May 11
#ولی_الله
این رایتِ (لا إلهَ إلاّ اللّه) است
بر دستِ محمّدٌ رسول اللّه است
گفتا به (غدیر خم) رسول خاتم:
بر خلق فقط علی وَلیُ اللّه است
سید محمّدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
(لولاك لما خلقت الافلاك)
مقصـود خــدا ز خلقــت نــوع بشـر
بی شبهه بـوَد شـاه ولایـت ، حیــدر
گر عشق علی نیست کسی را در سر
بـایـد که نمـاید این سؤال از مـــادر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
(از سقیفه تا عاشورا)
سقيفه مركز فسق و فجور است
سقيفه پایگاه ظلم و زور است
سقیفه! از حسد بیداد کردی
شقاوت را به عالم داد کردی
سقیفه! ننگ بر شوراییانت
تفو بر پایه ریزان خیانت
سقیفه! ظلم ها کردی به مولا
شرارتها به پا کردی به مولا
سقیفه! شیعه بیزار است از تو
برائت ، حکم دادار است از تو
سقیفه! لعن بر بنیانگذارت
سقیفه! لعنها بر ابتکارت
سقیفه! تو علی را عزل کردی
خلافت را عطا بر رذل کردی
ولایت را محمد(ص) بر علی داد
خدا این حکم را بر او فرستاد
"غدیر خم" بوَد "مهد ولایت"
که آنجا بسته شد عهد ولایت
جسارت بر خدا کردی سقیفه
که بر مولا، جفا کردی سقیفه
نمیکردی اگر آن دم خیانت
نمیکردی ز شیطان استعانت
گلستان میشد این دنیای فانی
که مولا بود ، مردی آسمانی
از آن ظلمی که بر مولا نمودی
نشان دادی که از مردان نبودی
نه از مردان نبودی بلکه نامرد
شغالی تو برادر ، با سگ زرد
سقیفه! لعن و نفرین تا قیامت
فرستد شیعه بر تو با شهامت
که عاشورا ز حکم تو بپا شد
جهان شیعیان ، ماتمسرا شد
حسین آن نور چشم و قلب حیدر
گل بی خار بستان پیمبر
اگرچه کشته شد در راه قرآن
به شمشیر گروهی نامسلمان
که جمله ، در سقیفه ریشه دارند
نشان هر یک از آن اندیشه دارند
نشد تسلیم و جان در راه دین داد
شهامت را نشان ، بر مؤمنین داد
که در راه خدا ، از هستی خویش
بدون لحظهای تشکیک و تشویش
گذشت و تا همیشه جاودان شد
نماد پایداری ، در جهان شد
ولی ای کافران بی مروت
که دورستید از راه حقیقت
به ایزد ، جملگی اهل ریایید
حرامیسیرت و اصل زنایید
شما خصم رسول الله بودید
سیَه ابری، به روی ماه بودید
الا ای مُسلِم ِ ناگاه! برخیز...
ز خوان دشمن الله برخیز...
مخوان خود را مسلمان، نامسلمان
به خود آیید ای عُمّال شیطان!
«نماز بی ولایت ، بی نمازیست
تعبّد نیست نوعی حقه بازیست»
نباشد نزد ایزد ، هیچ جایت
نداری چون به دل حب ولایت
سقیفه ، پایگاه کافران بود
مَقرّ ِ ظلم و جهل بیکران بود
تبرّی جویم و جویید از آن
رها گردید از زندان شیطان
که مولا ، اولین و آخرین است
خدا فرموده و حِصن حصین است
سقیفه! شافع ما روز محشر
به رغم تو بُوَد (ساقی) کوثر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1377
http://eitaa.com/shamssaghi
#شهید_بهشتی_و_یاران
از فتنه ی غرب و حیله ی استعمار
گر داد ز کف، امام، هفتاد و دو یار
خفتند به گِل بسان هفتاد و دو گل
در چشم عدو شدند هفتاد و دو خار
شادروان سید علیرضا شمس قمی
@shamssaghi
"اَلسَّلامُ عَلَیكِ یٰا فاطِمَةَ المَعصومَه"
#حریم_مطهر
کبـــوتـــر دل ما ، میـل پـــر زدن دارد
ولی به دور حـــریـم مطهــرت بــانــو
ز بـانـوان جهان ، بعد مــادرت زهـــرا
جهان به قدر و مقـام تو میزند زانـو
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
#شافع_جنت
قم، اگر شد عشّ آل مصطفی و امّتش
از وجود حضرت معصومه باشد علتش
از فروغ رو او باشد منوّر ، شهر قم
چشمۀ خورشید چون شمعی ست نزد طلعتش
دختر موسَی بن جعفر، خواهر سلطان توس
کز شرف، شد سجده گاه اهل عرفان تربتش
معدن علم و فقاهت بود و کنز معرفت
عالمان ماتند و در حیرت ز اوج حشمتش
اسوه ی عِصمت بُوَد بر بانوان و دختران
چونکه معصومه ست نزد حق ز فرط عصمتش
هرکه با صدق و صفا بوسد ضریحِ اَنورش
کِی تواند چشم پوشد از حریمِ رحمتش ؟
آنکه توفیقی نیابد در حریم و کوی او...
تا همیشه میکشد آه از دل پر حسرتش
بارگاهش میزند طعنه به فردوس برین
کز بزرگی و شرف، این رتبه دارد ساحتش
درگه حاجات خلق است و کند حاجت روا
هرچه میخواهی بخواه از درگه ذی رفعتش
خلوتی پیدا کن و خود را ز غمها وا رهان
بند مشکلهای خود را باز کن در خلوتش
شافع جنّت بُوَد بر شیعیان، در روز حشر
حقتعالیٰ امر فرموده ست و داده رخصتش
طبع من قاصر بُوَد در مِدحَت بانوی قم
بلکه صدها همچو من عاجز بوَد در مِدحتش
آنقدر دانم که سر سایند شاهان جهان ـ
چون گدایان از حقارت در حریم دولتش
هست الحق (ساقی) بزم شهود و مَعرفت
عارفان را میکند سرمستِ جام شوکتش
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1389
@shamssaghi
#قمالمقدسه
آب قم با شوریاش از آب زمزم بهتر است
این عنایت ، از کرامات خدای اطهر است
چون حریم حضرت معصومه در خاک قم است
شد نگین شهر و ، قم هم حلقهٔ انگشتر است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
#عصمت_کبریا
گل باغ حیاست معصومه
عصمت کبریاست معصومه
دومین فاطمهست و معصوم است
عترت مصطفاست معصومه
دختر پاک موسی جعفر (ع)
اخت شمس الضحاست معصومه
شیعیان را شفیعه ی جنت
ملجأ و ملتجاست معصومه
آفرینش ، کند مباهات اش
فخر ارض و سماست معصومه
تیهِ ظلمت ز طلعتش روشن
زآنکه بدرالدجاست معصومه
کشتی فقه و فضل و تقوا را
برترین ناخداست معصومه
دختران را به عفت و عصمت
رهبر و مقتداست معصومه
خاک قم یافت عزت از قدمش
بسکه با عز و جاست معصومه
درب جنت به قم گشوده از اوست
اینچنین پر بهاست معصومه
قم شرف یافته ز مرقد او
گنج اُمّ القراست معصومه
مدفن فاطمه اگر که گم است
عش آل عباست معصومه
تربتش توتیای چشم جهان
چونکه دارالشفاست معصومه
هرچه خواهی ز کوی او بطلب
بحر جود و سخاست معصومه
خیزو از جان به درگهش رو کن
که حریم خداست معصومه
میبرد دل ، ز زائران ز کرم
مرقدش دلرباست معصومه
با ریا کار و با دغل پیشه -
صادق و بی رياست معصومه
گرچه باشد غریب در ایران
بر همه آشناست معصومه
روشنیبخش عالم هستی ست
معنی والضحاست معصومه
حرمش بارگاه اهل دل است
چون حریم رضاست معصومه
بر ضعیفان مانده از کعبه -
عرفات و مناست معصومه
قم اگرچه به غم قرین باشد
حرمش باصفاست معصومه
(ساقی) بزم علم و عرفان است
باده ای جان فزاست معصومه
سيد محمدرضا شمس (ساقی)
1382
@shamssaghi
#حجـــاب
کی طلا با مس ، برابر میشود؟
کی خزف همسنگ گوهر میشود
بی حجابی ، عامل ویرانی اَست
غنچه چون خندید پرپر میشود
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
#حجـــاب
اهل سیرت، با حجاب ناب می آید برون
اهل صورت، عاری از آداب می آید برون
تا نماید دلبری، بر دیده های بلهوس
گاه حتی با لباس خواب می آید برون
فصل گرما چکمه پوشد تا کند جلب نظر
در زمستان پای بی جوراب می آید برون
تا کند جادو جوانان را درین عصر فریب
با طلسم و رَمْل و اُسطرلاب می آید برون
حسن صورت را یقیناً حاجت مشّاطه نیست
زشترو، با وسمه و سرخاب می آید برون
چون ندارد جلوه، سیمای کریه بدسرشت
با قِر و اطوار و با میکاب می آید برون ۱
غنچه تا پیچیده باشد در امان است از گزند
چیده گردد؛ تا ز پیچ و تاب می آید برون
موج ویرانگر به روی آب جولان میدهد
قعر دریا ، گوهر نایاب می آید برون
آسمان عشق را نازم که در شام سیاه
اختری تابنده چون مهتاب می آید برون
از برون گشتن سخن، آمد اگر در این مقال
هر کسی امروزه از یک باب، می آید برون
گفتم این را تا بدانی هر که دارد کاستی
با هر آنچه میکند ایجاب، می آید برون
ذات نیکو عاقبت انسان به بار آرد ولی
از دل بی مادران، ناباب می آید برون
گر معلم را نباشد خوی صدق و راستی
از کلاس درس او ، کذّاب می آید برون
(ساقیا) آنکس که نوشد بادهای از جام عشق
کوه غم باشد اگر ، شاداب می آید برون.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
eitaa.com/shamssaghi
۱ـ میکاپ makeup (آرایش)
#سردار_دلها
هرکه در کوی عشق فانی شد
ابــدالــدهــر ، جـــاودانی شد
میشـــود لایـــق لقــــــاء الله
آنکه وارسـته در جــوانی شد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
@shamssaghi
#ظهـــور
کــوریم ولی طالب سرچشمهی نوریم
خودباختـه اما همگی کــوه غـــروریم
یک هفته ریـاکـاری و دزدی و چپــاول
هر جمعه فقط منتظر وقت ظهــوریم
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1398
http://eitaa.com/shamssaghi
#ای_دوست
دیگر نمیگیری چرا از من نشان ای دوست؟!
شاید که افتادم ز چشمت ناگهان ای دوست!
گم میشوم آخر شبی ، از پیش چشمانت...
تا کس نگیرد بعد ازین از من نشان ای دوست
مانند گنجشکی رها ، از دام این دنیا ـ
پر میزنم آخر به سوی آسمان ای دوست
مثل ستاره میروم سوسو زنان در شب
پنهان شوم تا در میان کهکشان ای دوست
یا میروم در کوه و صحرا و بیابان ها
یا میروم در دشت های بیکران ای دوست
یا میروم در جنگل انبوهِ تنهایی ـ
تا گم شوم از چشم های دشمنان ای دوست
یا میشوم چون قطرهی باران دشتستان
یا میشوم مانند یک رنگین کمان ای دوست
یا میکنم چون جغد در ویرانهای مسکن
یا میروم از این مکان تا لامکان ای دوست
یا میشوم کُشته به تیر خشم صیادی
دور از همه چون مرغکی بی آشیان ای دوست
یا میزنم آتش به جانم تا شوم آزاد...
چون دودهای شعلهی آتشفشان ای دوست
یا میکنم دٍق عاقبت از غصه و اندوه
یا میکشم سر ساغری از شوکران ای دوست
دنیا ندارد ارزش ماندن که عمری را
با غم کنم سر در میان کاروان ای دوست
خالی کنم از زیر بار این جهان ، شانه...
زیرا شدم بر شانه ها بار گران ای دوست
طی شد تمام عمر، در ناکامی و حسرت
شاید که گردم بعدٍ رفتن کامران ای دوست
مرده پرستان را نباشد چشم آسایش
بر لشکر امیدوار زندگان، ای دوست
شد شایگان چون قافیه هرگز مکن عیبم
چون واقفم در شعرِ تر بر شایگان ای دوست
(ساقی) در این دنیا اگرچه بی سرانجامیم
آنکو که رفت از این جهان شد جاودان ای دوست
از من مشو دلگیر اگر که حرف دل گفتم
«من دوست دارم حرف دل را بر زبان ای دوست» ۱
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1399/05/05
http://eitaa.com/shamssaghi
۱ـ استاد بهمنی
(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّكَ الْفـَــرَج)
#سوار_منتقم
آید آن روزی که آید مونس جان غم مخور
آنکه حق فرمودہ در آیات قرآن غم مخور
کربلا را دست ظلم و کفر و ایمان زد رقم
دین حق احیا شد از خون شهیدان غم مخور
گرچه خونها گشت جاری در زمین نینوا
شهسوار منتقم آید به جولان غم مخور
تا بگیرد انتقام از قاتلین کربلا...
مَهدی موعود میآید به میدان غم مخور
گرچه اکنون موج کفر و فتنه طغیان کرده است
کشتی ایمان ندارد بیم طوفان غم مخور
کاخ ظلم اغنیا ، گر سر کشیده تا فلک
بارها این کاخ ها گردیدہ ویران غم مخور
کفر اگرچه ریشه کرده در میان مسلمین
خشک گردد ریشههای کفر و عصیان غم مخور
آن طبیب دل، رسد روزی ز راه انتظار
تا نهد مرهم به دلهای پریشان غم مخور
گشته صحرای مغیلان، عالم از هجرش اگر
با گل رویش شود عالم گلستان غم مخور
ماہ رویش گرچه پنهان است پشت ابر غم
تا همیشه کی شود از دیدہ پنهان غم مخور
تا زدم فالی به دیوان لسان الغیب گفت:
«یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور»
میکند روزی به شمشیر عدالت در جهان
نامسلمان را مجزا ـ از مسلمان غم مخور
(ساقیا) گر دردمند از هجر رویش گشتهایم
دُرد جامش میکند این درد، درمان غم مخور
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1388
http://eitaa.com/shamssaghi