#المراقبه
🔹حدودِ لیاقتها فقط در عمل مشخص میشود. هیچ نالایقی در دنیا پیدا نمیشود که خود را لایقِ کاری، و بیش از این، لایقِ بسی کارها، نپندارد.
🔹در حقیقت، شاید زمانی هم همینطور بوده است. زمان، لیاقتها را میسازد و نابود میکند؛ عمل، لیاقتها را محک میزند.
🔹نکته یِ دیگری، این نکته را تا حدودی تکمیل میکند؛ و آن این است که جزءِ جزءِ گفتار و رفتارم را محک بزن و معیار بگیر؛ امّا خیال نکن که آن اجزاءِ، جدا جدا، کُل را اثبات میکنند. جریان را داوری کُن نه لحظه را، و در لحظه گرفتارِ شگفتی نشو.
🔹من انسانم نه درخت، بنابراین، مُبرّا از خطا نخواهم بود. ارزشِ ما در این است که بتوانیم دمادم خود را موردِ سؤال قرار بدهیم، خطاهایِ خود را بشناسیم، و به جبران برخیزیم.
#آتش_بدون_دود
#نادر_ابراهیمی
25.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
مداحی استودیویی به زبان آذری
اتابک عبدالهی
#المراقبه
#انتظار
« سر قرارمون بمونیم »
برای اینکه عمرمان تلف نشود،
امیدها ناامید نگردد،
افراد بسیاری درگمراهی غوطه ور نشوند،
و غیبت امام زمان عج، کوتاه گردد،
سر قرارمون بمونیم !!
قرار تقوا و مجاهدت و مبارزه !
والله سخت است سرنوشت انسان، دست آدم بیخیال بیفته !
#طرید
@shamimemalakut
#فاطمیه
دیر آمدم دیر آمدم در داشت میسوخت
هیئت میان وای مادر داشت میسوخت
دیوار دم میداد، در بر سینه میزد
محراب مینالید، منبر داشت میسوخت
جانکاه قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاهتر آیات کوثر داشت میسوخت
آتش قیامت کرد، هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت میسوخت
یاد حسین افتادهام آن شب آب میخواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت میسوخت
آمد صدای سوت، آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود، اصغر داشت میسوخت
سربند «یازهرا»ی محسن غرق خون بود
سجاد از سجده که سر برداشت میسوخت
باید به یاران شهیدم میرسیدم
خط زیر آتش بود معبر داشت میسوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق سرتاپای اکبر داشت میسوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال گل میداد خنجر داشت میسوخت
شب بود بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرنها در داشت میسوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود حیدر داشت میسوخت
#یا_فاطمه_اغیثینی
امروز استاد می گفت: زوجین علاوه بر هماهنگی شخصیتی، باید اهداف همسو داشته و با هم گفتگو کنند و برای حل اختلاف قدم بردارند.
علاوه بر همسری ، هم سرّ و همسفر باشند و فعالیت مشترک خانوادگی داشته باشند و ...
استاد می گفت و من در کوچه های مدینه سال ۱۱ هجری سرگردان بودم! هر چه استاد می گفت تو همه را یکجا داشتی!!
وقتی با علی ع گفتگو می کردی که امشب به در خانه چه کسی بروید و بیعت غدیر را یاد آوریشان کنید!
وقتی حسنین را هم همراه می بردی تا درس ایثار را بیاموزند!
وقتی بی تفاوتی مسلمانان، تو را نا امید نمی کرد و در راه رسیدن به نقطه هدف تا پای جان تلاش می کردی!
درد پهلو و بازو تو را از حمایت از همسرت باز نمی داشت، وقتی با انگشتان ملکوتی ات، با وجود طوفان اندوه ها، اشک را از چهره همسرت می زدودی ، همسری که تا بحال به کسی التماس نکرده بود، اما « کلمینی یا فاطمه » اش ، آرام و قرار را از زینبین ات گرفته بود.
در خانه تو نه از رفاه خبر بود و نه از سفره رنگین و نه از تجمل و ... اما چنان رضایتمندی وجود داشت که حلاوت آن کام هستی را شیرین می کرد.
خانهی تو از خانه هایی بود که فرشتگان برای دیدنش از هم سبقت می گرفتند، هر چند در آن سوخته بود!
چه برکتی دارد این خانه که تاریخ را از عشق و محبت و مودت سیراب می کند!
#طرید
22.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فاطمیه
مداحی حسین طاهری
سلام ای مادر
👇👇👇
☝️☝️☝️☝️
#فاطمیه
#نذر_رسانه_ای
صدای اهل بیت را برسونیم به کسانی که
نه وقت هیئت دارند،
نه حوصله روضه را !
صدای اهل بیت را جهانی کنیم!
اینترنت نذر کنیم برای رساندن صدای اهل بیت به اونهایی که اهل هیئت و روضه نیستند!
مثل حضرت زهرا سلام الله، درِ خانه ها را بزنیم !!
#طرید