💢شیطان و برصیصا💢
🌹ابن عباس می گوید : در بنی اسراییل عابدی به نام برصیصا زندگی می کرد که بیماران و مجانین را مداوا می نمود .
🌸 روزی چند برادر ، خواهر دیوانه خود را برای مداوا نزد او آوردند.
🌼 برصیصا که سخت شیفنه او شده بود فریب شیطان را خورد و با آن دختر نزدیکی کرد و بدین ترتیب او را حامله نمود .
🌹هنگامی که از این موضوع اگاه شد برای درامان ماندن از رسوایی پیش آمده او را به قتل رساند و دفن نمود.
🌸شیطان هم از این فرصت استفاده کرد و ماجرا را به اطلاع یکی از برادران این دختر رساند و مکان دفن خواهرش را به او نشان داد .
🌼این خبر دهان به دهان گشت و همه ی مردم آگاه شدند .
🌹 وقتی خبر به گوش پادشاه رسید ، دستور داد برصیصا را نزد او حاضر سازند .
🌸برصیصا هم در مقابل پادشاه به عمل زشت خود اعتراف کرد .
🌼پادشاه نیز دستور به صلیب کشیدن او را داد .
🌹هنگامی که او را بر روی چوب صلیب گذاشتند شیطان به صورت انسان در برابر او حاضر شد و گفت : ای برصیصا !این من بودم که تو را رسوا ساختم آیا اکنون می خواهی از این وضعیت تو را نجات دهم ؟
🌸برصیصا هم پذیرفت .
🌼شیطان گفت : ابتدا باید برایم سجده نمایی .
🌹 برصیصا پرسید : چگونه در این حالت سجده نمایم ؟
🌸شیطان گفت : با اشاره این کار را انجام ده .
🌼او هم با اشاره بر شیطان سجده کرد و بدین ترتیب کافر شد اما از مرگ رهایی نیافت و به صلیب کشیده شد .
🌹خدا در قرآن به داستان او چنین اشاره می کند :"کمثل الشیطان اذ قال للانسان اکفر فلما کفر انی برئ منک انی اخاف الله رب العالمین
@arefeen
✍#حکایت_مال_حرام
مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت.
روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟
گفت: بخدا قسم حاضرم.
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره #بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است.
این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت.
چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد.
مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی.
میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد.
پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسهها را فروخت، پدرجان
@arefeen
🍃❤️ شفای بیماری ❤️🍃
✨ آیت الله بهجت می فرمودند:
این کارها را به این نیّت که اگر مردن بیمار، حتمی نیست، به وسیله این ها شفا یابد، انجام دهید:
1⃣ مقدار کمی از خاک پاک مدفن سیّدالشهدا علیه السّلام را در آب زمزم مخلوط کرده و هفتاد مرتبه سوره «حمد» بر آن بخوانید و در نوبت های متعدد، هر روز به بیمار بخورانید، تا زمانی که شفا یابد.
2⃣ به فقیران «متعدد» صدقه بدهید، گرچه صدقه ای که به هر کدام میدهید، کم باشد.
3⃣ روزی هفت بار سوره «حمد» را به نیّت شفای او بخوانید.
4⃣ هر کس نزد بیمار میرود، برای شفایش سوره «حمد» بخواند.
5⃣ بیمار را به مشاهد مشرَّف (مزار معصومان علیه السّلام و …) ببرید و اگر نمی تواند، همین طور نیّت و توجّه کند که به آن مشاهد رفته و زیارت کند، و همین که نیّت شفا یافتن به آن زیارتگاه برود، کافی است.
6⃣ در حضور بیمار، مرثیه بخوانید به طوری که او منقلب و متأثر شود.
7⃣ حدیث کساء را (مکرَّراً) برای شفای او بخوانید. (و هنگام خواندن در مجلسی که این حدیث را میخوانید، عود روشن کنید.)
📚 عرفان و عبادت، صـــــ ۳۹۲
📚 فیضـے از ورای سـڪـــــوت
کمی تا
@arefeen
✅حضرت آیتالله #بهجت قدسسره:
🤲 چه بخواهیم از خدا؟ باید از خدا بخواهیم عقل سلیم و قلب سلیم [را]. عقل را بخواهیم.
📚بیانات در درس اصول فقه، ١۶ بهمن ١٣٨٧
✨واقعاً عقل و شعور و کیاست و زیرکی در امور دنیوی و دینی، رضایت بخش و مرضیّ خدا است.
👌و همین چیز فهمیها، انسان را از مهالک دنیا و عذاب آخرت نجات می دهد!
📚در محضر بهجت، ج٢، ص٢٧٢
کمی
@arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣سه گناهی که همین دنیا تاوان داره
@arefeen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣دلبری از زن مردم ...
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ .
به مردان مؤمن بگو : چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند دیدن زنان نامحرم] فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکیزه تر است، قطعاً خدا به کارهایی که انجام می دهند، آگاه است .
📙سوره نور ، آیه ۳۰ .
@arefeen
اصلا«خادمالحسین»عاقبتشبخیره..
شڪنڪنید!
هرڪۍخمشدوبرا؎دمودستگاه
امامحسین،هرڪۍخودشوشڪست
تو؎بساط روضہسیدالشھدا..
یڪطور؎بہدنیانشونشمیدنڪہ
یادهمہبمونہ..!
یڪآبرویۍبھشمیدنڪہدستبقیہ
روهمبگیره..!
خونشوقاطۍخونشھدا؎ڪربلامیڪنن(:
تالباسخادمیشبشہڪفنش..!
تاعطرڪربلابیادازمزارش..🖐🏽
@arefeen
📚همیشه یک راه حل دیگر هم وجود دارد
روزگاری یک دهقان در قریه زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود، پس می داد. دهقان دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند. وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد دهقان نمی تواند پول او را پس بدهد، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر دهقان ازدواج کند قرض او را می بخشد، و دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت: ...
اصلا یک کاری می کنیم، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد. اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود. این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود. در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت. دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت. ولی چیزی نگفت! سپس پیرمرد از دخترک خواست که یکی از آنها را از کیسه بیرون بیاورد.
دخترک دست خود را به داخل کیسه برد و یکی از آن دو سنگریزه را برداشت و به سرعت و با ناشی بازی، بدون اینکه سنگریزه دیده بشود، وانمود کرد که از دستش لغزیده و به زمین افتاده. پیدا کردن آن سنگریزه در بین انبوه سنگریزه های دیگر غیر ممکن بود.
در همین لحظه دخترک گفت: آه چقدر من دست و پا چلفتی هستم! اما مهم نیست. اگر سنگریزه ای را که داخل کیسه است دربیاوریم معلوم می شود سنگریزه ای که از دست من افتاد چه رنگی بوده است....
و چون سنگریزه ای که در کیسه بود سیاه بود، پس باید طبق قرار، آن سنگریزه سفید باشد. آن پیرمرد هم نتوانست به حیله گری خود اعتراف کند و شرطی را که گذاشته بود به اجبار پذیرفت و دختر نیز تظاهر کرد که از این نتیجه حیرت کرده است.
@arefeen
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
#امروز_در_اين_آيه_تدبّر_مي كنيم. 👇
به نام خدا
قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى
بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى درباره خويشاوندان.
شوری/٢٣
🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃🌸
«#سمت_خدا»
@arefeen
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
💐 ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ
🌞 ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﻣﯽﮔﻪ: ﺍﻳﻨﻮ ﮐﻪ ﻧﻨﻮﺷﺘﯽ، ﺍﻳﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺼﻔﻪ ﺣﻞ ﮐﺮﺩﯼ، ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻳﻦ ﺩﺭﺳﻢ ﮐﻪ ﺍﺻﻠﺎً ﻧﺮﻓﺘﯽ، ﺣﺎﻟﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﭼﯽ ﮐﺎﺭﺕ ﮐنم!⁉️
🌚 ﺍﻳﻦ ﺟﻮﺭ ﻭﻗﺖﻫﺎ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺳﺮﺷﻮ ﻣﻴﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﻫﺮ ﭼﯽ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﮕﻪ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯽﮐﻨﻪ.
🌍 ﺍﻭﻥ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﻢ ﺧﺪﺍ ﻳﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽﺩﻩ ﺩﺳﺘﻤﻮﻥ ﻭ ﻣﯽﮔﻪ ﺍﻳﻨﺎ ﮐﺎﺭﺍﻳﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﻧﮑﺮﺩﯼ، ﺍﻳﻨﺎ ﻫﻢ ﮐﺎﺭﺍﻳﯽ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻣﯽﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﮐﺮﺩﯼ، ﺣﺎﻟﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﮐﻨﻢ⁉️
🙏 ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻠﺎﺱ ﺳﺮﻣﻮﻧﻮ ﻣﻴﻨﺪﺍﺯﻳﻢ ﭘﺎﻳﻴﻢ.
🙏 ﺧﺪﺍﻳﺎ ﻣﺎﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺩﻧﻴﺎ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﮐﻦ.
📜 ﺍﻗْﺮَﺃْ ﮐِﺘﺎﺑَﮏَ ﮐَﻔﯽ ﺑِﻨَﻔْﺴِﮏَ ﺍﻟْﻴَﻮْﻡَ ﻋَﻠَﻴْﮏَ ﺣَﺴﻴﺒﺎ.
📃ً ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﯽﮔﻮﻳﻴﻢ ﮐﺘﺎﺑﺖ اعمالت ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻥ، ﺧﻮﺩﺕ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﮐﺎﻓﯽ ﻫﺴﺘﯽ.
📚 14 ﺍﺳﺮﺍﺀ.
#موعظه_بزرگان
#درس_اخلاق
#راهکارهای_معنوی
@arefeen