی(تالیف به سال 764 ه.ق) از قدیمی ترین ماخذهایی است که پیدایش قبر احمد بن موسی(علیهما السلام) را در عهد امیر امیر مقرّب الدین مسعود بن بدر ثبت کرده است، وی می نویسد: قبر امامزاده معصوم، امیر احمد بن موسی(علیهما السلام) در میان شهر، قریب مسجد نو افتاده، امیر مقرّب الدین مسعود بن بدر که از خاصگان و مقربان اتابک بن ابوبکر سعد بن زنگی بن مودود بوده، عمارتی در خاطر داشت و در آن جایگاه قبری یافته اند، مکشوف گشته،‌ شخص مبارک او همچنان در حال اعتدال، تغییر و تبدیل در وی تاثیر نکرده،‌ خاتمی که در انگشت مبارکش بود، احتیاط فرمودند، منقّش بوده به نام احمد بن موسی، ائمه و افاضل و عقلا و اعیان شیراز جمع گشته اند و تحقیق کرده، صورت در حضرت اتابک معروض داشته اند. اتابک ابوبکر، مشهدی بر آن جا ساخته و عمارتی فرموده که به مرور زمان اشتهار یافته است و خلق شیراز بعد از آن که به کرات و صرّات در حالت فروماندگی و حیرت،‌ التجا بدان جناب کرده اند و استمداد نموده اند و مقاصد و مطالب ایشان محصل آمده،‌ بدین منوال آن مشهد مبارک اشتهار یافته.
معین الدین ابوالقاسم جنید شیرازی که دو سال بعد از درگذشت زرکوب، یعنی در سال، یعنی در سال 791 ه.ق به کتاب خود، شدالازار فی حط الاوزار عن زوّار المزار، پرداخت و فرزندش عیسی بن جنید، آن را از زبان عربی به فارسی به نام هزار مزار ترجمه کرده است و بر آنچه که زرکوب در شیرازنامه آورده است، تاکید دارند. مولف شدالازار ضمن شرح مختصری از نسب،‌ فضایل و شهادت احمد بن موسی(علیهما السلام)، کشف مرقد آن حضرت را در عهد امیر مقرّب الدین مسعود بن بدر ذکر می کند.بنا به گفته جنید شیرازی، هیچ کس از محل شهادت احمد بن موسی(علیهما السلام) آگاه نبود تا زمان مقرّب الدین مسعود بن بدر که وی قبر آن حضرت را یافت و بر آن گنبدی ساخت. درباره ی اینکه چگونه مشهد احمد بن موسی(علیهما السلام) کشف شده، جنید هیچ گونه آگاهی نمی دهد. وی در توصیف جسد مبارک آن حضرت می افزاید، هنگامی که حضرت را رویت کردند، رنگ مبارک وی برنگشته و هیچ تغییری در بدن آن حضرت دیده نشده و کفن وی همچنان تازه مانده و از روی انگشتری وی که عبارت «العزّة‌ لله احمد بن موسی» بر آن نقش بود، وی را شناختند. علاوه بر این چند ماخذ، که از نزدیک ترین منابع تاریخ محلی عصر اتابکان است، منابع دیگری نیز در دست است که آشکار شدن مشهد احمد بن موسی(علیهما السلام) را به عصر امیر مقرّب الدین نسبت می دهند.
هدایت شده از شاهراه معرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️وظایف رهبری از زبان ایشان 📍رهبری نمی‌تواند در تصمیم‌گیری‌های موردی دستگاه‌های گوناگون دولتی، هی وارد بشود؛ این هم خلاف قانون است، هم ناممکن و هم نامعقول؛ وظیفه‌ی رهبری آنجاست که... ✍این کلیپ را چندبار ببینیم تا بدانیم مسئولین و مردم هم وظایفی دارند؛ لذا خدای ناکرده، حکایت ما با رهبری نشود حکایت بنی‌اسرائیل با موسی(ع) که هنگام انجام وظیفه، شانه خالی کردند و گفتند: "فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ؛ [ای موسی]تو و پروردگارت بروید و بجنگید، ما همينجا مى‌نشينيم" 🖌 محمد جوانی 💠 به کانال معرفت شناسی خوش آمدید @sh_marefat @sh_marefat
خيال متصل و خيال منفصل علامه حسن زاده آملي روحي فداه در کتاب شريف فصوص الحکم فارابي به نقل از ابن فناري در مصباح االنس آورده است: " نسبه خيال الانسان المقيد الي عالم المثال نسبه الجداول الي النهر العظيم الذي منه تفرعت" يعني نسبت خيال انسان در دنيا ) انسان مقيد( به عالم مثال نسبت جويبار کوچک به رود بزرگ است که از آن متفرع شده است. به نظر حقير اين مطلب، بيان بلندي است که ظرايف و دقايق بسياري دارد اين مطلب عميق طهارت قوه خيال را مي طلبد و اهميت آن را افاده مي نمايد که مائده هاي با فايده اي از آن عايد مي شود. عالم مثال به نوعي همان عالم ملکوت است يا عالم ارواح و فرشتگان. آنجا که گفت خيال انسان متفرع از نهر عظيم مثال است يعني چنانچه قوه خيال طهارت يابد اسرار و معارف و معاني الهيه از آن نهر عظيم در اين جويبار جاري مي شود و انسان چه در خواب و چه در بيداري ميوه هايي از آن بوستان بهره مي گيرد. خيالات فاسده و پريشان مانند خاشاکي است که مانع جريان يافتن آب معاني در جويبار خيال انسان مي شود از اين رو بزرگان بسيار بر طهارت بخصوص طهارت قوه خيال تاکيد فرموده اند. به جهت مزيد امتنان طالبان عالمه قيصري درفص يوسفيه شرح فصوص الحکم ابن عربي بيان شيوايي درباره انبساط نور در حضرت خيال دارد به اينکه "اين انبساط ، اول ظهور مبادي وحي الهي است در اهل عنايت زيرا که وحي نمي باشد مگر به نزول ملک و اول نزولش در حضرت خياليه است و پس از آن در حسَّيه . پس مشاهد ملک بايد خيال منور داشته باشد تا قادر برمشاهده ملک در خيال سپس در مثال مطلق باشد زيرا خيال واسطه بين عالم حسي و مثال مطلق است پس نازل ناچار بايد از خيال عبور کند و صاعد نيز همچنين". حضرت باقر شکافنده علوم مي فرمايد " الناس کلهم البهائم اال قليل من المومنين" واقعا ما اگر بخواهيم از دايره حيوانات خارج و در سلک انسان واقعي قرار بگيريم و انسان بشمار بياييم بايد به تطهير خود بپردازيم و تا قواي روح پاکيزه نشود روح پاکيزه نمي شود. قرآن کريم مي فرمايد" الطيبات للطيبين و الخبيثات للخبيثين". حضرت استادعلامه حسن زاده رحمه الله را کتابي است در طهارت قوه خيال که استاد صمدي آملي آن را به نيکي شرح کرده است. جان همه روز از لگد کوب خيال وز زيان و سود و ز خوف و زوال ني صفا مي ماندش ني لطف و فر ني به سوي آسمان راه سفر استفاده ديگري را که مي توان از اين بيان کرد در سرَّ آيه شريف " و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا " است بحث در اسم فعل "هدي" در "لنهدينهم" است. هادي از اسمااله است و هدايت فعل او چون اوامر الهي جز به واسطه اسباب جاري نمي شود "ان يجري االمور اال باسبابها" از اين رو کارگزاران ملکوت که همانا فرشتگانند امر هدايت را جاري مي نمايند يعني طهارت قوه خيال بامدد عقول و فرشتگان و اذن الهي حاصل مي شود و بدست فرشتگان است که معارف از عالم ملکوت که همان نهر عظيم است بر جويبار خيال آدمي جاري مي شود و اين را الهام خوانند. بدان که هدايت فقط از جانب خداست. عکس قضيه به اين شرح است که شيطان خيالات فاسده را در نفس انسان مي دمد و آدمي را به خود مشغول مي کند که به بيان حضرت عيسي سلام اله عليه در انجيل برنابا کلام و خيالات دنيويه دني فضله شيطان بر نفس انسان است
!!! 💠امام هادی علیه السلام : در آخرالزمان ، مردم متحیرو سرگردان می شوند ، نه مسلمانند و نه مسیحی ...! 📗نوائب الدهور ،جلد ۳ ،ص ۳۲۹ 🌹 💥 ڪانال حوادث آخرالزمان و علائم ظهور http://eitaa.com/joinchat/3103653888C83153c787a
غلط ننویسیم و غلط تلفظ نکنیم تلفظ درستِ کلمات و معنی صحیح آنها را یاد بگیریم: غلط: خواب زَن چپه درست: خواب ظن چپه - ظن: شک و گمان (منظور از خواب ظن به این معنی است که با شک و گمان به چیزی خوابیده باشی و خواب دیده باشی، نه خواب زن!!) غلط: گرگ باران دیده درست: گرگ بالان دیده - بالان: تله‌ای که برای گرفتن و یا کشتن جانوران از آن استفاده می‌شود. (گرگی که از تله‌های مرگبار زیادی، جان سالم بدر برده باشد) غلط: بَعضِ شما نباشه درست: به از شما نباشه - بِه: بهتر، برتر غلط: پیار سال درست: پیرار سال - پیرار: دو سال قبل! غلط: تخمه ژاپنی درست: تخمه جابانی - جابان: منطقه‌ای در دماوند هست که در گذشته این محصول را تولید می‌کرد! به همین دلیل در زمان‌های قدیم، این محصول به عنوان "تخمه جابانی" شناخته می‌شد که با گذشت زمان، کم‌کم تلفظ آن از تخمه جابانی به تخمه ژاپنی تغییر یافت غلط: پهباد درست: پهپاد - پ: پرنده - ه: هدایت - پ: پذیر - ا: از - د: دور مخفف پرنده هدایت‌پذیر از دور غلط: تیلیت (آبگوشت و آب‌دوغ) درست: تِرید غلط: ضرب‌العجل درست: ضرب‌الاجل غلط: طاق زدن درست: تاخت زدن - تاخت: معاوضه کردن غلط: پارس کردن سگ - سعی کنید هرگز، هیچ کجا و در هیچ زمانی نگویید: این سگ پارس می‌کند، چرا که ریشه و اصالت ایرانی، کلمه "پارس" می‌باشد و از قدیم ایرانی به اسم "پارسی" شناخته می‌شد. درست: پاس کردن سگ - پاس: نگهبانی، پاسبانی سگ پاس می‌کند ، یعنی مشغول پاس و نگهبانی است. لذا هر وقت بگوییم "سگ پاس می‌کند"، یعنی دارد با صدایش، پاسبانی می‌کند و نگهبانی می‌دهد. غلط: ارج و قرب درست: اجر و قرب غلط: فلاکس چای درست: فلاسک چای غلط: جد و آباد درست: جد و آباء - آباء: پدران غلط: ظرص قاطع درست: ضرس قاطع - ضرس: دندان. ضرس قاطع تشبیهی از فردی است که با فشردن دندان‌هایش روی هم، هنگام صحبت، اطمینان از درستی کلامش را به مخاطب القا می‌کند. غلط: راجبِ درست: راجع به غلط: پیشِ قاضی و مَلَق‌بازی درست: پیشِ غازی و معلق‌بازی - غازی: بندباز، آکروبات‌باز پیش آدم آکروبات‌باز، معلق‌بازی نکن.
هدایت شده از a . b
هدایت شده از a . b
مناظره هشام ابن حکم مبنی بر لزوم وجود امام ▫️مرحوم کلینی از یونس بن یعقوب نقل میکند [۱] : 🔹 به همراه عده ای از اصحاب امام صادق علیه السلام در خدمت ایشان بودیم از جمله حمران بن اعین، محمّد بن النعمان، [۲] هشام بن سالم، طیار و گروه دیگری که هشام بن حکمِ جوان نیز در بین آن‌ها بود. 🔸 امام صادق علیه السلام فرمود: ای هشام آیا نقل نمی کنی که با عمرو بن عبید چه کردی و از او چه پرسیدی؟ 🔹 هشام عرض کرد: ای فرزند رسول خدا من از بزرگی شأن شما حیا می‌کنم و نزد شما زبانم را یارای سخن گفتن نیست. 🔸 امام صادق علیه السلام فرمود: هر گاه ما دستوری به شما دادیم، اطاعت کنید و آن را انجام دهید. 🔹 هشام عرض کرد: خبر جایگاه عمرو بن عبید و جلسۀ وی در مسجد بصره به من رسید و بر من گران آمد. پس به سوی او حرکت کردم و روز جمعه وارد بصره شدم. [۳] به مسجد بصره رفتم. دیدم جمعیت زیادی دور عمر بن عبید جمع شده اند او یک پارچۀ مشکی بر دوش انداخته بود و پارچۀ پشمی سیاهی نیز به خود بسته بود و مردم از او سؤال می‌کردند. از آن جماعت جا طلب کردم، ایشان برای من جا باز کردند و من در انتهای جمعیت بر روی زانوهایم نشستم؛ آن گاه گفتم: ای عالم من مردی غریبم آیا به من اجازه سؤالی کردن می‌دهی؟ گفت: بله پرسیدم: آیا تو چشم داری؟ گفت: پسرم این چه سؤال است که می‌پرسی؟ آیا از آن چه که می‌بینی سؤال می‌کنی؟ گفتم: سؤال من این چنین است . گفت: هر چند سؤال تو احمقانه است امّا بپرس. گفتم: آیا پاسخ سؤال مرا می‌دهی؟ گفت: بپرس. گفتم: آیا تو چشم داری؟ گفت: بله. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: رنگ‌ها و اشخاص را با آن می‌بینم. گفتم: آیا بینی داری؟ گفت: بله. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: با آن بوها را استشمام می‌کنم. گفتم: آیا دهان داری؟ گفت: بله. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: با آن طعم‌ها را می‌چشم. گفتم: آیا گوش داری؟ گفت: بله گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: صداها را با آن می‌شنوم. گفتم: آیا قلب داری؟ گفت: بله. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: هر آن چه که به واسطه این حوّاس و اعضاء دریافت می‌دارم با آن تشخیص می‌دهم. گفتم: آیا این اعضا از قلب بی نیاز نیستند؟ گفت: نه. گفتم: این چه طور ممکن است؟ در حالی که اعضاء صحیح و سالم هستند‌. گفت: پسرم وقتی هر یک از این اعضا در آن چه می‌بوید یا می‌بیند یا می‌چشد یا می‌شنود، شک کند آن را به قلب ارجاع می‌دهد تا یقین برایش حاصل شود و شکش از بین برود. هشام گوید: گفتم: پس خداوند قلب را برای رفع شک اعضاء قرار داده است؟ گفت: بله، گفتم: پس حتماً باید قلب باشد و الّا اعضا به یقین نمی رسند؟ گفت: بله. 👈 گفتم: ای ابا مروان [۴] پس خداوند اعضاء بدن تو را رها نکرده و برای آن‌ها امامی قرار داده که به واسطۀ آن درستی امور صحیح را بداند و شکش به یقین تبدیل شود با این حال [معتقدی که] همه این بندگان را در حیرت و شک و اختلاف واگذارده و برای آن‌ها امامی قرار نداده که در موارد شک و حیرت به او مراجعه کنند ولی برای اعضاء بدن تو امامی قرار داده که حیرت و شک خود را به آن ارجاع دهی؟ هشام می‌گوید: عمرو بن عبید ساکت شد و هیچ پاسخی به من نداد. سپس رو به من کرد و گفت: آیا تو هشام بن حکم هستی؟ گفتم: نه گفت: آیا همنشین و هم جلسۀ او هستی؟ گفتم: نه گفت: از کجا آمده ای؟ گفتم: اهل کوفه هستم. گفت: در این صورت تو هشام بن حکم هستی. سپس مرا نزد خود برد و در جایگاهش نشانید و مجلس در سکوت گذشت و او هیچ نگفت تا من برخاستم. [راوی] گوید: امام صادق علیه السلام در این هنگام خندید و فرمود: ای هشام این استدلال را چه کسی به تو یاد داده است؟ گفتم: آن را از شما فرا گرفتم و منسجم ساختم. امام صادق علیه السلام فرمود: به خدا این استدلال در صحف ابراهیم و موسی علی نبینا وآله وعلیهما السلام مکتوب است. ---------- [۱]کافی: ۱/۱۷۰. [۲]مراد مؤمن الطّاق است. [۳]معلوم است که هشام از شهر دیگری برای مقابله با عمرو بن عبید به بصره رفته است. [۴]کنیه عمرو بن عبید.