#محرم
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۲
مشهورترین فرزند زیاد، عبیدالله است که پس از مرگ پدرش، والی بصره شد و پس از مرگ معاویه و خلافت یزید، با حفظ سمت به امارت کوفه نیز منصوب گشت و یزید در سال ۶۰ ق سرکوب قیام امام حسین(ع) را به او سپرد.
او در سال ۶۵ق نیز قیام توابین را سرکوب کرد.
عبید الله به سبب نقشی که در واقعه کربلا داشت، از شخصیتهای منفور نزد شیعیان است.
او پس از قیام مختار، در جنگ خازر به دست ابراهیم بن اشتر کشته شد.
🔹فرزند ابن زیاد
مأمون عباسی پس از گرفتن یمن و تهامه، محمد بن ابراهیم بن عبیدالله، معروف به محمد بن زیاد را امیر یمن کرد.
محمد بن زیاد در ۲۰۳ق وارد یمن شد و پس از یکسال توانست صنعا را بگیرد. او شهر زَبید را برپا کرد و مرکز حکومت خویش قرار داد. بعد از او، فرزندان و نوادگانش تا ۲۰۰ در یمن حکومت کردند.
#محرم
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۳
عبیدالله بن زیاد بن ابیه، از کنیزی به نام مرجانه زاده شد. برخی ابن زیاد را به طعنه به مادرش منسوب کرده و «ابن مرجانه» خواندهاند که اشاره به اتهام ناپاکی تولد عبیدالله دارد و در برخی منابع، به بدنام و زناکار بودن مادر او تصریح شده است.
در زیارت عاشورا نیز دوبار با صراحت ابن مرجانه مورد لعن واقع شده است.
زینب کبری(س) هم در کوفه ابن زیاد را در کاخش با عنوان ابن مرجانه مورد خطاب و نکوهش شدید قرار داد.
گفتهاند که ابن زیاد، بسیار خشن، بیرحم و بی پروا بوده و برخی از زندگینامهنویسان از او با عنوان «جبّار» یاد کردهاند.
#محرم
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۴
با آغاز قیام امام حسین(ع) و اعزام نماینده او مسلم بن عقیل به کوفه، عبیدالله که خشونت وی و پدرش در سرکوب شورشها و جنبشها مشهور بود، در سال ۶۰ق با حفظ سمت به ولایت کوفه منصوب گشت.
گفتهاند که یزید به پیشنهاد سرجون مسیحی که از مشاوران یزید بود، دست به این اقدام زده است تا با قیام امام حسین (ع) مقابله کند.
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۵
کوفیان در سال ۶۰ قمری برای بیعت با حسین بن علی(ع) اعلام موافقت کردند و در انتظار ورود او به کوفه بودند.
ابن زیاد با روی پوشیده وارد شهر شد و مردم گمان کردند که او حسین(ع) است و از او استقبال کردند ولی به زودی دریافتند که عبیدالله بوده است.
نخستین اقدام عبیدالله جست و جو برای یافتن نماینده امام حسین(ع)، مسلم بن عقیل بود.
ابن زیاد به محض ورود به کوفه، در یک خطابه، مخالفان حکومت یزید را بهسختی تهدید کرد و به کسانی که از او پیروی کنند، وعده برخورداری داد.
#مسلم_بن_عقیل
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۶
هانی بن عروه از پیش با ابن زیاد آشنایی داشت و در هنگام ورود عبیدالله به کوفه بیمار بود.
او حدس میزد که عبیدالله پس از ورود به کوفه به عیادت وی خواهد آمد. از این رو با مسلم بن عقیل برای کشتن ابن زیاد در خانه خود قرار گذاشت، که هر گاه علامت داد ، مسلم از پشت پرده به عبیدالله حمله کند و او را به قتل برساند.
ولی مسلم به دلیل ناجوانمردانه بودن این کار از آن ، سرباز زد و ابن زیاد جان به سلامت برد.
اما ابن زیاد با نیرنگ توانست از محل اختفای مسلم بن عقیل آگاه شود.
آنگاه هانی را به دارالاماره دعوت کرد و وی را به زندان افکند و اندکی بعد نیز مسلم بن عقیل را دستگیر کرد و هر دو را به قتل رساند و سر آنها را نزد یزید فرستاد.
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۷
نقل شده که چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به پیامبر اسلام(ص) داشت. برخی از منابع او را شجاعترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کردهاند.
مسلم با رقیه دختر امام علی(ع) ازدواج کرد و از این رو، داماد امام علی(ع) بوده است.
در منابع کهن، به دو فرزند شهید مسلم در کربلا اشاره شده است و در برخی منابع نیز از دو طفل مسلم (محمد و ابراهیم) یاد شده که پس از شهادت امام حسین(ع) اسیر و به دستور عبیدالله بن زیاد در کوفه زندانی شده و پس از گریختن از زندان به شهادت رسیدهاند.
در نامه ای که امام هنگام مأموریت مسلم به کوفه برای کوفیان نگاشته او را به عنوان برادر و پسر عمو و فرد مورد وثوق و اعتماد در خاندانش معرفی کرده است.
امام هم چنان هنگام حرکت مسلم بن عقیل، از خدواند خواسته که آن چه را دوست دارد وبدان راضی است برای مسلم مقدر فرماید و آرزو کرده که خودش و مسلم در درجه شهیدان قرار بگیرند و مسلم در سایه و پرتو برکت الهی به راهش ادامه بدهد.
گریه کردن هنگام وداع با مسلم و گریستن و تکرار آیه استرجاع، هنگام دریافت خبر شهادت وی، نشانگر جایگاه ویژه مسلم نزد امام (ع) است.
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۸
مقابله شجاعانه مسلم به تنهایی با انبوه دشمنان وتلفات آنان در کوفه آن چنان بود که اعتراض ابن زیاد را در پی داشت و به محمّد اشعث پیغام داد که:
" سبحان الله! تو را برای آوردن یک نفر فرستادم، آنگاه این همه تلفات بر یارانم وارد آمد؟ "
محمدبن اشعث هم در پاسخ گفت: " گمان می کنی مرا به جنگ با یکی از بقالان کوفه فرستادی؛ تو مرا در پی شیر بیشه و شمشیر برّان در کف یک قهرمان از دودمان رسول خدا (ص) فرستادهای! "
برخورد شجاعانه در قصر دارالاماره کوفه در برابر ابن زیاد و سلام نکردن بر او به عنوان امیرالمؤمنین وپس از تهدید ابن زیاد به کشتن وی ، مسلم گفت: اگر مرا بكشى (عجيب نيست) چه بدتر از تو بوده كه بهتر از مرا كشته است، و اگر مرا به بدترين وضع و قبيح ترين نحوه مُثله كنى حكايت از خباثت درون و فرو مايگى تو دارد،و اين گونه جنايات در خور توست.
مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۱۹
عبیدالله پس از تهدید و تطمیع کوفیان، حرّ بن یزید را به سوی حسین بن علی(ع) فرستاد و به او دستور داد تا جلوی حسین(ع) را بگیرد و نیز اجازه ندهد در محلی که دارای آب است، اردو بزند.
سپس عمر بن سعد بن ابی وقاص را با لشکری به سوی وی فرستاد.
عمر بن سعد پیش از آن ،در صدد عزیمت به ری بود؛ ولی ابن زیاد او را مأمور بیعت گرفتن از حسین(ع) برای یزید یا جنگ با او کرد و حکومت ری، به مقابله با حسین بن علی(ع) مشروط کرد!
ابن زیاد در نامهای به عمر بن سعد نوشت که اگر از حسین بیعت گرفت، او را به کوفه بفرستد وگرنه با او بجنگد و اگر طالب جنگ با حسین(ع) نیست، فرماندهی را به شمر بدهد.
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۲۰
پس از شهادت امام حسین(ع)، ابن زیاد دستور داد، خاندان امام را اسیر کنند و به کوفه بیاورند.
از جمله وقایع کوفه در این هنگام، بردن سر مطهّر امام حسین(ع) به مجلس ابن زیاد است.
به نقل منابع، او با چوبی که در دست داشت، به لبها و دندانهای امام حسین(ع) نواخت و بیاحترامی کرد.
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۲۰
وقتی اسیران کربلا را به کاخ حکومتی عبیدالله آوردند، حضرت زینب(س) با جامههای کهنه و بدون آنکه به عبیدالله و مجلس او اعتنا کند، در گوشهای نشست.
عبیدالله سه بار از او پرسید: «کیستی؟» ولی جوابی نشنید. سرانجام یکی از کسانی که در مجلس بود، گفت: «زینب، دختر علی ابن ابی طالب است.»
ابن زیاد گویا از بیاعتنایی زینب به خشم آمده بود. به طعنه گفت: «سپاس خدا را که شما را رسوا نمود و دروغگویی تان را آشکار ساخت.»
حضرت زینب جواب داد: «سپاس خدا را که ما را با پیامبرش گرامی داشت، از آلودگی و پلیدی، پاک ساخت. آن که گناهکار است، رسوا میگردد و آن که بدکار است دروغ میگوید و او ما نیستیم.»
ابن زیاد گفت: «دیدی عاقبت خدا با شما چه کرد؟»
حضرت زینب گفت: «از خدا جز نیکویی و خوبی ندیدم.(ما رأیت إلا جمیلاً) خدا بر خاندان ما شهادت را مقدّر فرموده بود و آنان با شجاعت به قتلگاه خویش شتافتند و خدا به زودی آنان و تو را کنار هم گرد میآورد تا در پیشگاه او محاکمه شوید. آن گاه خواهی دید که عاقبت و رستگاری از آن کیست؟ای پسر مرجانه مادرت به عزایت بنشیند!»
ابن زیاد خشمگین شد و گفتهاند که قصد کشتن زینب را کرد که با وساطت عمرو بن حُرَیث منصرف شد و گفت: «خداوند دل مرا با کشته شدن برادر سرکش و دیگر شورشیان و هواخواهان خاندانت آرامش بخشید.»
حضرت زینب گفت: «به خدا قسم که بزرگ مرا کشتی، شاخه و برگ مرا بریدی، اصل و ریشهام را از بن برکندی. اگر شفای دل تو در اینها است، پس شفا یافته ای.»
ابن زیاد گفت: «او نیز چون پدرش قافیه به هم میبافد و مثل او به سجع سخن میگوید.»
#زیارت_عاشورا
#آل_زیاد ۲۱
در دوره حکومت مروان، عبیدالله نیز در دمشق بود.
وقتی توابین به سرکردگی «سلیمان بن صُرَد خُزاعی» به خونخواهی حسین بن علی(ع) قیام کردند، مروان، ابن زیاد را به مقابله آنها فرستاد و حکومت عراق را به شرط غلبه بر آن به وی داد.
در سال ۶۵ق در عین الورده جنگ خونینی بین سپاه ابن زیاد و توابین درگرفت که به کشته شدن سلیمان و یارانش انجامید.