eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
23.4هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
17.8هزار ویدیو
223 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ 🌹 بسم رب الحسین علیه‌السلام بارالها شروع هفته را با نام زیبایت آغاز میکنیم و با عشق حسین عزیزت 🌹 مهربانا به حق مولایمان امام حسین(ع) به زندگیمان بیش از پیش نور رحمت بی انتهایت را بتابان و ما را از یاران واقعی امام حسین در دنیا و آخرت قرار بده .. الهی آمین 🌹برای شروع هفته ای پربرکت 🌹الهی به امید تو نه خلق روزگار @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤به نام نامی سقای کربلا صلوات ❤️به شیر بیشه صحرای نینوا صلوات 🖤به پاسدار پرآوازه خیام حسین ❤️به قدر وشوکت عباس مه لقا صلوات 🖤اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي ♥️مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🖤وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💚مهــدی جان برای دعاهایمان دعـا ڪن ڪه مبادا دعای ما برای شما حڪایت نامه های کوفیان شود برای ارباب حسین ع @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر از تو بشنویم جواب سلام خویش بالای آفتاب نویسیم نام خویش 🌷اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِللَّهِ الْحُسَیْن🌷 ❤️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤تاسوعا .. 🥀آغاز عطشناک نهضت حسینی است 🖤و خط سرخ عاشورا 🥀باواژه های تاسوعا بہ حقیقت پیوست 🖤تاسوعای حسینی 🥀 تسلیت باد 🏴 🖤 🖤 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ٨ شهریور ماه ١٣٩٩ 🌞اذان صبح: ٠۵.٠٦ ☀️طلوع آفتاب: ٠٦.٣۴ 🌝اذان ظهر: ١٣.٠۵ 🌑غروب آفتاب: ١٩.٣٦ 🌖اذان مغرب: ١٩.۵۴ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢١ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه 🥀يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نماز را بخواند خدا او را در درجه پیغمبران صالحین وشهدا قرار دهد [۴رڪعت ودر هر رڪعت حمد، توحید، آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🥤فواید مصرف آب قبل از صبحانه 👈🏻مبارزه با کبد چرب 👈🏻تضمین سلامت قلب 👈🏻افزایش سوخت و ساز بدن 👈🏻پیشگیری از پوسیدگی دندان ✅نیم ساعت قبل غذا=کمک به هضم ✅قبل حمام=کاهش فشارخون ✅قبل خواب=جلوگیری سکته قلبی ✅بین ورزش= کمک به کاهش وزن ✅1تا3 لیوان آب بین صبحانه تا ناهار= کاهش اشتها @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَّلسلامُ عَلَى الْحُسَیْن وَعَلَى عَلِىِّ بْن الْحُسَیْن ِسلام بر امام حسین(ع) و بر برادر رشیدش سلام دوستان خوبم صبح شما بخیر عزاداریتون قبول حق الهی دلتون آرومه آروم باشه و روزتون پر خیر و برکت تقدیم به شما عزاداران حسینی حاجت روا باشید ان شاءالله 🏴 امیدوارم در این روز تاسوعا حسینی حاجت هاتون روا درداتون درمون مشکلاتتون حل والهی همونی بشه که دلتون میخواد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
یک_هفته_روزی_۱۰۰۰_مرتبه_این_اذکار_را_بخواند↡↡ : 👈اللَّهُمَ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّد :👈 يَا رَبَ‏ الْعَالَمِينَ‏ : 👈یَا ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ‏ :👈 يَا قَاضِيَ‏ الْحَاجَات : 👈يَا أَرْحَمَ‏ الرَّاحِمِين :👈 يَا حَيُ‏ يَا قَيُّومُ‏ : 👈لَا إِلَهَ‏ إِلَّا الَّلهُ‏ الْمَلِكُ‏ الْحَقُ‏ الْمُبِينُ‏  💐✨این اذکار و این عمل برای به مجرب است   📚 منبع : ختوم و اذکار ص ۸۳ @shamimrezvan ღگشا👆👆
  🍂 محافظت از فرزندان با چهارقل 🔹روایات معتبری وجود دارد که تأثیر فراوان قرائت《 ذات القلائل یا چهارقل》سوره های: 🔸 ناس 🔸فلق 🔸کافرون 🔸توحید 🔹بر سلامتی فرزندان و حفظ آنها از آفات و بلیات دلالت دارد و تاکید می نماید که هر روز صبح  این سوره های مبارکه تلاوت شوند تا فرزندان به سلامت باشند. 📚شناخت اسلام، آیةالله استرابادی،ص۳۳۷ @shamimrezvan ღگشا👆👆
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "بی تو هرگز "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش سوم 🌹سوری جون تو خونه تنها بود دستپاچه شده بود … گفت نترس ، نترس , الان می برمت دکتر نترس مادر … بگو ببینم چی شدی؟ الان چطوری هستی ؟ الهی بمیرم …. الان صبر کن …….. بیچاره نمی دونست چیکار کنه رفت و به شوهرش آقای حیدری زنگ زد و گفت : زود خودتو برسون حال رویا خیلی بده ببریمش بیمارستان …. 🍃وقتی آقای حیدری رسید منو سوری جون تو خیابون بودیم اون زیر بغل منو گرفته بود از سرو صدای ما مردم جمع شدن و سوری جون منو محکم گرفته بود زمین نخورم ……. لحظه به لحظه حالم بدتر می شد …..احساس کردم یک چیزی از گردنم داره میره پایین دستم زدم ولی چشمم سیاه بود و نتونستم ببینم …سوری جون گفت زخمش خونریزی کرده …. آقای حیدری پیاده شد و کمک کرد من سوار بشم تکیه دادم به صندلی ولی از درد به خودم می پیچیدم …. سر کوچه ی پرواز سمت چپ یک درمانگاه بود آقای حیدری از سوری جون پرسید برم اونجا …گفت نمی دونم والله حالا اون نزدیک تره برو ببینیم چی میشه … تو دلم فریاد می زدم خدایا نه این کارو دیگه باهم نکن رحم کن بهم کورنشم خدایا نمی بینم حالا چیکار کنم؟ …. که یک دفعه ماشین نگه داشت … و صدای مینا رو شنیدم .. 🌹الهی بمیرم چی شده ؟ آقای حیدری گفت بیا بالا معطل نکن خوب شد دیدیمت ….من شما رو بزارم درمونگاه برگردم بچه ها پشت در می مونن …..تو با مامانت باش تا من بیام …مینا رو صندلی جلو نشست ولی خودشو کش می داد به عقب و هی از من سئوال می کرد …بگو با خودت چیکار کردی ؟ من نباید میرفتم مدرسه دیدم حالت بده باید پیشت می موندم …. 🍃(اونا و حتی خودم فکر کردیم از ناراحتی این طوری شدم در حالیکه وقتی مسافت زیادی رو با بار سنگین رفته بودم بخیه ها از تو پاره شده بود و وقتی خوابیدم به طرفی که بخیه نداشت خونها توی سرم جمع شده بود و به مغز فشار آورده بود و سیستم بدنم رو مختل کرده بود ) …..دکتر تو درمونگاه منو معاینه کرد و گفت : فورا با آمبولانس ببرین بیمارستان ..اینجا کاری نمیشه کرد . سوری جون و مینا اومدن تو آمبولانس آقای حیدری گفت شما برین من الان خودمو می رسونم .. 🌹تو آمبولانس دو تا آمپول به من زدن و با سرعت منو رسوندن بیمارستان ….دیگه جونی تو تنم نبود ولی گه گاهی چشمم می دید و دوباره سیاه می شد لحظات سخت و دردناکی رو سپری می کردم تا پذیرش گرفتیم و از سرم عکس انداختن یک ساعتی طول کشید بعد دکتر اومد و گفت : باید سریع عمل بشه تا لخته های خون رو از سرش در بیاریم و علت خونریزی رو بفهمیم …. شما مادرشی ؟ گفت نه برادرش تو راهه الان میرسه شما شروع کنین میاد …تا می خواستن منو ببرن اتاق عمل مینا به من گفت : ببخشید به عمه ات زنگ زدم اونام دارن میان …صبح عمه ات با یکی از پسراش اومده بودن مدرسه اونایی که من دیدم الان شهر رو بهم ریختن گناه داشتن خیلی به من التماس کردن اگر خبری دارم بگم دیگه وجدانم راضی نشد به نظرم تو اشتباه کردی ….. 🍃گفتم چی رو اشتباه کردم اونا با بودن من تو اون خونه بیشتر ناراحت بودن خودم شنیدم که گفتن باید بره نمی خواستم سر بار باشم …. چند تا پرستار اومدن تخت منو کشیدن دستم از تو دست مینا اومد بیرون و رفتم تو اتاق عمل ….. فورا یک امپول به من زدن و یک چیزی گذاشتن روی بینی من و دیگه چیزی نفهمیدم…… 🌹وقتی بهوش اومدم اولین چیزی که به یادم اومد چشمم بود آهسته بازش کردم …. خدارو شکر می دیدم و انگار این بهترین هدیه برای من بود … با خودم گفتم بقیه اش مهم نیست هر چی می خواد بشه بشه ……. @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ "‌ "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش چهارم 🍃سرم سنگین بود و نمی دونستم تکون بخورم آهسته به اطرافم نگاه کردم ، توی یک اتاق بزرگ با دستگاهای مختلف و چندین مریض که همه به دستگاه وصل بودن کس دیگه ای تو اتاق نبود … 🌹چند لحظه بعد یک پرستار اومد ازم پرسید کی بهوش اومدی ؟ رویا درسته ؟ حالت تهوع داری ؟ ببین نباید داشته باشی نمی تونی استفراغ کنی برات خوب نیست ما آمپول زدیم اگر بازم داری بگو جلو گیری کنیم …گفتم یک کم ولی اونطوری نیست که بخوام بالا بیارم … پرسید درد داری ؟ گفتم سرم سنگینه … 🍃گفت : اون که طبیعیه چهار ساعت زیر عمل بودی سرت به کجا خورده بود ؟ اینقدر خرابه؟ لح شده خیلی صدمه دیده بودی گفتم خوردم زمین سرم به تیزی خورد….درجه رو بر داشت و نگاه کرد و گفت : تب هم داری دکتر قدغن کرده کسی رو ببینی هیجان برات بده …الان بیست نفر بیرون وایسادن تا تو بهوش بیای چقدر هوا خواه داری .. 🌹پرسیدم کی من ؟ واقعا ؟بیست نفر؟ ….سرم رو چک کرد و گفت تو فقط بخواب حرف نزن و به هیچی فکر نکن گفتم تو رو خدا فقط چند دقیقه مینا دوستم رو ببینم … گفت :نه ؛ نه امکان نداره …. تو الان بی حالی چطوری می خوای باهاش حرف بزنی هیچ کس به هیچ عنوان …. گفتم خیالم ناراحته اگر اونو ببینم با خیال راحت می خوابم قول میدم چند یک دقیقه تو رو خدا دلم آروم میگیره … یک فکری کرد و گفت :گفتی کی ؟ گفتم مینا دوستم ….پرسید مامانت رو نمی خوای ، خیلی گریه می کنه ؟ گفتم نه …. سری تکون داد و رفت …. 🍃به محض اینکه پرستار رفت خوابم برد و یک دفعه دیدم مینا دستمو گرفته و صدام می زنه … بهش گفتم چشمم می بینه فکر کردم کور شدم …. خدا رو شکر دیگه هیچی از این دنیا نمی خوام فقط ببینم مینا ، دیگه هیچی برام مهم نیست … باور کن……….. چشمهای مینا پر از اشک بود ..گفت : آره قربونت برم بعد دستمو بوسید عزیزم هیچی مهم نیست سلامتی از همه مهم تره …. 🌹پرسیدم کی اون بیرونه؟ …گفت بگو کی نیست … همه اونجان هادی و زنش …عمه ات با دوتا پسراش آقای خبیری و خانمش مامانم بابام …. ولی عمه ات داره دق می کنه خیلی گریه کرد اون پسر بزرگش هم گریه می کرد ولی کوچیکه به خودش می پیجید الان پرستار گفت به هوش اومدی یک کم حال همه بهتر شد مردیم و زنده شدیم … 🍃ببینم می دونستی تورج تو رو دوست داره گفتم نه اون ایرجه …گفت نه خیر ببین کی بهت گفتم تورج هم تو رو دوست داره و خیلی هم زیاد بعدا نگی نگفتی …. گفتم نه اون خیلی مهربونه مثل برادر منو دوست داره .. گفت: فقط یک چیز دیگه بگم هادی و ایرج دست به یقه شدن عمه تم دست و روی اعظم رو جلوی همه شست و گذاشت کنار ؛؛رفته بیرون نشسته .. 🌹بعدا برات تعریف می کنم دارن صدام می زنن می بینمت… فدات بشم … بخواب …. گفتم به هادی و زنش بگو نمی خوام هیچ کدوم رو ببینم همه ی این بلاها رو اونا به سرم آوردن اگر حقمو می دادن یا الان تو خونه ی خودمون زندگی می کردم … هیچ کدوم از این اتفاقات نمی افتاد….. 🍃با شیطنت گفت : ولی خوب شد ایرج ارزش شو داره براش سختی بکشی من بودم صد برابر شو تحمل می کردم دیوونه بهتر شد وگرنه ایرج رو نمی دیدی. @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
💎حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام: والله اِن قَطعتموا یَمینی انی احامی ابداً عَن دینی 📚بحار الأنوار، ج‏ ۴۵، ص ۶۱ ◼️ ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان و یاران ایشان تسلیت باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎امام سجّاد علیه السلام: خدا رحمت كند عبّاس را! او ايثار كرد و جانانه جنگيد و جان خويش را فداى برادرش كرد 📚الخصال، صفحه68 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💠هر کس شعائر خدا را بزرگ شمارد، بدون تردید این بزرگ شمردن ناشی از تقوای دل هاست 🔸🔶 منْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ 📗 قسمتی از آیه 32 سوره حج @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💥نماز و توسل به حضرت اَبَاالفَضل علیه السّلام💥 ☘✨عارف وارسته مرحوم كشميري در استغاثه به حضرت اَبَاالفَضل عليه السّلام جهت حاجات، اين نماز و توسل را توصیه نموده بودند : 1⃣✨ دورکعت نماز حاجت خوانده شود و به حضرت اَبَاالفضل (ع) هديه شود ، 2⃣✨ بعد تسبيح حضرت زهرا (س)خوانده و باز ثوابش هديه شود ، 3⃣✨ وسپس (133)مرتبه خوانده شود : ☘✨يَا کاشِفَ الْکَرب عَن وَجهِ الْحُسَين عَلَیهِ السّلام اِکْشِف کَربِیٖ بِحَقِّ اَخِيکَ الحُسَين عَلَیهِ السّلام. @shamimrezvan ღگشا👆👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
"همدیگر‌ را بفهمید!!!" فرض کنید همسر شما کمی زود از کوره در میره و این ویژگی شخصیتی ایشون هست، با همچین فردی نباید تو شرایط بحث و دعوا دهن به دهن گذاشت چون اینکار فقط و فقط باعث تشدید تنش میشه. 🔸 سکوت و گفتن جمله «حق با شماست!» میتونه بهترین تصمیم یک زن یا مرد با سیاست باشه که در شرایط بحرانی همسرشو آروم می‌کنه. اما این نکته رو در نظر بگیرید که حتماً وقتی حال هر دوتون خوب هست، در مورد اون موضوع با هم حرف بزنید... ••••●❥JOiN👇🏾 @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
هدایت شده از خانواده بهشتی
👈❌هرگز به کودک نگویید تو از همه بهتری تو از همه زیباتری تو از همه خوشتیپ تری 👈✅به او بفهمانید همینکه خودش باشد کافیست 👈‼️ این جملات به هوش اجتماعی کودک صدمه زده و تلقین نادرست است. @zendegiasheghaneh @shamimrezvan
🍃🌹🍃 کرامات حضرت اباالفضل العباس(ع) ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﺣﺴﻴﻦ! ﺳﻘﺎﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺘﻮﮐﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﻳﺪﻥ ﺩﺳﺖ ﻭ ﮐﻮﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﭼﺸﻢ ﻭ ﮐﺸﺘﻦ ﺯﻭﺍﺭ ﻣﺄﻳﻮﺱ ﺷﺪﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺭﻋﺎﻳﺎﯼ ﺩﻭﻟﺖ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﯽ ﺯﺣﻤﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﻦ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. ﺩﻭﻟﺖ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﻧﮕﯽ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﻋﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻠﻒ ﻭ ﺿﺎﻳﻊ ﻧﮑﻨﺪ. ﺻﻠﺎﺡ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﻴﺎﺕ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻭﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺪﻫﻴﻢ، ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻝ ﺭﻋﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﯼ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﻣﻨﻔﻌﺖ ﺩﺍﺭﺩ. ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﺯ ﺭﻋﻴﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﻣﺎﻝ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺳﺎﻝ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺸﻨﺪ، ﭘﻮﻝ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﯽ‌ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻨﺪ. ﭘﺲ ﻫﻤﺎﻥ ﻭﻗﺖ، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺟﺎﺭ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺑﻪ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻤﺖ ﺩﺭﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺸﺘﻦ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻳﺪﻥ ﻭ ﮐﻮﺭﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﮔﺬﺷﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﯽ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮﻭﺩ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺟﺴﺮ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻮﺍﺯ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﺮﻭﺩ. ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﻧﺪ، ﻓﻮﺝ ﻓﻮﺝ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺷﻮﻕ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺳﺎﻝ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﺯﺣﻤﺖ ﻣﯽ‌ﮐﺸﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺘﻮﮐﻞ ﺩﺭ ﺑﺎﻟﺎﯼ ﻗﺼﺮﺵ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺟﺴﺮ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﻣﺸﺮﻑ ﺑﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻭﺍﺭ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺭﻓﺘﻨﺪ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺩﻳﺪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻋﺮﺍﻕ ﻋﺠﻢ ﻳﮏ ﭘﻴﺮﯼ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﻟﻨﮕﺎﻥ ﻣﯽ‌ﺁﻳﺪ، ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﯽ‌ﻧﺸﻴﻨﺪ. ﺳﭙﺲ ﺧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ. ﺁﻥ‌ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﻴﺮ ﺯﺍ! ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ‌ﺭﻭﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻠﺎ: ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ. ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﮕﺮ ﻗﺪﻏﻦ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻴﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺷﻨﻴﺪﻩ‌ﺍﻡ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﺪ. ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺟﺰﻳﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺑﻞ! ﺧﻠﻴﻔﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻴﺎﻭﺭ ﺑﺒﻴﻨﻢ. ﭘﻴﺮ ﺯﺍﻝ ﻫﻤﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﺯﺍﺩﻩ ﺩﺍﺩ. ﻣﺘﻮﮐﻞ ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﺻﺪ ﺍﺷﺮﻓﯽ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ، ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺁﻣﺪﯼ؟ ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺧﻠﻴﻒ! ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ؛ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺘﮑﺎﺭﯼ ﻭ ﺭﺧﺖ ﺷﻮﻳﯽ ﻭ ﭼﺮﺥ ﺭﻳﺴﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﮐﺮﺍﻳﻪ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺧﺮﺝ ﺭﺍ ﻣﻬﻴﺎ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻴﺎﻳﻢ. ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﻳﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺎﻭﺷﯽ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺗﺮﺑﺖ ﺷﻬﺪﺍﺑﻮﯼ ﺳﻴﺐ ﻣﯽ‌ﺁﻳﺪ، ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﻴﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺭﮒ‌ﻫﺎ ﻭ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ، ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺩﺭ ﻋﺰﻡ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺗﻌﻮﻳﻖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ ﻭ ﻋﻤﺮﻡ ﮐﻔﺎﻑ ﻧﺪﻫﺪ، ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺷﻪ ﻭ ﭘﺎﯼ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ. ﺍﯼ ﺧﻠﻴﻒ! ﭘﻮﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻭ ﺗﺬﮐﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ. ﺯﻭﺍﺭ ﻣﯽ‌ﺭﻭﻧﺪ ﻣﯽ‌ﺗﺮﺳﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﻤﻴﺮﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺮﺳﻢ. ﻣﺘﻮﮐﻞ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺁﻥ ﭘﻴﺮﺯﺍﻝ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻗﺼﺮ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻂ ﺑﻐﺪﺍﺩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ. ﭘﻴﺮﺯﺍﻝ ﺯﻳﺮ ﺁﺏ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺖ، ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﻟﺎ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ﺍﯼ ﺩﻭﺍﯼ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪﺍ! ﺍﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ! ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻡ، ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻧﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ، ﺍﯼ ﭼﺮﺍﻍ ﭼﺸﻢ ﻋﺎﻟﻤﯽ! ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ ﺍﯼ ﺣﺴین! ﻳﮏ ﺩﻓﻌﻪ ﺩﻳﺪ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﻧﻘﺎﺑﺪﺍﺭﯼ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻩ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺍﯼ ﭘﻴﺮ ﺯﺍ! ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ. ﭘﻴﺮ ﺯﺍﻝ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: ﺍﯼ ﺟﻮﺍﻥ ﻧﻘﺎﺑﺪﺍر ! ﺗﻮ ﮐﻴﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩﯼ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﻴﺮ ﺯﺍ! ﻣﻦ ﻋﻠﻤﺪﺍﺭ ﺣﺴﻴﻨﻢ، ﻣﻦ ﺳﻘﺎﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﻟﺒﺎﻧﻢ، ﻣﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺣﺴﻴﻨﻢ. ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻣﺎﺕ ﻋﺒﺎﺱ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﺎ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﭘﻴﺮ ﺯﺍﻝ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻦ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﯽ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﻧﺪ، ﺍﻭﻝ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﻴﻤﻪ‌ﻫﺎ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: «ﻳﺎ ﺍﺧﯽ ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ» ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻧﺠﻒ ﺍﺷﺮﻑ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩ: «ﻳﺎ ﺍﺑﺘﺎ ﺍﺩﺭﮐﻨﯽ»، ﺑﯽ ﺩﺳﺖ ﺷﺪﻡ، ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻡ ﺑﺮﺱ. 📚 کرامات حسینیه و عباسیه ( علیهما السلام ) @tafakornab @shamimrezvan •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
✨﷽✨ ✨ هیچگاه به دنبال صورت زیبا نباشید! "روزی پیر خواهد شد..." هیچگاه به دنبال پوست خوب نباشید! "روزی چروک خواهد شد..." هیچگاه به دنبال اندام خوب نباشید! "روزی عوض خواهد شد..." هیچگاه به دنبال موی زیبا نباشید! "روزی سپید خواهد شد..." در عوض به دنبال قلبی وفادار باشید، که تا ابد دوستتان خواهد داشت.. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🖊 جهت آزادے ڪسیڪه بیگناه در زندان باشد روزے ۱۰۲۱ بار بخواند به زودے خلاص شود مطالب مشابہ ↩️ @shamimrezvan ღگشا👆👆 ღـگشا⬆️⬆️
🌸برای رفع مشکلات و برکت در جیب : برای رفع مشکلات و برکت در جیب ۱۰ مرتبه صلوات بفرستد سپس سوره انشراح و آیة الکرسی را نیز هر کدام ۱۰ مرتبه بخواند و با خواندن هر یک از سوره ها و آیة الکرسی یکی از انگشتان خویش را جمع نماید این عمل تاثیر عجیبی در رفع مشکلات دارد🌸 توضیح اینکه : ( ظاهرا ده مرتبه آیة الکرسی خوانده شود و با خواندن هر کدام یکی از انگشتان جمع می گردد سپس با خواندن هز کدام از سوره های انشراح یکی از انگشتان باز می شود .بعد از اتمام ختم حاجت خواسته شود )🌸 📚منبع : سر المستتر صفحه ۱۸۰ @shamimrezvan ღگشا👆👆