4.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉ #اسماعیلتوکیست؟ #چیست؟
#مقامت؟ #آبرویت؟ #موقعیت؟ #شغلت؟ #پولت؟ #خانهات؟ #باغت؟ #اتومبیلت؟ #معشوقت؟ #خانوادهات؟ #علمت؟ #هنرت؟ #لباست؟ #نامت؟ #نشانت؟ #جانت؟ #جوانیات؟ #زیباییات؟
🔹من چه میدانم. این را تو خود میدانی، تو خود آن را، او را، هرچه هست و هرکه هست، باید به مِناٰ آوری و برای قربانی، انتخاب کنی؛
🔹من فقط میتوانم نشانیهایش را به تو بدهم:
آنچه تورا در راه ایمان، ضعیف میکند،
آنچه تورا در رفتن، به ماندن میخواند؛
آنچه تورا در راه مسئولیت به تردید میافکند،
آنچه تورا به خود بسته ونگه داشته است،
🔹آنچه دلبستگیاش نمیگذارد تاپیام را بشنوی، تاحقیقت را اعتراف کنی، آنچه تو را به توجیه وتأویلهای مصلحتجویانه میکشاند وعشق به او کور و کرت میکند؛ ابراهیمی وضعف اسماعیلیات تورابازیچه ابلیس میسازد.
🔹درقله بلندشرفی وسراپا فخر وفضیلت، در زندگیات تنها یک چیز هست که برای به دست آوردنش ازبلندی فرود میآیی، برای از دست ندادنش، همه دستاوردهای ابراهیموارت را از دست میدهی؛ اواسماعیل تو است، اسماعیل توممکن است یک شخص باشد یایک شئ یا یک حالت، یک وضع وحتی یک نقطه ضعف!
👤 #دکترشریعتی
🌹عیدسعیدقربان مبارک
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✨جهت ماندن در #موقعیت و #منصب
هر كس #جاه و #مقام و موقعيتي دارد طبق سفارش امام رضا (ع) هر شب جمعه و هر شب ايام البيض ( شب هاي سيزدهم ؛ چهاردهم ؛ شانزدهم هر ماه قمري اسم
« الضار » را صد بار بگويد تا در آن #دولت ؛ #پايدار بماند .
«بحرالغرائب» شیخ محمد هروی
🕯حاجت روا باشید🕯
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
🌺#موقعیت شهید برونسی:* بعضی انسان ها واقعا حسینی اند :*
پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که بر پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین مرا یاد کنید )
بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟
روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله بنام حسین که فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست
وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد :
در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه ی زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند
از قضا نامزدم سرویس زیبا و بسیار گرانی را انتخاب کرد ،
من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد
من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !!
بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان هم خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد
گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته
آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم
وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت
وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد :
آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی امام حسین است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !!
تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!!
وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای حسین بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزای حسین بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری می انداخته هرگز دستش به مال مردم و بیت المال آلوده نبوده و یک حسینی راستین بوده است ...
✅#بااینحکایت؛ #منکهحسینینیستم...
#شمارانمیدانم..😭
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#چشم_زخم_حسادت_و_آسیبهای_آنها
#از_چشم_زخم_و_حسادتها_چه_آسیبی_به_ما_میرسد؟
👈چشم زخم و حسد اگر ضرر و زیانشان بیشتر از #جن و #جادو نباشه کمتر از آن نیز نخواهد بود.
در قرآن و روایات اشاره های متعددی به این دو مقوله شده است. از جمله آیه ی " و ان یکاد ..." که اشاره غیر مستقیم به چشم شدن پیامبر صل الله علیه و اله توسط چند یهودی و همچنین سوره فلق که به طور مشخص از شر حاسد اذا حسد به خداوند پناه باید برد
👈در این مقاله سعی دارم شما را با تعریف و تفاوت چشم زخم و حسد آشنا و همچنین علائم و نشانه های فرد مبتلا به چشم زخم و حسد را به طور مختصر بیان کنم:
⭐️تعریف حَسَد:
👈#آرزوی از بین رفتن #موقعیت، #دارایی و #زیبایی یک شخص (#محسود ) و یا انتقال آنها به #حاسد.
⭐️تعریف چشم رخم:
👈تیرهای #نامرئی خارج شده از #چشم_نظر کننده به قربانی
👈پس چشم زخم به عملی گفته می شود که در آن شخصی به زیبایی یا دارایی های مادی و #معنوی ما نگاه کرده ،متعجب شده و آرزوی تصاحب آنچه داریم را نیز می کند.
این نگاه او باعث #پرتاب_تیری_شیطانی به سمت ما می شود، هرچه این شخص نفس #خبیثه و #روح_پلیدی داشته باشد آن #تیر_شیطانی قوی تر و خطرناک تر خواهد بود.
در حسد و حسادت نیز همین اتفاق رخ می دهد با این تفاوت که شخص علاوه بر آرزوی تصاحب موقعیت، زیبایی و دارایی های ما، تمنا و آرزوی زوال و از بین رفتن آنها را نیز می کند، تا جایی که هیچ چیز برای ما باقی نماند.
⭐️تفاوت #حسد و #چشم_زخم:
👈1.نظر کننده و حاسد هر دو در یک چیز مشترک هستند:
(اولی از بین رفتن نعمت و دارایی فرد را نمیخواهد ولی هدف دومی نابودی کامل فرد به همراه دارایی هایش است)
👈2.هر آدم حسود و حاسدی میتواند چشم بد هم داشته باشد اما لزوما هر نظر کننده ای حاسد نیست.
یعنی اگر شخصی که چشمش به اصطلاح شور است از دیدن و تمنای زیبایی های فرد فراتر رود و آرزوی از بین رفتن آن رابکند تبدیل به حاسد می شود،
اما اگر در همان محدوده ی تعجب از زیبایی های #جسمی و #مادی #معنوی فرد باقی بماند دیگر حاسد نیست.
(تفاوت اصلی در آرزوی از بین رفتن و نابودی است)
👈3.برای نظر کننده حتما لازمه ما روبروی او باشیم تا ما را ببیند و چشم کند،
اما برای حاسد این امکان بی ارزش است و حتی بدون دیدن فرد نیزی میتواند زهر خود را بریزد
(حتی اگر به کلی ما را ندیده باشد و فقط تعریف ما را شنیده باشد)
👈بسیار دیده شده که #معالج، برای چشم زخم و حسد یک نسخه واحد می پیچد که این غلط است چون بین چشم بد و حسادت تفاوت زیادی ست.
حالا چگونه بفهمیم آیا به چشم زخم یا حسد دچار هستیم یا خیر؟ در زیر برخی از این نشانه ها آمده است؛
⭐️خواب آلودگی و کسلی زیاد. عرق کردن زیاد بخصوص در ناحیه پیشانی. حالت تهوع
. زیاد شدن آب دهان. دلتنگی و میل به گریه کردن بی دلیل در بعضی اوقات. احساس سرما در دست و پاها. مشخص شدن نبض قلب در بعضی اعضاء بدن.#خارش_زیاد در چشم
سردرد های آزار دهنده.پریدن #رنگ_چهره
احساس سنگینی در کتفها.کم حرف بودن، کم خندیدن و نگاه سیاه به آینده و بعضا آرزوی مرگ. ضعف در حافظه و #خواب_آلودگی هنگام مطالعه و درس خواندن.بیزاری از کار کردن .
👈از جمله علایم مهم چشم زخم و حسد [بر خلاف سحر و جادو که کل سر درد می گرفت]، سردرد در یک قسمت از سر یا سردرد متحرک می باشد.
👈یعنی اگر بیمار به ما بگوید سمت راست سرش یا سمت چپ درد دارد و یا مرتب جای درد در سرش عوض می شود باید به وجود چشم زخم و حسد در او شک بکنیم.
👈حال چگونه متوجه شویم این سردرد از چشم زخم است یا از حسادت است؟ وجه تمایز این دو ، فاکتور مهم دیگری ست به نام
⭐️احساس گرما. یعنی باید از بیمار بپرسیم که آیا در بدنش داغی و احساس گرما دارد یا نه؟ اگر جوابش مثبت بود پس سردرد او از حسد است، چون احساس گرما از حسادت می آید.
👈اما اگر شخص احساس گرما نداشت می توان پی برد که به چشم زخم مبتلا شده است. چون چشم زخم معمولا با گرما همراه نخواهد بود مگر اینکه از نوع تلنبار شده باشد.
👇👇 #ذڪرهاےگرهگشا 👇👇
💢 @shamimrezvan 💢