eitaa logo
شمیم یار
992 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
24 فایل
─┅༅ـــ✾❀﷽‌❀✾ـــ༅┅─ دور هم جمع شدیم تا شمیم حضرت یار باشیم .🫂 کپی؟!مطالب کانال بغیر از 👈رمانها 👉بدون ذکر منبع از شیرِ مادر حلال تر . .🌸 پاسخگوی سوالات شرعی : @helpers_mahdi برای تبلیغات ارزان در کانال : @helpers_mahdi2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰حضرت مهدی علیه السلام: 🌸همانا پدران من (ائمّه و اوصیاء علیهم السّلام)، بیعت حاکم و طاغوت زمانشان، بر ذمّه آنها بود؛ 🌸 ولی من در هنگامی ظهور و خروج نمایم که هیچ طاغوتی بر من منّت و بیعتی نخواهد داشت . 📚 -بحارالانوار ، جلد۵۶، ص۱۸۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحقق ظهور نیازمند تحقق زمینه های ظهور است 🥀 انسانهایی مانند شهدا میتوانند جزء کسانی باشند که زمینه های ظهور حضرت ولی عصر روحی و ارواحنا له الفداء را محقق کنند. زندگیهامون زندگیهامون ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🔴 آیا بر سر عهد خود با امام زمان (عج) هستید؟؟ 📍إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَىٰ نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا (سوره فتح آیه ۱۰) 📍ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻴﻌﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻴﻌﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ; ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﻟﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻗﺪﺭﺗﻬﺎﺳﺖ . ﭘﺲ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺷﻜﻨﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﺷﻜﻨﺪ ، ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﻤﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭﻓﺎ ﻛﻨﺪ ، ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ .✳✳✳ 📍ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ، ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺠﻴﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻴﻌﺖ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻬﺪ ﺧﻮﺩ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻋﻈﻴﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻨﺪ ﺯﻳﺎﻧﺶ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺳﺖ، ﺗﺼﻮﺭ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺿﺮﺭﻯ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻘﺎﻯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺳﺮ ﺑﻠﻨﺪﻯ ﻭ ﻗﻮﺕ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻭ ﺣﺘﻰ ﻣﻮﺟﻮﺩﻳﺖ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻜﻨﻰ ﺑﻪ ﺧﻄﺮ ﻣﻰ ﺍﻓﻜﻨﻨﺪ. ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻰ ﺍﺯ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻋﻠﻰ ﻉ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ: " ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﺷﻬﺮﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻧﺎم" ﺣﺼﻴﻨﻪ" ﺁﻳﺎ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻧﻤﻰ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﭼﻴﺴﺖ؟ ﻛﺴﻰ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻯ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺷﻬﺮ ﭼﻴﺴﺖ؟! ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺳﺘﻬﺎﻯ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻜﻨﺎﻥ"!! ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﭘﻴﻤﺎﻥ ﺷﻜﻨﻰ ﻭ ﻧﻘﺾ ﺑﻴﻌﺖ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﺍﺳﻠﺎم ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺷﺖ ﻭ ﻗﺒﻴﺢ ﺍﺳﺖ.✴✴✴
🔺 کلامی از علما ⭕️ آیت‌الله بهجت ⁉️چه چیزی حد مشخصی ندارد؟
🌺به مناسبت ایام ولایت حضرت قائم (عجل الله تعالی فرجه) ♦️امام خامنه ای:امروز دستگاه‌های تبلیغاتی مراکز استکباری دنیا و روشن‌فکرانِ وابسته به آنها، اینطور تبلیغ می‌کنند که هیچ حرکتی در مقابل نظم ظالمانهٔ کنونی ممکن نیست. -با فکر انقلاب مبارزه میکنند و می‌خواهند ملت‌ها را متقاعد کنند که به همین وضعیت ظالمانهٔ دنیا بسازند و عکس‌العملی نشان ندهند. ♦️فکر اعتقاد به مهدی(عج)، نقطهٔ مقابل این تبلیغات غلط است. جوانان و روشنفکران و عموم ملت ما با اعتقاد به ظهور مهدی(عج) این اعتقاد را در دل خود پرورش می‌دهند که نظم ظالمانه جهانی قابل زوال است؛ می‌شود با آن کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ مـریـم سـرخـه اے بعد از مدتی و گذشتن بین قبر ها از بهشت زهرا بیرون آمدیم روشنک یک کادو از کیفش بیرون آورد و رو به گفت: -عزیزم...این هدیه ی من به تو... من که شگفت زده شده بودم با تعجب گفتم: -ای وای!!!این چیه؟؟؟ با همان لبخند همیشگی اش گفت: -قابل تورو نداره... -وای ممنونم خیلی سوپرایز شدم!!! خندید و گفت: -امیدوارم که دوستش داشته باشی... -عزیزم معلومه که دوست دارم ممنونم دستت درد نکنه... با لبخند عمیقی نگاهم کرد...چشم هایش بامن حرف می زد... ادامه ی راه را طی کردیم... ساعت هشت شب رسیدم خانه هنوز کادویی که روشنک برایم خریده بود را باز نکرده بودم! تا یادم افتاد سراغ کیفم رفتم بدون اینکه لباس هایم را عوض کنم، کادو را روی تخت گذاشتم، یک کادوی کوچک و جمع و جور... مشغول باز کردنش شدم، وقتی کاغذ کادو را از دورش در آوردم... بهش خیره شدم! این چیه دیگه!!! برش داشتم... آهان!!!فهمیدم!!! در فکر فرو رفتم...آستین های مانتوام هنوز هم بالا بود... نگاهی به به کادو کردم... یک جفت ساق دست مشکی و زیبا... وای خدای من باورم نمیشه!! در کمال آرامش از روز اول تا حالا... چطور ممکنه... ساق دست را دستم کردم و جلوی آیینه ایستادم... چقدر به دستانم می آید... نفس عمیقی کشیدم و مقنعه ام را از سرم در آوردم! بعد هم لباس هایم را عوض کردم... ساق دست هایم را در آوردم تا کردم و بالای سرم گذاشتم! کاغذ کادوی ساق دست را هم گذاشتم بین دفترچه خاطراتم... عمیق در فکرم... نمیدانم سرنوشتم چیست... ادامه دارد... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🗓 دهم ربیع الاول سالروز ازدواج پربرکت پیامبرباحضرت‌خدیجه❤️❤️ 🌹رهبرمعظم انقلاب:جناب خدیجه حقیقتاً مظلوم است؛ به‌خاطر اینکه شَرف همسرى پیغمبر در مورد ایشان داراى یک ارزش مضاعف است؛ دیگران مشرّف به شَرف همسرى پیغمبر شدند لکن این رنجهایى را که پیغمبر در عمده‌ى دوران رسالت به آنها مبتلا بودند، ندیدند ۹۵/۲/۲۰ 🔸ما در دوران مبارزه و بعد از دوران مبارزه، دوران پیروزی انقلاب، آزمایش کردیم؛ مردانی که همسران همراه داشتند، هم در مبارزه توانستند بمانند، هم بعد از انقلاب توانستند خط درست را ادامه بدهند. البته عکسش هم بود! ۹۰/۱۰/۱۴ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 🔴 چقدر منتظر امام زمان هستیم؟ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🔰 امام علی علیه السّلام فرمودند: ✍اَلحَسَدُ یضنِى الجَسَدَ؛ 🔴حسد، بدن را فرسوده و علیل مى کند. 📚 تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 301 ، ح 6833 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🔴 خدا شما را از نفس واحدی خلق کرد 📍خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّىٰ تُصْرَفُونَ (سوره زمر آیه ۶) 📍ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻚ ﺗﻦ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺳﭙﺲ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﻳﺎﻥ ﻫﺸﺖ ﺯﻭﺝ ﺁﻓﺮﻳﺪ ، ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻜﻢ ﻫﺎﻱ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﺘﺎﻥ ﺁﻓﺮﻳﻨﺸﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻓﺮﻳﻨﺸﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﺎﺭﻳﻜﻲ ﻫﺎﻱ ﺳﻪ ﮔﺎﻧﻪ [ ﺷﻜﻢ ﻭ ﺭﺣﻢ ﻭ ﻣﺸﻴﻤﻪ ] ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ . ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﻭﻳﮋﻩ ﺍﻭﺳﺖ ، ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ، ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﺎﺯﻣﻰ ﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ ؟✳✳✳ 📍ﮔﻮﻳﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺍﻳﻦ ﺁﺛﺎﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻮﺣﻴﺪﻯ ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﺷﻬﻮﺩ ﺫﺍﺕ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺫﺍﺕ ﻣﻘﺪﺳﺶ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻩ، ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ:" ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﻣﻌﺒﻮﺩ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ" ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﺍﮔﺮ ﭼﺸﻢ ﺑﻴﻨﺎﻳﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﺍﻳﻦ ﺁﺛﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻰ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﭼﺸﻢ ﺳﺮ ﺁﺛﺎﺭ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﺪ ﻭ ﭼﺸﻢ ﺩﻝ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ ﺁﺛﺎﺭ ﺭﺍ! ﺑﺎ ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺟﻠﻮﻩ ﺑﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻯ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﻳﺪﻩ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻛﻨﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ!✴✴✴ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🔺 کلامی از علما ⭕️ آیت‌الله مجتهدی ⁉️ شیطان با چه کسانی کار ندارد ؟ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ مـریـم سـرخـه اے با همان عجله ی همیشکی برای دیدن روشنک و هضم این دلتنگی پله های شرکت را بدو بالا رفتم پشت در ایستادم، موهایم را به سمت راست ریختم ، نگاهی به دستانم انداختم... داخل شدم، روشنک پشت صندوق نشسته بود...مثل همیشه فوق العاده جدی مشغول کارش بود... من هم طوری که مرا نبیند از کنارش رد شدم و رفتم قسمت بایگانی... آینه ی جیبی ام را از کیفم در آوردم و چهره ام را تماشا کردم آرایشم نسبت به دیروز کمی ملایم تر بود... مشغول کارم شدم... نمیدانم سرنوشت من چیست... روز اول قبل از دیدن روشنک وقتی برای استخدام در شرکت آمدم، وقتی زمین خوردم و روشنک بالای سرم بود هنوز هم آن نگاه محبت آمیزش یادم هست...چشم هایش... و وقتی فهمیدم که پشت صندوق مشغول کار است...چقدر عصبی شدم! جدیت او در وقت کار و مهربانیش در برخورد با من عجیب است... نمیدانم کیست ولی هرکه هست لایق دوست داشتن است...و من دوستش دارم...کاش می توانستم با او دوستی صمیمی باشم... در افکارم غرق شده بودم که حواسم به جوهر ریخته شده روی برگه های بایگانی نبود! تا به خود آمدم برگه هارا جمع کردم...اما جوهر گوشه ی کاغذ خیلی نمایان بود! گوشی ام روی میز به لرزه در آمد... برگه هارا گوشه ای گذاشتم و رفتم سمت گوشی روشنک پیام داده بود... سلام عزیزم اومدی شرکت؟؟امروز ندیدمت... نگاهی به دستانم انداختم که مثل همیشه از آستین های بالا زده ام پیداست... یاد ساق دستی افتادم که الان گوشه ی تختم است... گوشی ام را داخل جیبم گذاشتم... بدون توجه به پیامی که دیده بودم مشغول ادامه ی کارم شدم... بعد از مدتی صدایی من را سرجایم کوباند...برگشتم و چشمانم به چشمانش برخورد کرد ... من من کنان سلام کردم دستانم را پشت سرم بردم و به زور آستین هایم را پایین کشیدم... -إ...سلام روشنک جون اینجا چیکار میکنی... -سلام عزیزم دیدم خبری ازت نیست جواب پیامم ندادی نگرانت ش دم... گوشی ام را از جیبم بیرون آوردم و گفتم: -إ ...پیام دادی؟شرمنده ... -دشمنت شرمنده عزیزم خوبی؟ -إم...آره آره خوبم... لبخندی زد و گفت: -خب من برم سرکارم اومده بودم تورو ببینم...دوباره میبینمت... لبخندی زدم و گفتم: -میبینمت... ادامه دارد.... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
🔴دیدگاه رهبر معظم انقلاب در خصوص کوروش و داریوش و هخامنشیان ♦️با گسترش شبکه های مجازی، عده ای فرصت یافته اند تا در کمبود کتاب و مطالعه و مباحث علمی و اعتقادی محکم، به ترویج باستانگرایی و ملی گرایی و حتی نژادپرستی و شوونیسم با محوریت کوروش گرایی و هخامنشی ستایی بپردازند. موضع حکیمانه رهبرمان در این خصوص، همچون هر موضوع دیگری، بهترین تابلوی راهنماست. 🔴اصرار فرنگی ها بر شروع تاریخ ایران از هخامنشیان: ♦️فرنگی‌ها اصرار داشتند هخامنشی‌ها را بالا بیاورند و مطرح کنند و کوروش و داریوش را اولِ تاریخ بدانند؛ حتّی مادها را هم از خاطر برده‌اند. کار مستشرقان اروپایی در این زمینه خیلی صادقانه نبوده. لیکن حفاری‌ها و شناختها و نشانه‌های گوناگون تمدنی به ما نشان می‌دهد که در سرتاسر ایرانِ کنونی ما تمدنهای بسیار قدیمی – که بعضی شاید از تمدن مصر هم قدیمی‌تر باشد – وجود دارد؛ تمدنهای شش هزار ساله، هفت هزار ساله؛ از جمله در همدان است، از جمله در سیستان است، از جمله در مناطق دیگری از این کشور است. بنابراین نمی‌شود قاطع گفت این‌جا تنها دولت متمرکز یا اولین دولت متمرکز وجود داشته؛ اینها حدسیات است.منبع👇👇👇 ۱۳۸۳/۰۴/۱٩ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3245 🔴برتری دانشمندان ، علما و انبیا بر پادشاهان: «و لذا در تاریخ هم وقتی شما نگاه کنید، می‌بینید حکما و دانشمندان و انبیا و اهل معرفت علی‌رغم ضعفهای ظاهری‌شان و نداشتن قدرت بر اسکندرها و کوروش‌ها و بقیه‌ی سلاطین و جهانگیران عالم، پیروز شدند؛ در زمان خود پیروز نشدند، اما در تاریخ پیروز شدند. از سلاطین و جهانگیران عالم جز نامی، آن هم همراه با طعن و لعن انسانهای هوشیار چیزی در تاریخ نمانده...»منبع👇👇👇 http://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=21488 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
✨سهم امروزمون از یاد مولای غریب 💫💫💫💫💫 ایرانیان_و_امیرالمومنین روزی امام علی علیه السلام درمسجد کوفه،مردم را موعظه می کردند، گروهی از ایرانیان تازه مسلمان شده، در صف اول نشسته و گوش می دادند در این هنگام اشعث بن قیس وارد مسجد شد و با عصبانیت فریاد زد: چرا بر سر این ها(ایرانیان) نمی کوبی؟ حضرت پاسخ دادند: وَالله لَضَربنَّكُم عَلَى الدّينِ عَوداً كَمٰا ضَربْتُموهُم عَليهِ بَدءً "بخدا قسم کار به جایی خواهد رسید که (ایرانیان) بر سر شما خواهند کوبید و شما را به اسلام برخواهند گرداند." 📙 ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت: دار احیاء الكتب العربية، ج ۲۰ ص ۲۸۴ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
emam-zaman-yar-fahmide-mikhad.mandegari-1.mp3
1.73M
🎧 🎙استاد 💢 امام زمان عجل الله یار فهمیده میخواد❗️ 🔸کوتاه و شنیدنی👌 👈حتما بشنوید و نشر دهید. أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ 🌐 https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
⭕️ به جز امام زمان عجل الله 👤استاد 🔹تو این دنیا چیزی به اسم لذت نداریم هر چی هست رفع اَلَمه رفع سختیه 🔹تشنت میشه آب میخوری حال می کنی؛همون آب رو مجبور کنند چندین بار دیگه بخوری میشه شکنجه؛نیاز جنسی و بقیه نیازا هم در همین راستان؛نیازت رفع میشه فکر میکنی داری لذت میبری 🔹تنها چیزی که واقعاً خودش لذت بخشه و واکُنشی به یک کُنش نیست؛اینه که در مسیر امام زمان قرار بگیری که همان مسیر خداست؛اینجا سختیها تو رو عاشق ترم میکنه 🍃🍂🍃🍂🌸🍂🍃🍂 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ⇱ ڪلیــڪ ڪنید https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زمانه لیاقت ندارد، تو چرا باید محروم باشی؟! أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
✨﷽✨ احساس حضور خــــدا🧡 در همه حال همه مسائل را حل می کند🍁 شک نکن 🍁
🔴دشمنان پیامبر خوار و ذلیلند 📍إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ (سوره مجادله آیات ۲۰ و۲۱) 📍ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﺩﺷﻤﻨﻲ ﻭ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺧﻮﺍﺭﺗﺮﻳﻨﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ . ﺧﺪﺍ ﻟﺎﺯم ﻭ ﻣﻘﺮّﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻦ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﻢ ﭘﻴﺮﻭﺯﻳﻢ . ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ ✳✳✳ 📍ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺍﺳﺖ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ ﺿﻌﻴﻒ ﻭ ﺫﻟﻴﻠﻨﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﻗﺒﻞ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺑﻪ" ﺍﺫﻟﻴﻦ" (ﺫﻟﻴﻞ ﺗﺮﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ) ﺷﺪﻩ ﺩﻟﻴﻠﺶ ﻫﻤﻴﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺑﻪ" ﻛﺘﺐ" (ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ) ﺗﺎﻛﻴﺪﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﻗﻄﻌﻰ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ، ﻭ ﺟﻤﻠﻪ" ﻟﺎﻏﻠﺒﻦ" ﺑﺎ" ﻟﺎم ﺗﺎﻛﻴﺪ" ﻭ" ﻧﻮﻥ ﺗﺎﻛﻴﺪ ﺛﻘﻠﻴﻪ" ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻣﺆﻛﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺟﺎﻯ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.✴✴✴
🔺 کلامی از علما ⭕️ آیت‌الله بهجت ⁉️ طالب معرفت چه خصوصیتی باید داشته باشد؟
🔰حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف: ✍«إنّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّدَا رَحمَة لِلعالَمین وَ تَمَّمَ بِه نِعمَته» 🔴خداوند متعال محمد صلی الله علیه و آله و سلم را برانگیخت تا رحمتی برای جهانیان باشد و نعمت خود را تمام کند. 📚 بحارالانوار ج 53 ص 194 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ مـریـم سـرخـه اے روشنک دور شد و رفت پشت صندوق... پشت صندلی نشستم.سرم را روی میز گذاشتم و دستانم را روی سرم.قطره های اشک گوشه ی مانتوام را خیس کرد.بعد از چند لحظه لمس دستی را روی کمرم حس کردم از جایم بلند شدم.یکی از همکارانم بود.رو به من گفت: -خوبی؟! لبخندی زدم از جایم بلند شدم از پشت شیشه ی اتاق بایگانی.محو تماشای روشنک شدم اشک در چشمانم حلقه زد.دوباره لمس دستی را روی شانه ام حس کردم. -حالت خوبه؟؟؟ -آره خوبم! دستش را پس زدم و از بایگانی دور شدم... دستم را روی دستگیره فشار دادم. در را باز کردم، روبه روی آیینه ایستادم شیر را باز کردم آستین هایم را بالا دادم دستانم را خیس کردم. مشتی از آب را در دستانم جمع کردم و محکم بر صورتم کوباندم... آرایشم روی صورتم پخش شد خودم را در آیینه نگاه کردم... پلک نمی زدم... -من کیستم! این دوراهی زندگی چیست! مشتی از آب را توی دستانم جمع کردم و دو مرتبه روی صورتم پاچیدم... اشک هایم سرازیر شد... گویی جنون گرفته باشم آرام و قرار نداشتم! دستمالم را از جیبم برداشتم صورتم را پاک کردم و برگشتم قسمت بایگانی... پایان ساعت کاری بود... وسایل هایم را جمع کردم و خواستم زود از شرکت بیرون بروم قبل از اینکه با کسی برخورد کنم یا حتی اینکه روشنک مرا ببیند! ولی یاد وقتی افتادم که جواب پیامش را ندادم... قدم هایم را کج کردم و برگشتم سمت صندوق روشنک هنوز مشغول کارش بود گفتم: -إهم... روشنک تا چشمش به من خورد لبخندی زد وسایل هایش را از روبه رویش جمع و جور کرد و بعد از روی صندلی بلند شد...گفت: -سلام خانمی خسته نباشی. پلک هایم را باز و بسته کردم و گفتم: -ممنونم داشتم می رفتم اومدم ازت خداحافظی کنم. لبخندی زدو گفت: -ممنونم عزیزم خوشحالم کردی برو به سلامت. لحظه ای ساکت ماندم روشنک عجب موجود عجیبیست... مطمئنم که امروز صبح دید که آستین های من مثل همیشه بالاست و مطمئنم که متوجه شد که ساق دستی در دستم نیست... پس چرا هیچ چیز نگفت؟! حتی از صبح به دست هایم هم نگاهی نکرده انگار که هیچ اتفاقی بین ما نیفتاده باشد... سکوت من طولانی شد...روشنک دستش را روبه رویم به چپ و راست چرخاند و گفت: -خوبی؟! یاد روز اولی که دیدمش افتادم دستم را روی چشم هایم کشیدم و گفتم: -ببخشید من یکم خستم. دستم را روبه رویش دراز کردم باهاش دست دادم و رفتم... ادامه دارد.... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://eitaa.com/joinchat/1939406895Ceace4493e3 💟