✍ابراهیم دستش رو شبیه یک دایره کرد و گفت: اگر دنیا مثل این کره باشد امام زمان عجل الله مانند دستهای من به دنیا احاطه دارد. خداوند نیز برتمام دنیا شاهد و ناظر هست. #مراقب_اعمالمون_باشیم بــرادر شــهیدم #شهید_ابراهیم‌_هادی..🌷

•~﷽‌~• و شـمـا هـمـانی کـه دل کندی از ایـن دنـیـا و دل بـریـدی از تـمـام خواستنی هایت تا شوی یکی از دردانــــــــه هـــــــای خــــــــدا 🌿!" مــحــبــوب الله اســم شــمـا را که مـــــــیـــــــــــبـــــــــرم بــــوی جــــان از نـــفــــــســـــم مــــی آیــــــد ••♥️•• #صــبــحـــتـــون_شـــهــــدایــــی🌸 #شـــهــیـــد_ابــــراهــــیــــم‌_هــــادی🌱 •

°•[﷽]•° زِ بـــس کـه جاذبـــــه دارد حـــریــم قــــدس شــــما زِ کودکـــی ســــوی ایـــــن آستان کشیده شدم❤️‍🔥 #چهارشنبه‌های‌امام‌رضایی🕌 #شهید_ابراهیم‌_هادی✨ .

٠~🎈~٠ هـــــــــادی شــــــــدی کــــــه هـــدایــــت کنے مــــــرا🌿 هــــــادی اگـــــر تویــــے که کسے گم نمی‌شود! 🥰 #شهید_ابراهیم‌_هادی🌹 #یــک_روز_تــا_ولـــادت🎂 •

به یکی از دوستانِ شهید ابراهیم هادی گفتم: خاطره‌ای از ابراهیم به یاد دارید؟ گفت: یکبار که جلویِ دوستانم قیافه گرفته بودم، ابراهیم آمد کنارم و آرام گفت: نعمتی که خدا به تو داده را به رخِ دیگران نکش . . . #شهید_ابراهیم‌_هادی🌱

╰✤﷽✤╮ هـــــــمـزاد كـــویــــــرم تـــــــــب بـــــــــاران دارم در سینه دلـــی شـكسته پنـــهان دارم❤️‍🩹 در دفـــــتــر خاطــــرات مـــــــن بــــنویـــسیــــد من هر چه كه دارم از شـهیدان دارم🙂 #شهید_ابراهیم‌_هادی🌱 #صـــــبحتون‌شــــــــهدایی☀️ .

{﷽} 🕊 آمده بودم که تو را بشناسم خــودم‌ را یـافــتـم..! مــن در تــــو ، او را لحظہ بہ لحظہ دیـــده‌ام ❤️ مــن با تو خُــدا را پــیدا کــرده‌ام (: #شهید_ابراهیم‌_هادی🌱 #صبحتون_شهدایی😇 •

{﷽} ای شـــهــیــد... پـنــاه‌مــان بــاش...❤️‍🩹! 🕊#شهید_ابراهیم‌_هادی 🪴#صبحتون_شهدایی .

{﷽} بـــــــرادر جــــــان...! در ایـــــن روزهــــا هادیِ دلهای بی‌قرارمان‌ باش❤️‍🩹 #شهید_ابراهیم‌_هادی🕊 #صبحتون‌‌منور‌به‌نگاه‌شهدا✨ .

⸤ ﷽ ⸣ شهید شدن‌ دل‌ می‌خواهـــــد🫀 دلی‌ که‌‌ آنقدر قوی‌ باشد و بتواند بریده‌ شود از همه‌ تعلــقات 👌 دلی‌ که‌ آرام ،له‌ شـود زیر پایــــت و شـهدا‌ دلدارِ بی‌ دل‌ بــودند🌱 #شهید_ابراهیم‌_هادی🌹‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌#صبحتون_شهدایی✨ • https://eitaa.com/shamse_komeil

مهربانی ابراهیم هادی در اوج عصبانیت ♥️ عصر یک روز تابستان ☀️، همراه ابراهیم راه می‌رفتیم و صحبت می‌کردیم 👫 جلوی یک کوچه رسیدیم که بچه‌های کم‌سن و سال مشغول بازی بودن ⚽️👦 ناگهان یکی از پسرها توپ رو محکم شوت کرد و توپ مستقیم خورد به صورت ابراهیم! 😣 اونقدر شدید بود که ابراهیم یک لحظه نشست روی زمین و صورتش سرخ سرخ شده بود 🧏‍♂️ من که خیلی عصبانی شده بودم 😠، یه نگاه انداختم به سمت بچه‌ها و دیدم همه‌شون در حال فرار هستن! 🏃‍♂️ اما ابراهیم... همون‌طور که نشسته بود، دست کرد توی ساک دستی خودش 🎒 و یک پلاستیک گردو برداشت و با صدای مهربون گفت: «بچه‌ها کجا رفتین؟ بیاین گردوهاتون رو بردارین!» 🌰👐 پلاستیک رو گذاشت کنار دروازه فوتبال‌شون و بلند شد، و راه‌مون رو ادامه دادیم... تو راه با تعجب گفتم: داش ابرام! این چه کاری بود؟! 🤔 لبخند زد و گفت: «بنده‌های خدا ترسیده بودن... از قصد هم که نزدن.» ☺️ و... #شهید_ابراهیم‌_هادی @shamse_komeil