🥀میگفت چشمان شهدا
به راهی استکه از خود به یادگـار گذاشتهاند
اما چشم ما به روزی است
که با آنان رو به رو خواهیم شد !🥀
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
چهارشنبه ۶۶/۱۰/۲
ساعت ۷ صبحانه خوردیم و بعد کمی لوازم را درست کردم و قرار شد که امروز برویم خانه خودمان و شاهده هم بچه را آماده کرد و رفتیم خانه خودمان . نزدیک ظهر بود . من با بچه به بازی پرداختم و او هم اتاق را جمع و جور کرد و لوازم را مرتب کرد و چند عکس هم گرفتیم و ناهار خوردیم و تا شب خانه خودمان بودیم
پ.ن علی آقا یک حلقه فیلم گرفته بود و تمام عکس ها را سعی کرد از خودش و دخترش بگیرم اما تمام عکس ها سوخت و تنها یک عکس آن هم خیلی تار باقی ماند . تنها یک عکس
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
پنجشنبه ۶۶/۱۰/۳
صبح بیدار شدم و رفتم شیر خریدم و لوازم صبحانه را آماده کردم و شاهده را بیدار کردم امروز تشییع جنازه مهدی ناصری و برادر حسینی فرمانده سپاه بود که من نتوانستم بروم . ظهر برای ناهار رفتیم خانه آقای شایان و بعد از ظهر بچه را پیش حاج خانم گذاشتیم و با شاهده به گلزار شهدا رفتیم در آنجا پیش حاج یاری پدر شهید مرتضی یاری رفتم و دیده بوسی کرد و من را که دید گریه اش گرفت و از من حلالیت خواست و بعد از چندی آمدیم خانه . نزدیک غروب بود ساعت ۷ شب بود که علی خبر داد که مینی بوسی از اهواز به طرف ساوه می آمده برای شرکت در مراسم تشییع جنازه فرمانده سپاه که در راه تصادف کرده است و گویی اسماعیل آقا شوهر طیبه خانم هم داخل آن بوده . چند نفر زخمی و چند نفر کشته شده اند و از اسماعیل آقا خبری نیست و من از ناراحتی تا صبح خواب به چشمانم نیامد
پ . ن . اسماعیل آقا باجناق شهید و علی برادر خانم شهید می باشد .
شهید مرتضی یاری همسایه علی آقا بود .
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق میزند این خاطره هارا
باید بنویسد غم جان کندن مارا
🍁#شهیدانه
ابراهیم میگفت:
مطمئن باش !
هر کس با حسین
رفیق شود
تغییر میکند ...
≺≺شهید ابراهیم هادی≻≻
💎 سزای آزار مؤمن
🔻رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم:
مَنْ آذَی مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ کَلِمَةٍ جَاءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَکْتُوباً بَیْنَ عَیْنَیْهِ آیِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ
❇️ هر كس مؤمنى را و لو به يك جزء كلمه آزار دهد، در روز قيامت در حالى محشور مىگردد كه ميان دو چشمش نوشته شده: اين شخص از رحمت خدا مأيوس باشد.
📚 إرشاد القلوب، جلد ۱، صفحه ۷۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهدا را فراموش نکنیم
🍂رفتند که این نام سرافراز بماند
بر مأذنهها نام علی باز بماند...
🍂رفتند که دراین قفستنگ، دراین شهر
یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند...
🍂گفتند که اعجاز حسین است شهادت
رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند....
یادشهداباصلوات🥀
شبتون_شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتی مهم نیست به نماز جمعه برسید یا نه
حتی اگر مسلمون نیستی
باید اتوبان قم تهران قفل بشه
باید همه مبادی تهران قفل بشه
باید همه خیابون های تهران قفل بشه
از صبح باید تا کیلومترها دورتر از مصلی آدم ایستاده باشه
این نماز جمعه فقط یک نماز جمعه نیست
همه #برای_ایران باید بیایم وسط میدون
جمعه ۶۶/۱۰/۴
امروز صبح ساعت ۵ بیدار شدم و آماده شدم که محمد بیاید دنبال من که برویم تهران سراغ زخمی ها . تا ساعت ۹ صبح خبری نشد و علی آمد و رفتیم خانه محمد و گفتند که صبح رفته است تهران و اسماعیل آقا زخمی شده است و دنده هایش شکسته است و ناصر صالحی خونریزی مغزی کرده است و قرار شد که محمد ساعت ۱۲ خبر بدهد که تا ساعت ۶ شب خبری نشد و من شاهده را در جریان گذاشتم و رفتیم در خانه محمد و آمد وگفت شب بعد ا ز شام می آیم خانه مادرم . و شب آمد و به طیبه خانم ماجرا را گفت و زنگ زد بیمارستان و با او صحبت کرد و من هم صحبت کردم . ساعت ۱۱ بود که خوابیدم .
در ضمن امروز گوسفند را هم قربانی کردیم .
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
شنبه ۶۶/۱۰/۵
صبح ساعت ۶ بیدار شدم و علیرضا بچه طیبه خانم را بردم مهد کودک و بعد رفتم برای خانه مرغ و غیره خریدم و بعد برگشتم خانه حاج خانم و بعد از صبحانه به شاهده گفتم که بچه را حمام ببریم و بعد از ناهار زنگ زدم به مادرم و با هماهنگی آن ها را رساندم حمام و خودم رفتم آرایشگاه . عصر با شاهده سری به خانه خودمان زدیم و مادرم را برای شام دعوت کردیم ولی قبول نکرد . برگشتیم به خانه .
امروز به در خواست من با شاهده به طلا فروشی رفتیم و برای دختر قشنگم یک پلاک طلا خریدم که روی آن نوشته شده بود . همیشه در قلب منی و پول آن از هدایایی بود که خانواده شاهده برای تولد برایش آورده بودند . در مسیر برگشت از اینکه نتوانسته بودم برای همسرم چیزی بخرم از او عذر خواهی کردم . شب بعد از شام خوابیدم.
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق میزند این خاطره هارا
باید بنویسد غم جان کندن مارا
🔺خواب دیدم که با فصل بهار آمدهای
باید امسال بیایی بشوی تعبیرش...
#شهید_علی_پیرونظر
صبـحتون شهـدایـی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آرامش و طمانینه در اقامه نماز، مستحبات و تبرک جستن حضرت آیتالله خامنهای به تربت سیدالشهداء علیهالسلام پس از پایان نماز.