شراب و ابریشم...
دستورالعمل استاد اخلاق مرحوم استاد فاطمی نیا برای شبهای قدر «سرّیست که نمیتوانم بگویم ...» .
.
در راهروی منتهی به ضریح مطهر به نیابت از عزیزان به جا آورده شد.🙏
انشاالله به آبروی امام رضا جان بهترین تقدیرات براتون مقدر بشه.
.
شراب و ابریشم...
همین الان در مسیر تشرف💚
نائبالزیارهی همهی شما عزیزان
شراب و ابریشم...
. من آقای مجلسی نیستم ولی اگر بودم برای مثل امشبی نهجالبلاغهام را میزدم زیر بغلم و با خودم میبرد
.
من اگر روضهخوان بودم برای مثل امشبی مجلسم را با اینجور سلام دادن به امیرالمؤمنین شروع میکردم: السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا نَفْسَ الرَّسُول وَ یَا زَوْجُ الْبَتُول
سلام بر تو که نفس پیغمبری و همسَر و همسِرِّ زهرای بتول
و با همین سلام دادنم تکلیف مجلس را روشن میکردم.
خب وقتی شهیدِ امشب جان پیغمبر است و قلب زهرای اطهر، مستمع خودش حساب کار دستش میآید که واقعهی امشب فقط قتل یک نفر نبوده، سه نفر، آن هم سه نفری که پیش خدا عزیزتر از همهاند با یک ضرب شمشیر به خون نشستهاند! پیغمبر، زهرا و علی...
روضهخوانِ چیزفهم برای شب بیست و یکم، باید چند روضه توی آستین داشته باشد.
یک روضه از آنجایی بخواند که پیغمبر رازهای مگویش را در گوش امیرالمؤمنین خواند و رنگ از رخسار علی که پرید آرام کنار گوشش گفت: اما تو صبر کن!!
روضهی دومش را گریز بزند به تحقق آنچه پیغمبر به امیرالمؤمنین وعده داده بود و امر به صبرش کرده بود.
و برای روضهی سوم مستمع را بردارد و همراه ابنعباس به ملاقات علی ببرد، آنجایی که ابنعباس نقل میکند پارچهای زردرنگ روی زخم علی گذاشته بودند اما از شدت زردیِ چهرهاش پارچه از صورت، تشخیص داده نمیشد!
من اگر روضهخوان بودم این روایت ابنعباس را نقل میکردم و بعد همانطور که صدایم میلرزید میگفتم: کِی کسی علی را اینطوری زرد و نزار دیده بود؟ قَتّالَالعرب را کِی کسی افتاده در بستر دیده بود؟
زهری که ابنملجم شمشیرش را به آن آغشته بود کاریتر بود یا نامردیهایی که علی از روزگار دیده بود؟
اینها را میگفتم و مجال میدادم مستمع، پهلوان خیبرشکن را زرد و بیرمق تصور کند و بعد همانطور که دلش دارد از غصه میترکد با خودش خیال کند زینب در تماشای علی در آن شکل و صورت چه حالی داشته؟ ما فقط یک روایت شنیدیم و اینطور بند دلمان پاره شد، پس او که به چشم دید چه به سرش آمد؟!
و آن وقت روضهی آخر را رو میکردم و میگفتم امیرالمؤمنین را که از مسجد آوردند نزدیکیهای خانه آقا فرمود زیر شانههایم را رها کنید، اجازه بدهید روی پای خودم به خانه داخل شوم، نمیخواهم زینب هول بَرَش دارد!
اینجا دیگر اجازه میدادم مستمعهای کنایهفهم صدایشان به گریه بلند شود و مجلس دمِ حسین حسین بگیرد...
روضه برای امیرالمؤمنین باید با داغ پیغمبر شروع شود و به داغ اباعبدالله ختم شود.
جز این اگر باشد، حق مطلب ادا نمیشود که نمیشود....
✍ملیحه سادات مهدوی
مرقوم شد در حرم مطهر رضوی، سحرگاه ۲۱ رمضان
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
پیش از تو، هیچ اقیانوس را نمیشناختم
که عمود بر زمین بایستد...
پیش از تو، هیچ خدایی را ندیده بودم
که پایافزاری وصلهدار به پا کند
و مَشکی کهنه بر دوش کشد
و بردگان را برادر باشد.
آه ای خدای نیمه شبهای کوفهٔ تنگ.
ای روشنِ خدا
در شبهای پیوستهٔ تاریخ
ای روح لیلة القدر
حتّی اذا مَطلعِ الفجر...
به پای تو میگریم
با اندوهی، والاتر از غمگزایی عشق
و دیرینگی غم
برای تو با چشمِ همهٔ محرومان میگریم...
#سیدعلی_موسویگرمارودی
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
.
برای این شبها و روزها ادعیه و اوراد زیادی وارد شده، بسیاریش رو مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح ذکر کرده و برخی اعمال هم در سایر منابع اومده.
من ولی ذکری رو یادتون میدم که در هیچ منبعی نیومده ولی گفتنش بر همهی ما واجبه!
این روزها اگه روزهدارید یا اگه به هر عذر موجهی روزه نیستید ولی حسرت روزهداری رو میخورید، اگه این شبها خودتون رو به حرمها، مساجد و تکیهها میرسونید و یا حتی پای تلویزیون احیا میگیرید، اگه اشکی و حال توسلی دارید، اگه مشکیِ عزایِ امیرالمؤمنین رو به تن دارید، اگه محبت اهلبیت رو در دل دارید؛ یک تسبیح بردارید و از جان و دل صد مرتبه تکرار کنید: رحمت به شیرِ پاکِ مادر و نانِ حلالِ پدرم!
این ذکر بر هر محب اهلبیتی واجبه، چون بذر این محبت رو پدر و مادرهامون در دل ما کاشتند...
که فرمود: هر گاه نسیم محبت ما اهلبیت در دلت وزیدن گرفت، برای مادرت دعا کن.... صادقِ آلِ پیغمبر
✍ملیحه سادات مهدوی
برای شادی روح همهی پدر و مادرهای آسمانی و سلامتی همهی پدر و مادرهایی که در قید حیاتند #صلوات
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
.
خدایا به ما اگه هیچ نعمت دیگهای جز محبت امیرالمؤمنین نداده باشی _که دادی_ ما تا آخر عمر هم سر از سجده برنداریم نمیتونیم شکرش رو بجا بیاریم!
هزار هزار هزار الحمدلله رب العالمین برای محبت امیرالمؤمنین
.
شراب و ابریشم...
همهی دستههای عزاداری از هیئتهای سطح شهر توی مسجد جمع شدن، بعد مراسم عزاداری به صورت تجمیعی برگزار شد و الان هم که همه بر سفرهی امیرالمؤمنین مهمان افطار هستند.
جمعیتِ سیاهپوش اونقدر زیاده که قابل وصف نیست.
این اگه اسمش عشق نیست پس چیه؟
مردم سیزده به درشون رو با رخت مشکی و توی مسجد و با سینهزنی و اشک سر کردند.
الحمدلله رب العالمین.
فیلم حاضر فقط یکی از دستههاست.
#گناباد
#قصبه_شهر
شراب و ابریشم...
گناباد با مشهد ۴ ساعت فاصله داره.
ما یکشنبه بعد از نماز ظهر راه افتادیم سمت مشهد. (مسافر اگه بعد اذان ظهر از وطنش خارج بشه روزهی اون روزش صحیحه)
و شب شهادت امیرالمؤمنین رو حرم بودیم و صبح زود دوباره برگشتیم گناباد تا باز قبل اذون ظهر به وطنمون برسیم و روزهی دوشنبه هم صحیح باشه.
یک کاروان دویست نفره بودیم، همه خانوم.
وقتی آدمها خستگیِ سفرهای این چنینی رو به جون میخرن و حتی طوری برنامهریزی میکنند که به روزههاشون لطمه نخوره، چطور میشه قضاوتی جز محبت اهلبیت و دینداری دربارهشون داشت؟
حرفهای بیخود فضای مجازی که اصرار داره بگه مردم از دین فاصله گرفتن رو باور نکنید، محبت اهلبیت جزء لاینفک وجود ما ایرانیهاست....
دیشب دوست داشتم مطلبی برای شام غریبان امیرالمؤمنین و یتیمیِ عالم بنویسم ولی بقدری خسته بودم که نه ذهن یاری میداد و نه قلم!
ولی یک ویدئو دیدم از اذان صبح حرم امیرالمؤمنین که قلب رو از جا میکَنه، مؤذن اشهد ان علیا ولی الله رو که میگه جمعیت زائران صدای گریهها و نالههاشون تا آسمون هفتم میره و آدم با تمام وجودش حس میکنه که وای بر ما و بر عالم از وسعت این داغ...
عوضش همون ویدئو رو براتون میذارم انشاالله...
.
7.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگار که اینجا عرش الهی باشه و صدای مؤذن، ندای جبرئیل.
انگار این جبرئیله که داره ندا میده: تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى
و این ملائکند که شیون میکشند و از داغ امیرالمؤمنین ناله میزنند.
عجیبه این منظره
ای کاش که روزیِ ما هم بشه.
ای کاش که یک شب قدری صدای ناله و گریهی ما هم قاطیِ زائرای نجف تا آسمون هفتم بره...
دنیا بعد از امیرالمؤمنین، خاک بر سر شد...
✍ملیحه سادات مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a