#محرم
#نامه ۱۲
" اى معاویه تو را به قصاص بشارت مى دهم،
و یقین داشته باش که حساب و کتاب در کار است و خداوند بزرگ هیچ امر کوچک و بزرگى را بدون حساب نخواهد گذاشت.
مردم بى گناه را تهمت زدى و بکشتن دادى و پاره اى از ایشان را از خانه هاى خود دور ساختى و به دیار غربت فرستادى و از مردم براى پسرت (یزید) که جوانى شراب خوار و سگ باز بود به زور بیعت گرفتى.
اما بدان که خداوند از این جنایات آگاه است، و فجایع تو را فراموش نخواهد کرد!
#نامه_امام_حسین_به_معاویه
#محرم
#نامه ۱۳
" چنان مى بینم که در تمام این احوال جز بر خودت هیچ کس را ضرر نرسانده اى و خود را به هلاکت مى افکنى.
دین خود را از دست داده اى و به امت اسلام خیانت ورزیده اى و در امانت خیانت روا داشتى.
از فرومایگان و سفیهان سخن شنیدى و به دلخواه آنان مردان پارسا و متقى را بیازردى. والسلام».
#نامه_امام_حسین_به_معاویه
#محرم
#انتظار
و این بحر طویل است...
عصر یک جمعه دلگیر، دلم گفت: بگویم، بنویسم، که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟
چرا لحظه باران نرسیده است؟
و هر کس که در این خشکی دوران
به لبش جان نرسیده است،
به ایمان نرسیده است
و غم عشق به پایان نرسیده است؟
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید
بنویسد که هنوزم که هنوز است،
چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟ چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟
دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد،
زمین مرد، زمان بر سر دوشش،
غم و اندوه به انبوه فقط برد،
فقط برد، زمین مرد، زمین مرد!
خداوند گواه است،
دلم چشم به راه است
و در حسرت یک پلک نگاه است،
ولی حیف نصیبم فقط آه است
و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...
عصر این جمعه دلگیر
وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس،
تو کجایی گل نرگس؟
به خدا آه نفسهای غریب تو
که آغشته به حزنی است ز جنس غم و ماتم،
زده آتش به دل عالم و آدم.
مگر این روز و شب رنگ شفق یافته
در سوگ کدامین غم عظما به تنت رخت عزا کردهای ای عشق مجسم؟
که بهجای نم شبنم بچکد
خون جگر دم به دم از عمق نگاهت؟
نکند باز شده ماه محرم
که چنین میزند آتش به دل فاطمه آهت؟
به فدای نخ آن شال سیاهت،
به فدای رخت ای ماه!
بیا. صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم تویی، آجرک الله!
عزیز دو جهان! یوسف در چاه!
دلم سوخته از آه نفسهای غریبت.
دل من بال کبوتر شده، خاکستر پرپر شده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج،
نفس گشته هوایی
و سپس رفته به اقلیم رهایی،
به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه،
شود آیا که مرا نیز به همراه خودت
زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی؟
به خدا در هوس دیدن شش گوشه
دلم تاب ندارد، نگهم خواب ندارد،
قلمم گوشه دفتر، غزل ناب ندارد،
شب منْ روزن مهتاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق بیچاره دلداده دلسوخته
ارباب ندارد... تو کجایی؟
تو کجایی شدهام باز هوایی،
شدهام باز هوایی...
گریه کن، گریه و خون گریه کن؛ آری،
که هر آن مرثیه را خلق شنیده است،
شما دیدهای آن را
و اگر طاقتتان هست کنون
، من نفسی روضه ز مقتل بنویسم
و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود،
چون تپش موج،
مصیبات بلند است،
به گستردگی ساحل نیل است
و این بحر طویل است
و ببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است ،
که این روضه مکشوف لهوف است،
عطش بر لب عطشان لغات است
و صدای تپش سطر به سطرش،
همگی "موج مزن آب فرات است"
و اربابِ همه سینهزنان،
کشتی آرام نجات است.
ولی حیف که ارباب «قتیل العبرات» است، ولی حیف که ارباب «اسیر الکربات» است،
ولی حیف هنوزم که هنوز است،
حسین بن علی تشنه یار است
و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی،
الف قامت او دال
و همه هستی او در کف گودال
و سپس آه که «الشّمرُ ...»
خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را و بریدند...»
دلت تاب ندارد، به خدا باخبرم،
میگذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی،
تو خودت کرب و بلایی،
قسمت میدهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی... تو کجایی...
#سیدحمیدرضا_برقعی
#بحر_طویل
@shamimemalakut
#محرم
#شیر_خوارگان_حسینی
اى تیغ همیشه بى خبر مى آیى
یک روز به شکل میخ در مى آیى
امروز تو شمشیرى و فردا قطعا
درقالب یک تیر سه پر مى آیى
یک مرتبه کم شتاب باشى خوب است
با قاعده با حساب باشى خوب است
فکر دل فاطمه نبودى اما
فکر جگر رباب باشى خوب است!
#محرم
کاش سهراب اینگونه میگفت:
آب را گل نکنید !
شاید از دور علمدار حسین (ع)،
مشک طفلان بر دوش،
زخم و خون بر اندام،
می رسد تا که از این آب روان،
پر کند مشک تهی،
ببرد جرعه آبی برساند به حرم،
تا علی اصغر (ع) بی شیر رباب (س)
نفسش تازه شود و بخوابد آرام . . .!
آب را گل نکنید!
#شیر_خوارگان_حسینی
@shamimemalaku
#شیر_خوارگان_حسینی
چشمهایت به کربلا فهماند
مست بودن به قیل و قال که نیست
ظهر روز دهم نشان دادی
مرد بودن به سن وسال که نیست
یل شش ماهه ای،عجیب که نیست!
نوه یِ حیدری، جگرداری
بی جهت حرمله سه شعبه نساخت!
با عمو می پری،جگرداری
گریه هایت برای آب نبود
پدرت را غریب می دیدی
تا که پلک تو را عطش می بست
خواب شیب الخضیب می دیدی
حنجرت را بهانه می دیدند
بغض ِشان جنگ با علی دارد
کوفه با دیدنت هراسان گفت:
چقدرکربلا علی دارد!
ازهیاهویِ نیزه ها فهمید
از پدر هم سرت گران تر بود
رفتی از نیزه سر درآوردی
بین سرها،سری درآوردی
#محرم
اگر ظلم و ستم به تو فرصت می داد و بالغ و رشید می گشتی، علی اکبر می شدی !
و اگر عمر می کردی مانند پدر بزرگوارت می شدی!
کُلُکم نُورٌ واٰحد !
و شاید برای همین بود که آیت الله حق شناس برای یکی از حاجت های شرعیه خود چهل روز زیارت عاشورا را با صد سلام و لعن خواندند و روز چهلم به حضور حضرت امام زمان مشرف شدند.
حضرت به ایشان می فرماید: حق شناس! چرا اینقدر زیارت عاشورا خواندی؟
گفت: آقا جان برای حل فلان مشکل.
حضرت فرمود : برای گرفتن حاجتت لازم نبود این همه زیارت عاشورا بخوانی، یک بار روضه عموی ما حضرت علی اصغر کافی بود!
#طرید
@shamimemalakut
علامه امینى : شب تاسوعا و عاشورا براى #امام_زمان (عج) صدقه کنارمیگذاشتند و میگفتند:
امشب قلب نازنین حضرت در فشاراست!
#یا_صاحب_الزمان_روحی_فداک
#زیارت_مجازی
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام
روی نوشته زیر کلیک کنید .
http://app.imamhussain.org/tour/
وارد حرم شدید، توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید یه مقدار صبر کنید تصویر شفاف میشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کردهر جای حرم که دوست دارید زیارت کنید.
التماس دعا