فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منتظران ظهور (عج):
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🔸بازیگوش
در مسیر خانه تا مدرسه، کیفش رو به هوا پرت میکرد، این کار برایش نوعی
تفریح محسوب میشد.
دوم ابتدایی بود که در مسیر برگشت به خانه به خاطر حواس پرتی اش
تصادف کرد و پایش شکست.
چند روزی در خانه بستری شد اما هیچ وقت دست از #بازیگوشی هایش بر نداشت.
به روایت.... مادر_شهید🌹🌹🌹
❤️🍃|✨بـــسم رب الـشهدا و صـدیقین✨
#شفاعت_کننده
بعداز شهادتش حسرت به دل ماندم که به خوابم بیاید. بلاخره آمد. نزدیک های صبح بود. خواب دیدم که پشت یک میز ایستاده ام و شخصی پشت آن نشسته و به امور دانشجویی رسیدگی می کند. کارت دانشجویی ام را می خواستم که ناگهان صدایی را شنیدم. به من گفت: برای من هم کارت میگیری؟! رویم را برگرداندم و #محمدرضا را دیدم. لباس سفیدی تنش بود و انگار قدش بلند تر شده بود. در خواب می دانستم که #شهید شده است. گفتم تو جان بخواه و بغلش کردم. محکم گرفتمش و شروع کردم به گریه کردن و حرف زدن. پرسیدم که مرا شفاعت می کنی؟! لبخندی زد و گفت: این حرف ها چیست، معلوم است. مطمئن باش!!
این بار محکم تر بغلش کردم و گریه هایم بیشتر شد.
#ابووصال
#نقل_شده_از_دوست_شهید
•═•🍃🌹🍃•═•
@shahid_dehghan74
•═•🍃🌹🍃•═•
❤️🍃| بـــسم رب الــشهدا و صـدیقین
#ورزیدگی
به خاطر قد بلند و بدن آماده ای که داشت برای مبارزه و رزم مناسب بود. در دوره های آموزشی که باهم داشتیم بدنش ورزیده تر شده بود. در یک اردوی پینت بال که با دوستان گذاشته بودیم، خیلی پرقدرت بود. طوری که در پنج دور بازی با حضور او چهار دور را بردیم و در یک اقدام تلافی جویانه از کسی که کرکری خوانده بود همگی روی سرش ریختیم و تیربارانش کردیم. او که با این که تیرهایش تمام شده بود، ول کن نبود و با صلاح خالی اش همین طور شلیک می کرد. در آن اردو به خوبی عرض اندام کرده بود.
🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚
#ابووصال
#نقل_شده_از_همرزم_شهید
•═•🍃🌹🍃•═•
@shahid_dehghan74
•═•🍃🌹🍃•═•
🍃🌹| #دوست_شهید_دهقان
به خاطر دارم از همون اوایلی که جنگ سوریه جدی شد و داعش شکل گرفته بود،حدود سال 91؛ محمدرضا با تمام شیطونی هاش و کاراکتر خاصی که داشت، توی سایت مدرسه عکس ها و فیلم های مربوط به سوریه رو نگاه می کرد! با یک حالت متعجبی میگفتیم که چی مثلا داری این عکس های بعضا خیلی دلخراش رو نگاه می کنی؟!
می خندید و جوابی نمی داد...
ساده بودیم و غافل، شاید همان موقع زمزمه های پر کشیدن را با خودش نجوا می کرد...
میدانست زمان معامله و فدایی زینب سلام الله علیها شدن نزدیک است...
•┄═━❝🌺❞━═┄•
@shahid_dehghan
•┄═━❝🌺❞━═┄•
❤️🍃| #خاطره_محمدرضا
چندین بار #محمد گفته بود که بریم #پینت بال،اما هر دفعه مشکلی پیش میومد و نمیشد بریم.
یه روز بالاخره قسمت شد و رفتیم باهم.
وقتی رسیدیم #محمد گفت رو لباساتون این لباس هایی که اینجا گذاشتن بپوشید که یهو اتفاقی واستون نیفته.به منم گفت چند تا بپوش که خواستیم بزنیمت زیاد کبود نشی،فقط یکم کبود شی.😂
گفتم ممنون از لطفت واقعأ هههههه،رفیقایی مثل تو کم هستن...😒
من 4دست لباس پوشیدم و از شانسمون لباس آخری رنگش خاکی بود و با بقیه کامل فرق داشت.کامل قابل شناسایی بود.هر کی لباس خاکی میدید میگفت این فلانی هست و بزنیمش😩
اکثرشم #محمد زد.🙂
لطف زیادی به من داشت 😂بدش با خنده میگفت من زدمت.شانس آوردم کلاه ایمنی سرم بود،☺️
با محمد خیلی شوخی و خنده داشتم.اومدم گفتم شانس ما همش خورد تو سر.گفت خوبه که،
#شهیدشی سرت رو از دست میدی.🙈
گفتم پس از نشانه های الهی هست و خندیدم گفتم پس وای بحال تو که همه تیرا میخوره تو شکم و پهلوت..😢
«اما وقتی شهید شد،وقتی دیدمش و درمورد شکم و پهلوش شنیدم گفتم وای بحال من..»
آخرشم که با نقشه پلیدانه ی یکی از رفقارو تیر بارون کردیم و باهاشم عکس انداختیم😂
خیلی خوب بود خدایی
روز خوبی بود.روزای خوب زیادی با محمد داشتم.جز خنده رو من ندیدمش.واقعأ الان دلتنگشم.💔
#التماس_دعا
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#رفیق
•═•••🍃🌹🍃•••═•
@shahid_dehghan74
•═•••🍃🌹🍃•••═•
❤️🍃| #دانشجوی_شهید
محمدرضا دوران دبیرستان را در مدرسه امام صادق(ع) منطقه 2 تهران در رشته معارف و علوم اسلامی گذراند و علاقه بسیار زیادی به رشته علوم سیاسی داشت. در سال اول دبیرستان که بود میگفت دلم میخواهد یک دیپلمات شوم، وقتی به سال سوم و چهارم رسید کاملا نظرش عوض شد چون 3 نفر از داییهایش روحانی بودند علاقه خاصی به این قشر داشت و میگفت دلم میخواهد به رشتهای بروم که به دروس حوزوی مرتبط باشد. بعد بر روی رشتهها و دانشگاهها تحقیقات زیادی کرد و رشته حقوق را انتخاب کرد.
رشته فلسفه و کلام اسلامی را در دانشگاه رضوی مشهد قبول شد و حتی برای مصاحبه هم رفت ولی با مشورت مشاوران و اساتید دانشگاه به این نتیجه رسید که در تهران ادامه تحصیل بدهد.
مشهد را از این نظر دوست داشت که میگفت آنجا در زیر سایه امام رضا(ع) درس میخوانم ولی رشته حقوق را امتحان داد و در دانشگاه شهید مطهری تهران ادامه تحصیل داد.
♦️نقل از مادر بزرگوار #شهیدمحمدرضادهقان🌹
#فقه_و_حقوق
•┄🍃🌹🍃┄•
@shahid_dehghan
•┄🍃🌹🍃┄•
🍃❤️🌹
❤️🍃| بـــسم رب الـشهدا و صـدیقین✨
#ازدواج
مدتی پیگیر این بود که زن می خواهد و نیت ازدواج دارد، به او گفتم اول کارش را جور کند. بعداز آن در همکارانم تا اطرافیان دختر های خوب هستند. به خواهرش چند دختر از خانواده های مذهبی و نظامی معرفی کرده بود، روی آن را نداشت که مستقیم به خودم بگوید. حتی در تماس هایش از سوریه هم پیگیر این بود که از طریق خواهرش مرا راضی کند تا به خواستگاری برویم.
🌹🌹🌹🌹🌹
#ابووصال
#نقل_شده_از_مادر_شهید
•┄═•🍃🌹🍃•═┄•
@shahid_dehghan74
•┄═•🍃🌹🍃•═┄•
♡یا ابالفَضْل العبّٰاس(ع)♡:
🌹بـــسم رب الــشهدا و صـدیقین🌹
🍃🌹| #تذکر_لسانی
شب میلاد امام حسین(ع) بود و ما در مسیر برگشت از هیئت بودیم. به منطقه ای رسیده بودیم که ماشین ها و کاروان های عروسی ظاهر مناسبی نداشتند. ناگهان پیشنهاد داد امر به معروف کنیم. من تعجب کردم و خواستم مانع شوم، اما گفت که فقط تذکر لسانی میدهیم و رد می شویم. سر هر ماشینی که مورد دار بود سرعت موتورش را کم می کرد، نذکرش را می داد و گازش را می گرفت و می رفت. با همان سرعت بالایی که داشت تصادف خطرناکی کردیم. وقتی مردم دور ما تجمع کردند، آخرین ماشینی که چند خانوم بد حجاب سرنشینش بودند کنار ما توقف کردند. مارا با آن سر وصورت خونی که شناختند ابراز شادی کردند و بوق زنان رفتند. من و او متحیّرانه به هم نگاه می کردیم و از نتیجه امر به معروفمان خنده مان گرفت.
🌹🌹🌹🌹
#ابووصال
#نقل_شده_از_دوست_شهید
ســِـــنــورآ🌙:
🍃📽| #مصاحبه
#محمدرضا_دهقان_امیری 🌸
متولد 26 فروردین ماه سال 74 فرزند دوم و پسر ارشد خانواده و از کودکی پسری بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بود.
♦️بسیار شوخ طبع بود و در مدرسه و دانشگاه با دوستانش شیطنت میکرد.
دوران دبیرستان را در دبیرستان امام صادق(ع) منطقه2 تهران در رشته علوم و معارف اسلامی گذراند و علاقه بسیار زیادی به رشته علوم سیاسی داشت. چون علاقه زیادی به قشر روحانیت داشت رشته فقه و حقوق را در مدرسه عالی شهید مطهری انتخاب کرد و به ادامه تحصیل پرداخت.
چون دو دایی #محمدرضا شهید شده بودند از کودکی با مفهوم شهید و شهادت آشنا شده و در این مسیر قرار گرفت و علاقه خاصی به مطالعه سیره شهدا داشت.
♦️شهید #محمدرضا_دهقان_امیری از شهدای دهه هفتادی مدافع حرم حضرت زینب(س) بود که 21 آبان سال 94 در سن 20 سالگی طی عملیاتی مستشاری در حلب سوریه به فیض شهادت نائل شد.
ویژگیهای #محمدرضا از نگاه #مادر و #خواهر او که روزها و سالها شاهد بزرگ شدن فرزند و برادر خود بودهاند، رنگ متفاوتی دارد.
#شهید_محمدرضا_دهقان
•┄❁🌹❁┄
ســِـــنــورآ🌙:
🍃📽| #مصاحبه
تسنیم : در آخرین ارتباطی که با هم داشتید چه گفتید؟
#خواهرشهید :
دفعههای آخر در ارتباطات تلفنی خیلی غُر میزد از اینکه خسته شده...
من احساس میکردم از دوری خانواده و یا سختی جا خسته شده...
این مدل حرف زدنها از #محمدرضا خیلی بعید بود.
منتها جدی حرف نمیزد و خیلی کم مظلوم میشد یعنی اغلب با شیطنتهای خاصی و با شوخی و خنده حرفهای جدیاش را میگفت...
آخرین بار سهشنبه بود که تماس گرفت، گفت پنجشنبه، جمعه برمیگردم اگر نشد تا دوشنبه خانه هستم و با مظلومیت خاصی گفت خیلی خستهام دیگر نا ندارم بهش گفتم دو، سه روز دیگه میآیی...
من و مامان خیلی ذوق داشتیم باهاش حرف بزنیم و گوشی تلفن دست دوتایمان بود...
در همین حین مامان شروع به صحبت با محمدرضا کرد...
یکسری حرفهایش برایم خیلی سنگین بود خصوصا آن موقعی که مدت زیادی بود ندیده بودیم و توی خطر بود و حرفهایش بوی خاصی میداد...
بعد که صحبتش با مامان تمام شد دوباره با من صحبت کرد و گفت:
مامان و بابا را راضی کردی؟
چون از من قول گرفته بود بعد از دو ماهی که برمیگردد مادر و پدر را راضی کنم که برایش به خواستگاری برویم و من هم شب قبل اعلام رضایت را گرفته بودم...
#ادامه_دارد...
#شهید_محمدرضا_دهقان
#تسنیم
•┄❁🌹❁┄•
•┄❁🌹❁┄•
منتظران ظهور (عج):
❤️🍃|بـــسم رب الـشهدا و صـدیقین✨
#اشک_با_طعم_شیر_کاکائو
یک سال فقط یک کارت برای ورود به بیت رهبری دادند .
من اصرار داشتم که محمد رضا برود،اوانتخاب شد .خواهرش می خواست اورا بفرستم ،اما نمی شد .تا فهمیدکه رضایت دادیم برود ،سر از پا نمی شناخت .دوم دبیرستان بود .اولین بارش بود که تنها می رفت،وقتی از بیت برگشت ،چشم ها وصورتش قرمز شده بودند،از روحیاتی که در اومیشناختم ،مطمئن بودم که مسیر بیت تا خانه را گریه کرده و از دیدن چهره رهبرمنقلب شده است ،هرچه اصرار کردیم از فضای آنجا بگوید ودلیل گریه هایش چیست ،اما یک کلام هم حرف نزد،پافشاری مارا دید باحالت شوخی گفت :شیر کاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود
🍃❤️|#نقل_از_مادر_شهید
•┄═•🍃🌹🍃•═┄•
•┄═•🍃🌹🍃•═┄•
سلام خدمت همراهان گرامی
با عرض معذرت از شما بزرگواران
امشب قرعه کشی با تاخیر انجام میشود...
التماس دعا 🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بسم الرب الزهرا🌹
درک زهرا شهید میخواهد
مادر ما شهید پرور بود
لب دیوار و در پر از قسم است
او نخستین مدافع حرم است
رجز آنجا که اهل میدان است
صحبت از مادر شهیدان است
کم ما را زیاد کرده بتول
مادری بر عماد کرده بتول
کوثر آموزگار خوش عهدیست
یکی ار نسل او ابومهدیست
جبهه در جبهه نور پیشانیست
مادر قاس م سل یمانیست
جگرم بیقرار و درماندهست
در رگم شور خون فرماندهست
شعله آن شب که فکر غارت بود
شب جمعه شب زیارت بود
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
التماس دعا😢🌹🌹🌹
شمیم عشق:
سلام وقتتون بخیر 🌹
🔅 *شهید، باران رحمت الهی است. که به زمین خشک جانها، حیات دوباره میدهد.
عشق شهید، عشق حقیقی است، که با هیچ چیز عوض نخواهد شد.*
(مراسم فاطمیه با عطر شهدا)
مجلس جمعه مورخ ۲۶ آذر ماه ۱۴۰۰
*زینبیه شهر جوادیه فلاح نوق*
لطفا نشر بدین ...تا همگان شهدای عزیزمون رو بشناسن🌹🌹🌹برای ماکه روسیاهیم وشرمنده ی شهدا هم دعا کنید...
🔰با روایتگری
علی زین العابدین پور
⚜️ *شما میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر کلیپ را مشاهده نمایید*⚜️ https://www.aparat.com/v/I0gTC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای زیبای نوجوانان شهر جوادیه فلاح در شب شهادت بانوی دوعالم، حسینیه صاحب الزمان🌹🌹🌹🌹 التماس دعا
سلام وقتتون بخیر 🌹
🔅 *شهید، باران رحمت الهی است. که به زمین خشک جانها، حیات دوباره میدهد.
عشق شهید، عشق حقیقی است، که با هیچ چیز عوض نخواهد شد.*
(مراسم فاطمیه با عطر شهدا)
مجلس پنجشنبه مورخ ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۰
*زینبیه شهر جوادیه فلاح نوق*
لطفا نشر بدین ...تا همگان شهدای عزیزمون رو بشناسن🌹🌹🌹برای ماکه روسیاهیم وشرمنده ی شهدا هم دعا کنید...
🔰با روایتگری
علی زین العابدین پور
*شما میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر کلیپ را مشاهده نمایید*
https://www.aparat.com/v/XsrMF
AUD-20211220-WA0027.m4a
15.3M
فایل صوتی از طرف Khademe Shahid🌹
مسابقاتِ شهداییِ "شمیم عشق"
فایل صوتی از طرف Khademe Shahid🌹
روایت عشق😔🌹
*شهید بزرگوار علی جعفری*
اسماعلیل آباد نوق
راوی:آقای زین العابدین پور
التماس دعا 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها با هر بهانہ ای ،
درمیان بغض هاے گاه و بیگاه ما
همچنان دلتنگےتان می بارد ...
🥺گاهی_نگاهمان_ڪنید.....
گوشه ای از زندگی زیباومعنویِ شهید علی جعفری🌷
با روایت دلنشین آقای زین العابدین پور
🌹التماس دعا🌹
🌹لینک گروه 1 واتس اپ مسابقه هفتگی "شمیم عشق"
https://chat.whatsapp.com/CVmmA6Sy1QX5A55fKtEEBB
🌹لینک گروه 2 واتس اپ مسابقه هفتگی "شمیم عشق "
https://chat.whatsapp.com/KU64k0lc0pMAHnXpRDJlNG
🌹لینک کانال مسابقه هفتگی"شمیم عشق" در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/1942814842Cb1041dcda6