🔻 #ارسالی_مخاطبین
🔻 #قصه_دلبری
💠 بالاخره پیداش کردم خودم که نه یه دوست که اصلا توقعشو نداشتم بهم هدیه داد. اونقدر گفته بودم که همه دنبال خوندنش بودن و هستن.
💠 داغ داغ رسید دستم. رفیقم خواست بین خودشو قصه دلبری امتحانم کنه. دست گذاشت رو کتاب که اول من باس بخونم. یه چند روز دیگه به انتظارم اضافه شد. وقتی رسید دستم داشتممیرفتم حرم امام هشتم سر خدمت. برگشتنی تو یه مسیر دوساعت ونیمه با زبون روزه بعد یه شب کاری جانانه خوندمش و گریه کردم تمام راهو.
💠 عجب قصه دلبری ای بودا. حالا هر وقت با دوستام میریم سر خدمت میگردیم دنبال اتاق اشک. هر چند ماها اندازه خانوم عمار سعادتمند نیستیم که راهمون بدن اما میگردیم دنبالش.
🔰به کانال "شمسه" بپیوندید:
🌐 @shamseh8
🔻 #قصه_دلبری
🔻 #ارسالی_مخاطبین
http://yon.ir/z4Dd9
🌷در به در دنبالش گشتم ...به هرکس که میرسیدم که کتابخوان بود ازش میپرسیدم نمیدونی کتاب قصه دلبری را چه کتابفروشی دارد ...
🌷و باز به در بسته میخوردم. هرکس از شهر خارج میشد و میرفت تهران و شیراز و...بهش میسپردم که اگر توانستند برام بگیرند و گیرشون نمیآمد ...
🌷هرجا که میتوانستم سپرده بودم اگر کتاب را دیدند بگویند بروم بگیرم و بالاخره در یکی از کتابفروشیهای شهر پیدا شد (آب در کوزه و ما تشنه لبان میگشتیم😊)
🌷وقتی کتاب را پیدا کردم بیشتر از سه تا خریدم چون به همه آنهایی که گفته بودم وقتی فهمیدند بالاخره پیدا شد گفتند برای ما هم بخر.
🌷شروع کردم به خوندن و خوندن و خوندن. دیر موقع بود. دلم نمیآمد تمام نشده کتاب را ببندم ...خواندمش تا آخر …
🌷 تا بالاخره به پایان آمد. شاید هم فقط کتاب تمام شد (به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست)
قطعا هنوز این عشق جریان دارد با این تفاوت که ما را هم در این داستان درگیر کردند.
درگیر به قول خودش یک لحظه زندگی کردن شاید ده سال پنجاه سال و یا عمر می کنیم اما واقعا چقدر زندگی میکنیم آن هم درست و حسابی...
اخ کاش روزی آقا بخواهد ما را هم در اتاق اشک راه بدهند...
اصلا هنوز این اتاق اشک وجود دارد؟ ...اگر هم داشته باشد آن حال و هوا کجا و...
و این کتاب هم شد برای من استارت خواندن کتابهای مذهبی و یقین دارم برای هرکس برکتی داشته است...
یه سوال این کتاب جلد دو ندارد …?
مگر میشود عشق به این زیبایی پایان یابد…?
🔰به کانال "شمسه" بپیوندید:
🌐 @shamseh8
🔻 #ارسالی_مخاطبین
🔻 #سربلند
🔻 روایت زندگی شهید محسن حججی
💠 از زمانی که خبر چاپ کتاب سربلند، بلند شد؛ لحظهشماری میکردیم تا بخریم و بخوانیم و لذت ببریم و گهگاهی همذاتپنداری کنیم و خودمان را در مقام و جایگاه محسنِ بیسر قرار بدهیم.
حُسن مطلع هر یک از فصول کتاب به خوبی هرچه تمامتر آغاز شده، اصلاً همین، یک هُل یا شوک عجیبی بود برای خسته نشدن و کشش به پایانرساندنِ با صبر و حوصلهی کتاب نسبتاً پرحجم و پرخاطره و به کرّات خواندنی.
از اول که شروع به خواندن سر گرفت، همیشه تصاویر شهید حججی(ره) یا همان جوجیجان یا همان جابرِ در خط حمله به ذهن مخاطب گره میخورَد؛ انگار محسن نمیگذاشت هر خاطرهای بدون تفکر و دقت و وسواس زیاد از دست برود و صرفاً خوانده شود!
محسن هم عین ما مسجدی بود، انقلابی بود، اهل پایگاه و بسیج و فعالیتِ خودجوش بود، صلهی رحم و نماز اول وقت و به یاد خدا بودن و زیارتِ مشهد و قم و جمکران و کربلا و دعا و قرائت قرآن و گریه و سینهزنی و هیئت و بساط شادی فراهمکردن و بگوبخند هم سرجای خودش برقرار بود؛ چه ایران چه سوریه و چه هرجاییکه اقتضا میکرد.
محسن یا همان جابر به ما فهماند میتوان عاشق شد، او جواب ردّ از دختری بدحجاب شنید و با یک دخترِ بدحجاب دیگری ازدواج کرد و هنر تغییر را بلد بود؛ خانمش را همسر، همسفر، همقدم و همدوش خود مخصوصاً در کارهای فرهنگی قرار داد.
تیکههای خوبی در زمانهای مختلفی داشت؛ اینکه بگویی دمت گرم، کوفتی بگیری، حَجی دعا کن و ... چیزهای عجیب زندگی محسن نبود؛ اینکه بدانی اثر کارهای فرهنگی محسن زیاد بود، به فکر رشد بروبچ محله و روستای منطقه محروم بود، هیچوقت گله نمیکرد و مدام خودش را به سختترین کارها وامیداشت؛ اینها مهم بود!
اینکه گاهی اجباراً آهنگ مسخره امیرتتلو گوش میدهد، فیلم نهنگ عنبر را میبیند و اصلاً خوشش نمیآید و به خاطر مصلحت حال دیگران، خیلی هم سختگیری نمیکرد، چیز مهمی نبود، مهم کُتُبی بود که آنها را خوانده بود و بعد از نماز جمعه آنها را تبلیغ میکرد و احتمالاً مسیر زندگی خیلیها را هم عوض کرده بود.
محسنِ اسیرشده توسط قوم ظالم داعشی، هم افسر نظامی بود و هم مهاجم خط مقدم تهاجم فرهنگی؛ اغراق نیست گر بنویسیم خیال میکردیم او یک سپاهیِ رده چندم زرنگ بود، اینقدر که حواشی زندگی نمیگذاشت بفهمیم جابر در یک عملیاتِ شبانه در نقش توپچی، چه افتخاری آفرید و اصلاً خودش را نگرفت؛ مرحباً بک یا جابر!
چقدر از ما دههی شصتیها و ... جلو افتادی کربلایی محسن؛ خداقوت.
🔰به کانال "شمسه" بپیوندید:
🌐 @shamseh8