eitaa logo
شمس (ساقی)
408 دنبال‌کننده
158 عکس
6 ویدیو
2 فایل
کسی که محو خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حــور دهد شمس (ساقی) @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
((اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرِالْمـُؤمِنـِین)) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (لَولاك لَمٰا خَلَقتُ الْاَفلاك) (دلیل خلقت) من کی‌ام؟ من بِن عم و داماد خیرالمرسلینم من کی‌ام؟ من بوتراب و رشته‌ی حبل المتینم من کی‌ام؟ مولود کعبه ، زاده‌ی بیت خدایم من قسیمُ النّار وَالجنة ، به هنگام جزایم من کی‌ام؟ آیینه‌دار پر فروغ ذوالجلالم من کی‌ام؟ کانون قرآن خدای لایزالم من کی‌ام؟ من ترجمان خلقت و کون و مکانم من فروغ لایزال هم زمین و آسمانم من کی‌ام؟ شیرازه‌ی قرآنِ ربّ العالمینم کاتب وَحی‌ و کلامُ الله ناطق، روح دینم من کی‌ام؟ من وارث یاسین و طاها و ضحایم من ولیّ حقم و ، خلق خدا را ، رهنمایم من کی‌ام؟ من فاتح صفین و خیبر، هم حنینم انبیا را غیر احمد (ص) هادی و نور دوعینم من کی‌ام؟ من شیعیان را برترین حصن حصینم من به فرمان خدا بعد از محمد (ص) جانشینم من کی‌ام؟ باب امام مجتبی و زینبینم همسر زهرایم و بابِ اَباالفضل و حسینم من کی‌ام؟ من مظهر ایمان و شرح اِنّمایم من شهنشاهِ ولا ، گنجینه ی سِرّ خدایم من کی‌ام؟ دست خدای لم یزل، در آستینم بعد احمد ، برترین از فرش تا عرش برینم من چراغِ معرفت ، بر جمله‌ی خلق جهانم من شفیعِ روز محشر ، بر تمامِ بندگانم قبضه‌دار ذوالفقار و شاهِ مُلکِ لافتایم در مَهالِک، هالِکِ اعدایِ دینِ مصطفایم بر کلیم الله ، اعجاز خدای راستینم روحبخش بی‌قرینِ عیسیِ گردون ‌نشینم حیدرِ کرّار ، شاه لافتیٰ ، شیرِ خدایم بینوایان را معینم دردمندان را دوایم بر یتیمانم پدر ، بر داغداران دلنوازم من شهیدِ مسجدِ کوفه به هنگام نمازم من ولی اللّهِ عدل آرایِ ربّ العالمینم "من علی عالی اعلیٰ امیر المؤمنینم" من دلیل خلقت هستیّ و ، کلّ ماسَوایم (ساقی) کوثر همان ممدوحِ حق در هل‌اتایم سید محمدرضا شمس (ساقی) 1388 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عید غدیر مبارک باد) جهان، شورآفرین و دلپذیر است کلید عشق، در دست امیـر است به فرمان خدا بعد از محمد (ص) علی شاه ولایـت، از غـدیر است. سید محمّدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
(عید غدیر مبارک باد.) ایـن رایــت " لا اله الاّ اللّه " است بر دستِ مُحمّـــد رسول اللّه است گفتا به (غـدیـر خـم) رسول خاتم: بر خلقِ جهان علی، ولیُ اللّه است سید محمّدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
(غدیر) از حضرت عشـق تا که فرمان ‌آمد روح دگـری به جان ، ز جانان آمد گردید عــلی ، چو جانشین احمـد عیدی چو غـدیـر ، بعد قربان آمد سید محمّدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
((اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرِالْمـُؤمِنـِین)) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا حـدیـث عشـق تـو در هر سخــن نمی‌گنجد بـیـــان معــــرفـتـت ، در دهـــــن نمی‌گنجد چگونه تـاب سخــن هست ، در بـــرابـــر تو به نــزد بلبــل خوشخـوان زغـــن نمی‌گنجد ز حسن سیرت و صورت، قرین تو به جهان هــــزار یــوسـف گـــل_پیــرهـــن نمی‌گنجد چنــانکـه نیست مُیسّر، نگـــاه بر خـورشـید فـــروغ مِهــــر تـــو ، در انجمـــن نمی‌گنجد ز نفس پــاک تو ایـن بس کــه در اراده‌ی تو تبــــاه_وســوســه ی اهــــرمــــن نمی‌گنجد دلــی به وسعـت عــالَـم طـلب نمـاید عشـق چنــانکــه در دل هـــر کــوهکـــن نمی‌گنجد مقــام امـر «ولایت» تویی ز بعد نبی «ص» بـه مــور ِ مـانـده به قعـــر لگـــن نمی‌گنجد رسول «ص» دست تو را در غـدیـر بالا بُرد چو این مقــام ، به‌جــز بوالحسن نمی‌گنجد ولایــت تــو ، امــــان می‌دهــد محبــــان را چو قلعـــه‌ای کـه در او راهــــزن نمی‌گنجد ولایـت تـو نــدارد قــریــن کــه در بـــر ِ آن هـــزار مَسلـک و رســم و سُـنــن نمی‌گنجد دلــی کـه شـوق «نجـف» دارد و زیــارت تو بـــدون تــــاب شــود ، در وطـــن نمی‌گنجد بگفت (ساقی) شوریده_‌دل به طبع خموش که وصـف حسن تو در شعــر مـن نمی‌گنجد سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عید غدیر خم مبارک باد.) (ولی الله) تا محمّد «ص» دست مولا را گرفت در «غدیر خم» ، «ولایت» پا گرفت گشت «مولا» جانشینِ مصطفیٰ شیعه آن ‌جا ، دامن مولا گرفت نور یزدان گشت بر وی منجلی مِهر او در جان عالم، جا گرفت بود چون مبهوت ، در ذاتِ خدا ذات حق در ذات او مأوا گرفت منزلت را بین که گوید مصطفی : چون به سوی آسمان‌ها پا گرفت ـ هاله ی نوری به شکل مرتضی گِرد او در «لیلة الاسرا» گرفت آن امام متقین از دست حق تاج «فضّلنا» ز «کرّمنا» گرفت شد «ولیُّ اللّه» بر روی زمین گرچه حُکمِ کلّ مافیها گرفت چون علی حق‌ است و جز او نیست حق از حقیقت، او ز حق، امضا گرفت تا که طغرای «امیرالمؤمنین» از علیّ عالیِ اعلا گرفت گفت دشمن گرچه بَخّن یا علی! دشمنی، از آن زمان ، بالا گرفت فتنه ها کردند از بعد غدیر عالَم اسلام را ، بلوا گرفت تا خلافت را ، پلیدی روسیاه از علی آن شاه بی‌همتا گرفت شیرِ حق ناچار شد عزلت نشین چون شغالی بیشه را بیجا گرفت دین ختم المرسلین از بعد آن زشتی از آن رذل بدسیما گرفت شد خلافت چون از آنِ ناکسان مُلکٍ دین بی‌دینی از آنها گرفت پَستی و نامردمی از آن زمان در میان مسلمین ، معنا گرفت عاقبت دست خدا، از آستین : شد برون و راه بر اعدا گرفت حق بجای خود نشست از لطف حق حقِ خود را زآن سه تن رسوا گرفت پرچمی که دست ظلم افتاده بود... مرتضی آن را ، به استیلا گرفت خشک شد مرداب‌ های بی‌حیات دشت‌ دین را وسعت دریا گرفت تا حسین بن علی «ع» در کربلا مُزد مولا را ، به عاشورا گرفت موجی از دریای شیعه شد بلند که خروشش پهنه‌ی دنیا گرفت ای خوشا آنکس که در قول و عمل درس ، از آن شاهِ عدل آرا گرفت (ساقیا) هرکس خمار عشق گشت مستی از خمخانه‌ی مولا گرفت. سید محمدرضا شمس (ساقی) 1392 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(امیر اتقیا) چون علـــی ، شاه سـریـر انمـــاست مــالــک الملــک و امیــر اتقیـــاست غــــم نــدارد شـــیعــه در روز جـــزا چونکه صد آمد نود هم پیش ماست سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
(از غدیر تا عاشورا) آن دسـت که در غــدیــر خــم بالا رفت بــا امــر خــــدای خــالــق یکتــــا رفت دسـتی‌سـت کـه آوازه‌ی آن در تــاریــخ تا عــرش خـــدا به روز عــاشـورا رفت سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
(از غدیر تا کربلا) فـراز دست نبی، گرچه دست مـولا رفت ولی حسین سرش سوی عرش اعلا رفت یکی به کرب و بلا و یکی به دشت غدیر بــرای دیــن خـــداونــد حـیّ یکتــا رفت سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
ایـن عیــد ، مبــارک و مُهنّــا باشد روز شعـف و نشـاط دل ‌هــا باشد فرمود محمد که پس از رحلت من بر خلق (علی) امیــر و مــولا باشد‌ سید محمّدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
((اَلسَّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرِالْمـُؤمِنـِین)) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا "مقصد خلقت" خدا ز خلــق جهان، جـز تو انتظار نداشت جهــان، بــدون وجــود تــو اعتبار نداشت‌ تو کیستی که خـدا گفـت جمـله‌ی "لـولاك" تو کیستی که خدا جــز تو انتظار نداشت ز خلق ارض و سما نیست مقصـدی جز تو بــدون خلقـت تـو ، آسمــان قــرار نداشت هــوا بــدون هــوای تــو بود بـی جــریــان زمین بـدون تو بر گِرد خود مــدار نداشت بــرای آن کــه خــدا تـا تــو را بـه بـــار آرد بهــانه ای به جز از خــلق بی‌شمار نداشت تویـی تــو ، علــت ایجــاد خلقــت عــالــم وگرنه از عــدم اینجا کسی گـــذار نداشت بغیر ذات تو در "کعبــه" کس نشد "مولود" کسی بجــز تو مقــامی درین دیـار نداشت اگرچــه هسـت طـــلا، شـئ پــر بـهـــا امــا به نزد گـوهــریان، بی علــی عیــار نداشت به جــز علــی چه کسی بود لایــق مــردی؟ خدا جــز او بخــدا مَــردِ ذوالفــقار نداشت تویی نتیجـه ی خلقت، که خـامه ی تقــدیر به پـرده ی ازلـی، چون تو شاهکـار نداشت بدون پــرده بگــویــم ، ز خلقـت دو جهــان برای حضرت حـق، بـی‌تـو افتخــار نداشت علـی نبــود اگـر ، بــاغ هــا خـــزان می‌شد علـی نبــود اگـر ، فصـل ‌هــا بهـــار نداشت زنــی که کفــو تو بـاشد خــدا به جز زهــرا بـــرای همسری تـــو ، بــه روزگـــار نداشت رسول ، دسـت تو را در "غــدیــر" بــالا بـرد کـه جــز ولایـت تو ، با کسی قــرار نداشت گـرفـت بـــاغ ولا ، از تـو میــوه ی توحیـــد وگـرنـه بـــاغ ولا ، بی‌تو برگ و بـار نداشت دریــغ و درد ، کـه بــا تـیــغ کیــن بلهــوسی کـه تــاب رزم تـو در وقـت کـــارزار نداشت بـریخـت خـون تـو در خــانــه ی خـداونـدی که بهتـر از تـو در این عــالم ابتکــار نداشت جهـــان ز داغ تــو ، مــاننــد لالـــه می‌سوزد که باغی از گلی و شاخی از تو خـار نداشت اگر که (ساقی) کوثر! جهان تـو را می‌داشت ز مَهــد تا به لحـَـد، در جهـان خمــار نداشت به لوح سیـنه نوشتم خطـی به خامهٔ عشق: جهــان بدون علــی ، قـدر و اعتــبار نداشت سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(گوگل پرستان) وقتی تمیز شعر خوب از بَد ندارند اشعار جعلی جای اصلی می‌گذارند نسبت دهند اشعار سستی را به رندان چون قدرت تفکیک آن‌ها را ندارند صرفاً مشو قانع به گوگل ای گرامی! وقتی عموماً سرچ ها ، بی اعتبارند باید کنی تحقیق ، از وب‌های جامع نه سایت‌هایی که کپی هی می‌نگارند اشعار شاعرها که در «گنجور» ثبت است گنجینه‌هایی پر بها و شاهکارند «گنجور» باشد شعر شاعرهای ماضی آن‌ها که در مُلک ِ سخن ، کوه وقارند تفکیک کن اصلی و جعلی را به دانش اشعار جعلی در مجازی ، بی شمارند اندیشه ورزان ، خالق آثار بکرند گوگل پرستان عاری از هر ابتکارند آنان که زین کردند اسب مَعرفت را در عرصه‌ی میدانِ دانش تکسوارند وقتی قریحه هست و دانش، از بزرگی تخت غزل را با قداست ، «شهریار» ند وقت چکامه، گرچه در فصل خزان‌اند اما شکوفا ، مثل گل‌های «بهار» ند وآنانکه سر در لاک جهل خویش کردند از غفلت و درماندگی‌ها بی قرارند اشعار سست خویشتن را در مجازی با نام شاعرهای زبده می‌گذارند تا خوانده گردد گفته‌هاشان از حقارت بیمی ز جعل نام شاعرها ندارند اکنون اگر که در مَجازی یکّه تازند در انجمن‌های حقیقی، تار و مارند وقتی نمی‌دانند فرق دوغ و دوشاب حتی به نزد خویشتن هم شرمسارند در جمع اهل دانش از فرط ندانی..‌. این قوم دایم مدعی همچون حمارند در بیشه‌ی شیر و پلگان قوی چنگ بوزینه‌وش از بیم جان بر شاخسارند هنگام بحث شعر ، مانند شغالان زوزه کشان پیوسته در حال فرارند هرچند اگر بالند بر خود ، از جهالت تاریخ می‌گوید که : ننگ روزگارند سنگی که با ارزش بوَد گردد نگینی باقی ز پستی همچو ریگ کوهسارند کِی ذرّه را باشد تقابل نزد خورشید وقتی که نوری در حضور او ندارند اصلاً قیاسی نیست این دریوزگان را عالِم بوَد چون گل ولی جُهّال ، خارند حتی اگر که : پیر دنیایند ، از جهل آثار ایشان از طفولی در مزارند افسوس با اشعار سست و خوی نخوت بر شیشه‌ی دل‌ ، از کدورت‌ ها ، غبارند غم نیست هرگز، چونکه بر مستوری ماه کِی ابرهای تیره ، دایم پایدارند ؟ بنگر به اوج آسمان ، اِستارگان را : در قلب ظلمت ، روشنا و استوارند راهِ برونی نیست از این تیره روزی جز علم ، آنها را که بر غفلت دچارند باید بخوانند و نویسند و ، بدانند : آگاه‌_مردان تا همیشه ماندگارند آموختند آنان ‌که اسرار نهان را... با حِلم ، از افتادگی ها ، رستگارند آنانکه جام از دست (ساقی) ناگرفتند از خودسری در جمع سرمستان، خمارند. سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(طلوع ماه هفتمین مبارک باد) (ماه هفتمین) این بوی گل بوَد که مشامم معطّر است؟ يا بوی مُشک و عِطرِ دل انگیز عنبر است این نفحه‌ای که در همه عالم وزیدنی‌ست آیا ز بوی کیست که عالم معطر است؟ آمد ندا ز هاتف غیبم ، به گوش جان : کامشب شب ولادت موسَی بن جعفر است این عِطر جان‌فزا، ز شمیم حضور اوست که از شمیم مشک ختن نیز برتر است حور و مَلک به آدمیان غبطه می‌خورند چون بر زمین حلول خداوند داور است بلبل به شاخسار، زند چهچه نشاط تا وارهد ز غصه دلی که مکدّر است ظلمت_سرای عالم هستی، در امشبی از ماهِ روی حضرت کاظم، منوّر است دردانه‌ی امام ششم ، گوهر کرم گنجینه‌ی خصایل ناب پیمبر است از رویش گلی ز گلستان احمدی (ص) خشنود قلب حضرت زهرای اطهر است آن کوثری که داده خدا وعده بر نبی (ص) امشب بوَد به رغم عدویی که ابتر است هر میوه‌ای به باغ ولا بعد از او که هست از شاخ این درخت عظیم و تناور است سرسبزی بهار و گلستان، همیشه نیست اما همیشه سبز، جهان زین صنوبر است این سرو سرفراز، ز بستان معرفت رشک مدام سروِ سهی است و سرور است مرآت ایزدی بُوَد و ماه هفتمین کآیینه ‌دار طلعتِ او مِهر خاور است در حیرت از جمال منیرش، در آسمان یک کهکشان نگاه زِ هر ماه و اختر است با یوسفش، اگر که برابر نموده خلق حسن و مَرام او به جهانی برابر است ذی الحجه، ماه منزلت شیعیان بوَد بعد از غدیر، منزلت از نوع دیگر است شیرازه_بند دفتر ترجیع چون علی‌ست الحق که بند هفتم آن، زیبِ دفتر است هشتم امام و قبله‌ی حاجات، شاه توس فرزند این امامِ همام و دلاور است این بارگاه ‌ها که به هر جا بوَد عیان هر یک ز نسل این گل شمشاد منظر است شد در مدینه، يار و مددکار بی کسان آری چنین عمل فقط از آلِ حیدر است باب الحوائج است و بوَد ملجأ امید در دست اوست هرچه که از حق، مقدر است (ساقی)! به بزم امشب ما کن عنایتی زآن ساغری که از میِ جانبخش کوثر است. ‌ سید محمدرضا شمس (ساقی) 1390 http://eitaa.com/shamssaghi
آنکس که هست پیرو پندار اهل‌بیت باشد تمام عمر ، گرفتار اهل‌بیت جز راه اهل‌بیت نپوید به هیچ وجه دوزد فقط نگاه ، به رفتار اهل‌بیت بی اعتنا بوَد به متاع جهان دون از جان و دل چو هست خریدار اهل‌بیت کالای زندگی‌ست به چشمش بدون ارج وقتی که رفته ا‌ست به بازار اهل‌بیت تکیه نمی‌کند به کسی در تمام عمر چون تکیه کرده است به دیوار اهل‌بیت سرمشق زندگی‌ست برای جهانیان پندار نیک و خصلت و گفتار اهل‌بیت دارد بس افتخار به نزد فرشتگان هر کس که هست خادم دربار اهل‌بیت آنکو که بست دل بجز ایشان به هر جهت گویی که کرده در عمل انکار اهل‌بیت هرجا که نیست عدل و مساوات و همدلی بی‌شک بوَد مخالفِ معیار اهل‌بیت حتی اگر که دم زند از شرع و دین حق اما نبرده راه ، به پندار اهل‌بیت اُف بر کسی که راهِ ریا کرده اختیار دم می‌زند ولیک ، ز هنجار اهل‌بیت پوشیده چشم خویش ز اوضاع روزگار دوری گزیده چونکه ز کردار اهل‌بیت مال حرام می‌خورد و شادمان بوَد در ظاهر است اگرچه عزادار اهل‌بیت دزد شریعت است کسی که بدون زهد پوشد عبا و جامه و دستار اهل‌بیت خوش دیده‌ای که خواب نرفته به روزگار چون بوده است رهروِ بیدار اهل‌بیت (ساقی) به‌هوش باش که گر بشکنی دلی یعنی شکسته‌ای دل بیمار اهل‌بیت . سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/shamseqomi
گشته ویران زندگانی از اساس رفته از باغ ِ دیانت ، عطر یاس نیست گویا یک نفر مولا شناس تا بگوید حرف حق را بی‌هراس آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس فقر باشد منشأ فسق و فجور می‌بَرد از سینه‌ ، آرام و سُرور خانه‌ها را می‌کند مانند گور این ندا آید بگوش از مرده‌شور آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس بی‌حجابی ، گرچه امری نابجاست در حقیقت، اعتراضی بی‌صداست ورنه این ملت، به احکام آشناست این صدای اعتراض ِ نسل‌هاست آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس خم شده از بار محنت‌‌ها کمر گشته شرمنده پدر، نزد پسر که ندارد باغ او دیگر ثمر شکوه می‌خیزد ز نایش چون شرر آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس اندک اندک شادی از دل پرکشید از گرانی پشت ایرانی خمید بیت بعدی را به هنگام خرید گوش کاسب از جماعت می‌شنید آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس آنکه خورده مال ملت را چو موش نیست انسان بلکه باشد از وحوش خون هر آزاده‌ای ، آید به جوش از شهیدان هم چنین آید به گوش آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس ای که مسؤولی! دمی اندیشه کن سیرت مولا علی را پیشه کن قطع دست مختلس، از ریشه کن این شغالان را برون از بیشه کن آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس گرچه دل‌هامان بسوزد چون سپند کس نمی‌گوید خر ِ ملت ، به چند؟ گفت (ساقی) حرف خلقی دردمند که شده زار و نزار و مستمند : آنچه خلقی را نموده آس و پاس اختلاس است اختلاس است اختلاس سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(نقاب ریا) آنان که با مجاهده ، دم از خدا زنند بر چهره، کی شود که نقاب ریا زنند چون دل سپرده‌اند به دادار لایزال با صدق دم ز مذهب و دین و خدا زنند اما جماعتی که ندارند اعتقاد همچون حباب، خالی و دم از هوا زنند این قوم ناخلف، که تهی از حقیقت‌اند کی دم توان بدون طمع ، از وفا زنند ؟ دنیاپرستِ پست ، چو هستند این گروه یک عمر در رذالت خود، دست و پا زنند وقتی به شوق لقمه‌ی نانی ز ابلهی دم از صداقت و شرف اشقیا زنند آیا چگونه می‌شود این قوم خودفروش خود را درون حلقه‌ی اوتاد ، جا زنند ؟ اینان که گر کسی بزند دم ز حق خلق تهمت ز خبث ذات ، به او ناروا زنند دم می‌زنند اگر ز علی و ولای او لاف عبث زنند و بسی نابجا زنند آن دلسپردگان ولایت که با خلوص وقت نیاز ، شاه ولا را ، صدا زنند ـ کی می‌شود که از سر غفلت دری دگر جز درگه مبارک شیر خدا زنند ؟ چون دل سپرده‌اند به مولای بی‌کسان شب‌ها سری به خانه‌ی هر بینوا زنند این است رسم و راه علی و طریق حق نامردمان چگونه دم از مرتضا زنند ؟ آنان که مست باده‌‌ی (ساقی) کوثرند کی لب به جام غیر ، ولو در خفا زنند ؟ سید محمدرضا شمس (ساقی) https://eitaa.com/shamseqomi