🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✅ داستان واقعی مرد تهرانی
💠وقتی حضرت صاحب الزمان(عج)
مسافرِ مینیبوس میشوند❗️
🔰وقتی جوابِ رَد را از آخرین پزشک متخصص هم شنید، آمد خانه و رو به همسرش کرد و گفت: «کارهایت را انجام بده تا عازم سفر کربلا بشویم، دکتر که فقط همین دکترهای خودمان نیستند...» بر اثر یک بیماری مرموز و ناشناخته بدنش لمس شده بود و قدرت حرکت نداشت مرد میانسال تهرانی، در همین تهران خودمان زندگی می کرد، شاید حدود ده پانزده سال قبل!
🍃بیست شبانه روز دعا و تضرع در کربلا هم کارساز نشد، تصمیم گرفتند به زیارت سامرا هم بروند،سوار مینی بوس شدند با دیگر همراهان و راهی سامرا، میانه ی راه،در بیابان های بی آب و علف عراق راننده مینی بوس توقف کرد، راننده جوان نسبتا قد بلندی کنار جاده دیده بود دست تکان می دهد،جوان هیبت خاصی داشت و لباس اعراب به تن،هنگام ورود دست به سینه گذاشت، خم شد و با فروتنی خاصی به تک تک مسافران نگاه کرد و سلام،«نشست صندلی پشت راننده، شروع کرد با نوای دلنشینی آرام آرام قرآن خواندن،کمکم توجه مسافران به او جلب شده بود...
🍃رو کرد به راننده و اورا به «اسم»صدا زد که فلانی چرا امسال مشهد نرفتی؟ راننده که سرگرم رانندگی اش بود، جواب داد قسمت نبود، جوان عربی گفت :«نه، نرفتی چون پول نداشتی،مقداری پول مقابل راننده گذاشت، این پول، رفتی آنجا سلام مارا به جد مان برسان...»
🍃مرد زیبارو آمد دو ردیف عقب تر،از مرد تهرانی که بخاطر لمس بودن دو صندلی را اشغال کرده بود خیلی خودمانی احوالپرسی کرد، سوال کرد چرا اینجوری نشسته ای؟ پاسخ داد:از کربلا می آیم، مریضم، درد دارم، نمی توانم...جوان عرب گفت : «می دانم، خیلی وقت هم هست که کربلا بودی، بعد دستی به پای مرد فلج کشید و به راننده گفت نگه دارید، من پیاده می شوم...
🍃راننده مینی بوس به جوان عرب گفت اینجا که آبادی و خانه ای به چشم نمی خورد... جوان زیبارو گفت :من امشب اینجا هستم ... آنقَدَر مسافران را مجذوب کرده بود که زمان پیاده شدن همهی آنهابرای بدرقه اش به پائین آمدند،همسر مرد بیمار وقتی اورا بیرون از ماشین دید، با تعجب از او پرسید! چطور تو آمدی با این پای لمس بیرون ماشین؟! مرد به خودش آمد و دید هیچ اثری از درد در بدنش نیست که نیست، مسافران وقتی ماجرا فهمیدند شروع کردند های های گریه کردن، صدای ناله ی یا صاحب الزمان تا ساعت ها در مینی بوس بلند بود...
🔅باز با گریه به آغوش تو برمی گردم؛
چون غریبی که خودش را برساند به وطن...
📚برداشتی آزاد از سخنرانی شیخ حسین انصاریان
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#داداش_گلم_وقتی_در_تمام
#امور_زندگی_به_یاد_امام_زمان
#باشیم_مرتکب_گناه_هم_نمیشویم
#آنوقت_بابتوفیقاتالهی_باز_میشود
🌹 استاد فروغی(سلمه الله):
✍وقتی با توجه دائمی به #امام_زمان
در تمـــام امـور #رضــایتش را بــــدست
آوردیــــم آنگـــاه به #فتـــح رسیـــده و
بـــــاب #توفیقـــات_الـهـــے به رویمــان #گشــــوده مــــــےشــــود..🍃
❣ @arefeen
👌 #تا_زود_برایمان_دیر_نشده
#دستورات_اهلبیت_را_عمل_کنیم
#چون_پشیمانی_فایدهای_ندارد❗️
💚حضرت حجهبنالحسنالعسکری(عج):
✍هر یک از شما باید به آنچه که او را به #دوستی ما #نزدیک میسازد، #عمل کند و از آنچه که خوشایند ما نبوده و #خشم ما در آن است، #دوری گزیند، زیرا خداوند به طور #ناگهانی انسان را میگیرد، در وقتی که #توبه برایش #سودی_ندارد و پشیمانی او را از کیفر ما به خاطر گناهش نجات نمیدهد.!
❣ @arefeen
🌷🍃🌷🍃🌷
🔴هر انسانی چند بار زندگی میکند⁉️
🌿شاید برای شما جالب باشد که بدانید، این زندگی که الان در دنیا دارید اولین زندگی شما نبوده و آخری هم نخواهد بود!
💥اولین زندگی شما در عالم ذر بوده که آنجا به صورت ذره بوده اید و اذن الهی مقدر شده به صورت انسان وارد این دنیا بشوید و زندگی کنید، زندگی بعدی در عالم برزخ و سپس قیامت خواهد بود.!
🔷آنجا این جسم عاریه ای را مجدد از ما میگیرن و به شکل روح لطیف و سبکبال در میاییم!
🔻در همه حال روح ما، دچار هیچ تغییری نمیشود و فقط جسم و کالبد ما عوض خواهد شد.
🌺عارف بزرگ،آیت الله شاه آبادی میفرمایند:
❎بدان که تو هستی و نمیمیری؛ این بدن تو است که می میرد، تو خودت هستی همچنان حی و زنده!
♨️حساب کار خودت را بکن!
♻️ببین برای این دو روزه دنیا که خودت میدانی ثباتی در آن نیست، چه کوششها و تقلّاهایی میکنی!
☀️اما برای آنجا که زندگی ابدی است، چه تهیه دیدهای؟
◀️در آن جا زندگی انفرادی است، احتیاجات را خودت تنهایی باید رفع کنی؛ باب کمک طلبیدن و همکاری مسدود است.!
✅حواست باشد؛ این جا آمدهای
که برای آنجا تهیه ببینی!
📚عارف بزرگ،آیت الله شاه آبادی، استاد اخلاق حضرت امام(ره)
❣ @arefeen
🌷🍃🌷🍃🌷
💠☀️💠☀️💠☀️💠☀️💠
🔴چرا بعد از عطسه الحمدلله میگوییم⁉️
👌 #حتماً_بخونید_خیلی_جالبه
🔰نکته جالبی که دربین ما بچه مسلمان ها باب شده و آن را سفارش کرده اند این است که پس از عطسه کردن صلوات بفرستید و یا پروردگار را با ذکر الحمدالله شکر کنید، اما به راستی چه حکمتی در پشت این سفارش نهفته است؟
🌐💡علت گفتن الحمدلله بعد از عطسه اینست که ضربان قلب در هنگام عطسه متوقف میشود و سرعت عطسه 100کیلومتر در ساعت است و اگر به شدت عطسه کردی ممکن است استخوانی از استخوان هایت بشکند و اگر سعی کنی جلو عطسه را بگیری باعث میشود خون در گردن و سر برگردد و سپس باعث مرگ شود و اگر در هنگام عطسه چشم هایت را باز بگذاری ممکن است از حدقه بیرون بیاید!
💥و برای آگاهی در هنگام عطسه همه دستگاههای تنفسی و گوارشی و ادراری از کار می ایستد و قلب هم از کار می افتد رغم اینکه زمان عطسه بسیار کوتاه است و بعد آن به خواست خدای مهربان بدن به کار می افتد اگر خدا بخواهد که به کار افتد گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است به همین دلیل الحمدلله میگوییم. میگوییم خدایا شکرت برای سلامتی که به بدنم دادی و شکرت برای بیماری هایی که به من ندادی!
✍صالح بن أبى حمّاد گفت: از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام از عطسه و دلیل آن که بعد از عطسه، باید حمد خدا را به جا آورد، پرسيدم؟ فرمود: خداوند برای بنده اش نعمت هایى در سلامت بدن و اعضای او قرار می دهد و بنده، متوجّه این موارد نیست و خداوند را از یاد می برد.
🔻لذا خداوند به بادی دستور می دهد که از بدن بنده عبور کند و از بینی اش خارج شود. در این هنگام، بنده، حمد خدا را به جا می آورد و با گفتن الحمدُ لله، در واقع شکر نعمت هایی را به جا آورده که فراموش کرده است.
📚 الکافی، ج2، ص654
❣ @arefeen
💠☀️💠☀️💠☀️💠☀️💠
#خدمت_به_مادر_پیر_و_زمینگیر
#و_موردعنایت_امامزمان_واقعشدن❗️
🔰در خاطرات آیت الله بهاءالدینی آمده است که فرموده اند:
🌿حاج آقا فخر تهرانی آدم به درد خوری است که مورد #عنایت #امام_زمان هست!
🔻موقعی که از حاج آقا فخر سوال میشود: چه کردهای که #مورد_عنایت حضرت واقع گشتهای؟
🌷جواب میدهد: کاری نکردهام جز این که مدتهاست #خدمتگذار #مادر پیر و زمینگیرم شدهام!
❣ @arefeen
#تاکید_و_توجه_مهم_شهدا
#بر_تبعیت_از_ولایت_فقیه❗️
🌺استاد علیرضا پناهیان:
💠انسان فطرتاً علاقه دارد کارش نتیجه داشته باشد؛ خصوصا اگر از #جان برای کاری مایه گذاشته باشد.
☀️شهدا که مهمترین دغدغههایشان را در #وصیت_نامه هایشان مینوشتند، و بیش از هر کسی #نگران حفظ آرمان و اثر جانفشانیهایشان بودند.
🍃چرا به طور میانگین در هر #وصیت_نامه ۴مرتبه بر #تبعیت از #رهبری و #ولایت_فقیه تأکید کردهاند؟
❣ @arefeen
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
🔴قبــرها هم سخن میگـوینــد‼️
💥از گورستان برگشته بود... استاد عارفان، مرحوم آیت الله قاضی را میگویم.
شاگردان گرداگردش را گرفته بودند که آقا! چه دیدید؟ آخر دیدنِ او با دیدنِ دیگران تفاوف داشت!!
فرمود: هرچه درون قبرها را نگاه کردم مار و عقربی ندیدم؛ به قبرها گفتم: این آخوندها چه میگویند که قبرها پر از مار و عقرب است، آیا اینها درست است؟!
🔻قبرها گفتند: ما خودمان مار و عقربی نداریم؛ هرکس میآید با خود یا روح و ریحان میآورد و یا مار و عقرب!
📚داستانهایی کوتاه از زندگی بزرگان علم و اخلاق، جلد اول، ص17
🌺🍃✨کانال معرفتی #عارفین✨🍃🌺
http://eitaa.com/joinchat/57344004C7961b6a51a
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
✨ #حجت_خداوند❗️
🌹استاد صمدی آملی(حفظه الله):
✍حضرت مهدی(عج) نه تنها در این زمان #امام_عالمیان است؛ بلکه #صاحب زمان و مکان است و زمان و مکان به #وجود_نازنین ایشان باقی و برقرار است.
🍃آن کسی که #لیاقت دارد تا از محضر امام زمان #بهره_مند شود نیازی به ظهور جسمانی حضرت ندارد، بلکه به واسطه #ارتقای_نفسانی خود از آن حضرت بهره می گیرد.
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💭در زمان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی بود که همیشه توکل به خدا می کرد و غالبا برای تجارت از شام به مدینه می آمد، یک روز دزدی، راه بر این مرد تاجر گرفت و شمشیرش را به قصد کشتن وی برکشید.
💭تاجر گفت: ای دزد! اگر مقصود تو مال من است حاضرم مالم را در اختیار تو بگذارم ولی مرا نکش. دزد گفت: تو را باید بکشم، اگر این کار را نکنم، اسرار مرا فاش خواهی کرد.
💭تاجر که فهمید که کشته خواهد شد، به دزد گفت: پس به من مهلت بده تا دو رکعت نماز بخوانم، دزد قبول کرد، تاجر مشغول نماز شد و دست به سوی آسمان بلند نمود، عرض کرد: خدایا از پیغمبر تو شنیدم که فرمود: هر کس به خدا توکل کند و نام تو را ذکر کند در امان و سلامت خواهد ماند.
💭بنابراین در این صحرا یار و یاوری جز تو ندارم و به کرم تو امیدوارم چون این کلمات را بر زبان جاری ساخت و خود را به دریای توکل انداخت، ناگهان شخصی با عمامه سبز در حالی که سوار بر اسبی سفید بود ظاهر گشت، دزد، تاجر را رها کرد و به سوی آن سوار رفت آن شخص با یک ضربه شمشیر، دزد را به دو نیم کرد و او را از بین برد.
💭سپس با کمال خوشروئی به نزد تاجر آمد و گفت: ای کسی که به خدا توکل کردی! دشمن تو را کشتم و خدای متعال تو را از شر او راحت کرد. تاجر گفت: تو چه کسی هستی که مرا در این بیابان یاری نمودی؟
💭گفت: من توکل و اخلاص تو هستم که حق تعالی مرا به صورت ملکی آفریده، در آسمان بودم که جبرئیل به من گفت: صاحب خود را دریاب و دشمن او را هلاک نما، برای همین من فورا برای تو به زمین آمدم، در این موقع تاجر به سجده افتاد و شکر الهی را بجا آورد آن سوار غایب شد و تاجر به مدینه آمد واقعه را با جناب رسول الله عرض نمود.
✅حضرت فرمودند: آری توکل این چنین است، توکل، انسان را به اوج سعادت می رساند و درجه متوکل به اندازه انبیا و اولیا و شهداست و نتیجه توکل، همای رستگاری و تقرب به خداست.
📚قصص الله یا داستانهایی از خدا
جلد دوم؛ از قاسم میرخلف زاده
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺