eitaa logo
شرح خطبه‌ی غدیر
546 دنبال‌کننده
6هزار عکس
971 ویدیو
59 فایل
🍀برای تبادل به ای دی ادمین محترم تبادل مراجعه فرمایید. @arbab_d21s 🍀و برای دیدن شرائط تبادل به کانال زیر مراجعه فرمایید. @tabadol_sh 🍀ممنون. اجرتون با مولا علی و فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیهما
مشاهده در ایتا
دانلود
«ـ﷽ـ» ▫️کسی از نزد علیه السلام دستِ خالی برنمیگرده!...👇👇👇 🔻و عَادَتُکُمُ الْاِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَم🔻 💠 مرحوم علّامه مجلسى در كتاب شريف «بحار الأنوار» مى گويد: 🔸روايت شده است كه اميرالمؤمنين عليه السلام در حال نبرد با يكى از مشركين بود و او در اثناء جنگ از آن حضرت شمشيرش را تقاضا کرد!، عليه السلام فوراً آن را مرحمت فرمود. 🔸آن شخص مشرك تعجّب كرد و عرض كرد: اى پسر ؛ در مانند چنين وقتى در بحبوحه جنگ به من شمشير خود را مى بخشى؟! 🔸مولا فرمودند: يا هذا ؛ إنّك مددت يد المسألة إليّ، وليس من الكرم أن يردّ السائل. فلانى، تو دست نياز و مسألت نزد من دراز كردى، و از كرم و بزرگوارى به دور است كه انسان درخواست كننده و نيازمندى را رد كند. 🔸 با مشاهده رفتار او و شيندن گفتارش به احترام آن حضرت خود را روى زمين انداخت و گفت: واقعاً اين روش اهل ديانت و شيوه مردمان ديندار است، سپس پای مبارک او را بوسيد و گشت. 🔸 در اینجا نیز گفت: لَا سَیْفَ إِلَّا ذُوالْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِیٌّ. شمشیری جز و جوانمردی جز علی نیست! 📚 بحار الأنوار ج ۴۱ ص ۶۹
🔰 من و از یک نور خلق شدیم... صلی الله علیه و آله فرمودند: 🔸انَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَنِی وَ عَلِیّاً مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ 🔹خداوند عزّوجل من و علی را از یک نور آفرید. 🔸إنَّا کُنَّا فِی صُلْبِ آدَمَ نُسَبِّحُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ نَقَلَنَا إِلَی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ یُسْمَعُ تَسْبِیحُنَا فِی الظُّهُورِ وَ الْبُطُونِ فِی کُلِّ عَهْدٍ وَ عَصْرٍ إِلَی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ 🔹ما هر دو در صلب بودیم که خدای عزّوجل را تسبیح می‌گفتیم. سپس به اصلاب مردان و ارحام زنان منتقل گشتیم و در هر عصر و زمانی صدای تسبیح ما از درون پشت‌ها و شکم‌ها شنیده می‌شد تا اینکه زمان رسید. 🔸 و إِنَّ نُورَنَا کَانَ یَظْهَرُ فِی وُجُوهِ آبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا حَتَّی تَبَیَّنَ أَسْمَاؤُنَا مَخْطُوطَةً بِالنُّورِ عَلَی جِبَاهِهِمْ 🔹در این مدت پیوسته نور ما در سیمای پدران و مادران ما دیده می‌شد به گونه ای که نام ما با خطی از نور بر پیشانی آنان نقش می‌بست. 🔸 ثمَّ افْتَرَقَ نُورُنَا فَصَارَ نِصْفُهُ فِی عَبْدِ اللَّهِ وَ نِصْفُهُ فِی أَبِی طَالِبٍ عَمِّی فَکَانَ یُسْمَعُ تَسْبِیحُنَا مِنْ ظُهُورِهِمَا 🔹سپس نور ما دو نیم گشت نیمی از آنِ شد و نیم دیگرش عمویم . در این برهه نیز صدای تسبیح ما از پشت آنها شنیده می‌شد 🔸 و کَانَ أَبِی وَ عَمِّی إِذَا جَلَسَا فِی مَلَإٍ مِنْ قُرَیْشٍ تَلَأْلَأَ نُورٌ فِی وُجُوهِهِمَا مِنْ دُونِهِمْ حَتَّی إِنَّ الْهَوَامَّ وَ السِّبَاعَ یُسَلِّمَانِ عَلَیْهِمَا لِأَجْلِ نُورِهِمَا إِلَی أَنْ خَرَجْنَا مِنْ أَصْلَابِ أَبَوَیْنَا وَ بُطُونِ أُمَّهَاتِنَا 🔹هرگاه پدر و عمویم در جمع مردم قریش حاضر می‌شدند، از میان جمع تنها رخسار آن دو نورانی می‌گشت چنان که حتی پرندگان و درندگان هم به خاطر نورشان به آن دو سلام می‌کردند، تا اینکه از پشت پدران و شکم مادرانمان بیرون آمدیم. 📚 بحارالانوار ج۳۵ ص۲۱