#روز_پنجم
#شهدای_پنجم_رمضان
🔸پنجم رمضان ۵۷ در اصفهان چه خبر بود؟
از پنج روز مانده به ماه مبارک رمضان، تا روز پنجم رمضان مردم بسیاری در منزل آقای خادمی جمع شده بودند. از صبح تا آخر شب، از همهجا میآمدند و از برنامههای مختلفی که اجرا میشد استفاده میکردند. تحصن طولانی شده بود و رژیم به نامهها و درخواست علما بیتوجهی میکرد.
نیروهای شهربانی برای شکستن تحصن به آیتالله خادمی فشار میآوردند. حکومت هنوز به درخواستشان جوابی نداده بود.نوزدهم مرداد، آقای مسعودی از قم به منزل آیتالله خادمی تلفن کرد و از قول آقای خمینی گفت: «به آیتالله خادمی دعا و سلام برسانید و بگویید تابهحال هرچه بوده از تحصن و تعطیلی بازار، خوب بوده؛ ولی بازار را باز کنند و تحصن را از منزل خارج و در شهر و مساجد منتشر کنند.»پنجم رمضان، بعد از افطار، پسر آقای خادمی پیام اتمام تحصن را خواند. بهدنبال این اطلاعیه، قرار شد متحصنان ساعت ده شب از منزل حاجآقاحسین خارج و پس از راهپیمایی در خیابانها به منازل خود بروند. مردم هنوز از محل تحصن دور نشده بودند که مأموران به آنها حمله کردند. از فلکۀ پهلوی تا اطراف خانۀ آیتالله خادمی، پر بود از نیروهای نظامی مسلح درگیری شدیدی آغاز شد و تا سحرگاه ادامه پیدا کرد که تا آن زمان در اصفهان بیسابقه بود. در کوچه پس کوچهها عدهای را شهید و تعدادی را زخمی کردند. بالاخره سحر ششم رمضان، صدای رگبارها خاموش شد. حمله و کشتار توسط مأموران رژیم، به منزل آیتالله خادمی و آن شب محدود نشد. فردای پنجم فردای آن روز، آغاز دور جدیدی از مبارزۀ مردم اصفهان بود.
جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3
✨✨✨✨