eitaa logo
موسسه شمیم عفاف کریمه سلام الله علیها
378 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
10.8هزار ویدیو
425 فایل
ارتباط با ادمین @vesalll
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✔️ وقایع 6 1⃣ یاری طلبی حبیب بن مظاهر از بنی اسد در شب ششم یا هفتم جناب اسدی با اذن علیه السلام برای آوردن یاور و کمک به قبیله بنی اسد رفت . اسدیان پذیرفتند و حرکت کردند ولی جاسوسان به خبر دادند و او عده ای را فرستاد تا مانع آنها شوند لذا درگیری رخ داد که در این میان جمعی از بنی اسد شهید و زخمی و بقیه ناگزیر به فرار شدند و حبیب به خدمت حضرت آمده و جریان را عرض کرد . 2⃣ بازار آهنگران کوفه از روز ششم محرم بازار آهنگران کوفه محل رفت و آمد و خرید و فروش زیادی بوده است هر کسی را می دیدی یا شمشير یا نیزه و یا تیزی می خرید و یا آنها را نزد آهنگران تیز می کرد و به سم آغشته می کرد ؛ برای ریختن خون جگر گوشه صلی الله علیه و آله و علیه السلام و سلام الله علیها و تمام تیرها مسموم بود و بعضي از آن تیرها یک شعبه و بعضي سه شعبه بودند . 3⃣ تراکم لشکر در کربلا در این روز لشکر زیادی براي جنگ با حضرت علیه السلام جمع شدند . 📚 📚 بحارالانوار ج 45 ص 386 📚 معالی السبطین ج 1 ص 312 📚 لهوف ص 145 ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
۵ ربیع الاول، رحلت خانم سکینه بنت الحسین (سلام الله علیها*) ◾️ حضرت سکینه (علیها السلام) فرزند امام حسین (علیه السلام) به همراه مادرشان حضرت رباب (علیها السلام) در واقعه ی کربلا حضور داشتند، و همراه با کاروان به کوفه و شام برده شدند. 💠 خانم سکینه (سلام الله علیها) با پسر عموی خود عبدالله فرزند امام حسن المجتبی (علیه السلام) ازدواج نمود. لازم به یاد آوری است که امام مجتبی علیه السلام چند فرزند به نام عبدالله داشتند که آخرین آنان در کربلا در قتلگاه به شهادت رسید. 📔 العقیلة و الفواطم ع، ص ۱۸۵ تا ۱۸۷ ◼️ در صبح روز رحلت خانم سکینه (سلام الله علیها)؛ محمّد بن عبدالله (نفس زکیة) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. ➖ خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع، بر اثر گرمی هوا به بدن مطهّر ایشان جسارت شود، گفت: «صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم» ولی نیامد. 🔲 لذا آن مخدره تا شب دفن نشد. پس از آن یحیی بن حسن (علیه السلام) و به قولی محمّد بن عبدالله نفس زکیّة، نماز را خواند و ایشان را دفن نمودند. 📔 فیض العلام، ص ۲۰۵ و ۲۰۶ حضرت سکینه (علیها السلام)، ۵۶ سال پس از واقعه ی کربلا، در شب پنجم ربیع الاوّل سال ۱۱۷ هـ در مدینه وفات کردند. 📔 معالی السبطین، ج ۲، ص ۲۱۷ ⏪ در بین اقوال مختلف قول مشهور وفات خانم سكينه خاتون (سلام الله علیها) روز پنجشنبه، پنج روز گذشته از ماه ربيع الاول سال ۱۱۷ ه.ق است و در همان سال خواهرشان خانم فاطمه بنت الحسين (عليها السلام) وفات يافت. 🕌 در قبرستان باب الصغیر دمشق، قبری منسوب به خانم سکینه (سلام الله علیها) است. ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
۵ ربیع الاول، رحلت خانم سکینه بنت الحسین (سلام الله علیها*) ◾️ حضرت سکینه (علیها السلام) فرزند امام حسین (علیه السلام) به همراه مادرشان حضرت رباب (علیها السلام) در واقعه ی کربلا حضور داشتند، و همراه با کاروان به کوفه و شام برده شدند. 💠 خانم سکینه (سلام الله علیها) با پسر عموی خود عبدالله فرزند امام حسن المجتبی (علیه السلام) ازدواج نمود. لازم به یاد آوری است که امام مجتبی علیه السلام چند فرزند به نام عبدالله داشتند که آخرین آنان در کربلا در قتلگاه به شهادت رسید. 📔 العقیلة و الفواطم ع، ص ۱۸۵ تا ۱۸۷ ◼️ در صبح روز رحلت خانم سکینه (سلام الله علیها)؛ محمّد بن عبدالله (نفس زکیة) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید. ➖ خالد بن عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع، بر اثر گرمی هوا به بدن مطهّر ایشان جسارت شود، گفت: «صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم» ولی نیامد. 🔲 لذا آن مخدره تا شب دفن نشد. پس از آن یحیی بن حسن (علیه السلام) و به قولی محمّد بن عبدالله نفس زکیّة، نماز را خواند و ایشان را دفن نمودند. 📔 فیض العلام، ص ۲۰۵ و ۲۰۶ حضرت سکینه (علیها السلام)، ۵۶ سال پس از واقعه ی کربلا، در شب پنجم ربیع الاوّل سال ۱۱۷ هـ در مدینه وفات کردند. 📔 معالی السبطین، ج ۲، ص ۲۱۷ ⏪ در بین اقوال مختلف قول مشهور وفات خانم سكينه خاتون (سلام الله علیها) روز پنجشنبه، پنج روز گذشته از ماه ربيع الاول سال ۱۱۷ ه.ق است و در همان سال خواهرشان خانم فاطمه بنت الحسين (عليها السلام) وفات يافت. 🕌 در قبرستان باب الصغیر دمشق، قبری منسوب به خانم سکینه (سلام الله علیها) است. ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
20 محرّم🏴 1 ـ دفن بدن جُوْن در کربلا 🥀بعد از ده روز از واقعه عاشورا جمعی از بنی اسد بدن شریف جُوْن، غلام ابی ذر غفاری را پیدا کردند، در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطّر بود و سپس او را دفن کردند. (1) جُون کسی بود که امیر المؤمنین علیه السلام او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید. هنگامی که ابوذر را به ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیر المؤمنین علیه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکّه و از مکه به کربلا آمد. هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدّت گرفت او خدمت امام حسین علیه السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. 🌷حضرت فرمودند : در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی ! اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم های مبارک امام حسین علیه السلام انداخت و بوسید گفت : ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه لیس شما بودم، حالا که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم ؟ جون با خود فکر کرد : من کجا و این خاندان کجا ؟! لذا عرضه داشت : آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا ابا عبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می گفت و گریه می کرد به حدّی که امام حسین علیه السلام گریستند و اجازه دادند. با آنکه جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچّه ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت و به خیمه ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم نا پاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم های فراوانی به او وارد کردند. هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشید و فرمود : «اللّهُمَّ بَیِّض وَجهَهُ وَ طَیِّب رِیحَهُ وَ احشُرهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام : بار الها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم السلام محشورش نما. از برکت دعای حضرت روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از ده روز پیدا کردند صورتش منوّر و بویش معطّر بود. (2) 📚 منابع : 1. بحار الأنوار : ج 45، ص 22، 71. و ... . 2. وسیلة الدارین فی انصار الحسین علیه السلام : ص 115 ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛