🔹 در ادعیه مربوط به ماه رجب، دستکم دو وصف و عنوان برای این ماه آمده است: المرجب و المکرم
🔹 رجب در لغت معانی مستقیم و غیر مستقیم دارد؛ مانند: حیاء، عفو، بزرگی، تعظیم، فزع، خوف، وحشت.
🔹 پایه زدن زیر شاخههای نخل بهمنظور محافظت آن از شکسته شدن به خاطر سنگینی بار آن را نیز رجب گویند، محافظت شاخههای درخت از فشارها و شکستهشدن بهوسیله باد؛ محکم کردن درخت بهوسیله سنگچینی گرد آن و محافظت گلها از خورده شدن به وسیله جوندگان.
🔹 گاهی ماه رجب و شعبان را رجبان میگویند.
🔹 با توجه به معنی لغوی رجب المرجب، این ماه، هم ماه حیاء و استحیاء از خدای متعال است، هم ماه خوف و هیبت و توبه و طلب عفو از حضرت اوست؛ هم ماه تقویت جان و دل برای ورود به ماههای شعبان و رمضان است. همانگونه که برای محافظت از شاخههای درختان پربار از پایههای حمال استفاده میشود، ماه شعبان نیز بندگانی را که قصد ورود به ماه مبارک رمضان را دارند، کمک میکند و بخشی از سنگینی آن ماه بزرگ را از دوش آنان برمیدارد.
🔹 امام کاظم صلواتاللهوسلامهعلیه فرمودند: رجب نهری در بهشت است که سفیدتر از شیر و شیرینتر از عسل است، پس هر که یک روز از این ماه را روزه بگیرد، خدای متعال او را از آن نهر میآشاماند.
🔹 وَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام رَجَبٌ نَهَرٌ فِي الْجَنَّةِ أَشَدُّ بَيَاضاً مِنَ اللَّبَنِ وَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ فَمَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ رَجَبٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنْ ذَلِكَ النَّهَرِ
🔹 برخی از مراتب توحید در زبان فارسی، مرادف و واژگان حاکی و بیانگر ندارد، مانند مرتبهای که بنده نمیبیند بلکه خدا او را میبیناند؛ نمیشنود بلکه خدا او را میشنواند، بنده نمیآشامد بلکه خدا او را میآشاماند.
🔹 اگر در بهشت هیچ نعمتی نباشد جز اینکه خدای متعال ساقی باشد، هرچند ساقی آب و نه چیز دیگر، این نعمت بیبدیل بلکه غیر قابل درک، آنقدر اشتیاقآور است که کسی برای وصول به آن تمام عمر را روزه بگیرد، رواست؛ چه رسد به یک روز روزه گرفتن.
🔹 مکرّم بودن و تکریم شدن این ماه ممکن است به یک یا چند جهت باشد که از این قرار است:
1ـ تکریم این ماه به خود زمان آن که بخشی از گردش زمین به گرد خود و به گرد خورشید است، تعلق گرفته باشد.
🔹 چنین چیزی ممکن است، زیرا زمان و حرکت هم گونهای از وجود یا وجود خاص است و هر وجودی، کمالاتی دارد و یا کمالاتی در آن ظاهر است. بر این اساس، اوقات و روزها و شبها و ماهها به خاطر کمالات یا کمالات ظاهرشده در آنها با همدیگر تفاوت دارند و بر همدیگر شرافت و کرامت دارند؛ مانند سایر وجودهای مادّی و فرامادّی که به سبب ذات یا کمالات ذاتی یا کمالات ظاهرشده آنها بر همدیگر ترجیح و شرافت دارند.
2ـ تکریم این ماه به سبب حوادث و آن دسته از رخدادهای فیزیکی و متافیزیکی باشد که در آن اتفاق افتاده است؛ مانند ولادت انبیاء و اولیاء، بعثت انبیاء و ظهور معجزات و حوادث خارقالعادهای که بیشترین تأثیر را در حیات بشر داشته است. مانند اصلاح نسل بشر بهوسیله حضرت نوح صلواتاللهعلیه
3ـ تکریم این ماه به سبب زمینههای عبادی و دستوراتی باشد که انسان با انجام آنها به کمال و شایستگی و قرب خدای متعال میرسد؛ مانند روزه، حج اصغر و ادعیه و اوراد و نمازها.
4ـ یا به سبب آماده ساختن بندگان خدا برای دریافت خیرات و برکات بیحدّ و اندازه ماه مبارک رمضان است.
🔹 ماه رجب از افتخارات و مایه مباهات بندگان خدا از امت پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله است. در ادعیه این ماه به این نکته تصریح شده است که خدای متعال ما را با ماه رجب تکریم کرده است: اللهم و هذا رجب المرجب المكرم الذي أكرمتنا به من بين الأمم يا ذا الجود و الكرم
🔹 در روایات آمده است که امام صادق صلواتاللهعلیه فرمودند: سه ماه به این امت عطا شده است که به هیچ کس از امتهای دیگر داده نشده است؛ ماه رجب، شعبان و رمضان؛ و سه شب یه این امت عطا شده است که به هیچ کس از امتهای دیگر داده نشده است؛ شبهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم از این سه ماه.
🔹 اینگونه روایات با جهت دوم از جهات چهارگانه تناسب بیشتر دارد.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ علیه السلام قَالَ أُعْطِيَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ ثَلاثَةَ أَشْهُرٍ لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ مِنَ الْأُمَمِ رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ ثَلاثَ لَيَالٍ لَمْ يُعْطَ أَحَدٌ مِثْلَهَا لَيْلَةَ ثَلاثَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ أَرْبَعَ عَشْرَةَ وَ لَيْلَةَ خَمْسَ عَشْرَةَ مِنْ كُلِّ شَهْرٍ
🔹 ثواب یک روزه در ماه رجب برابر با 60 ماه است بهویژه روزه بیست و هفتم این ماه شریف.
🔹 با توجه به معانی لغوی رجب، معنی روایت حضرت امام کاظم صلواتاللهوسلامهعلیه روشن میشود. بر حسب نقل آن حضرت فرمود: ماه رجب، ماه عظیمی است که خداوند حسنات و خوبیها را میافزاید و گناهان و بدیها را از بین میبرد.
🔹 همانگونه که در معنی لغوی آمده بود که برای محافظت از شاخههای درختان پربار از پایههای حمال استفاده میشود، ماه شعبان نیز بندگانی که قصد ورود به ماه مبارک رمضان دارند را کمک میکند و بخشی از سنگینی آن ماه بزرگ را از دوش آنان برمیدارد. مضاعف ساختن حسنات و از بین بردن سیئات، بیشترین و سودمندترین کمک برای بنده است تا به آداب بندگی قیام کند و در ماه مبارک رمضان به لیلة القدر واصل شود.
🔹 هر که در این ماه یک روز روزه بگیرد، به اندازه فاصله یک سال از آتش عقاید نادرست، اخلاق ناپسند و اعمال ناشایست دور شده است و اگر سه روز روزه بگیرد، ورود به بهشت، بر او واجب و حتمی شده است.
🔹 وَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیه السلام رَجَبٌ شَهْرٌ عَظِيمٌ يُضَاعِفُ اللَّهُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ وَ يَمْحُو فِيهِ السَّيِّئَاتِ مَنْ صَامَ يَوْماً مِنْ رَجَبٍ تَبَاعَدَتْ عَنْهُ النَّارُ مَسِيرَةَ سَنَةٍ وَ مَنْ صَامَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ
🔹 این ماه، ماه بندگی و اظهار صداقت در بندگی است. نتیجه آن و قیام به آداب ماه شعبان، وصول به ولایت خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است و هر دو مقدمه و زمینه ورود به ماه مبارک رمضان و قیام به آداب آن و در نتیجه وصول به توحید است.
🔹 توحید که غایة آمال العارفین و قرة عین الانبیاء و المرسلین است، از طریق کمال بندگی در ماه رجب و تمامیت محبت به خاندان پیامبر صلواتاللهوسلامهعلیهوعلیهم و وصول به کشتی نجات در ماه شعبان، قابل حصول و وصول است.
کانال طهور
@sharabetahour
💠 عظمت زیارت جامعه کبیره
🔹 اگر ما از امام هادی هیچ روایتی نداشته باشیم و آنچه که از امام هادی باقی مانده، اگر و اگر و اگر تنها زیارت جامعه کبیره باشد، تمام حقِ ولایت را که باطن توحید است، اظهار کرده است؛ تمام ثمره ولایت را که تفسیر و توحید است، بیان کرده است. هر دو تعبیر درست است: ولایت، هم ظهور توحید و هم باطن توحید است، از دو حیثیت متفاوت.
کانال طهور
@sharabetahour
💠 جایگاه ماه #رجب در مراحل سلوک
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
💠 جایگاه ماه #رجب در مراحل سلوک
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
💠 حیات انسان و مراتب آن، برخی مقصد و برخی مقدمه است. برخی مقدمات بدوی و برخی مقدمات وسط است. افعال و صفات انسان و بقیه موارد نیز همینگونه است که برخی یا مقصدند و یا مقدمه و مقدمات نیز برخی موصل هستند و برخی غیرموصل.
💠 همچنانکه در میان عقاید، افکار و اندیشهها برخی در قله قرار دارند، برخی تالی تلو هستند و برخی نیز مقدمات دوری هستند که بالاخره آدم باید اطلاعاتی داشته باشد که به مقدمات بالا برسد.
💠 در صفات نیز همینگونه است. مثلاً رضا یکی از صفات انسان است که درجه اعلی است؛ اینکه طلب کند هرچه را خدا طلب میکند بدون وحشت از عوارض و لوازم آن، این مقام بسیار عالی است. برخی از صفات است که جنبه مقدمهای دارد. در افعال هم همینگونه است.
💠 در میان موجوداتی که در عالم وجود هستند، چه موجودات حقیقی و چه اعتباری، آنها نیز همینگونه هستند.
💠 یکی از مواردی که رتبهبندی است، ماههاست.
💠 اوج و نهایت کمال آدمی فناست. اوج رشد و تعالی آدمی عبارت است از وجه تام و تمام خدای متعال بودن، بهگونهای که هر کاری را که انجام میدهد، در نهایت میخواهد وجه الله و کلمة الله تام شود. چون انسان میخواهد به اینجا برسد، خدای متعال ماهها را بر اساس جنبههای تکوینی و تشریعی و ملازمات تقسیم کرده است. ممکن است جهات تکوینی داشته باشد که این حرکتهایی که در جهان طبیعت انجام میشود آثار تکوینی خاص خود را دارند. در جاهایی هم ممکن است که اعتباری باشد که خدای متعال اعتبار کرده باشد که این خوب است. مثلاً خدای متعال بگوید که یک روز را میخواهید به عبادت حسابی بپردازید، نام آن را جمعه میگذاریم. در جایی دیگر ممکن است از ملازمات باشد. نه تکوین است و نه تشریع، بلکه میان این دو است. یعنی پیامبری از پیامبران خدا یا ولیی از اولیای خدای متعالی، کاری انجام داده یا فعالیت و حضوری داشته که آن ماه یا آن روز و ساعت ارزش پیدا کرده.
💠 در میان ماههای دوازدهگانه که هم جنبه تکوینی دارند و هم جنبه اعتباری، قراردادی و تشریعی و هم جنبه میانه تکوین و تشریع، میتوان این ماهها را بنابر یک احتمال رایج تقسیم کرد.
💠 احتمال رایج و مشهور آن است که ماه مبارک رمضان چون شهر الله است، آخرِ کمال است. بعد از ماه مبارک رمضان اگر کسی به کمال خویش در این ماه نرسید، باید برای ماه [رمضان] بعدی آماده باشد. روایات هم در این زمینه فراوان است که کسی که در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت قرار نگرفت، باید خود را برای ماه مبارک رمضان سال آینده آماده کند.
💠 وقتی روایات اینجا هست، طبعاً کسانی که اهل روایت و آشنایی با منقولات هستند، به همین ظواهر استناد کردند و گفتند مقصد نهایی در کمال و تجلی صفات، حقایق، کمالات و فضایل انسان در ماه مبارک رمضان اتفاق میافتد. بر این اساس ماه مبارک رمضان مقصد المقاصد و ماه شعبان و ماه رجب از مبادی موصل میشود.
💠 روایات متعدد هم در این زمینه داریم که قبلاً هم توضیح دادم که در ماه رجب انسان باید بندگی کند و بندگی را تمرین کند و متحقق به عبودیت شود تا در ماه شعبان به ولایت برسد تا در ماه رمضان به توحید برسد. کل عالم هستی هم همین بیشتر نیست.
💠 کل عالم هستی عبارت است از توحید و موحد و موحد هم دو درجه دارد، مرتبه عبودیت و مرتبه ولایت. پس کل کمالات این سه است. این سه تا هم از اینجا شروع میشود که انسان تمرین بندگی میکند، به ولایت میرسد و در آخر به توحید میرسد.
💠 بقیه ماهها مقدمه و مقدمه بعید هستند. یعنی دو ربیع، دو جمادی، محرم، صفر و مانند آنها جنبه مقدماتی دارند.
💠 بر این اساس ماه رجب مانند آسمان هفتم است برای کسی که میخواهد به خدای متعال برسد. اول باید از زمین فاصله بگیرد، بعد از آسمانهای هفتگانه، بعد از عرش و کرسی فاصله بگیرد تا آخر خط به توحید یا خدای متعال برسد. این بر اساس متعارف است که ماههای دوازدهگانه اینگونه میشود که ماه رجب و شعبان در حکم عرش و کرسی خدای متعال است. در ماه مبارک رمضان هم که مهمانی مستقیم خدای متعال است، نه عرش است و نه کرسی، [بلکه] عبور کردن از عرش و کرسی است.
💠 این تعبیری است که در جای دیگر به این عبارت نگفته بودم، ولی گفته بودم که این دو ماه شرافت ویژهای دارند، بهخاطر اینکه انسان سه کمال اساسی دارد که برخی نسبت به برخی دیگر مقدمه است ولی نسبت به همه کمالات دیگر غایت است: رجب، شعبان و رمضان.
💠 اما در همانجا نکته دیگری گفته بودم که اوج کمال آدمی در ذیحجه اتفاق میافتد. در ذیحجه دو رخداد و حقیقت اتفاق افتاده، یکی عید قربان است. قربانی شدن و از خود، منیت، انانیت و ماسوی الله گذشتن باید در عید قربان اتفاق بیفتد. عید قربان چون مظهر قربانی شدن اسماعیل و قربانی کردن حضرت ابراهیم علیه السلام است، بنابراین در جایی است که ماسوی الله باید برداشته شود.
💠 بعد از آن با فاصله اندکی عید غدیر است که آن را عرض کردم دهه خاصی است. اگر کسی در عید قربان موفق باشد، در عید غدیر توحید در او ظهور میکند و مظهر توحید میشود. یا مظهر بالاصاله توحید مانند امیر المؤمنین علیه الصلات و السلام یا مظهر بالتبع توحید مانند محبان یا شیعیانِ صادقِ امیرالمؤمنین علیه الصلات و السلام.
💠 بر این اساس ترسیمی که داشتیم تفاوت خواهد کرد. در ترسیم قبلی ماه مبارک رمضان غایت الغایات بود، ولی در این ترسیم ماه ذیالحجه غایت الغایات است. در نتیجه ماه رمضان مقدمه ماه ذی الحجه میشود و بر این اساس مقامی که در تعبیر اول ماه رجب و شعبان در حکم عرش و کرسی خدای متعال بودند، اینک آن مقام را دیگر ندارند. ماه رجب، شعبان و رمضان متحداً مقام عرش و کرسی دارند و یا مختلفاً ماه رجب مقام عرش و کرسی را ندارد. اما در هر صورت یعنی آسمان هفتم است.
💠 اگر اینگونه بگوییم که «دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی»، در این چهار مرحله که آخر آن توحید باشد، ماه رجب، ماه «دنی» و دُنُوّ به خدای متعال و ماه شعبان ماه «تدلّی» به خدای متعال است. تدلّی ضمن اینکه معانی خاص خود را دارد، معنای دیگری هم به زبان فارسی دارد که با کلمه تدلی سازگاری دارد و آن دل دادن به خدای متعال و دل گرفتن از اوست.
💠 قاب قوسین ماه مبارک رمضان و ماه ذی الحجه که ماه ولایت و تمامیت دین و کمال کل عالم هستی، مرتبه او ادنی میشود. یکی از این دو تعبیر را درباره ماه رجب میتوان بیان کرد.
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
💠 عشق به معارف؛ مرتبه اعلای رغائب
🔹 مراتب و مصادیق رغائب
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی ویژه لیلۀ الرغائب
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
13950126laylatorraqaeb.mp3
2.67M
🔊 #صوت
💠 عشق به معارف؛ مرتبه اعلای رغائب
🔹 مراتب و مصادیق رغائب
هدایت شده از طهور
💠 عشق به معارف؛ مرتبه اعلای رغائب
🔹 مراتب و مصادیق رغائب
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی ویژه لیلۀ الرغائب
26 ـ 1 ـ 1395
🔹 در نگاه مشهور و متعارف میگویند لیلة الرغائب شبی است که باید آدم آرزو کند و هر تقاضایی که از خدای متعال دارد، به زبان و عملش اظهار کند تا خدای متعال آرزوهایش را برآورده کند. این سخن نادرست نیست ولی مرتبه ادنی (پایینترین مرتبه) رغائب است. آرزو کردن و تقاضا کردن و از خدا خواستن در همه ایام و لیالی سال امر پسندیده است و شاید ممکن است امشب (جمعه اول ماه رجب) پسندیدهتر هم باشد. بنابراین رد نمیکنیم که رغائب این نیست، اما درجه پایین است.
🔹 درجه کامل رغائب عبارت است از تحقق یافتن میلها و رغبتها یا رغبت کردن به خوبیها و امور پسندیده در عمل. همچنانکه در جاهایی هست که انسان خوف یا در تعبیر عرفانی و دینی رهبت دارد، یعنی از چیزی میترسد. نقطه مقابل رهبت، رغبت است، یعنی یک چیز را دوست دارد، نه اینکه به زبان میآورد و دعا میکند، نه، اصل اینکه ما چنین میلی داشته باشیم، این خود درجات مختلفی دارد.
🔹 اولین درجه آن است که هم میل و رغبت به عمل صالح داشتن، هم آن را به فعلیت رساندن و هم رفتارهای متناسب با این رغبت از خود نشان دادن. مثل اینکه گاهی کسی به ما میگوید بفرمایید بخورید، میگوییم میل نداریم یعنی رغبت نداریم؛ نه اینکه سیر هستیم، ممکن است گرسنه هم هستیم ولی به هر دلیلی میل نداریم. ولی اگر کسی رغبت داشته باشد، حداقل قدری از این غذا میخورد، اگر زیادتر باشد، بهقدر متعارف میخورد و اگر رغبتش خیلی زیاد باشد، بیشتر از حد متعارف میخورد.
🔹 رغبتی که در این شب گفته میشود، این است که اولاً در اولین درجه به اعمال صالح و پسندیده رغبت داشته باشید، ثانیاً در مرتبه فعلیت و عمل هم اعمال صالح را انجام بدهید، آن اندازه که رغبت دارید.
🔹 مرتبه کاملتر، رغبت به خُلقیات پسندیده و فضایل و مکارم اخلاقی است که به همینگونه است. یعنی اولاً به مکارم اخلاقی رغبت داشته باشد، یعنی وقتی که یک خُلق خوب را در دیگران میبیند، با همه وجود تشویق و تحسین کند ولو صدایش به او نمیرسد ولی در دل خود میگوید احسنت. قدم دیگر این است که خلقهای پسندیده را در عمل نشان بدهد یعنی کارهایی که نشان دهنده خلق پسندیده است را انجام بدهد.
🔹 مرتبه سوم، رغبت به معارف است؛ یعنی فهمیدن، ادراک کردن؛ میل و رغبت و اشتیاق و عشق به فهمیدن داشته باشد و در عمل هم تلاش کند که بفهمد.
🔹 گمان بنده بر این است که این رغبت در مقابل رهبت است. اما در عین حال آرزو داشتن و تقاضا کردن و دعا کردن هم امر پسندیده است ولی نسبت آن رغبت و آرزو که در بین مردم رواج دارد با این رغبتی که در مقابل رهبت است، مانند پاشیدن آب جلوی حیات خانه و آب دادن به گل و باغچه است.
🔹 آبی که جلوی خانه پاشیده میشود، هیچ گل و گیاهی از آن به بار نمیآید و هیچ اثری ندارد، اما جلوی گرد و غبار را میگیرد. کسانی که صرفاً آرزو دارند و از رغائب جمعه اول ماه رجب فقط آرزو و دعای آن را دارند، این حداقل جلوی گرد و غبارها را میگیرد، اما نباید انتظار داشت که از این رغبتها معرفت، خلق حسن یا عمل صالح پدید بیاید.
کانال طهور
@sharabetahour
📝 ویژگی اهل ماه رجب
🔹 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت #ماه_رجب
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
📝 ویژگی اهل ماه رجب
🔹 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی، به مناسبت #ماه_رجب
💠 گذری بر یکی از ادعیه ماه رجب: یا من یملک حوائج السائلین و یعلم ضمیر الصامتین
💠 تنها ماهی که اهل دارد که به رجبیون مشهور شدهاند و اختصاصات ویژهای دارد، ماه رجب است؛ در تعبیرها داریم که «أین الرجبیون»
💠 بقیه ماهها هم اهل دارند ولی اهل آنها در این ماهها عیان و آشکار نمیشوند و ظهور پیدا نمیکنند
💠 در این ماه چون عبودیت تحقق پیدا میکند، برخی اهل ماه رجب میشوند؛ اهل ماه رجب میتواند صامتها باشند
💠 هرچه را میطلبند، نه به زبان است، نه به حال و نه به استعداد
💠 ماه رجب مانند نقطه پرتاب، پرش و جدا شدن از جهان طبیعت است
💠 اگر اینگونه نبود که باب الهی مفتوح و رزق او مبسوط باشد، عالم هستی تحقق پیدا نمیکرد
💠 جهنم رفتن سخت است، نه بهشت رفتن
💠 ماه رجب نقطه آغاز است و در عین حال که سخت است، سفره خیلی خوب پهن است
کانال طهور
@sharabetahour
💠 شرح برخي عبارات دعاي رجبيه
🔹 پرسش:
با عرض سلام و ادب حضور استاد ارجمند، در یکی از ادعیه ماه مبارک رجب میخوانیم « اللهم انی اسئلک بمعانی جمیع ما یدعوک به ولاة امرک» تا اینجا که میفرماید «یعرفک بها من عرفک» ضمیر «ها» به چه بر میگردد؟ و عبارت « فتقها و رتقها بیدک بدؤها منک و عودها الیک» به چه معناست؟ در ادامه میفرماید «فبهم ملأت سمائک و ارضک...» آیا مرجع ضمیر «هم» همان مرجع ضمیر «ها» در عبارت فوق است. مقامات و علامات الهی به چه معناست؟ در انتهای این دعا از خداوند میخواهیم که «و اصلح لنا خبیئة اسرارنا».
از محضرتان تقاضا دارم درباره این عبارت نیز توضیح بفرمایید. با عرض سپاس و تشکر.
🗂 پاسخ از استاد حسینی شاهرودی:
با نام خدا
دعاي ماه رجب
✔️ از بازگشت ضمير پرسيده بوديد، يادآوري ميکنم که با توجه به اين نکته که ماه رجب مقدمه ماه شعبان است و ماه شعبان، ماه ظهور ولايت اعظم الهي در صورت ختم نبوت و ولايت و تجليِ احمديِ محمدي است، مغز و محور اعمال اين ماه، عبوديت به منظور دريافت استعداد درک محبت و ولايت در ماه بعد است. از اينرو، اشارهها بلکه صراحتهايي که دل را متوجه مقصد اصلي نمايد، بسيار است که يکي از آنها توقيع مبارک حضرت بقية الله صلواتاللهعليه است.
✔️ البته چنانکه ميدانيد، ماه شعبان، ماه ولايت و مقدمه ماه مبارک رمضان است. از اينرو، در اعمال و اوراد و ادعيه اين ماه، اشارتها و صراحتهاي بسياري بهمنظور آشکار ساختن حقيقت توحيد وجود دارد.
✔️ بههرحال، توضيحي در باره ارجاع ضميرهاي ياد شده عرض ميکنم:
✔️ تعابير شريف توقيع مبارک، در برخي از فرازها نشان ميدهد که مقصود از «يعرفک بها»، «لافرق بينک و بينهم»، «فتقها و رتقها»، «بدئها و عودها» همان است که در ضميرهاي «فجعلتهم»، «المعلنون»، «الواصفون» و مانند آن و نيز ضميرهاي «انهم عبادک»، «فبهم ملأت» و مانند آن مقصود است. به اعتبار لفظ «ولاة»، ضمير «ها» آمده است و بنابر نظر حقير که لفظ «مقامات» نيز با واژه ولاة، جز از جهت اجمال و تفصيل يا ظهور و بطون تفاوت چنداني ندارد، به اعتبار اين واژه (مقامات) نيز ضمير «ها» آمده است و به اعتبار واژههاي «عبادک»، «خلقک»، ضمير «هم» آمده است.
✔️ بر اين اساس، مقصود از اسئلک بما نطق فيهم، فجعلتهم معادن ... و ارکاناً، يعرفک بها من عرفک، لافرق بينک و بينهم الاّ انهم عبادک تا آخر اين فراز، همان واليان امر الهي است که امين بر اسرار و توصيف کنندگان چيزي هستند که ديگران مجاز بدان نيستند. فرازهايي از زيارت جامه کبيره، امين الله و آل يس نيز بدان اشاره بلکه تصريح دارند.
✔️ بر اين اساس، واليان او، معادن کلمات، ارکان توحيد و آيات و مقامات اويند و عبارت «لا تعطيل لها»، وصف مقامات، آيات و کلمات است نه وصف ولاة.
✔️ بنابر آنچه که درباره گمان خويش گفتم، ميان مقامات و توحيد و آيات از سويي و ولايت از ديگر سو، تفاوت اساسي وجود ندارد. مهمترين تفاوت آن دو که سبب دوگانگي ظاهري شده است، تفاوت در اجمال و تفصيل يا ظهور و بطون است. از اين ديدگاه، ولايت، ظاهر توحيد است و توحيد، باطن ولايت.
✔️ بر اين اساس، عبارت «لا تعطيل لها» که وصف مقامات است، وصف ولاة نيز هست و در نتيجه، ولاة در عين حال که معدن کلمات هستند، خود کلمات نيز هستند و در عين حال که ارکان توحيد هستند، به اعتبار عدم تعدد حقيقي ميان ارکان و صاحب آن، توحيد نيز هستند بلکه حصن و حقيقت توحيدند. توضيح بيشتري در مقالهاي که در بزرگداشت مرحوم قاضي طباطبايي نوشته شد، آمده است.
✔️ يادآوري اين نکته بد نيست که فهم اين دعا با فهم دعاي کميل، قرين و يا بدان بستگي دارد. چنانکه برخي از تعابير اين دعا را بايد با فهم زيارت جامعه کبيره، فهم نمود.
✔️ عبارت «بهم ملأت سمائک و ارضک» را با تعابيري چون، «نحن والله الاسماء الحسني»، و «باسمائک التي ملأت ارکان کل شئ» و نيز با «ارواحکم في الارواح» و مانند آن مقايسه کنيد.
✔️ عبارت« بدؤها منک و عودها اليک» را با عبارت «بکم فتح الله و بکم يختم» و نيز با «اياب الخلق اليکم و حسابهم عليکم» مقايسه کنيد.
✔️ يا خبيئة توضيح و تأکيد بر اسرار است، در اين صورت همه اسرار ما از مکنونات است و از او ميخواهيم که آن را مکنون نگهدارد و يا آن که قيد اسرار است. در اين صورت، اسرار بر دو قسم است. قسمي از آن آشکار ميگردد و قسمي ديگر ممکن است در کمون خويش باقي بماند. در اين صورت، مقصود از خبيئه همين قسم دوم است.
کانال طهور
@sharabetahour
💠 ویژگی ذکر استغفار ماه رجب
🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 در ماه رجب که ماه عبادت است و ماهی است که خدا ظاهر میشود یا زمینه ظهورش فراهم میشود و بنده به اوج عبودیت میرسد، فرمودهاند استغفار که میکنید ـ و زیاد هم باید استغفار کنید ـ کلمه «ربی» را حذف کنید، نگویید استغفر الله ربی و اتوب الیه.
🔹 در جاهای دیگر باید ربی را بگویید. آنهم به این خاطر که خدا میفرماید من حاضرم نباشم، بهخاطر آنکه «ی» متکلم نباشد. ما چه کنیم که تو از وسط برخیزی؛ میگوید حاضرم خودم هم نباشم تا تو از وسط برخیزی.
🔹... خدا میگوید برای اینکه «ی» متکلم تو را از میان بردارم، حاضرم خودم هم برداشته شوم، حاضرم «رب» را بردارم و حذف کنم تا بلکه تو از میان برداشته شوی.
🔹 بالاخره به تعبیر عرفی، هر سازی که در عالم وجود داشت، خدا زد، بلکه یکی از این سازها با ما سازگار باشد ولی نشد؛ نشد که نشد. حال که نشد، استغفار از اینجاست. استغفار که بود، غفاریت خدا هم پس از آن خواهد بود.
🔊 صوت در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
💠 امام جواد (علیه السلام)؛ پاداش كمال شيعيان
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🗂 متن در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
هدایت شده از طهور
💠 امام جواد (علیه السلام)؛ پاداش كمال شيعيان
📝 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 راجع به امام جواد عليهالصلاتوالسلام چند نكته را ميتوانم خدمتتان عرض كنم.
✔️ يك نكته همان است كه دربارهي امام رضا عليهالصلاتوالسلام و عالم بودن آن حضرت گفته شد و تكرار نميكنم و بر اساس آن ـ چنانكه گفته شد ـ همهي خاندان پيامبر عليهمالصلاتوالسلام صاحب جود و کرم ذاتي و فعلي (جواد) هستند.
✔️ نكتهي دوم، با توجه به اينكه امامت در امام رضا عليهالصلاتوالسلام به تماميت رسيده، بهگونهاي كه تمام كساني كه امام رضا عليهالصلاتوالسلام را به امامت شناختند و بدو ايمان آوردند، به مرتبهاي از بلوغ، تعقل و كمال دست پيدا كردهاند كه گويي ميتوانند حقيقت امامت را دريابند، هر چند مصداق آن غير متعارف باشد. در اين صورت، شيعيان امام رضا عليهالصلاتوالسلام كمّل شيعيان هستند، يعني به اوج تعالي شيعه رسيدند.
🔹 بر اين اساس چون به كمال رسيدند، شايستهي دريافت پاداشي فراتر از همهي عالم هستي هستند، پاداش هم نتيجه كمال يا استكمال است. اينكه پاداششان بايد فراتر از عالم هستي باشد، به خاطر اين است كه آن كمالي كه يافتهاند، فراتر از عالم هستي است؛ كمالي كه يافتهاند امامت و حقيقت امامت است بدون توجه به ويژگيهاي عرفي و طبيعي. چون حقيقت امامت را يافتهاند، تجزيه و تقسيم و مانند آن بعد از امام رضا عليهالصلاتوالسلام رخ نداد و رخ نميدهد. اما در گذشته چون شيعيان به حقيقت و تماميت امامت دست پيدا نكرده بودند، بهراحتي با اندكي شرايط اجتماعي، سياسي، اقتصادي و مانند آن عمداً يا سهواً؛ خواسته يا ناخواسته امام را گم ميكردند، بنابراين جمعي دو امامي، سه امامي و ... شدند. وقتي به امام رضا عليهالصلاتوالسلام رسيد، شيعه بهجاي آنكه امام را بيابد، امامت را يافته است و اين يعني دريافت امانت، خلافت، ولايت و حقيقت توحيد.
🔹 بنابراين چون كمال نامتناهي است، پاداش آنهم بايد نامتناهي باشد. اين پاداش نامتناهي براي شيعيان خالص، وجود مبارك امام جواد عليهالصلاتوالسلام است و سرّ اينكه در برخي از روايات ـ بر حسب نقل ـ و نيز آداب زيارت و مجربات در دعا و استدعا آمده است كه اگر كسي چيزي از امام رضا عليهالصلاتوالسلام، آن حضرت را به امام جواد عليهالصلاتوالسلام قسم بدهد، بدين سبب است كه امام جواد عليهالصلاتوالسلام پاداش كمال شيعيان است، بهگونهاي كه اگر پس از امام جواد يا ائمه ديگر ـ به نحو شرطيه امتناعيه ـ امام ديگري هم معرفي نميشد، شيعيان بر امامت حضرت امام رضا عليهالصلاتوالسلام تا روز قيامت باقي ميماندند و نتيجهي اين كمال جود الهي يا بركت الهي در وجود امام جواد عليهالصلاتوالسلام است كه ظهور پيدا كرده. شواهدي هم در روايات ميتوان بر اين نكته يافت.
✔️ نكته ديگر اينكه، در ميان انبيا و اولياي الهي گاهي خداي متعال امام و پيامبر را براي خلق فرستاده است ولي براي تأييد صدق آنها به آنها معجزه كرامت فرموده است ولي خودشان فردي از ميان انسانها ـ بشر مثلكم ـ اما صاحب معجزه هستند. اما در برخي از موارد به يكي از اين دو دليل كه انسانها شايستگي و قابليت دريافت فيض ملكوتي و متافيزيكي الهي را مستقيم پيدا كردهاند يا بدين سبب كه استعداد دريافت ابدي الهي را به دست بياورند، ـ كه هر دو توجيهاتي دارد و ميتوان آن را تبيين كرد ـ خدا پيامبر و امامي ميفرستد كه خودش معجزه است، نه آنكه معجزه داشته باشد. در ميان پيامبران عليهمالصلاتوالسلام حضرت عيسي صلواتاللهعليه و در ميان امامان عليهمالصلاتوالسلام امام جواد عليهالصلاتوالسلام اولين معجزه الهي است به اين سبك كه عرض كردم كه در كودكي امام است، يعني در كودكي كسي است كه محيط بر عوالم هستي است كه سرّش يكي از آن دو نكته است؛ يا بدين سبب است كه انسانها قابليت دريافت فيض ملكوتي الهي را دارند، يا به اين خاطر كه اينها به خاطر كمالشان حاضرند نسبت به يك كودك چند روزه و چند ساله هم منقاد و مطيع باشند و يا بدين خاطر كه اين كودك چند ساله ميآيد تا انسانها را براي پيامبران يا اماماني كه از كودكي امام خواهند بود، آماده سازند.
🔹 هر كدام از اين دو نكته كه باشد، نكته بسيار مهمي است دربارهي امام جواد عليهالصلاتوالسلام.
🔹 بر اساس همين نکته دوم است که ميتوان آغاز غيبت و يا مقدمات اصلي آن را از زمان امام رضا صلواتاللهوسلامهعليه دانست. اگر چه بر اساس تعابير ديگر، غيبت از زمان امام هادي صلواتاللهوسلامهعليه بهآرامي شروع شده است.
کانال طهور
🗂 رجبیون
🗂 پرسش (177): رجبيون چه کساني هستند؟
🔹 پاسخ: سلام علیکم و رحمت الله
🔹 همانگونه که انسانها و اشیاء طبیعی نشاندهندهي وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خدای متعال هستند، ماهها و روزها و قطعات زمان نیز همینگونهاند.
🔹 در میان ماههای قمری یا بهخاطر استعدادهای طبیعی و ذاتی آنها و یا به سبب جعل خدای متعال یا انبیاء و اولیاء، ماههای رجب و شعبان و رمضان، مختصاتی دارند که با آن قوت و شدت و ظهور در ماههای دیگر وجود ندارد.
🔹 ماه رجب، نقطه آغاز سلوک خاص و برنامهریزی برای وصول به قرب خدای متعال از طریق منازل طبیعی و فراطبیعی است و ماه رمضان نقطه وصول به مقصد نهایی است.
🔹 برای وصول به مقصد نهایی که توحید حقیقی است، باید از منزل محبت و عشق به بزرگترین محبوبان و معشوقان عالم هستی گذر نمود.
🔹 برای گذر از منزل محبت و عشق باید در مسیر بندگی و سرسپاری حقیقی گام نهاد.
🔹 ماه رجب، ماه تمرین بندگی است، ماه شعبان، تمرین محبت و عشق و ماه مبارک رمضان، ماه حضور در بارگاه توحید است.
🔹 بر این اساس، رجبیون کسانی هستند که اهل عبادتند، نه مسافر و مهمان شهر عبادت. آنان که در بندگی و بند بودن ظاهر و باطن و وجودشان به خدای متعال و در اظهار این بندگی، از تمام توان و استعداد خود و لطف خدای متعال بهره بردند.
🔹 از امام صادق صلوات الله علیه روایتی نقل شده است که از این قرار است:
🔹 إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِيءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ عَلَى رُءُوسِهِمْ تِيجَانُ الْمُلْكِ مُكَلَّلَةً بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَسَارِهِ وَ يَقُولُونَ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عِبَادِي وَ إِمَائِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ وَ لَأُجْزِلَنَّ عَطَايَاكُمْ وَ لَأُوتِيَنَّكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ إِنَّكُمْ تَطَوَّعْتُمْ بِالصَّوْمِ لِي فِي شَهْرٍ عَظَّمْتُ حُرْمَتَهُ وَ أَوْجَبْتُ حَقَّهُ مَلَائِكَتِي أَدْخِلُوا عِبَادِي وَ إِمَائِيَ الْجَنَّةَ ثُمَّ قَالَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ علیه السلام هَذَا لِمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ شَيْئاً وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً فِي أَوَّلِهِ أَوْ وَسَطِهِ أَوْ آخِرِهِ (بحارالأنوار، 94، 41؛ وسائلالشيعة، 10، 479؛ روضةالواعظين، 2، 401؛ فضائلالأشهرالثلاثة، 31، 17)
🔹 اینها کسانی هستند که حرمت ماه رجب را بزرگ داشتهاند و نشان آنها این است که روز یا روزهایی از این ماه را روزه گرفتهاند.
کانال طهور
@sharabetahour
💠 صراط مستقيم
🗂 پرونده ويژه ولادت اميرالمؤمنين (سلام الله عليه) در پایگاه طهور
https://b2n.ir/g24194
💠 اعتکاف؛ قطع تعلق از اغیار
🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔊 صوت و 🗂 متن در ادامه🔽🔽
کانال طهور
@sharabetahour
13950201Etekaf.mp3
6.36M
🔊 #صوت
💠 اعتکاف؛ قطع تعلق از اغیار
🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 این مهمترین وجه اعتکاف است. اما در عین حال جنبههای دیگری هم دارد. جنبه دیگر آن بهطور کلی تمرین عبادت کردن و نماز خواندن است. در اوقاتی که در جامعه، خانواده، شغل و مانند اینها حضور داریم، کارها متداخل است، یعنی میخواهد نماز بخواند، مشتری هم آمده است، میخواهد قرآن بخواند، تلفن هم زنگ میزند، میخواهد غذا درست کند، میبیند کار دیگری هم در کنار آن باقی مانده است. دوران اعتکاف دوران تمرین عبادتی است که مزاحمتِ با دیگران نداشته باشد. شاید این خود مقدمهای بشود که وقتی که نماز میخواند، یک مشتری هم آمده، بتواند تشخیص بدهد که تقدم با کدام یک است؛ برخی مواقع ممکن است که نماز مقدم باشد، اینکه فرمود که «به نماز نگویید کار داریم، به کار بگویید نماز داریم»، بعضی اوقات است که حقیقتاً اینگونه است که وقتی الله اکبر گفتند، باید در مغازه بسته شود. در جای دیگری هست که واقعاً راه انداختن کار یک مؤمن آنقدر اهمیت دارد که اگر کار او را راه نیندازیم، از اتوبوس روستا جا میماند، و اگر جا بماند، چند کار دیگر گره میخورد. اینکه انسان بتواند تشخیص بدهد، احتیاج به آرامش، جامعیت فکری و قرار نفسانی دارد، که اینهم از خاصیتهای دیگر اعتکاف است.
کانال طهور
@sharabetahour
💠 اعتکاف؛ قطع تعلق از اغیار
🗂 گفتاری از استاد حسینی شاهرودی
🔹 عبادتهایی که انسان برای تکمیل وجود خود به آن احتیاج دارد، باید مناسب با جنبههای وجودی او باشد. انسان، هم موجود اقتصادی است، بنابراین عبادتی میخواهد که به اقتصاد بیانجامد، مثلاً دعا کند «یا خیر المسؤولین و یا اوسع المعطین». این تعبیرها یعنی وجود انسان و ظاهر و باطن او، حیثیتهای اقتصادی، سیاسی و جنبههای مختلف دارد.
🔹 یکی از جنبههای وجودی انسان ـ که اگر نگوییم مهمترین جنبه اوست، حداقل این است که آثاری بر این جنبه مترتب میشود که بر جنبههای دیگر معمولاً مترتب نمیشود، اگرچه باید مترتب شود ـ حیثیت فردانیّت اوست. حیثیتی که در دنیا انسان یکی است و تنها؛ تنها میآید، تنها میرود، تنها محشور میشود؛ «لقد جئتمونا فرادی»، (انعام، 94) این یک بودن انسان ولو اینکه در میان هزاران و میلیونها نفر زندگی میکند، اما همهچیز او منحصر به فرد است، یعنی هر کاری که انجام میدهد، هر سخنی که خودش میگوید یا دیگران میگویند، حساب ویژهای دارد که از این حساب ویژه یک ذره به دیگران نمیتواند بدهد، یک ذره هم از حساب دیگران نمیتواند بیاید و آن عبارت است از فردانیت و کتاب وجودی نفس او.
🔹 این کتاب وجودی نفس که هرچه که بیاید، اگر یک ذره کمال آمد، اگر حاتم طایی هم باشد، از این کمال نمیتواند به کسی ببخشد، اگر بخیل هم باشد، نمیتواند ببخشد. چون یا عین وجود او میشود و یا عین وجودش بوده و عیان و آشکار میشود. اگر درس میخواند، اگر مطالعه میکند، اگر جهاد میکند، هر کاری که انجام میدهد، عین وجودش میشود و هیچ کس سهمی در آن ندارد.
🔹 به این، حیثیت فردانیت نفس یا تشخص نفسانی گفته میشود. این حیثیت عباداتی میخواهد که با فردانیت تناسب داشته باشد. عباداتی که دور از چشم همگان باشد، دور از شلوغی بازار و خیابان باشد، دور از شلوغی حتی عبادتهای جمعی همچون حج و مانند آن باشد. یعنی گوشه گرفتن ولی گوشه گرفتنی که عوارض نداشته باشد که همانهایی است که مورد تأیید خدای متعال و اولیای خدای متعال هم بوده و هست.
🔹 اعتکاف یکی از این عبادتهاست. روزه نیز یکی دیگر از این عبادتهاست. اعتکاف یعنی اینکه آدم ارتباطش را با جامعه قطع کند و در خود فرو برود. در طول سال مناسبتهایی هست که معمولاً سهروزه است ـ تا هفت روز هم در برخی از موارد هست، ولی معمولاً سه روزه است ـ در این سه روز، اولاً باید در یک مسجد حضور پیدا کند، از مستحبات مؤکد آن است که در مسجد باشد. ثانیاً به کارهای جمعی نپردازد، یعنی معامله ـ ولو تلفنی هم ـ نکند. حتی در آنجا مثلاً حساب و کتابهای مغازهاش را هم انجام ندهد؛ یعنی کارهایی را که بهنوعی مربوط به دنیاست، مربوط به همگان و جامعه است. آنجا فقط به خودش و خودش و خودش بپردازد، بهگونهای که در این مدت کوتاه چنان ارتباطش را با دیگران قطع کرده باشد و چنان به خودش پرداخته باشد که وقتی که برمیگردد، بتواند به صراحت بگوید، ببیند و بیابد که فقط و فقط به خدا نیازمند است و به هیچ کس دیگر نیازمند نیست. در این سه روز باید اینگونه تمرین کند که بگوید ما در این سه روز دستمان از همه خلق کوتاه بود، اما زندگیمان خوب انجام شد، بهترین کارها و عبادتهای ما انجام شد. در این سه روز چشم ما و توجه ما فقط به خدا بود، زبانمان فقط به خدا مشغول بوده.
🔹 این سه روزها اگر تکرار بشود، بهگونهای که بعد از اعتکاف وقتی که در جامعه قرار میگیرد بتواند بگوید ایاک نعبد و ایاک نستعین، این سه روز میتواند سی روز بشود، میتواند سیصد روز بشود، میتواند سی سال و صد سال باشد.
🔹 پس ویژگی و خاصیت منحصر بفرد عبادتهای شخصی مانند اعتکاف این است که تعلق از اغیار را قطع میکند و اتصال به خدای متعال را عیان و آشکار میکند و انسان را آماده میکند برای اینکه این قطعِ تعلقِ سهروزه را گسترش بدهد. اینکه میگوید ما بدون بقیه خلق هم میتوانیم زندگی کنیم، این را در عبادتهای شخصی باید در وجود خود تثبیت کند. بهگونهای که بگوید اگر الان اتفاقی بیفتد و تمام خلق با ما قهر باشند، هیچ کس با ما صحبت نکند، هیچ کس هیچ جنسی از ما نخرد، هیچ کس چیزی به ما نفروشد، میتوانم خودم و خدا، دو نفری، به بهترین وجه زندگی کنیم.
amir_[Tahour.ir].mp3
4.51M
💠 [آواهنگ] اميرالمؤمنين (علیه السلام)
🔹 یک تعبیرِ عرفی امیر مؤمنین این است که او رئیس مؤمنان است، چون حدود پنج سال خلیفه بوده است.
🔹 معنای دیگر این است که او امیر مؤمن از حیث ایمان است، یعنی امیرِ ایمان است و چون حقیقت عالم هستی وجهی از وجوه ایمان (مرتبه سوم ایمان) است، بنابراین امیرمؤمنان صلوات الله و سلامه علیه امیر عالم هستی است، امیر مطلق. تعبیر دیگر آن که فنیتر و اصطلاحیتر است، ولی مطلق است.
🔹 پس اینکه او امیر مؤمنان است، نه به این معناست که امیر مُسلِمان و یهودیان و مسیحیان و گبر و پارسا و ترسا نیست. معنای عرفی این است که او امیر مؤمنان است و آن دیگری در شام امیر گروهی دیگر است. اما معنای دقیقتر این است که هر موجودی و دقیقاً هر موجودی، از جمله هر انسانی که سهمی از ایمان دارد، ـ که همه موجودات و همه انسانها سهمی از ایمان دارند ـ تحت امارت او هستند؛ بودند، هستند و خواهند بود.
کانال طهور
@sharabetahour