مثل روز روشنه که دیگه راه اومدن باهاشون فایده نداره چون سر خرشون تو هیچ آخوری بند نمیشه، وحشی گری و آزاد چَری زیر دندونای خوشگلشون مزه کرده، سیاست درست در مواقعی که بچه چشمش به دو تا مهمون میوفته و از شدت جو گرفتگی خودشو خر میکنه هم تا یه جایی میتونه بی محلی باشه و از یه جایی به بعد ما ترجیح میدیم توی دهن همچین بچه ای بزنیم!
دوستان خوشگل وسط بازمون رو میبینیم که دوباره مثل پرچمی در دست باد به این سمت مایل شدن، چون خونی که اینطرف ریخته قرمز تره!
اگه فردا روزی سر همون تکفیری رو روی دار ببینن واسه اونم عزاداری میکنن، چون به هر حال خون قلب رئوفشونو غمگین میکنه کلا هم مهم نیست خون کی باشه.
جماعتی با احساسات کوفی صفتانه
هدایت شده از محبالحیدر
به حکم «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ» اینبار دیگه خون رو با خون بشور،آقای جمهوری اسلامی.
در خاورمیانه هر روز خون را با خون میشوییم و بدانید می آید روزی که آخرین خون این غسال خانه را از شاهرگ شما حرامی ها بگیریم.
یکی از لحظات زیبایی که انسان تجربه میکند لحظه غلیان درد است، جایی که تمام انگشت های اتهام رو به سوی او نشانه رفته اند و حال وقت دریده شدن ریسمان دل است، و اشک چه زیبا تبرئه کننده ایست در این دادگاه سیاه بزرگ.
تازه دیشب پروفایل مناسبتی شاهچراغ رو برداشته بودم، دیدین چی شد؟
غم به روی غم خروار میکنند...
خاکستری ها تاثیر گذار ترین قشر در حرکت های سیاسی هستند، چون به محض اینکه اون ها جناحشون مشخص بشه در واقع جناح پیروز مشخص شده، فلذا درسته که ما اشدا علی الکفاریم یادمون باشه که خاکستری ها کفار نیستن، حتی منافق یا صورتی هم نیستن که بخوایم تکفیرشون کنیم، باهاشون مهربون باشیم و تا حدالامکان قانعشون کنیم، خمینی کبیر مهرش رو به دل خاکستری جماعت نشوند که انقلابش شد سرور و سالار تموم انقلاب های آزادیبخش دنیا.
تاریخ به ما نشون میده ، انقلاب هایی که فرد محور هستن، و خون به جای نفت برای زنده نگه داشتن (شما بخوانید کشته سازی) در آتش اون ها ریخته میشه معمولا راه به جایی نمیبرن، عامل بقا انقلاب ها عقیدست، درونی روشن و وارسته به حقیقتی آشکار، این چیزیه که یه انقلاب رو به ثمر میرسونه
همین تفاوت بس که جبهه ای سرش رو به نشانهِی غرور برای خون عزیزش بالا میگیره و بهش میباله، و جبهه دیگه برای خون (اغلب به افترا) ریخته شده، جز ننه من غریبم بازی کار دیگه ای نمیکنه