فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹خدایاشروع سـخن نامِ توست
🍃وجودم به هرلحظه آرامِ توست
🌹دل ازنام ویادت بگــــیرد قرار
🍃خوشم چونکه باشی مرا در کنار
🌹آغاز میکنم این روز را
🍃با امید به همه ی مهربانی هایت😊
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
🍃الهی به امیدتو🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خبر آمدنش
را همه جا پخش کنيد
ميرسد لحظهی
❤️ميعاد به امّيد خدا
بر قامت
دلربای مهدی (عج) صلوات
❤️اللهم صل علی محمد و آل محمد
و عجل فرجهم...
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
🌹اَللّهُمَ ارزُقْنا زیارَة قَبْرَ الحُسَینْ
🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹 #سلام_اربابم
#حدیث_روز☝️ #گذشت_کنندگان
🌏اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #سه_شنبه 12 فروردین ماه 1399
🌞اذان صبح: 05:27
☀️طلوع آفتاب: 06:52
🌝اذان ظهر: 13:08
🌑غروب آفتاب: 19:25
🌖اذان مغرب: 19:44
🌓نیمه شب شرعی: 00:26
#روزجمهوری_اسلامی_گرامی_باد
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨ #یا_ارحم_الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
🌙دیگرگناه نمی کنم #آقابیا🌙
#اللهم_عجل_الوليك_الفرج🌻
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره
تین توحید فلق ناس
#پیام_سلامتے
🔷فوایدکدو برای خانم ها :
🔹لاغری وتناسب اندام
🔹جلوگیری ازلک های پوستی
🔹کاهش ریزش موبخصوص درافرادی که زیاد موهایشان رارنگ میکنند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سبد گلی 🌸
بانیروی عشق 💕
در قشنگ ترین
کادوی آرزو پیچیده
و با برچسب🌸
سلامتی به آدرس
زیباترین گلها🌸
تقدیم شماخوبان میکنم🌸🍃
سه شنبه تون گلبارون 🌸🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌹 #نمازامام_زمان(عج)
#جهت_حاجتروایی_ورفع_مشکلات🌹
🌼دو رکعت نماز صاحب الزمان(ع) به این صورت که:
چون سوره «حمد» به
«إِیّٰاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّٰاکَ نَسْتَعِینُ؛
پروردگارا! تنها تو را مىپرستیم و تنها از تو یارى مىجوییم» برسد.
آن را صد مرتبه بگوید.
و بعد سوره «حمد» را به پایان برساند.
و در رکعت دوم نیز به همین طریق عمل کند و تسبیح رکوع و سجود را هفت مرتبه بگوید.
و چون نماز به پایان رسید.
«لا إله إلّا اللّه؛
نیست خدایی مگر الله» بگوید و
«تسبیح حضرت زهرا»
بجای آورد.
و پس از تسبیح فاطمه سر به سجده گذارد.
و صد مرتبه بر محمّد و آلش (صلواتاللهعلیهم) صلوات فرستد؛
و این جمله عیناً از آن حضرت روایت شده:
"فَمَنْ صَلَّاهُما فَكَأَنَّمَا صَلَّىٰ فِي الْبَيْتِ الْعَتِيقِ."
کسی که این دو رکعت را بجا آورد، گویا در خانه کعبه نماز خوانده است.🌼
📚مفاتیح الجنان
#ویژه_سه_شنبه
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
#سوره_درمانے
برای #حاجات بزرگ( #بخت_گشایی ) توسل به #مادرامام_زمان (عج) کنید.
✍10تا یس میخونی به این نحو:
⚜شب چهارشنبه 2بار
⚜شب پنج شنبه 2بار
⚜شب جمعه 2بار
⚜روز جمعه هم 4بار
✨که جمعا میشه 10بار✨
✨منظور از شب چهارشنبه رو دقت کنید👇👇
یعنی سه شنبه شب باید بخونید
که فردای آن چهارشنبه میشود✨
#ویژه_امشب
📚قرآن درمانی
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_سی_دو :
❤️ نمیتوانستم باور کنم. یعنی اصلا نمیخواستم که باور کنم. با تمام توان تحلیل رفته ام به سمتش خم شدم:(چرنده.. مزخرفه.. تمام حرفات مزخرف بود.. امکان نداره که برادر من چنین کارهای کثیفی انجام بده.. شما مسلمونااا همه تون یه مشت روان پریش هستن..)
صوفی نگاهم کرد.. سرد و یخ زده:(بشین سرجات بچه.. من انقدر بیکار نیستم که واسه گفتن یه مشت دروغ و چرندیات؛ از اونور دنیا پاشم بیام تو این شهر نفرت انگیز، که هر طرفش سر میچرخوندم برادرتو اون خاطرات نحسشو ببینم.. اصلا چرا باید اینکارو بکنم؟؟ بابای میلیاردر داری؟؟ یا شخصیت مهم سیاسی ؟؟ چی با خودت فکر کردی کوچولو؟؟ اگه من اینجام فقط و فقط به خاطر اصرارهای دیوونه کننده ی این دوست بی عقلته.. اونجایی که تو فکر میکنی با رفتن بهش، میتونی برادرِ مهربون و عاشق پیشه اتو پیدا کنی،خوده خوده جهنمه.. صدای عثمان را شنیدم، از جایی درست بالای سرم:(واست جوشنده آوردم.. بخور.. اما از من میشنوی حتما برو پیش دکتر.. انقدر از کنار خودت ساده نگذر.. وقتی تو واسه خودت وقت نمیذاری.. انتظار داری دنیا برات وقت بذاره؟؟) گرما لیوان را کنار موهایم حس میکردم:( بلند شو سارا.. بلندشو که یخ کنه دیگه فایده ایی نداره..) سرم را بلند کردم.
یکی از عکسهای دانیال روی میز جا مانده بود. همان عکسِ پر خنده و مهربانش کناره صوفی.. عکس را به لیوانِ سرامیکی و مشکی رنگه، جوشانده تکیه دادم. باورِ حرفهای صوفی در خنده ی چشمان دانیال نمی گنجید.. مگر میشد این مرد، کشتن را بلد باشد؟؟
عثمان رو به رویم نشست. درست در جای صوفی با همان لحن مهربان و آرامش:(چرا داری خودتو عذاب میدی؟ چرا نمیخوای قبول کنی که دانیال خودش انتخاب کرده؟ سارا.. دانیال یه پسربچه نبود.. خودش خواست.. خودش، تو رو رها کرد.. اون دیگه برادرِ سابقِ تو نیست.. صوفی رو دیدی؟
اون خیلی سختی کشیده.. خیلی بیشتر از منو تو.. همه ی اون بلاها هم به واسطه دانیال سرش اومده.. دانیال عاشقِ صوفی بود.. کسی که از عشقش بگذره، گذشتن از خواهر براش مثه آب خوردنه، اینو باور کن… با عضویت تو اون گروه تمام زندگیتو میبازی.. چیزی در مورد زنان ایزدی شنیدی؟؟ در مورد خرید و فروششون تو بازار داعش به گوشت خورده؟؟ نه.. نشنیدی.. نمیدونی.. سارا، چند وقت پیش با یه زن و شوهر اهل موصل آشنا شدم.
زن تعریف میکرد که وقتی شهر رو اشغال کردن، شوهرش واسه انجام کاری به کردستان عراق رفته بود…
داعش زمانی که وارد شهر میشه تمام زنهای ایزدی رو اسیر میکنه و مردهاشونو میکشه. و بعد از بیست روز زندانی شدن تو یه سالن بزرگ و روزانه یه وعده غذا، همه اون زنها و دخترها رو واسه فروش به بازار برده ها میبرن.
اون زن میگفت زیباترین و خوشگلترینها رو واسه مشترهای پولدارِ حاشیه خلیج فارس کنار میذاشتن. هیچکس هم جز اهالی ترکیه و سوریه و کشورهای حاشیه خلیج فارس اجازه نداشتن بیشتر از سه برده بخرن …اون زن تعریف میکرد که به دو مرد فروخته شد و بعد از کلی آزارو اذیت و تجاوز، تونست فرار کنه و خودشو به شوهرش برسونه. ساراجان…حرفهای من، صوفی، اون دختر آلمانی، این زن ایزدی.. فقط و فقط یه چشمه از واقعیت ها و ماهیت این گروهه… سارا زندگی کن.. دانیال از تو گذشت!توام بگذر..)
خیره نگاهش کردم:(تو چی؟؟ از هانیه میگذری؟؟ )
فقط در سکوت نگاهم کرد.حتی صدای نفسهایش هم سنگین بود. اگر دست و پا میگذشت، دل نمیگذشت..
سکوتش طولانی شد:(عثمان جواب منو ندادی.. پرسیدم توام از هانیه میگذری؟؟)
چشمانش شفاف شد، شفافتر از همیشه و صدایی که خمیدگی کمرش را در آن دیدم:(راهی جز گذشتن هم دارم؟؟)
راست میگفت.. هیچ کداممان راهی جز گذاشتن و گذشتن نداشتیم.. و من، دلم چقدر بهانه جو بود.. بهانه جوی مردی که از عشقش گذشت.. سلاخی اش کرد.. و مرده تحویل زمین داد.. همان برادری که رهایم کرد و در مستی هایش به فکر رستگاریم در جهاد نکاح بود…
الحق که خواهری شرقیم…
عثمان را در برزخ سوال و جوابش با غلظتی از عطر قهوه،رها کردم و سلانه سلانه، باران را تا خانه همقدم شدم.. خانه که نه.. سردخانه ی زندگان! در را باز کردم. برقها خاموش بود و همه جا سکوت.. حتی خبری از مادر تسبیح به دست هم نبود. به زندان اتاقم پناه بردم. افکارم سر سازش نداشت. ساعتها گذشت و صدای گریه های معمول و آرام مادر بلند شد.
همان گریه هایی که هرگز برایم مهم نبود!
.ادامه دارد.....
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم💙
من میدانم که مهربان خدایم میخواهد که من صاحب همه چیز باشم و همواره آنچه را که دوست دارم بی وقفه برایم مهیا میکند
خدایا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی ناراحتی،
ميگن خدا اون بالا هست...
وقتی نا اميدی،
ميگن اميدت به خدا باشه
وقتی مسافری،
ميگن خدا پشت و پناهت
وقتی مظلوم واقع باشی،
ميگن خدا جای حق نشسته
وقتی گرفتاری،ميگن
خدا همه چيو درست ميکنه
وقتی هدفی تو دلت داری
ميگن از تو حرکت از خدا برکت
پس وقتی خدا حواسش به همه
و همه چی هست... ديگه غصه چرا؟؟
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh