مجموعهای از روایات حکم میکند که اگر چیزی از بازار مسلمین خریداری شد نیاز نیست کنجکاوی کنید و بررسی کنید که حلال است یا حرام؟! درست ذبح شد؟! فلان ماده که مایه آن بود نجس است یا پاک و...
سوق مسلمین اماره حلیت و طهارت است.
باید دقت داشت که گاهی ممکن است به دلایلی در این اماره بودن سوق مسلمین شک کردیم مثلا دیدیم غالب ژلاتینهای بکار رفته در پودر ژلهها ژلاتین خوکی است و اصلا به صرفه نیست استفاده از ژلاتین گاوی آیا در این صورت دیگر سوق مسلمین اماره بودن خود را از دست میدهد؟!
ظاهر اطلاق و عموم ادله ذکر شده این است که همچنان در موضع شک جایز است اعتماد به سوق مسلمین الا اینکه کسی بخواهد احتیاط مستحب کند.
سوال: همیشه میتوان به امارات ولو ظن به خلاف آن باشد اعتماد کرد؟! تمسک به اماره ولو ظن شخصی بر خلاف آن باشد همیشه حجت است؟!
اگر دلیل لفظی عام و مطلق برای حجیت اماره وجود دارد به آن عموم و اطلاق تمسک میشود مثل همین بحث، اما اگر دلیل اعتبار آن اماره فقط ادله لبی است باید به قدر متیقن موارد حجیت آن اعتماد کرد، مثلا اگر در همین بحث این ادله را به جهت مشکل سندی یا دلالی کنار بگذاریم و فقط به سیره عقلاء یا اختلال در نظم اجتماع و... برای قاعده سوق تمسک کنیم آنگاه این اماریت هم محدود به موارد قدر متیقن میشود.
#اصول
@sharhehal_hoze
هدایت شده از
جلسه دوم استاد وجدانی غرب شناسی.mp3
22.91M
🎙جلسه ۲ #شناخت_غرب و استعمار؛
📌مدرسه فقهی امام حسن عسکری علیه السلام.
....
🔻برخی عناوین بحث شده در این جلسه:
لایههای مختلف یک تمدن و درگیریهای تمدن ما با لایههای مختلف تمدن غرب و وضعیت ما در درگیری در هریک از این لایهها؛
اهمیت دو چندان تمدن یونان در شناخت وضع فعلی غرب اندیشهای؛ از جهت ورود فلسفه از این تمدن، بازتولید تمدن یونان در تمدن کنونی غرب؛
نقش ترجمه در مرحله اوج گیری تمدنها؛
خدایان متعدد در تمدن یونان؛ الههای نیمه خدا و نیمه انسانی؛
فهم تاریخ در روند طولی دوران اسطورهای، دوران فلسفی و دوره علمی و نگاه به ما و عقایدمان از این زاویه؛
ظهور مسیحیت در دوره رم پیروز بر یونان و وارث تمدن یونان به نحویی ارتقاء یافته؛
🕰یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲.
👨💻 #استاد_وجدانی.
✍ فقه و اصول را خوب بخوان...
سال ششم حوزه با اساتید مختلفی مشورت کردم، کسانی که در علم کلام و عقاید و در مباحث فلسفی و تبلیغی تخصصی کار کرده بودند، همه گفتند فقه و اصول را خوب بخوان تا به سال چهارم و یا پنجم خارج عمومی برسی بعد تخصصی بخوان.
امسال سال چهارم خارج هستم و بجز مباحث رجالی که هنوز خوب کار نکردهام مباحث فقهی و اصولی را احساس میکنم راحت هستم و در فهم مطالب و اشکالات و ... مشکلی ندارم. مجدد با برخی اساتید مشورت کردم و باز تقریبا یک حرف واحد زدند.
امشب خدمت آقای جواد سلیمانی مدیر بخش تاریخ موسسه امام رفتم برای مشورت، او هم همان حرفی زد که استاد فقه و اصولم زدند، گفتند چیزی که نداریم و مهمترین نیاز برای خروجی دادن در علوم تخصصی مختلف است اجتهاد در فقه و اصول است. برای خروجی دادن عجله نکنید یک خروجی فرد مجتهد از خروجیهای متعدد غیر مجتهدین ارزشش بیشتر است.
برایم سوال بود که پایان نامه سطح چهار را در چه موضوعی کار کنم؟! آیا با توجه به سابقهام در تاریخ معاصر موضوعی تاریخی بردارم؟! گفتند: نه موضوع فقهی و اصولی بردار حالا اگر خواستی تاریخ هم در آن باشد، حجیت فرآیندهای تاریخنگاری و چیزهای شبیه این را کار کنید.
@sharhehal_hoze
article_29247_ab5ad4f270970207a569e795df1c3dc6.pdf
241.9K
مقالهای خوب برای تشخیص مولوی یا ارشادی بودن اوامر و نواهی شارع
🎙توضیح شفاهی مطلب
@sharhehal_hoze
تشخیص مولوی و ارشادی بودن اوامر و نواهی شارع و ثمره آن.mp3
7.5M
تشخیص مولوی و ارشادی بودن اوامر و نواهی شارع و ثمره آن.
📚مقاله اشاره شده
@sharhehal_hoze
جلسه ۳ غربشناسی استاد وجدانی ۲۸ آبان ۱۴۰۲.mp3
20.18M
🎙جلسه ۳ #شناخت_غرب و استعمار؛
📌مدرسه فقهی امام حسن عسکری علیه السلام.
....
🔻برخی عناوین بحث شده در این جلسه:
-بررسی دوره پسا اسطوره و پیشا سقراطیان (طالس، آناکسیمندر، آناکسیمنس، فیثاغوریان، هراکلیتوس، پارمندیس)
- شروع دوره ی عبور از پرسش (از که؟) و رسیدن به پرسش (از چه؟)
-ضرورت داشتن نگاه درجه ۲ (کلان نگر و دیدن ارتباطات علوم از بیرون) در عین نگاه درجه ۱ (تخصص درون خود علوم) برای ایجاد تحول
-تلاشهای جهانخواران از بعد علمی برای تفوق بر جهان
-شروع دوره به بیان آوردن امور و نفی آنچه به بیان نمی آید.
-آغاز تفکر فلسفی از طالس ریاضی دان معروف به دنبال یافتن عنصر اولی (آرخه، ماده، استوقس)
-در این دوره بیش از پاسخها خود پرسشها برای ما مهم هستند.
-بعد از تالس، آناکسیمندر به جای ماده ی متعین، ماده نامتناهی و ازلی و بی کران (آپایرون) را به عنوان ماده آغازین مطرح میکند.
- فیثاغوریان که جماعتی ریاضیدان با نوعی مذهب همراه با ریاضت بودند، بحث کمیت و نگرش نفس محور را پیش کشیدند.
-پس از آنها هراکلیتوس بر خلاف آرای گذشته، وحدت در اختلاف و اختلاف در وحدت را برای فهم جهان هستی ارائه کرد.
او مفاهیم را چون ثابت هستند ناتوان از بیان عالم هستی و حقیقت میبیند اما برخلاف او پارمنیدس تغییر را یک توهم میداند و همه چیز را به یک وجود ثابت نامخلوق و کامل و هست بازمیگرداند.
-پس از این دوره سقراط با بازگرداندن پرسش از جهان هستی به انسان و من، موضوع پرسش را تغییر میدهد.
🕰یکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲.
👨💻 #استاد_وجدانی.
@sharhehal_hoze
اگر نیاز به صوت اساتید داشتید به سایت ها و کانال های مختلفی می توانید مراجعه کنید که آدرس چند مورد را برای شما می گذاریم:
1. درس گفتار
2. بیان سازمان تبلیغات
3. صُدا
4. طلبگی تا اجتهاد
5. گروههای علمی حوزه
6.درآمدی بر صرف، دانش صرف، صرف کاربردی
7.تبیان
@sharhehal_hoze
هدایت شده از مجله حوزوی مطلع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 امام به دنبال چه بود؟
ریاست؟
رهبری؟!
انقلاب؟؟!
🔶️ برشی از نشست نهم
🔰 بررسی دوران طلبگی امام خمینی (ره)
⭕️ با حضور: حجتالاسلام والمسلمین باقری
پژوهشگر سیره و اندیشه امام خمینی (ره)
نویسنده کتاب آقا روح الله
⭕️ مشاهده فیلم کامل مصاحبه:
https://www.aparat.com/v/sBcuR
🟠 مطلع | محفل طلاب عصر امام
🆔️ @matla_mag
هدایت شده از مجله حوزوی مطلع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 توجه ویژه امام به مسئله تهذیب...
🔶️ برشی از نشست نهم
🔰 بررسی دوران طلبگی امام خمینی (ره)
⭕️ با حضور: حجتالاسلام والمسلمین باقری
پژوهشگر سیره و اندیشه امام خمینی (ره)
نویسنده کتاب آقا روح الله
⭕️ مشاهده فیلم کامل مصاحبه:
https://www.aparat.com/v/sBcuR
🟠 مطلع | محفل طلاب عصر امام
🆔️ @matla_mag
یکی از بحثهایی که مرحوم شیخ در بحث برائت در شبهه وجوبیه مطرح میکنند اختصاص جریان برائت در شبهات تعینیه است و میفرمایند برائت در شبهه وجوب تخیری یا اباحه جاری نمیشود، در آخر این بحث هم میفرمایند بحث در جایی که بین وجوب نفسی و کفایی هم شک داشته باشیم از همین بحث مشخص میشود.
ابتدا تصویر مساله را بگویم تا ارتباط وجوب نفسی و کفایی به آن نیز مشخص شود.
واجب تعینی یعنی در عرض آن واجب دیگری که عدل آن باشد وجود ندارد و عمده واجبات هم چنین هستند. البته ممکن است واجبی ترتیبی باشد مثل وضو و تیمم که اگر وضو متعذر شد تیمم واجب شود اما اینها چون در طول هم هستند نه عرض یکدیگر تعینی محسوب میشوند. همچنین ممکن است واجبی بالاصالة تخییری باشد اما به جهت تعذر برخی موارد بالعرض تعینی شود مثلا کفاره افطار روزه ماه مبارک رمضان که بر مبنای تخییری بودن یا عتق رقبه یا اطعام ۶۰ فقیر یا ۶۰ روز روزه گرفتن است و اگر مثلا مورد اول و دوم متعذر باشد متعین میشود در ۶۰ روز روزه گرفتن.
حالا اگر جایی میدانستیم یک مورد واجب است و با امتثال آن برائت ذمه حاصل میشود ولی شک داشتیم که عدلی برای آن وجود دارد یا خیر آیا میتوان برائت در شبهه تخیریه جاری کرد؟ یعنی گفت حکم به عدم وجوب تخییری آن عدل میکنیم و امر متعین شود در مورد معلوم الوجوب. شیخ میفرمایند نمیتوان برائت جاری کرد چون برائت در مقام امتنان است و با نفی وجوب تخییری مورد مشکوک الوجوب، توسعه موارد امتثال، مضیق میشود به مورد معلوم الحجیه و این خلاف امتنان است.
حالا اگر همین بحث را بخواهیم در وجوب نفسی و کفائی تطبیق کنیم مثلا جهاد واجب شده است و وجوب دفاع از سرزمینهای اسلامی ابتدا تعینی است تا جایی که مکلفین به قدر کفایت در جبههها حاضر شوند شما شک میکنی که حضور بقیه کفایت از حضور شما میکند که عدل اتیان شما شود یا خیر؟ اگر برائت نسبت به وجوب کفائی جاری کنی، وجوب نفسی ثابت میشود و این خلاف امتنان شخصی است!
شیخ بحث را ادامه میدهد و میگوید خب برائت جاری نکردیم اصل عدم وجوب چه؟ منظور شیخ از اصل عدم وجوب اینجا استصحاب است چون اصل عدم در اموری که چند وجهی هستند اگر بخواهد جاری شود مبتلی به مانع جریان اصل عدم در وجوه مختلف است. شیخ میگوید استصحاب عدم وجوب آن واجب تخیری هم در دو فرض جاری میشود جایی که حکم مولی یک حکم کلی است مثلا وجوب طهارت و شما شک داری طهارت با غسل لازم است یا تیمم اگرچه میدانید با غسل حتما اتیان محقق است ولی به هر حال حالت یقین سابق به عدم وجوبی اینجا نیست که حالا شما در مقام شک استصحاب بر پایه یقین به عدم وجوب را جاری کنی.
یک فرض دیگر که استصحاب عدم وجوب جاری نمیشود جایی است که شک دارید شارع همان ابتدا مثلا غسل و تیمم را در عرض هم با یک بیان گفت یا غسل را یک بار واجب کرد و تیمم را یک بار دیگر، در اینجا هم باز علم به عدم وجوب سابق نداریم.
البته در یک جا استصحاب عدم وجوب جاری میشود: جایی که شک داریم شارع در عرض غسل یک تیمم هم مخیرا واجب کرد یا خیر؟ اینجا علم به عدم وجوب سابق داریم و حالا در مقام شک آن را استصحاب میکنیم. حالا اگر کسی رفت مثلا عوض غسل، تیمم کرد اصل عدم سقوط واجب معلوم الوجوب یعنی غسل جاری میشود.
گاهی در عدل نبودن برخی امور برای یک واجب بحثی نداریم ولی میدانیم مسقط واجب هستند و شیخ مثال میزند که سفر مسقط روزه است اگرچه عدل روزه نیست اگر در وجوب یا عدم وجوب سفر در عرض روزه وقتی روزه متعذر است شک کنیم استصحاب عدم وجوب نسبت به سفر جاری میشود و برائت از وجوب تعینی بالعرض سفر وقتی روزه متعذر است هم جاری میشود.
سوال میشود که پس یعنی شیخ میگوید در این موارد اتیان مشکوک الوجوب کفایت از امتثال معلوم الوجوب میکند؟ خیر شیخ قبول دارد که اشتغال یقینی مستدعی برائت یقینی است و جز با امتثال معلوم الوجوب برائت یقینی حاصل نمیشود. یا مثلا در وجوب کفائی تا وقتی علم به کفایت پیدا نکردهایم وجوب همچنان تعینا باقی است اما این بحثها را به جهت ثمراتی که مرتب بر آن است پیش میکشد:
یک ثمره بحث در جایی است که طرف معلوم الوجوب متعذر میشود و حالا کسی فکر کند مثل قبل که برائت در سمت وجوب تخیری جاری نمیشد باز هم جاری نمیشود اما اینجا دیگر اگر برائت از مشکوک الوجوب جاری نشود خلاف امتنان است پس جاری میشود.
یک ثمره دیگر در واجباتی است که افراد مختلفی برای امتثال آنها وجود دارد و در انتخاب این افراد تخییر عقلی داریم حالا برخی افراد متعذر شوند و افراد باقی مانده مشکوک الوجوب باشند، اینجا نسبت به این افراد مشکوک الوجوب برائت جاری میشود و جریانش خلاف امتنان نیست مثلا نهی از منکر واجب است برخی از افراد آن معلوم است نهی از منکر با آن محقق میشود اما برخی افراد مشکوک است و برائت نسبت به آن جاری میشود.
#رسائل
#اصول
@sharhehal_hoze
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحاتی در مورد روش مطالعه در حوزه علمیه تربیت گرا.
اگر دوستان علاقه داشتند با این حوزه بیشتر آشنا شوند به بنده پیام دهند.
فایل متنی کتاب روش مطالعه که در این مدرسه آغاز تحصیل با آن شروع میشود را در ادامه میگذارم.
@sharhehal_hoze
هدایت شده از شرح حال
✍ تحریف امام این بار در موضوع «ولایت فقیه»
🔻یکی از کانالها از قول یکی از علما نقل کرده بود:
👈«خود امام نیز قبل از مرجعیت زمانی که قم بودند ... در ذهنشان این بود که مردم گناه کردهاند و امام زمان غیبت کردهاند، در عصر غیبت ما وظیفهای برای تشکیل حکومت نداریم»!
🔻اگر بخواهیم این حرف را حمل بر مطالب سخیف مثل انجمن حجتیه نکنیم بلکه به تناسب اسم عالمی که از آن نقل شده بود آن را بفهمیم، این مطلب مشابه همان حرفی است که مرحوم شیخ انصاری در مکاسب در بحث ولایت فقیه بر اموال و انفس میزنند و میگویند اینکه یک اموری مثل تشکیل حکومت و حاکمیت اسلام معروف است، دلیل نمیشود که بگوئیم پس حتما فقیه باید در زمان غیبت آنها را عهده دار شود:
👈 «فإنّ كونه معروفاً لا ينافي إناطته بنظر الإمام عليه السلام و الحرمان عنه عند فقده، كسائر البركات التي حُرمناها بفقده عجّل اللّه فرجه.»
بلکه باید ببینیم این مساله چطور معروفی است؟! اگر معروفی است که میدانیم شارع اراده وجود آن را در خارج کرده است و وظیفه شخص خاصی است، مثل وظایف پدر یا افتاء یا قضاوت که مسئولیت آن با همان شخص خاص پدر یا فقیه است، اگر واجب همگانی مثل امر به معروف و نهی از منکر است که با همه است، اما اگر نمیدانیم مسئولیت آن با کیست و احتمال میدهیم انجام آن مشروط به اذن گرفتن و نظر فقیه باشد، واجب است رجوع به فقیه:
👈 «و إن لم يُعلم ذلك و احتمل كونه مشروطاً في وجوده أو وجوبه بنظر الفقيه، وجب الرجوع فيه إليه.»
حالا که به فقیه مراجعه شد این فقیه است که باید بر اساس ادله تشخیص دهد که آن معروف از اختصاصات امام و یا نائب خاص ایشان است یا نیابت عامه در آن کفایت میکند؟ و اگر تشخیص داد که از اختصاصات امام معصوم است، دیگر نمیشود کاری کرد و مثل محرومیت از خود امام، مردم در این امور محروم خواهند بود.
📖 المکاسب (انصاری - کنگره)، ج ۳، ص ۵۵۳.
🔻مرحوم شیخ در بحث مکاسب خود یک مقدمه را نمیآورند و اگر میآوردند نتیجه بحث ایشان تفاوت زیادی میکرد و آن ضرورت عقلی لزوم حکومت و وجود حاکم است و ادله روایی مانند: «لابد للناس من امیر» مؤید آن است.
نتیجه این مقدمه این است که حکومت از ضروریاتی است که امکان ندارد شارع نسبت به آن اهمال کرده باشد و در زمان حضور معصوم، او متولی این معروف ضروری است و در زمان غیبت این ضرورت باقی است و حضور یک فرد ظاهر و مشخص برای تولی مسئولیت آن لازم است و روایات جانشینی فقها از انبیاء و معصومین را باید در این فضا فهم کرد.
🔻امام خمینی هرجا بحث از ولایت فقیه میکنند، از این مقدمه شروع میکنند. به طور مثال اولین جایی که امام ولایت فقیه را بحث میکنند، در سال ۱۳۲۳ وقتی در قم هستند و هنوز آیت الله بروجردی هم به قم نیامدهاند، در کتاب کشف اسرار در صفحه ۱۷۹ در پاسخ به این سوال که: «اینکه میگویند مجتهد در زمان غیبت نائب امام است، راست است یا نه؟ اگر راست است حدودش چیست؟» پاسخ میدهند:
👈 «عائلۀ بشر نیازمند به تشکیلات و نظامنامهها و ولایت و حکومتهای اساسی است و آنچه عقل خدا داده حکم میکند، آن است که در تأسیس حکومت به طوری که بر مردم به حکم خرد لازم باشد، متابعت و پیروی از آن کسی روا و بجا است که مالک همه چیز مردم باشد و هر تصرفی در آنها بکند تصرف در مال خود است و چنین شخصی که تصرف و ولایتش در تمام بشر به حکم خرد نافذ و درست است، خدای عالم است.{...} و اگر خدا به کسی حکومت داد و حکم او را توسط گفتۀ پیامبران لازم الاطاعه دانست بر بشر نیز لازم است از آن اطاعت کنند و غیر از حکم خدا و یا آنکه خدا تعیین کرده هیچ حکمی را بشر نباید بپذیرد. ... ما از گفتههای خدا در اینجا گواه میآوریم «وَ مَن لَّمْ یحْکم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئک هُمُ الظَّالِمُونَ(۴۵:مائده)» «وَ مَن لَّمْ یحَکم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئک هُمُ الْفَاسِقُونَ(۴۷:مائده)» ... شیخ صدوق به اسناد متصلۀ خود ... توقیع شریف امام غائب را نقل میکند، در آن توقیع است: (و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم)... پس تکلیف مردم در زمان غیبت امام، آنست که در تمام امورشان رجوع کنند به راویان حدیث و اطاعت از آنها کنند و امام آنها را حجت خود کرده و جانشین خود قرار داده. در معانی الاخبار شیخ صدوق ... از امیرالمؤمین نقل کرده است: (انه قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله الهم ارحم خلفائی. قیل: یا رسول الله صلی الله علیه و آله و من خلفائک؟ قال: الذین یأتون بعدی و یرون حدیثی و سنتی) ... پس معلوم شد آنهایی که روایت سنت و حدیث پیغمبر میکنند جانشین پیغمبرند و هرچه برای پیغمبر از لازم بودن اطاعت و ولایت و حکومت ثابت است برای آنها هم ثابت است، زیرا اگر حاکمی کسی را جانشین خود معرفی کرد، معنیش آن است که کارهای او را در نبودش، او باید انجام دهد. (همان صص ۱۸۱- ۱۸۸)
@sharhe_hal
ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در دنیای امروز و انتقاد از مخالفین تشکیل حکومت-استاد حسینی نسب.mp3
3.74M
توضیحات استاد حسینی نسب در مورد ضرورت حکومت و نگاه از این زاویه به بحث ولایت فقیه.
@sharhe_hal
هدایت شده از شرح حال
توضیح متن تحریف نگاه امام در بحث ولایت فقیه.mp3
10.13M
توضیح صوتی ادعای مطرح شده به نقل از استاد شهیدی در مورد تغییر نظر امام در بحث ولایت فقیه و نگاه ایشان در بحث حکومت در زمان غیبت وقتی در قم بودهاند.
لینک متن
@sharhe_hal
@mehrostad_ir | 980818 - ناشناس.mp3
3.3M
▫️ آیتالله جوادی آملی:
🔺️کسی که نمیداند دکارت چه گفته، هایدگر چه گفته، کانت چه گفته، مکتبها و ادیان غرب را نشناسد، این چگونه می تواند شاگرد امام زمان(عج) باشد و "لیظهره علی الدین کله" را محقق کند؟
🔺️الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه، به چه معناست؟
@sharhe_hal
از بحثهای خیلی مهمی که از ابتدای طلبگی در منطق میخوانیم و در علم اصول و فقه و فهم قرآن و روایت بسیار موثر است، فهم اقسام دلالت است.
برخی از امور منطوق الفاظ و کلام نیست ولی به دلالت عقلی یا طبعی یا وضعی از جنس (دلالت تضمنی و التزامی) ثابت میشود.
در دلالت منطوقی کلام خیلی بعید است کسی اشتباه کند و عمده اشتباهات در دیگر اقسام دلالت است.
#منطق
@sharhehal_hoze
صحت ایمان اهل سنت و مسائل غزه.mp3
1.6M
ایمان اهل سنت و اثبات مراتب پایین بهشت برای آنها در صورت جهل قصوری؛
درس خارج اصول آیتالله احمد عابدی
جلسه 37 دوشنبه 13-09-1402
@sharhehal_hoze
پبشنهاد میکنم نرم افزار دروس حوزوی ۲ را تهیه کنید. نسبت به نسخه قبلیاش خیلی قابل استفادهتر شده است و کتابهای زیادی به آن اضافه شده است به ویژه کتابهایی که طی این سالها در سطح ۱ تغییر پیدا کرده است مثل منطق و نحو و صرف و...
بسیاری از شروح که طلبه به آنها نیاز دارد در آن آمده است.👇
https://www.noorshop.ir/fa/product/74069
....
@sharhehal_hoze
تخفیف 70 درصدی نرم افزارهای نور
ویژه هفته پژوهش
https://noo.rs/off
....
@sharhehal_hoze
اگر خواستین نرم افزارهای نور رو خرید کنید چند پیشنهاد دارم خدمتتان:
1. کتابخانه جامعه احادیث شیعه و اهل سنت 2
این مجموعه غیر از جامع الاحادیث است و مجموعه قابل توجهی از روایات اهل سنت نیز در آن وجود دارد و برای آشنایی با احادیث اهل سنت و پیگیری برخی مباحث در منابع روایی آنها چه از باب اعتبار بخشی چه از باب کشف مرجحات روایی کارکرد خوبی دارد.
اگرچه نرم افزارهایی مثل مکتبة الشاملة برای کار تخصصی روی آثار اهل سنت بهتر است ولی محیط مکتبة الشامله چندان خوب طراحی نشده و کار با آن راحت نیست و به قدر نیاز ما در بررسی روایات اهل سنت در یک محیط استاندارد و آشنا در این نرم افزار فراهم شده است.
2. نرم افزار مجموعه آثار آیت الله اعرافی برای کسانی که بخواهند در امر خانواده و تربیت کار کنند مطالب خوبی دارد.
3. نرم افزار مجموعه آثار شهید بهشتی این نخبه انقلاب هم الحمد لله کار شده است و ان شاء الله با چنین اقداماتی مباحث این اندیشمند بزرگ و نخبه از مهجوریت بیرون بیاید.
4. مجموعه آثار امام یک تغییر خوب کرده است، بنده با اینکه نسخه 2 آن را داشتم و نسخه تبیان را هم جداگانه داشتم آن را خریدم. چون نسخه تبیان برای جستجوی موضوعی در آثار امام لازم است و مطالب مختلفی که امام در یک موضوع بیان کرده یا نوشتهاند در مجموعههای تبیان به صورت موضوعی کار شده است و در این نرم افزار مجموعه تبیان و آثار امام در یک نرم افزار جمع شده است. مزیت بعدی هم نسبت به نسخه قبلی این است که مجموعه آثار آقا مصطفی خمینی هم به آن اضافه شده است و مباحث ایشان هم بسیار قابل استفاده است.
@sharhehal_hoze
📖 مرور ادبیات ۳: افعال مدح و ذم
افعال مدح و ذم عبارت هستند از: نعم و حبذا برای مدح و بئس و ساء و لاحبذا برای ذم.
اصلیترین و پر استعمالترین اینها نعم و بئس است و بقیه هم تقریبا همان قواعد نعم و بئس را دارد.
نعم و بئس از افعال غیر منصرف هستند و جز به صورت ماضی نمیآیند.
این افعال هم مثل همه افعال رکن اصلی آنها وجود یک فاعل است و این فاعل در ۳ شکل میآید:
1. محلی به الف و لام باشد مثل: «نعم الرجلُ زیدٌ» که الرجل فاعل و زید اسم مخصوص است یعنی آنی که مدح مخصوص آن شده است اما نقش ترکیبی آن مبتدای مؤخر است.
نکته: در مورد اینکه «ال» بر سر فاعل (الرجل) چه معنایی میدهد؟ بحث زیاد شده است و متینترین معنا برای آن: «ال» جنس است مجازا، به این معنا که زید را مقابل جمیع آن جنس قرار دادهای یعنی چه خوب هستند مردان که این زید از جنس آنها است.
2. فاعل به شکل مضاف و مضاف الیه به اسم محلی به ال آمده باشد، البته ترتب اضافه در آن اشکال ندارد.
مثل: «نعم دارُ المتقین» یا «نعم ابنُ اختِ القومِ»
3. ضمیر مستتر هو که با یک تمییز تفسیر شده است. مثل: «بئس رجلاً زیدٌ»
اینجا هم مثل «بئس رجلٌ زیدٌ» اسم بعد از تمییز نکره (زید) را اسم مخصوص میگوئیم فقط نحوه تجزیه و ترکیب دو جمله در قسمت فاعل فرق میکند آنجا رجل فاعل بود اینجا هو مستتر در بئس فاعل است و رجل تمیز است.
میشود هم گفت نعم الرجلُ فارساً زیدٌ یعنی هم اسم ظاهر به عنوان فاعل آورد، هم تمیز اما باید بین تمییز و اسم فاعل یک تفاوت معنایی باشد. البته نمیشود اسم مخصوص را بر اسم ظاهر و تمیز مقدم کرد مطلقا.
نکته: ذکر اسم مخصوص اگر ما قبل از آن چیزی باشد که دلالت بر آن بکند لازم نیست مثل «زید نعم الرجل» یا «انا وجدناه صابرا نعم العبد»
نکته: گاهی بعد از نعم و بئس کلمه «ما» میآید که نقش آن همان اسم ظاهر و فاعل بودن است و معنای آن شیءٌ یا چیزی است از جنس اسم مخصوص است.
«نعم ما دارُنا» أی نعم الشیءُ دارُنا أو نعم الدارُ دارُنا
اگر هم بعد از «ما» اسم مخصوص نیامد بلکه جمله فعلیه آمد مثل «نعما یعظکم به» باز هم «ما» فاعل است فقط آن را به معنای موصولی باید ترجمه کرد. أی «نعم الذی یعظکم به»
نکته: در مورد «حَبَّذا» هم «ذا» فاعل آن است و لازم الافراد و التذکیر است. مثلا: «حبذا زیدٌ» و «حبذا الهندات» فرقی نمیکند.
اگر حَبَّ بدون ذا بیاید جایز است حُبَّ خوانده شود و با اسم ظاهر یا مجرور به جر بیاید، مثل: «حبَّ زیدٌ» و «حبَّ بزیدٍ»
نکته مهم: هر فعل ثلاثی که صلاحیت داشته باشد مدح و ذم از آن ساخته شود نیز بر وزن «فَعُلَ» میتواند به قصد مدح و ذم استفاده شود. مثل: «شَرُفَ الرجلُ زیدٌ» و «لَؤُمَ الرجلُ بکرٌ»
#ادبیات
@sharhehal_hoze