eitaa logo
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
24.9هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
19.3هزار ویدیو
226 فایل
کانالی جهت آگاهی ازمفاهیم قرآن وذکر وحدیث کانال دوم مون(داستانهای آموزنده بهلول عاقل) http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ادامه درس 👆 🌺🌸🌺🌸🌺 🌸🌺🌸🌺 🌺🌸🌺 🌸🌺 🌺 #تفسیر_سوره_نور #لطفا_توجه_بفرمایید 👇👇👇 🌺برای جمع آوری و نوشتن مطا
ادامه درس 👆 🌺🌸🌺🌸🌺 🌸🌺🌸🌺 🌺🌸🌺 🌸🌺 🌺 👇👇👇 🌺برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس 🌺 «وَ انْزَلْنا فیها ایاتٍ بَیناتٍ‏» و ما در این یک آیات بینه (آیات بزرگ روشن) فرستاده‏ایم 🌸ممکن است تمام آیات سوره باشد یا- آن طور که طباطبایی در تفسیر المیزان‏ می‌فرمایند: آن آیاتی است که در وسط سوره آمده و درواقع آن آیات فقرات این سوره است. 🌸سایر آیات سوره راجع به و اخلاق جنسی است و آن آیات مربوط به اصول عقاید است، که وجه تناسبش را بعد بیان می‌کنیم 🌺به هر حال می‌گوید : ما این سوره را فرود آورده‌ایم و مقررات و این سوره را که در زمینه آداب و جنسی است حتم شمرده‏ایم و یک سلسله آیات در آن فرود آورده‌ایم برای و آگاهی بشر 🌸، «لَعَلَّکمْ تَذَکرونَ‏» باشد که شما یادآوری شوید، آگاهی پیدا کنید، از خارج گردید 🌺فرق است میان «تفکر» و «تذکر». آنجایی است که یک مسئله‌ای را که انسان بکلی نسبت به آن و است و نمی‌داند، به انسان می‏آموزند 🌸 در بسیاری از موارد، از تفکر می‌زند تذکر در مسائلی است که فطرت انسان خود به خود صحت آن مسائل را درک می‌کند ولی باید یادآوری کرد و توجه داد. 🌺 قرآن مخصوصاً و اخلاق را به عنوان «تذکر» بیان می‌کند، شاید یک علتش احترام گزاردن به است 🌸 می‌فرماید ما شما را به این متوجه می‌کنیم، یعنی مسائلی است که اگر هم بیندیشید می‌فهمید، ولی ما شما را و متوجه می‌کنیم 🌺 ازآیه بعد مربوط به مجازات (فحشای به معنی زنا) است. می‌فرماید:" ( ادامه دارد 👆)
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 🌸 یکی از عرب بنام (شَن) مدتی بود به دنبال عاقله‌ای می‌گشت تا هم شان او باشد. ولی موفق به یافتن چنان شخصی نمی شد. 🌸 در یکی از با مردی همراه شد در بین راه به او گفت : کجا میروی؟ مرد گفت : به محل . چون هر دو مشترک بود با هم به راه افتادند. مقداری راه که رفتند، از آن مرد پرسید : 🌸 تو حمل می کنی یا من تو را حمل کنم؟ آن مرد گفت : ای نادان من و تو هردو ایم‌ چگونه من تو را بردارم یا تو مرا؟ 🌸( شَن )چیزی نگفت و ساکت شد. در بین راه به روستائی رسیدند که از محصول درو شده در کنار آن به چشم می‌خورد! 🌸 مرد پرسید : به نظر تو این محصول شده یا نه؟ آن مرد گفت: عجب هستی !!! محصول شده را می‌بینی و می گوئی خورده شده یا نه ؟!! 🌸چیزی نگفت و به راه خود ادامه دادند. چون وارد روستا شدند ای را بر دوش مردم دیدند که به سوی می بردند. ( شَن )از دوستش پرسید: به نظرت او این مرده است یا زنده؟ 🌸 آن مرد گفت : من تر از تو ندیده‌ام!!!! مرده ای را روی مردم مشاهده می کنی و از حیات و ممات او سوال می کنی !؟ 🌸 مرد ساکت ماند. بالاخره به مقصد رسیدند و مرد عاقل کرد تا از دوست همسفرش جدا شود . اما او اجازه نداد و گفت : که باید به خانه ام بیائی و او را به خانه برد . 🌸چون به خانه رسید به دخترش که (طبقه) نام داشت گفت : بسیار نادانی با خود آورده‌ام که واقعاً احمقانه در بین راه مطرح می‌کرد!! 🌸 دختر گفت : چه سوال هایی می پرسید ؟ تمام سوالات آن مرد را بیان داشت . دختر گفت: ای پدر این تنها نیست بلکه بسیار عاقل است و سوالهای او را اینک برایت می گویم ... 🌸 اما اینکه پرسید: تو مرا بر یا من تورا منظورش این بود : که با من میزنی یا با تو حرف بزنم!؟ تا راه را متوجه نشویم! 🌸 اما این که پرسید: این محصول را فروخته و پول آنرا خورده اند یا نه ، منظورش این بود که آیا این محصول را فروش کرده اند یا نه؟ 🌸 و منظورش از سوال سوم این بود : که آیا این مرده است یا نه ، این بود که آیا این را هست که او را زنده دارد یا نه؟ 🌸 آن مرد نزد بازگشت و گفت: می‌خواهی جواب را بگویم ؟ 🌸آنگاه را مطرح کرد. گفت : این از تو نیست راستش را بگو که چه کسی این جوابها را داده؟ 🌸میزبان گفت : همانجا (شَن) گفت : آنچه خواستم اینک یافتم و رسماً از دخترت می کنم و همانجا آن دختر را به گرفت و به بازگشت....🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh