eitaa logo
مسابقاتِ شهداییِ "شمیم عشق"
577 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
43 فایل
『موسسه فرهنگی هنری و پژوهشیِ شمیم عشق رفسنجان شماره ثبت 440』 خادم شهدا @shamimeshghar کانال روبیکا https://rubika.ir/shamimeeshgh1399
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🌱🥀🌱🥀 وشھادت‌پایان‌ڪسانیست‌ڪہ‌... دࢪاین‌ࢪوزگاࢪگوششان‌غباࢪدنیا‌نگࢪفتہ ‌باشد! وصدا؎آسمان‌ࢪابشنوند! وشھادت‌حیاتِ‌عِندَࢪَبِّ‌است.! شرمنده ایم جواد علی حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
『♥| 』 -دوباره من دوباره تصور زیارت مرقدت تصور قدم زدن میان قبورِ شهدا تا رسیدن به آن بوته ی سر مزارت و دَمی زیارت کنم قبور متبرک شهدا را.... 🥀 حسینی_ا💚- •۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
**** هر جا اثر شهید باشد دل همسفر شهید باشد جاری به فضای محفل ما عطر پدر شهید باشد در بزم غم پدر نشستیم بر ما نظر شهید باشد اشک است که آمده به پرواز یا بال و پر شهید باشد در سینه نشسته شعله غم در دل شرر شهید باشد امروز فروغ محفل ما چشمانِ تر شهید باشد گردد چو شهید جاودانه این هم ثمر شهید باشد دارد به بهشت مُلک جاوید هر کس پدر شهید باشد هر واژه به دفتر تو “یاسر” گلگون گهر شهید باشد 🥀🥀🥀 شادی روح شهید جواد علی حسینی و پدر بزرگوار شهید عزیزمان دسته گلی از فاتحه و صلوات هدیه می کنیم💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
32.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹بسم رب المهدی(عج)🌹 🌱گفتگو با جناب آقای عنایت الله علی حسینی برادر بزرگوار شهید عزیز 🌱🌺🌱🌹🌱🌺 داداش جواد 3سال از من کوچکتر بود. اخلاق و رفتارش، تقوا و نماز اول وقتش سرمشقی بود برای من. احترام خاصی به پدر مادر داشت، مخصوصا مادر. به ما هم توصیه می‌کرد به پدر مادر احترام بگذاریم. (مادر هم بعد از شهادت جواد همیشه به ما سفارش می‌کرد که مثل جواد باشیم و او را الگو قرار بدهیم ) قبل از این که نماز و روزه برایش واجب شود آنها را انجام می داد، حتی یکی دو روز قبل از ماه رمضان روزه می گرفت، روزهای خاص را هم روزه می گرفت بدون این که کسی بهش بگه کارهای خانه را انجام می داد، جارو می کرد، ظرف می‌شست، لباس می شست، حتی بعضی وقتها لباس‌های ما را هم می شست. اگه برق خانه مشکل داشت، درست می‌کرد و..... وقتی از مدرسه برمی‌گشت بعد از استراحت کوتاهی میرفت سر کار و همیشه میگفت باید طوری کار کنیم، آن مزدی که می گیریم حلال باشه. دستش که مجروح شده بود را گچ گرفته بود هنوز زود بود که بازش کند ولی آمد پیش من وگفت گچ را بازکن، گفتم نباید باز کنی ولی قبول نکرد و من برایش گچ را بریدم. بعد هم دوباره به جبهه رفت و..... وقتی پیکرش را آوردند شناخته نمی شد اما روی لباس وپاهایش اسم وآدرس نوشته بود. از این طریق مطمئن شدیم که خودش هست. 🌺🌱🌹🌱🌺 🌱اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفــَرَج 🤲 عشق شهدا جواد علی حسینی لینک عضویت در کانال مسابقه در ایتا 👇 https://eitaa.com/shamimeshgh1399 روبیکا 👇🏻 https://rubika.ir/shamimeshgh1399ar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
40.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درد دل مادر💔😭 یک گوشه‌ی قلبم💚 همیشه سنگر توست سرتاسرش گل‌های سرخ🌹 پیکر توست آماده‌‌ام تا بازگردی، کوه🗻 صبرم این چشم‌ها🥺 عمری‌ست که در به در توست عطر تو را حس کرده‌ام هر بار گفتم شاید نسیمی در دلش❤️ خاکستر توست در خواب از بیداری‌ام جاری‌تری چون آرامشم با دیدن چشم تر😭 توست بگذار تا لالایی من جان بگیرد💔 بگذار سر بر دامنم ، این مادر توست😭 دل شهید جواد علی حسینی خدایااااا به حق دردهای دل مادران شهدا عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج 😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷ادامه صحبت‌های حاج حسین علی حسینی برادربزرگوار شهید 🌷🍃🌷🍃🌷 به ما خبر دادند که داداش زخمی شده صبح روز بعد ما را به حسینیه ثارالله بردند آنجا متوجه ‌ شدیم که جواد شهید شده. رفتم تا او را ببینم پیکرش شناخته نمی‌شد، گفتم این جواد ما نیست، پشت لباسش را به من نشان دادند، از اسم و آدرسی که روی لباسش نوشته بود وخال سیاهی که روی گردنش داشت او را شناختم 😭بعد از شهادت جواد برگشتم جبهه، برای مادر خیلی ناراحت بودم چون در عرض دوسال سه داغ دیده بود.😭 یک شب که خیلی ناراحت بودم در عالم خواب دیدم جواد آمد وگفت چرا اینقدر برای مادر ناراحتی او تنها نیست خدا مواظبش هست. بعد گفت میخوای مطمئن بشی؟یکدفعه دیدم که نیروهای عراقی از طرف داخل روستای ما شدند و از طرف دیگر موتور سواری که چهره ی نورانی داشت جلو حرکت می کرد و نیروهایش پشت سرش بودند، هم داخل روستا شدند. گفتم الان عراقی‌ها می رسند باز به خودم گفتم نه، امام زمان(عج ) هست نزدیک خانه ما که رسیدند، یک هواپیمای عراقی بالای سر خانه رسید و آنجا را بمباران کرد. دیدم آن موتور سوار نورانی دستش را بالا برد وبمب را گرفت واجازه نداد به خانه ی ما اصابت کند😭😭 واز خواب بیدارشدم ومطمئن شدم که خدا مواظب مادرم هست. 😭 🌷🍃🌷🍃🌷 🌷 اِخْتِم بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک 🌷اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🍃صحبت‌های خانم رضایی 🌹🍃🌹🍃🌹 از وقتی با این شهید عزیز آشنا شدم همه جا او را در کنارم احساس می‌کنم . یک روز که برای دایی جواد مجلسی ترتیب داده شده بود، توفیق آشپزی برای این مجلس نصیب من شد. و از خودش خواستم همه چی به خوبی پیش برود و بهترین سفره انداخته شود که همین طور هم شد. من برای اولین بار در این مجلس با دایی جواد آشنا شدم. خدا شاهد است بعد از این جریان هر وقت که به دایی جواد متوسل شدم جوابم را گرفتم. این برای من یک معجزه بود، یک رزق و روزی معنوی بود. بعد از این جریان شهید جواد علی حسینی را دایی جواد صدا می‌کنم. و الان تنها چیزی که از دایی جواد میخواهم شفاعت است. 🍃 به نقل از همکلاسی شهید بزرگوار شهید اهل حجب و حیا و چشم پاکی بود با این که سنش کم بود ولی به محرم و نامحرم اهمیت می داد. ایشان می گفتند بعضی وقتها جواد از مدرسه که برمی گشت، خانمها سر جوی آب بودند و لباس و ظرف می شستند، برای این که چشمش به نامحرم نیفتد راهش را دور می‌کرد واز باغها به خانه می رفت. بخاطر حجب و حیایی که داشت، راهی را که 1ساعت تا خانه فاصله داشت را ترجیح می داد به راهی که 10 دقیقه فاصله داشت. در زمان شاه معلم‌ها بدون حجاب بودند. یک روز که امتحان داشتیم، جواد روی برگه امتحانی خطاب به معلم نوشت، [موهای شما من را به یاد دم اسبی اندازد] و داخل کیف معلم گذاشت. معلم وقتی فهمید جواد این کار را کرده برای تنبیه او، در حضور دانش آموزان خودکاری لای انگشتان او گذاشت و محکم فشار داد.اما جواد خم به ابرو نیاورد. حتی در خانه این مسأله را مطرح نکرد. 🍃عنایت شهید به یکی از آشنایان روز تشییع جواد برادرش به مادر می گوید جواد چه شده، مادر می گوید فدایی علی اکبر امام حسین(ع) شده.😭 ایشان وقتی این را می شنود آنقدر گریه می کند و مشت به سینه اش می کوبد که گردنبند پاره می‌شود، بدون اینکه به کناری اش نگاه کند گردنبند را به او می دهد که برایش نگه دارد. بعد از تشییع هم همه متفرق می شوند هیچ یک از این دو خانم همدیگر را نمی شناختند. در مراسم ختم شهید این خانم متوسل به جواد می شود تا گردنبندش پیدا شود. هنوز زمانی نگذشته بود یک نفر را کنار خودش دید که گردنبند در دستش و آورده که تحویل او بدهد، او هم باصدای بلند می گوید، جواد چقدر تو برحقی. 🌹🍃🌹🍃🌹 اخْتِمْ لَنَا بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ فِی سَبِیلِک اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج 🤲
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 ‍ نوشتیم کوفیان خواندند لباس شخصی نظام نوشتیم و کوفیان خواندند مزدوران نظام نوشتیم کوفیان خواندند و سروری نوشتیم جمهوري کوفیان خواندندجمهوری هر کس بخواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند... گر کرب و بلا نبوده ایم، حالا هستیم گر شام بلا نبوده ایم، حالا هستیم ای مردم عالم همگی گوش کنید تا آخرِ خون مطیع هستیم... شادی روح و سلامتی و تعجیل در فرج سلامتی و طول عمر 🌹
AUD-20211016-WA0192.opus
506.6K
علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) الرزقنا کربلا😭💔 🌱شهدا را در شب جمعه یاد کنید تا شما را نزد اباعبدالله(ع) یاد کنند 🌱نوحه خوانی شهید جواد علی حسینی این دل تنگم عقده ها دارد، عقده ها دارد گوئیا میل کربلا دارد🥀 میروم بینم، میروم بینم در کجا زینب، شِکوه از شمر بی حیا دارد😭 این دل تنگم......🥀 میروم بینم، میروم بینم درکجا لیلا، نو عروسش را در بغل دارد😭 این دل تنگم......🥀 میروم بینم، میروم بینم در کجا عباس، دست ز پیکر جدا دارد😭 این دل تنگم.......🥀 میروم بینم، میروم بینم در کجا اصغر، تیر حرمله برگلو دارد😭 این دل تنگم......🥀 ای خدا ما را کربلایی کن😭 ای خدا مارا کربلایی کن اُمت ما را کربلایی کن این دل تنگم....🥀 ای خدا ما را نینوای کن محفل ما را نینوایی کن این دل تنگم..... 🥀😭 اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج 🤲 جمعه جواد علی حسینی مهدی زین الدین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊بسم رب الحسین(ع )🕊 🌷گفتگو با جناب آقای حسین دهقان زاده دوست و همسایه شهید عزیز 🕊🌷🕊🌷🕊 از سن 7سالگی با هم بودیم درس می خواندیم. خیلی مظلوم و مهربان بود، دردش را به کسی نمی گفت و به همه کمک می کرد. اگر بچه ها با هم دعوا می کردند می آمد و آنها را از هم جدا می کرد، هیچ وقت هم ندیدم با کسی دعوا کند. در سن 16،17 سالگی بود که با هم به جبهه رفتیم، در عملیات فتح المبین جواد زخمی شد و او برگشت و من او را در مرخصی دیدم. در عملیات بعدی جواد شرکت کرد و ما را بردند خدمت سربازی در زاهدان بعد از دوسال خدمت که برگشتم فهمیدم جواد شهید شده 😭 همه ی غم‌های دنیا روی دلم نشست،این اوج بدبختی و بیچارگی ما هست که جا ماندیم خیلی وقتها شده خجالت کشیدم داخل گلزار بروم😭 بعضی وقتها چیزهایی می بینیم که نمی‌توانیم کاری انجام دهیم وشرمنده شهدا می شویم😔 جواد عشق به امام خمینی (ره) داشت البته همه همینجور بودند. مهر امام در دل همه کسانی که خدا را می‌شناختند بود. وخبر رحلت امام خیلی او را ناراحت کرد. ما شرمنده شهداییم😔 اگر نگاهشان هم شامل حال ما نشود توقعی نداریم چون بعد از آنها نتوانستیم کاری انجام دهیم. 🕊🌷🕊🌷🕊 🕊اَللهُمَ الرْزُقْنا تَوْفیقَ الشَّهادَةِ في سَبِیلِکْ 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با گریه سلام😭دلتنگ تو ام آقا..... با گریه سلام😭من کرببلا میخوام.....
مرحوم حضرت آیت ‌الله مجتهدی تهرانی: . 🌱روایت است که انسان به سجده برود و مدتی در سجده باشد، "شکراً لله و الهی العفو" بگوید. مخصوصا در نماز شب، ده دقیقه، یک ربعی در سجده باشد، حسّ می کند وقتی که به سجده می رود، سبک می شود. آن حالت سبکی بر اثر است. 🌱 همانطور که باد در فصل پاییز 🍁برگ درختان را می ریزد ، سجده هم گناهان را می ریزد. 🌷ثواب نماز شب امشب را هدیه می‌کنیم به روح شهید جواد علی حسینی (دایی جواد) 🌱اَللهُمَ اغْفِرلیَ الذُّنوبَ الّتی تُنْزِلُ الْبَلاءُ شب جواد جواد علی حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا