🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
💠ماجرای پاسخ جنّ بزرگ، به سؤالات سلیمان❗️
🍃همانطور که میدانیم حضرت سلیمان (علیهالسلام) از پیامبرانی بود که خداوند او را بر جنّ و انس و… مسلّط نموده بود. روزی چند نفر از اصحاب خود را همراه یکی از جنّهای بزرگ و گردنکش فرستاد، تا چند ساعتی به میان مردم بروند و گردش کنند و سپس بازگردند و به اصحاب فرمود: در این سیر و سیاحت هر چه را از آن جنّ شنیدید به خاطر بسپارید و وقتی نزد من آمدید برای من بیان کنید.
آنها همراه آن جنّ سرکش حرکت کردند تا به بازار رسیدند و امور زیر را از آن جنّ دیدند:
1⃣دیدند آن جنّ به آسمان نگاه کرد و سپس به مردم نگریست و سرش را تکان داد.
2⃣از آن جا عبور نمودند تا به خانهای رسیدند، شخصی از دنیا رفته و بستگان او گریه میکنند. آن جنّ وقتی که آن منظره را دید خندید.
3⃣از آن جا عبور نمودند و افرادی را دیدند که سیر را با پیمانه میفروشند، ولی فلفل را با وزن (و سنجش دقیق ترازو) میفروشند. آن جنّ با دیدن آن منظره خندید.
4⃣از آن جا عبور نمودند و به گروهی رسیدند. دیدند آنها ذکر خدا میگویند و به یاد خدا به سر میبرند، ولی گروه دیگری در کنار آنها هستند و به امور بیهوده و باطل سرگرم میباشند. آن جنّ سرش را تکان داد و لبخند زد.
یاران سلیمان (علیه السلام)، از این سیر و عبور بازگشتند و جریان را (در چهار مورد فوق به سلیمان(علیه السلام) گزارش دادند.
🈯️حضرت سلیمان آن جنّ را احضار کرد و از او از چهار موضوع مذکور پرسید:
✍🔻وقتی که به بازار رسیدی، چرا سرت را به آسمان بلند نمودی. و سپس به زمین و مردم نگاه کردی و سرت را تکان دادی؟
جنّ گفت: فرشتگان را بالای سر مردم دیدم که اعمال آنها را با شتاب مینوشتند. تعجّب کردم که آنها این گونه با شتاب مینویسند ولی انسانها آن گونه با شتاب سرگرم (امور مادی خود) هستند.
✍🔻وقتی که به خانهای وارد شدی، شخصی مرده بود و حاضران گریه میکردند، چرا خندیدی؟
جنّ گفت: خندهام از این رو بود که آن شخص مرده، به بهشت رفت، ولی حاضران (به جای خوشحالی) گریه میکردند.
✍🔻چرا وقتی که دیدی سیر را با پیمانه، و فلفل را با وزن میفروشند خندیدی؟
جنّ گفت: از این رو که دیدم سیر را با آن همه ارزش، که کیمیای درمان است با پیمانه میفروشند، ولی فلفل را که مایه بیماری است با وزن دقیق به فروش میرسانند! از این رو از روی تعجّب خندیدم.
✍🔻چرا در مورد آن دو گروه که یکی در یاد خدا و دیگری سرگرم لهو و امور بیهوده بودند، سر تکان دادی و خندیدی؟
جنّ گفت: زیرا تعجب کردم که دو گروه، هر دو انسانند، ولی گروه اول بیدار در یاد خدایند، اما گروه دوم غافل و سرگرم در بیهودگی هستند.
📚منبع: اقتباس از بحار، ج ۱۴، ص ۷۹
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#دداش_گلم_هرقدر_گناهمون
#زیاد_باشه_با_یک_عذر_خواهی
#از_خداوند_همهچیز_درست_میشه
#آخه_خدا_ارحم_الراحمین_هستش❗️
🌹آیت الله شیخ احمدی میانجی:
✍از خدا #حاجت خواستن، خودش #توفیق است. در دعا هست که، «اما الراحل الیک قریب المسافة .» منظور از راحل این است که خدایا، کسی که می خواهد به سوی تو بیاید، #قریب_المسافة است!
🍃من به ذهنم آمده که شاید قریب المسافة این باشد که #عبد هر قدر هم دور باشد، اگر بخواهد #برگردد، فاصله #نزدیک است؛ فقط یک دفعه بگوید: خدایا، نفهمیدم؛ غلط کردم!
❣ @arefeen
💠☀️💠☀️💠☀️💠☀️💠
🔴آیا در عالم برزخ، زمان و ساعت وجود دارد⁉️
🔰وقتی انسان می میرد هنگام سکرات موت پرده ها کنار رفته و یکسری مسائل جلوی چشم او نمایان می شود مثل دیدن شیاطین، آمدن عزرائیل یا دیدن امامان معصوم(علیهم السلام).
💯مقررات عالم برزخ با مقررات دنیا فرق می کند. در دنیا هر حادثه ای و حرکتی که از ما صادر می شود تابع زمان است و بدون زمان اصلاً امکان آن متصور نیست.
🔅اما در برزخ به گونه ای دیگر است.
🔮به عنوان مثال گاهی در عالم رویا در موقعی که شخص خوابیده و خواب می بینید آن مقدار که در خواب وقت تلف می کند مثلا گاهی ساعت ها و گاه ده ها ساعت است؛ اما وقتی بلند می شود می بیند زمان خواب او یک ساعت بیشتر نبوده!
📌با توجه به اینکه همه ی آن یک ساعت هم خواب نمی دیده ولی آنچه که در عالم رویا دیده خیلی طولانی تر از آن زمانی است که خوابیده، یک ساعت پیش خوابیده والان از خواب بیدار شده اما رویاها و صحنه هایی که دیده شاید روزهای زیادی باشد.
🔖اگر در دنیا بخواهید یک چهره را ببینید زمان می خواهد. اما در عالم برزخ مشکلی نیست و انسان در همان لحظه که اراده کرده می تواند ببیند و حتی یک ثانیه هم زمان احتیاج ندارد زیرا آنجا اصلاً زمان لازم و مطرح نیست.
💢در بعضی از نقل ها آمده که انسان تمام فراز و فرودهای عمرش را در لحظه مرگ می بیند:
♻️مثلا 70 سال عمر کرده فیلم عمرش را تماماً می بیند. اگر بخواهد در بیداری این فیلم را ببیند چقدر زمان لازم دارد؟
🍁اما او این 70 سال را هنگام احتضار همه را و در یک لحظه می بیند به طوری که از فرازهای روحانی و نورانی و معنویش شدیداً غرق لذت می شود، لذتی که قابل تصور و توصیف نیست.
⚫️اما از فرازهای ظلمانی و تاریک زندگیش شدیداً ناراحت می شود. همه این ناراحتی ها، عذاب ها و لذت ها در همان لحظه احتضار است که ممکن است یک ثانیه و حتی کمتر از یک ثانیه باشد. یعنی در کمتر از یک ثانیه فیلم 70 سال را می بیند...
✴️پس محدودیت زمان و ابعاد مکان، مقررات دنیای ما هستند و در برزخ این قوانین وجود ندارند.
📚منبع: تبیان
آیت الله حسینی تهرانی، معاد شناسی، ج8، ص258
2-آیت الله حسینی تهرانی، معاد شناسی، ج8،ص 265-254
3-دکتر حسین سوزنچی، آفتاب اندیشه، ج4_ص90
❣ @arefeen
💠☀️💠☀️💠☀️💠☀️💠
👌 #سه_اثر_مهم_محاسبه_نفس❗️
🌺استاد علیرضا پناهیان:
✅🔻محاسبه نفس سه اثر مهم دارد:
✍اول اینکه انسان #محبوب_خدا میشود. چون خدا از انسانِ مراقب و حسابگر، خوشش میآید.
✍دوم اینکه انسان به #عیوبش #آگاه میشود و میتواند برای #رفع آنها اقدام کند.
✍سوم اینکه هرکسی در دنیا #محاسبه_نفس کند، #روز_قیامت از او #آسانتر #حسابرسی میکنند.
❣ @arefeen
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
🔴ماجرای جالب و خواندنی دیدار علامه حسن زاده آملی با شهید سید مجتبی علمدار❗️
🔰شهید سید مجتبی علمدار بعد از اتمام جنگ در واحد طرح و عملیات لشکر ۲۵ کربلا در ساری مشغول خدمت شد. او مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و از جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی بود. چندین سال پس از جنگ یعنی در سال ۱۳۷۵ بر اثر جراحتهای شیمیایی به یاران شهیدش پیوست.
🔻دوستان و همرزمان شهید خاطرههای بسیاری را در رابطه با او در "علمدار" نقل کردهاند. تواضع و فروتنی، ایمان و اخلاص، التزام عملی به مراقبات و روحیه جهاد و مبارزه از سید مجتبی علمدار شخصیت بی نظیری ساخت که حتی علما او را صاحب امتیازات خاصی میدانستند. "حمید فضلالله نژاد" از دوستان شهید در همین رابطه خاطرهای از دیدار همرزم شهیدش با علامه حسن زاده آملی چنین روایت میکند:
🍃سید مجتبی علمدار علاقه ویژهای به روحانیت داشت. میگفت: "سکان کشتی مبارزه، در این نظام اسلامی به دست روحانیت است!" روحانیت را قطب تاثیرگذار جامعه میدانست. سید در مراسمی که برگزار میشد از روحانیون استفاده میکرد. یکبار سید مجتبی بچههای هیأت بنی فاطمه(ع) را به روستای ایرا، در اطراف شهر آمل، برد. هدف زیارت و دیدار با علامه حسن زاده آملی بود. یکی یکی بچهها را فرستاد داخل اتاق. خودش همان پایین مجلس در کنار درب ورودی نشست.
🍃حضرت علامه در بالای مجلس نشسته بودند. علامه قبل از شروع صحبت نیم خیز شد و درب اتاق را نگاه کرد. بعد اشاره کرد که سید جلو برود و نزد ایشان بنشیند. سید هم رفت و در کنار علامه نشست. علامه روی شانه او زد و چیزی گفت. از دور دیدم سید سرش را به حالت ادب پایین گرفته. بعد از اتمام دیدار، به سید گفتم: "علامه به شما چی گفت؟"
🍃سید جواب درستی نداد. هرچه اصرار کردم پاسخی نشنیدم. این اخلاق سید بود. همیشه کمتر از خودش حرف میزد. از نفری که جلوتر نشسته بود ماجرا را پرسیدم. گفت:وقتی علامه روی دوش سید زد به او گفت: "بنده در چهره شما نوری میبینم. بیشتر مواظب خودتان باشید!" آن شب همه ما برگشتیم و وقتی سوار شده و حرکت کردیم سید دوباره به حضور علامه رسید.
↶💟☆《 به ما بپیوندید 》☆💟↷
🌺🍃✨کانال معرفتی #عارفین✨🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
#عزیز_من_وقتی_از_محرمات_الهی
#پرهیز_کردیم_و_متقی_شدیم
#به_حرفهای_خدا_چشم_گفتیم
#مطمئن_باشیم_که_خداوند_هم
#به_حرفهامون_چشم_میگه‼️
🌹آیــت الله بهــاءالدینــی(ره):
✍اگر میخواهی خـدای تعــالی به تــو
#کمــک کند و از #برکــات خــدا، کمــال استفــاده را ببــری با حــرف نمیشـــود!
در #خلــــــوت و #جلــــــوت بــایـــــــد #محـــرمات_الهــــــی را #تــــــرک کرد!
🍃بایــد توطئــــههــا، دروغگـــوییهــا، تهمــتها، کمفروشـیها، کـلاهگذاریهــا
و #شیطنـتهــا را که اسمــش را عقــل گذاشتــهایــم #کنــــار بگذاریــــــم!
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💠عدالت دقیق و عجیب خداوند❗️
💭روزى حضرت موسى(ع) از كنار كوهى عبور میكرد، چشمهاى در آن جا ديد، از آب آن وضو گرفت، به بالاى كوه رفت، و مشغول نماز شد.در اين هنگام ديد اسب سوارى كنار چشمه آمد و از آب آن نوشيد، و كيسه اش را كه پر از درهم بود از روى فراموشى در آن جا گذاشت و رفت.
💭پس از رفتن او، چوپانى كنار چشمه آمد تا آبی بنوشد چشمش به كيسه پول افتاد، آن را برداشت و رفت. سپس پيرمردى خسته، كه بار هيزمى بر سر نهاده بود كنار چشمه آمد، بار هيزمش را بر زمين گذاشت و به استراحت پرداخت.
💭در اين هنگام، اسب سوار در جستجوى كيسه ی پول خود به چشمه بازگشت و چون كيسهاش را نيافت به سراغ پيرمرد كه خوابيده بود رفت و گفت: كيسه مرا تو برداشته اى! چون غير از تو كسى اينجا نيست.
💭پير مرد گفت: من از كيسه تو خبر ندارم! بحث بين اسب سوار و پير مرد شديد شد و منجر به درگيرى گرديد. اسب سوار، پيرمرد را كشت و از آن جا دور شد!
💭موسى(ع) كه ظاهر حادثه را عجيب و بر خلاف عدالت میديد عرض كرد: پروردگارا! عدالت در اين امور چگونه است؟
💭خداوند به موسى(ع) وحى كرد: آن پيرمرد هيزمشكن، پدر اسب سوار را كشته بود، لذا امروز توسط پسر مقتول قصاص شد.
💭پدر اسب سوار به اندازه همان پولى كه در كيسه بود به پدر چوپان بدهكار بود، امروز چوپان به حق خود رسيد. به اين ترتيب قصاص و اداى دين انجام شد، و من داور عادل هستم.
📚بحارالانوار، ج 61، ص 117 و 118
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#هرکار_خیری_که_انجام_دادیم
#خداوند_متعال_را_همه_کاره_بدانیم
#تا_توفیق_کارهایخیر_بیشتر_شود❗️
🌹آیت الله یعقوبی قائنی(ره):
✍امیرالمومنین علی(علیه السّلام) با آن #عظمت و حشمتی که داشتند، وقتی #فتح میکردند نـمی گفـتنـد کـه مـن فتح کـردم؛
🍃بلکه می فرمودند: #خـداوند به دست من #فتح را #جاری کرد!
❣ @arefeen
#محبوب_ترین_عبادت_نزد_خداوند❗️
💚امام محمد باقر عليه السلام:
✨تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فِی وَجهِ أخِیهِ حَسَنَةٌ، وصَرفُ القَذَی عَنهُ حَسَنَةٌ، وما عُبِدَ اللهُ بِشَیءٍ أحَبَّ إلی اللهِ مِن إدخالِ السُّرُورِ عَلَی المُؤمِنِ✨
✍🔻لبخند زدن انسان به روی برادرش #حسنه است و #دور کردن خاشاک ( #آزار ) از او #حسنه است، و #محبوب_ترین #عبادت نزد خداوند، #شاد_کردن #دل_مؤمن است.!
📚وسائل الشیعة، جلد 11، صفحه 569
❣ @arefeen
🌷🍃🌷🍃🌷
🌺آیت الله مجتهدی تهرانی:
❇️در روایت آمده است که مولای متقیان امیرالمومنان علی علیه السلام «کان یقول»؛ زیاد این حدیث را تکرار میکردند که «نبه بالتفکر قلبک وجافه عن اللیل جنبک و اتق الله ربک»؛ اول قلبت را با تفکر بیدار کن برای اینکه بتوانی نماز شب بخوانی و از پروردگارت بترس.!
☀️ما وقتی میخواهیم کسی را موعظه کنیم همان اول کار به او میگوییم نماز شب بخوان، اما امام علی علیه السلام میفرماید: اول قلبت را بیدار کن کمی فکر کن بعد نماز شب بخوان!
🔷تفکر بسیار مهم است در روایات آمده است که اکثر عباده ابیذر، التفکر»؛ بیشترین عبادت ابوذر تفکر و اندیشیدن بود. ابوذر بیشتر اوقات در گوشهای مینشست و با خود فکر میکرد که من کجا بودهام از کجا آمدهام به کجا میروم کی هستم.!
💟گاهی وقتها در گوشهای بنشینید و صد بار با خودتان بگویید من کی هستم، آیا تا به حال از خودتان این سوال را پرسیدهاید، اما ما خومان را نمیشناسیم اصلا نمیدانیم کی هستیم مثل غریبهای که به انسان برخورد میکند میگوید: آقا من شما را به جا نمیآورم ما هم خودمان را به جا نمیآوریم، پس باید گهگاهی خودمان به خودمان خطاب کنیم و بگوییم من تو را به جا نمیآورم تو کی هستی؟
🌿اگر بتوانی در اثر فکر کردن خودت را پیدا کنی آن وقت نماز شب خواندن دیگر هیچ کاری ندارد. اگر یک بعد از نصفه شب یا دو بعد از نصفه شب هم بخوابی باز پیش از اذان صبح بلند میشوی و نیازی نیست که کسی بیدارت کند؛ چرا چون قلبت بیدار شده!
🌻به همین خاطر است که علی علیه السلام اول میفرماید: «نبه بالتفکر قلبک» و بعد میفرماید «وجافه عن اللیل جنبک» پهلویت را از بستر خواب دور کن!
❣ @arefeen
🌷🍃🌷🍃🌷