eitaa logo
استاد علی شریفی
2.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
471 ویدیو
4 فایل
📺 کارشناس شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج) 📺 🖋#نقداهلسنت_وهابیت_جریان افراطی در وحدت،منیه
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت دوم وصيت نامه امام خميني نکات بسيار مهم در قسمت دوم وصيت نامه امام خميني در مورد وحدت آيا معني و تعريف وحدت و تنها راه رسیدن به وحدت را از منظر امام خميني مي دانيد؟ آيا مي دانيد طبق نظر امام خميني راه رسيدن به وحدت چيست؟ در اين کليپ با اعتقادات و آخرین سخنان حضرت امام آشنا شويد 1-دعوت همه مردم به تشيع 2-جدا شدن از مکتب اهلبيت(ع) رسيدن به انحراف است 3- طبق دستور اهلبيت(ع) بايد بر تمامي ستمگران و غاصبين حق آنان مثل بني اميه ملعون از صدر اسلام تا روز قيامت لعن فرستاد و بايد اين لعن را زنده نگه داشت 4- بر همه واجب است که در تمام مجالس عمومي و مراسم مذهبي به طور کوبنده فجايع و جنايات دشمنان اهلبيت(ع) از صدر اسلام تا به امروز بيان شده و بعد به آنان لعنت فرستاده شود 5-همه بدانند آنچه که موجب وحدت مي شود عمل به اين موارد(لعن به دشمنان اهلبيت) است 6-کساني که با اين نظر مخالف هستند انسان هاي خناس و منحرف از حق و مذهب هستند و نبايد به سخنان آنان اعتناء کنيد 7- اين وصيت من فقط مربوط به شيعيان نيست بلکه همه مردم را مخاطب قرار داده ام عکس روح الله را میزنند ولی عکس روح الله عمل میکنند
تبین نظرات رهبری در مسئله وحدت و تقریب مذاهب قسمت اول 1- مراد از وحدت با اهلسنت وحدت اجتماعی و سیاسی می باشد نه وحدت اعتقادی 2-اینکه ما می گوییم اختلاف نداشته باشید ربطی به بحث و نقد مذاهب و مناظره ندارد بلکه منظورمان عدم دعوا و تنازع و دشمنی می باشد وگرنه رشد مذاهب در گفتگوی علمی بوده و من شما را به این امر سفارش میکنم که با یکدیگر بحث علمی کرده و عقائد یکدیگر را به چالش بکشید 3-در مجالسی که صرفا شیعیان حضور دارند لزومی به بیان مباحث اثباتی در مسئله امامت و ولایت نیست زیرا همه شیعه بوده و این مسئله را قبول دارند پس بیان این مسئله موضوعیت ندارد، لذا مباحث امامت باید در فضای مطرح شود که مخاطب شما اهلسنت و غیر شیعه هستند 4- وقتی سخن از امیرالمومنین(ع) می شود امکان ندارد که سخن از حوادث و اتفاقاتی که برای حضرت افتاده است مثل جنگ جمل و صفین و دشمنی این افراد با حضرت بیان نشود، این مباحث یک بحث تاریخی می باشد که باید گفته شود و ربطی هم به شیعه و اهلسنت ندارد و اتفاقا نظر بنده این است که این مباحث بدون توهین نقل شود و حتی در این مباحث مناظره و مجادله کلامی انجام بگیرد.
☝️☝️☝️نتیجه بحث از مستندات قسمت اول نظر رهبری در مسئله تقریب و وحدت: طبق این مستندات نه تنها طرح موضوعات اختلافی در مسئله امامت در حضور اهلسنت مانعی ندارد بلکه اساسا این مباحث را باید در جمع همین افراد مطرح کرد. وقتی ایشان می فرماید اختلاف را رها کنید و وحدت داشته باشید منظور معظم له عدم اختلاف در موضوعات سیاسی و اجتماعی می باشد نه موارد عقیدتی و این عدم اختلاف در موارد سیاسی و اجتماعی جامعه می باشد و معنی عدم اختلاف به معنای عدم دعوا و دشمنی با یکدیگر است نه گفتن و نقد مذاهب و مباحث اختلافی مورد بعدی ذکر این مسئله می باشد که ایشان بیان حقائق تاریخی و درگیری بین ائمه با خلفاء و صحابه و ظلم های که به اهلبیت شده است را لازم و ضروری دانسته و تصریح می فرمایند ذکر این مباحث ربطی به شیعه و اهلسنت ندارد و نه تنها اثر سوء ندارد بلکه باید در این مباحث بین اهلسنت و شیعه مناظره و گفتگو انجام بپذیرد زیرا رشد علمی در طرح همین مباحث می باشد و بنده طلاب و پژوهشگران را به این امر تشویق می نماییم برای رسیدن به نظرات رهبری در مسئله وحدت و تقریب باید مجموعه سخنان و تعریف خود ایشان از کلمات و جملات شان را دید تا درک صحیحی از مطالب ایشان به دست آید، همانگونه که مشاهده فرمودید نظرات رهبری صریح و روشن و مشخص می باشد که متاسفانه عده ای نوبتریه مُنی نه تنها این موارد را مطرح نمیکنند بلکه به صورت گزینشی و با تحریف و تقطیع سخنان معظم له ایشان را یک شخص واداده نسبت به مباحث عقیدتی شیعه معرفی میکنند تا بتوانند پشت سر ایشان انحرافات خودشان را مخفی و توجیه کنند که قطعا بنده و امثال بنده جلوی این مصادره به مطلوب و خیانت را گرفته و اجازه این عمل قبیح عده ای منحرف و نفوذی را نخواهیم داد ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا سنی نیستم. قسمت اول: ارتباط صمیمی اهلبیت(ع) با خلفا ۶ دقیقه طلایی، برای نجات از برزخ سردرگمی علی (ع) و آل(ع) او دوست و یار، دشمن و یا مخالف خلفا از هیاهو تا واقعیت، از افسانه تا واقعیت. برای رسیدن به حقیقت فقط ۶ دقیقه فاصله دارید، پس با تامل و با دقت ببینید این ۶ دقیقه طلایی را
قشر مذهبی مردمی جامعه قربانی اصلی. در طی این سال ها مظلوم ترین و قربانی اصلی جامعه ما قشر مذهبی بوده اند. قشری که به واسطه بی کفایتی و خیانت های عده ای سودجو در لباس مدیریت کشور موجب تمسخر و طعن مخالفین نظام و دین و مکتب قرار گرفتند. قشری که اکثریت آن از دهک های پایین جامعه بوده و علیرغم منتقد بودن به بعضی از حوادث و مدیریت های مسیولین و با وجود مشکلات اقتصادی باز هم برای حفظ حداقل ارزش های اعتقادی پا روی اصل نظام نگذاشته و مرد روزهای سخت نظام بودند و خط خودشان را از اغتشاشگران و معاندین جدا کردند. قشری که علیرغم عدم انتساب رسمی به نظام این روزها فحش میخورند، کتک میخورند، چادر از سر نوامیس شان کشیده میشود، به عقایدشان اهانت میشود و حتی تهدید و کشته میشوند. آری این قشر از جامعه به ظاهر بازنده اصلی این اغتشاشات هستند مسیولین بی کفایت و خاین به نام دین دزدی و اختلاس کرده و دین و متدین را بد نام میکنند، مزدور و منافق و جاهل معاند نظام هم با اصل دین و دین داری مقابله میکند، هر دوی این گروه دو لبه یک چاقو هستند. دین و دین دار قربانی اصلی این روزها
استاد علی شریفی
دلایل بطلان احمد بصری را از زبان اولین شخصیت علمی جریان بشنوید. چرا آقای سید پور آذر به عنوان مسیول دانشکده مجازی مهدویت احمد بصری از این فرقه اعلام برایت کرد؟ دلایل علمی بطلان فرقه احمد بصری چیست؟ با دیدن این برنامه پاسخ خود را از زبان جناب سید پور آذر دریافت کنید بیصبرانه منتظر حضور اتباع احمد بصری و پاسخ این افراد به سوالات جناب پور آذر هستیم
هدایت شده از زنجیره نجات
42.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹️ جرعه ای تامل 🔸️بخشی از لایو اینستاگرامی استاد علی شریفی‌ و گفتگو با یک نفر از جماعت موسوم به اهل سنت‌ 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 📝                   〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️ 🆔 @zanjireh_nejat
به بهانه حوادث اخیر در زاهدان تحلیلی بر حوادث زاهدان بلوچ و بلوچستان در گذر تاریخ قسمت اول: برای اینکه بتوانیم مقصود و هدف خویش از این تحلیل را به صورت دقیق و بهتر به مخاطب ابلاغ نمایم نیاز است تا مقدمه ای کوتاه و‌مختصر از زندگی نامه یا بهتر بگویم رنج نامه مردم شریف بلوچستان را بیان کنم. طبق مطالعه متون تاريخي و بيان خاطرات مردم بومي و همچنين علماي اهلسنت ثابت مي گردد مردم اهلسنت بلوچستان در حکومت هاي قبل از انقلاب از جمله زمان قاجار و شاه در يک شرايط بسيار بدي زندگي ميکرده و نه تنها از حداقل امکانات رفاهي و اجتماعي برخوردار نبوده بلکه اساساَ آنان به عنوان يک شهروند و انسان در نزد حکومت و اتباع آنان به حساب نمي آمدند اين ظلم به حدي وسيع بود که هنوز هم پيرمردها و پيرزن ها در بلوچستان به مردم فارس و غير بلوچ و آن هم به عنوان ترس و نشان دادند خطر از جانب مردم فارس گچر و گچري مي گويند که بر گرفته از قجر و قجري مي باشد علت اين نامگذاري هم رفتارهاي ظالمانه حکام و ماموران حکومتي نسبت به مردم اين منطقه بوده است تا جاي که در اين افراد خود را صاحب جان،مال و حتي نواميس مردم شريف بلوچستان دانسته و از هيچ جنايتي کوتاهي نمي کردند از آنجاي که زندگي در بلوچستان به صورت طائفه اي و قوميتي بود يکي از مهم ترين راه هاي کنترل منطقه که توسط حکومت وقت برنامه ريزي شده بود استفاده از خوانين و بزرگان طوائف در بلوچستان بود و به همين دليل قدرت اصلي منطقه در اختيار خان ها به عنوان سردار و.... بود و در کنار این موضوع سرکشی و خروج های خوانین بر علیه حکومت مرکزی وقت را هم باید در نظر داشت. يکي ديگر از عوامل قدرت پيدا کردن خوانين در منطقه سياست انگليس بود از آنجا که انگليس براي حفظ هندوستان نياز به راه اندازي خط تلگراف در ايران و عبور آن از بلوچستان بود، با قدرتمند کردن خوانين و مجهز کردن آنان با اسلحه و ثروت آنان را فريب داده تا بتوانند نقشه خود را پياده کرده و به اين طريق علاوه بر راه اندازي تلگراف به بهانه محافظت از ايستگاه هاي تلگراف به منطقه ورود کرده و بلوچستان را با حکومت مرکزی درگیر کند يکي از نتايج اين رفتارها قدرت گرفتن خوانين تحت عنوان سردارها شد تا جاي که اين افراد براي مردم منطقه خدايي کرده و هر ظلم و جنايتي را که مي خواستند مي توانستند بر سر مردم بلوچستان بياورند بدين ترتيب تمام قدرت و ثروت در اختيار خوانين قرار گرفت و همه مردم و حتي علماي اهلسنت به عنوان رعيت خوانين زير دست آنان کار کرده و حق هيچگونه مخالفت هم نداشتند ادامه دارد...
تحلیلی بر حوادث زاهدان بلوچ و بلوچستان در گذر تاریخ قسمت دوم؛ بعد از دوره قاجار در دوره پهلوی هم وضع به همین منوال بود و خوانین در بلوچستان و مناطق سنی نشین قدرت اول منطقه بودند و اتفاقا جنس حکومت پهلوی از نوعی بود که خان ها و خوانین مورد توجه حکومت بودند لذا قدرت این افراد بیش از گذشته شد و همه افراد و به خصوص مولوی های اهل تسنن زیر دست خان بوده و بدون اذن و اجازه او حق عملی را نداشتند و در این مورد جا دارد به دو خاطره شنیدنی اشاره کنم. چند سال قبل و در دیداری که با مولوی محبی( از علما و اساتید سرشناس اهل تسنن در دارالعلوم زاهدان که از دنیا رفتند) داشتیم همین موضوع مطرح شد که ایشان با بیان خاطره ای گفتند؛ روزی با مولوی عبدالحمید در مورد جایگاه علما در زمان فعلی و مشکلات زمان شاه گفتگو میکردیم و من به ایشان گفتم یادتان می آید که در آن زمان اگر مهمان خاصی برای خان می آمد و وقتی خان میخواست مهمان خاص خودش را تحویل بگیرد و به او احترام ویژه بگذارد ما علما را احضار میکرد تا برویم و پای مهمان را شستشو داده و ماساژ دهیم‌ و این عمل خوانین به این معنا بود که مهمانش از اعتبار خاصی برخوردار است که خان ملا منطقه را مامور به درآوردن کفش و چکمه و شستن پای او کرده است و به لطف خدا امروز صاحب عزت و احترام هستیم. دومین خاطره در این موضوع هم در سفرم به بیرجند اتفاق افتاد. در یکی از سفرهایم به خراسان جنوبی و شهر بیرجند، من را به باغی زیبا و بزرگ بردند که یکی از باغ های اسدالله علم نخست وزیر شاه بود، در آنجا برایم تعریف کردند که علم یک شخص ضد سنی بود که در ایام نهم ربیع در همین باغ مراسم عمرکشون میگرفت و به دستور وی خوانین سنی مولوی های خودشان را جمع میکردند و به مراسم عمرکشون می آورند و علم و تیم اجرا کننده برنامه با همراهی خوانین سنی که برای خودشیرینی و باقی ماندن در قدرت پا روی عقاید خود و مردم شان گذاشته و در حضور مولوی ها مراسم عمرکشون گرفته و هر چی دلشان میخواست به مقدسات اهل تسنن میگفتند مولوی های سنی هم از ترس هیچ مخالفتی نکرده و فقط باید نظاره گر ماجرا می بودند، خلاصه آنچه که اتفاق می‌افتد قدرت خوانین سنی و بردگی همه مردم اهل تسنن در زیر دست خوانین بود. انقلاب شد و نظام شاهنشاهی به پایان رسید همانگونه که جنس حکومت شاه باعث شد به خوانین نگاه ویژه شود و از آنجای که نظام جمهوری اسلامی یک نظام دینی بود این بار نوبت علمای سنی بود. در نظام شاهنشاهی خوانین سنی همه کار مردم اهل تسنن بودند و در نظام جمهوری اسلامی خوانین کنار زده شدند و جای آنان را مولوی های اهل تسنن گرفتند و متاسفانه همان اشتباهی که در نظام شاهنشاهی اتفاق افتاد به صورت دیگری در نظام جمهوری اسلامی اتفاق افتاد زیرا..... ادامه دارد
تحلیلی بر حوادث زاهدان بلوچ و بلوچستان در گذر تاریخ قسمت سوم؛ در نظام شاهنشاهی خوانین سنی همه کار مردم اهل تسنن بودند و در نظام جمهوری اسلامی خوانین کنار زده شدند و جای آنان را مولوی های اهل تسنن گرفتند و متاسفانه همان اشتباهی که در نظام شاهنشاهی اتفاق افتاد به صورت دیگری در نظام جمهوری اسلامی اتفاق افتاد زیرا باز هم به جای رسیدگی و در اولویت قرار دادن مردم اهل تسنن علما و مولوی های اهل تسنن در اولویت قرار گرفتند به نحوی که اگر قرار بود خدماتی هم به مردم برسد سیاست نظام بر این روش انجام می شد که این خدمات باید از مجرای علمای منطقه به دست مردم برسد و حتی کار به جای رسیده است که برای خود من بارها اتفاق افتاده است که وقتی میخواستم در مناطق محروم بلوچستان فعالیت جهادی و عام المنفعه ای داشته باشم به بنده گوشزد می شد که با مولوی مطرح منطقه همکاری کنم و قبل از رساندن این خدمات به مردم منطقه اول جلسه ای با جناب مولوی داشته باشم و یا کمک ها را از طریق ایشان به مردم برسانم و یا اینکه با مشارکت این شخص و جریان حامی این مولوی در منطقه فعالیت کنم و گرنه موانعی بر سر خدمات رسانی به همین مردم شریف بلوچ از جوانب آن مولوی و حامیان وی و جوانب مختلف اتفاق می افتاد. همانگونه که در زمان حکومت های گذشته سفره و نان مردم اهل تسنن بلوچ زیر سایه خوانین قرار گرفت بعد از انقلاب هم این سفره و نان مردم زیر سایه مولوی ها قرار گرفت تا جای که در جلسات اداری در سیستان و بلوچستان که اساسا ربطی به مباحث مذهبی و عقیدتی نداشته و ندارد علماء و یا عالم مطرح منطقه که هیچ تخصص و سررشته ای از موضوع جلسه ندارد در این برنامه مشارکت و حضور دارد یا به نحوی مدیران دوست دارند این افراد را از نتیجه جلسه آگاه کرده و به آنان اطلاع رسانی کنند. برای خود بنده این رفتار مسئولین جای سوال بود که چرا به طور مثال در جلسه ای که مربوط به راه سازی و امور فاضلاب و.... است باید فلان مولوی در جلسه حاضر باشد و بارها این موضوع را از مدیران استانی سوال کردم که با جواب های موجه از نظر آنان و اشتباه از نظر خودم مواجه شدم برداشت آقایان از این سیاست چند مسئله است که به نظر بنده یکی از بزرگترین اشتباهات و سیاست های غلط نظام و حتی ظلم در حق مردم عوام اهل تسنن در این موضوع به حساب می آید و بنده قصد دارم در ادامه این بحث این سیاست و رویه را نقد و ادله خودم را در این مسئله بیان کنم تا ثابت کنم که در این موضوع هم مسئولین نظام البته از روی صداقت اما به علت روش اشتباه و هم عده زیادی از علمای اهل تسنن چه ظلم بزرگی را در حق عامه مردم اهل تسنن مرتکب شده اند و باید این رفتارها اصلاح گردد تا کمکی شود به وضعیت مردم بلوچ اهل تسنن بلوچستان ادامه دارد..
علت حادثه زاهدان در دستان مولوی عبدالحمید طی این دو هفته مولوی عبدالحمید هر آنچه که داشته و دارد را بر علیه نظام رو کرده است تا از حادثه زاهدان امتیازگیری کند پیرو این موضوع مولوی قلندرزهی امام جمعه اهل تسنن خاش نکته بسیار مهم و یا شاید گافی را که منتظرش بودم را بیان کرد. ادعاهای مولوی عثمان قلندرزهی ماموران انتظامی یک روز قبل در مکان مورد نظر مستقر شدند و با برنامه قبلی و تعمدا مردمی که هیچ سلاحی نداشتند را در مصلی کشتند و معترضین هم چهار تا بچه بودند که احتمالا نفوذی خود نظام بودند دلیل حرفهای ما فیلم های دوربین مداربسته مصلی زاهدان است کاری به این ندارم که هر انسانی با دیدن کلیپ های حادثه زاهدان که مردم و کانال های اهل تسنن و وهابی و معاند پخش کردند متوجه دروغ گویی این افراد میشود بلکه تمام حرف این است. چرا عبدالحمیدو جریان مکی تمام دوربین های مصلی زاهدان را جمع آوری و هیچ فیلمی از این دوربین ها را نه به مسیولین نظام تحویل داده اند و نه آن را پخش کردند؟ برای پایان یافتن ماجرا و مشخص شدن حقیقت مطالبه پخش کامل فیلم های دوربین های مداربسته مصلی زاهدان مسجد مکی را از مولوی عبدالحمید داریم و چنانچه فیلم ها پخش نشود که تاکنون نشده است واضح میگردد پخش این فیلم ها برای جریان مکی تبعات منفی داشته و حقایقی را مشخص میکند که با ادعاهای عبدالحمید در تضاد است. نشر حداکثری به عنوان مطالبه از عبدالحمید
فقط چند تا فشنگ بوده و در نهایت تیر خلاصی تو روز روشن. عبدالحمید دیروز گرا داد که چند نفر از نیروهای نظامی در زاهدان کشته شدند؟ و این چهار تا نوجوان مظلوم بدون سلاح نماز گذار او، خط را گرفتند و امروز دو نفر را..... البته مدیون هستید فکر کنید با گلوله و تفنگ و نهایت تیر خلاص زدند نه اینگونه نیست، از آنجای که این بچه ها نماز خوان و اهل نمازجمعه عبدالحمید هستند از اولیای خدا بوده و با فوت این دو عزیز را به آن دنیا فرستادند. با تشکر از رهنمودهای وحدت انگیز عبدالحمید
پیامبر اعظم (ص) می فرمایند: لا تَكرَهُوا الفِتنَه فِي آخِرالزَّمانِ فَاِنَّها تُبير المُنافِقين از فتنه و آزمايش در آخرالزمان نگران نباشيد چرا كه موجب نابودي منافقان خواهد شد. ميزان الحكمه، حديث شماره 15748 بیشترین خسارت اتفاقات اخیر قبح شکنی بود، از به تمسخر گرفتن اعتقادات دینی و برهنگی و فحاشی و بیغیرتی به نام آزادی تا گم شدن مطالبات به حق مردم در اغتشاشات و امروز شهید کردن زایرین حرم اهلبیت در حال نماز و عبادت واقعا فکر نمیکنیم مسیر در پیش رو اشتباه هست، وقتی لیدرهای اعتراضات میشوند نیروهای منافقین، سلطنت طلب ها، تجزیه طلب ها، رسانه های سعودی و وهابی ها و اتباع این جریان ها در ایران و کسانی که سالیان قبل به عنوان زباله از ایران فرار کردند و مزدور دیگران شدند باشند انتظار دیگری نیست این راه یعنی درآمدن از چاله و افتادن در چاه، وقتی نفهمیم و ندانیم چگونه مشکلات خودمان را حل کنیم باید هم منتظر این حوادث باشیم و اگر عبرت نگیریم و به مسیر عقلانی صحیح برنگردیم تازه اول راه است شرق کشور عاشقان طالبان و القاعده، غرب کومله دمکرات و الاهوازیه، مرکز کشور منافقین و سلطنت طلب ها و صدها گروهک و جریان دیگر خیز برداشته اند برای تکه تکه کردن ایران ما. و باز هم ما مردم این کشور بزرگترین خسارت دیده هستیم در این فتنه تسلیت به انسان و انسانیت