🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💠سرانجام کبر و غرور داشتن❗️
💭در شب هفدهم ماه مبارک رمضان که پیغمبر (صلى الله علیه و آله) به معراج تشریف برد و همه جا را دید و در همان شب مراجعت فرمود. صبح آن شب، شیطان خدمت آن سرور مشرف شد و عرض کرد: یا رسول الله! شب گذشته که به معراج تشریف بردید، در آسمان چهارم طرف چپ "بیت المعمور" منبرى بود، شکسته و سوخته و به رو افتاده آیا شناختى آن منبر را و متوجه شدید که از کیست؟
💭آن حضرت فرمودند: خیر؛ آن منبر از کیست؟
شیطان عرض کرد: آن منبر از من است و صاحب آن بودم! بالاى آن مى نشستم و ملائکه پاى منبر من حاضر مى شدند، از براى آنها راه بندگى حضرت منان را مى گفتم. ملائکه از عبادت و بندگى من تعجب مى کردند!
💭هر وقت که تسبیح از دستم مى افتاد، چندین هزار ملک بر مى خاستند، تسبیح را مى بوسیدند و به دست من مى دادند. اعتقاد من این بود که خداوند از من بهتر چیزى را خلق نفرموده ؛ ولى یک بار دیدم امر به عکس شد و رانده درگاه او شدم.
💭و الان کسى از من بدتر و ملعون تر در درگاه احدیت نیست! اى محمد صلى الله علیه و آله وسلم! مبادا مغرور شوى و تکبر نمایى، چون هیچ کس از کارهاى الهى آگاه نیست.
💭در ملاقات خود با حضرت یحیى عرض کرد: من جزو ملائکه بودم و چهار هزار سال سرم را از یک سجده بر نداشتم ؛ ولى عاقبتم این شد که از صفوف ملائکه بیرون شدم و مطرود و مردود و ملعون درگاه حق تعالى گردیدم.!
📕داستانهایی از ابلیس، صفحه ۴۰، به نقل از خزینه الجواهر ۶۴۶
🌷امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
✨لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ مَنْ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ ذَرَّهٍ مِنْ کِبْرٍ✨
🔷داخل بهشت نمی شود، کسی که در قلبش ذره ای از کبر و غرور باشد.
📕وسائل الشیعه؛ جلد ۱۵، صفحه ۳۷۵
✅ما نباید خود را از دیگران بهتر ببینیم؛ چه بسا آن شخص گنه کار بعدا توبه کند و عاقبت به خیر شود و ما خدای ناکرده عاقبت به شر شویم!
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#عنایت_خداوند_به_طعام_دهندگان❗️
♦️🔹چون حضرت موسی(علیهالسلام) #دعا کرد که یا رب، #فرعون را #هلاک کن؛ از حق تعالی ندا آمد ای موسی، او را زودتر باید هلاک می کردیم اما او هر روز #سفرهای می گستراند و #بندگان، #نعمت از او می خورند!
💠☀️به عزت من سوگند! که تا او #نان و #نعمت بر #خلق تمام می دارد، او را هلاک نکنم. حضرت موسی (علیه السلام) گفت: پس #مهلت او کی تمام می شود؟ فرمود: آنگاه که #نان دادن از #خلق بازگیرد!
📚منبع: سیاست نامه، خواجه نظام الملک طوسی
❣ @arefeen
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
💠از عزای حسین تا غم حسینِ زمان❗️
🌺استاد محمد شجاعی:
🔰عزاداری که به حسینِ زمان خود توجهی نداشته و اساساً فریاد «هل من ناصر» هر روزهی او را نمیشنود، عزاداری حقیقی نیست. زمانی انسان به مرتبهی عزادار حقیقی میرسد که از گریهی بر حسین، به غمِ حسینِ زمان خود رسیده و در جهت رسیدن به چادر او حرکت کند.
⭕️امروز نیز همه ما، یک حسین داریم به نام «مهدی موعود» و این حسین، هر روز فریاد «هل من ناصر ینصرنی» سر میدهد. امروز روز تصمیمگیریِ ماست درست مثل اصحاب عاشورا. حسین «علیهالسلام»، از اصحابش، اسب و شمشیر نپذیرفت، بلکه از آنان تمامِ حقیقتشان را خواست، تمام جانشان را، و آنان را تا اوجِ عاشقی با خود به پرواز درآورد.
✴️امام زمان «علیهالسلام» نیز، از ما تنها خودمان را میخواهد، جانمان را، حقیقتِ وجودمان را... او از ما یک جانِ پیوند خورده با خود میخواهد، یک رفاقتِ دو نفرهی فرزند با پدر؛ شیعیانِ امروز، نه تنها در پیوند نفس خود با امام زمان «علیهالسلام» و رفاقت و سرکشی به او بسیار ضخیم اند، بلکه حتی در جهادهای مالی نیز، قوت و قدرتِ چندانی ندارند.
⚪️یک عزادار حقیقی، برای حسین «علیهالسلام»، مینالد و این سنت هر روزهی امام زمان «علیهالسلام» است، اما حجم عظیم غصهی او برای آوارگی و غربت و تنهایی حسینِ زمان خودش میباشد. حسینی که زنده است و امروز به یاریِ تکتکِ ما نیاز دارد.
🔷امروز همان عاشوراست. باید کربلایمان را پیدا کنیم. باید حسینمان را بشناسیم و خودمان را به لشکر او برسانیم. تصمیمهای موضعی مؤثر نیست. باید سبک زندگی خود را به سوی حسینمان تغییر دهیم. دور از لشکر ایستادن و کمکهای مادی فرستادن مؤثر نخواهد بود. حسین ما نیز، چون حسین بن علی، از ما جانمان را میخواهد، حقیقتِ وجودمان را، مشغول شدن دلمان را.
❇️کمی با خود بیندیشیم، من از نگاه امام زمان «علیهالسلام» چگونه تعریف میشوم، یک سرلشکر؟ یک فرمانده؟ یک سرباز جدّی و مؤثر؟ و یا یک عضو بیکارِ بیمصرف... برای رسیدن به شرافتِ زندگی با اشرافِ قیامت، باید تمامِ زندگیِ ما رنگ و بوی جهاد و خدمت به آنان را به خود بگیرد. تا دیر نشده، تصمیم بگیریم و «یا علی» گویان به پا خیزیم!
📚نقل شده از موسسه منتظران منجی؛ برگرفته از سخنرانی استاد محمد شجاعی، 1393/8/3
❣ @arefeen
☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️🍁☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_تاثیرگذار_بزرگان
💠خاطره تکان دهنده دو نفر که امام زمان(علیه السلام) را دیدند!
🔰باسخنرانی آیت الله مدرسی
❣ @arefeen
#لبخند_حضرت_مهدی_علیهالسلام❗️
🌹حضرت آیت الله بهجت:
✍شخصی می گفت: به همراه رفقا بودم که آقایی را از دور در #کوچه دیدم؛ به دلم افتاد که حضرت #امام_عصر(علیه السلام) است. با خود گفتم: وقتی رسید، در دل به او سلام می کنم؛ اگر جوابم را داد، معلوم میشود که خود حضرت است.
💠هنگامی که از کنارش رد می شدیم، در #دل به آن بزرگوار #سلام کردم، #تبسمی نمود و فرمود: #علیکمالسلام!
♦️به همراهان خود گفتم: آقا را دیدید؟! گفتند: کدام آقا؟! معلوم شد که آنها نه آقا را دیده اند و نه جواب سلام او را شنیده اند..🍃
📚در محضر آيت الله بهجت، ص187
❣ @arefeen
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
🔴کراماتی عجیب از مقدس اردبیلی❗️
🔷یکی از شاگردان و نزدیکان مقدس اردبیلی که فردی دانشمند و پارسا بود (میر فیض الله) میگوید:
🌻من در مدرسهای که حجرههای آن در صحن مطهر امیرالمومنین علی (علیهالسلام) قرار داشت، سکونت کرده به فرا گرفتن علم اشتغال داشتیم.
🍃در یکی از شبهای تاریک پس از آنکه از مطالعه فارغ شدم از حجره بیرون آمدم و به اطراف نگاه میکردم که ناگهان دیدم مردی با سرعت به طرف قبه مبارک میرود. با خود گفتم شاید این مرد دزدی است که میخواهد به حرم دستبرد بزند و قندیلهای حرم مطهر را به یغما ببرد! به ناچار -طوری که او متوجه نشود تعقیبش کردم، دیدم به طرف در حرم مبارک رفت و اندکی توقف کرد. بلافاصله قفل در گشوده شد و بر زمین افتاد و در باز شد و او وارد گردید و بعد در دوم و سوم نیز به همان صورت باز شد.
🍃دیدم آن مرد به کنار مرقد مطهر مشرف شده، سلام عرض کرد و از جانب قبر مطهر پاسخ داده شد. متوجه شدم با امام علیهالسلام درباره یکی از مسائل علمی گفتگو میکند. سپس از حرم خارج و به جانب مسجد کوفه رهسپار شد.
🍃من هم پشت سر او به طوری که متوجه من نبود حرکت کردم (تا از اسرار او سر در آورم) وقتی به مسجد رسید به محراب مسجد نزدیک شد و باز شنیدم که با بزرگی درباره همان مساله علمی گفتگو میکند.
🍃پس از آنکه پاسخ خود را شنید از آنجا بیرون آمد. من هم در تعقیب او حرکت کردم. وقتی به دروازه شهر رسید، هوا روشن شده بود. پیش از آنکه از دروازه خارج شود با صدای بلند او را مورد خطاب قرار داده، گفتم: ای آقای ما، من از آغاز تا انجام کار همراه شما بودم، اینک بفرمایید آن دو بزرگ که با آنها درباره مسائل علمی صحبت میکردید چه کسانی بودند؟
💠مقدس وقتی این درخواست را شنید، پس از آنکه تعهدات لازم را گرفت که تا موقع حیاتش به کسی اطلاع ندهم، فرمود: ای فرزند من! بسیاری از اوقات مسائل مختلفی برای من گنگ و مبهم میماند، پس در هنگام شب به مرقد مطهر امیرالمومنین علیهالسلام میروم و مساله را برای حضرت مطرح و جوابش را دریافت میکنم. امشب نیز بر طبق معمول به حضور انور شرفیاب شدم و حضرت مرا به صاحب الزمان علیهالسلام حواله کرد و فرمود: فرزندم مهدی (عج ) در مسجد کوفه است، به حضورش برس و پاسخ مسائل خود را از آن حضرت استدعا کن آن مردی که در مسجد کوفه دیدی حضرت مهدی (عج) بود.
❣ @arefeen
🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃✨🌹🍃
👌 #امام_حسین_بهترین_وسیله
#برای_رسیدن_به_مقام_قرب_الهی❗️
🌺آیت الله محمّدعلی جاودان:
✍آدم که میخواهد راهی برود و به #مقصدی برسد #نیاز به #وسیلهای دارد که با آن راه برود. ضمناً نباید مانعی هم بر سر راهش باشد. تمام #انبیاء و #ائمه آمدند که دست ما را بگیرند و به نزد خدا و در کنار خودشان ببرند. #امام_حسین علیهالسلام در این راه هم وسیله را در #اختیار ما قرار میدهد و هم موانع را #برطرف میکند.
💠امام رضا علیهالسلام فرمودند: #گریه بر امام حسین علیهالسلام، #گناهان بزرگ را #ریشهکن میکند. در روایت دیگری هم فرمودند که اگر برای امام حسین طوری #گریه کنی که #اشک روی #صورتت جاری شود، خداوند تمام گناهات را چه بزرگ و چه کوچک و چه کم و چه زیاد میآمرزد.
🍃امام حسین این #قابلیت را دارد که ما را به #بالاترین_مراتب #پرواز دهد؛ زنجیرهای مانع پرواز را هم پاره میکند. #تمام_خوبیها در #ائمه جمع است؛ اما امام حسین یک #ویژگی_خاص دارد و آن مظلومیت و شهادت است که همین، #عامل_محبت است. ما با گریه و عزاداری این ارتباطرا #تقویت میکنیم.
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
👌داستان کوتاه و پندآموز
💠پاداش بزرگ برای توبه کنندگان❗️
💭فضیل بن عیاض در اوایل، راهزن بود و در همان اوقات، نسبت به یکی از زنان علاقمند شده بود. وی شبی از شب ها برای آنکه به وصال آن زن برسد. از دیواری بالا رفت تا به منزل او برود، ناگاه آواز گوینده ای را شنید که این آیه را تلاوت می نمود:
✨الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر الله✨
🔻آیا وقت آن نرسیده است آنان که ایمان آورده اند، قلب هایشان از برای یاد خدا نرم شود.(1)
💭همین که فضیل این آیه را شنید، با خود گفت: وقت آن شده که دل آهنین من، چون موم، از آتش توبه نرم گردد. او همان شب، سر به بیابان نهاد و بعد از طی مسافتی، به کاروان سرایی رسید که جماعتی از کاروانیان در آنجا پیاده شده و به استراحت می پرداختند.
💭نیمه شب، کاروانیان برخاستند و گفتند: برخیزند تا روانه شویم. یکی از آنها گفت: توقف کنید تا روز شود؛ زیرا که فضیل در راه است. فضیل از شنیدن این حرف، ناراحت شد و به آنها گفت: جوانمردان! فضیل، اکنون در مقابل شماست، از ناحیه او، خاطر جمع باشید و حرکت کنید.
💭رسم فضیل این بود که هر مالی را که می دزدید، نام صاحبانش را در طوماری ثبت می نمود، بنابراین صاحبان اموال را طلبید و به هر نحو بود، رضایت آنان را به دست را آورد. یک یهودی که فضیل از او مال زیادی دزدیده بود باقی ماند. آن یهودی در شام زندگی می کرد، بنابراین فضیل به شام رفت و یهودی را پیدا کرد و جریان توبه خود را به او گفت و از او حلالیت طلبید.
💭یهودی به فضیل گفت: من سوگند خورده ام تا مال خود را نستانم، رضایت ندهم، و اکنون که مالی در دست نداری، باید به خانه من بیایی و از پولی که من در زیر بساط دارم برداشته و به من بدهی، تا سوگند خود را نشکسته باشم و تو هم به مراد خود که رضایتمندی من است برسی.
💭مرد یهودی فضیل را به خانه خود برد، آنگاه فضیل دست به زیر تشک وی برد و مرتب زر برداشته و به یهودی داد؛ تا هنگامی که ذمه خود را بری نمود.
مرد یهودی پس از مشاهده این جریان مسلمان شد و گفت: آیا می دانی که چرا مسلمان شدم! فضیل گفت: خیر!
💭مرد یهود گفت: در کتاب آسمانی تورات خوانده بودم هر کس از امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، به راستی توبه کند، خاک برای او به خواست خداوند عالم، مبدل به طلا گردد. چون در زیر بساط من به غیر از خاک چیزی نبود، می خواستم تو را امتحان کنم و از این راه، حقانیت اسلام را هم بشناسم؛ به همین دلیل چون چنین دیدم، مسلمان شدم.(2)
📚منبع:
1) حدید آیه 16
2)کشکول طبسی، ص 37 و 36
❣ @arefeen
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#عزیزان_برای_سرای_باقی_آخرت
#ابد_را_دریابیم_تا_بعداً_افسوس
#این_لحظات_را_نخوریم❌‼️
🌹آیت الله جوادی آملی:
✍تا #قبل از لحظه #احتضار، #اختیار زبان به دست خود #انسان است هر طور بخواهد و هر حرفی که بخواهد #میتواند بزند؛
💠اما از لحظه احتضار به بعد #زبان انسان در #اختیار_عمل اوست لذا خیلی ها نمی توانند در لحظه #جان_دادن شهادتین را بگویند؛ چون #اعمال آنها که #ناصالح است، نمی گذارد که #شهادتین را بگویند.
❣ @arefeen