#شهیدانه
ما را تو با گرفتنِ جان امتحان نکن
از جانِ خود عزیزتر داشتیم ، رفت ..
#حاجقاسم
#اللهم_ارزقنا_شهادت
حاج قاسم عزیز
سلاحی که تو برافراشتی
هرگز بر زمین نخواهد ماند.
#حاجقاسم
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#شبتون_شهدایی
چهارشنبه ۶۶/۹/۱۱
ساعت ۳ بود که تورج من را برای نماز بیدار کرد نماز را خواندم و حاضر شدیم برای رفتن به حمام . گفته بودند ساعت ۴ باز می شود من و تورج و گرشاسبی و مجید و سعید و امید راه افتادیم . هوا تاریک بود و خیلی هم سرد . وقتی به حمام رسیدیم دیدیم چند نفری قبل از ما آمده اند و جلو حمام صف کشیده اند . ولی از حمامی خبری نیست . خلاصه ساعت ۵ حمامی آمد و حمام را روشن کرد بعد از مدتی آب گرم شد ودرب کانکس را باز کرد و داخل دوش ها شدیم .دیدیم همه شیرها یخ زده است شروع کردیم به باز کردن شیرها . به این صورت که آب گرم از بیرون می آوردیم و روی شیرها و دوش می ریختیم . بالاخره اولین دوش . که دوش من بود باز شد وارد شدم . لباس هایم را که در آوردم عین سرد خانه بود و بخارهای آب که از روز پیش به سقف چسبیده بود یخ زده بود و به صورت قندیل آویزان بود . آب گرم را باز کردم و زیر آب رفتم ولی پاهایم همچنان بی حس بود . داود از بیرون صدا زد علی من می تونم بیایم داخل ؟ در را باز کردم دیدم نیست آقای عزیزی گفت من بیایم . گفتم بیا وقبل از داخل شدن او من بیرون آمدم . ساعت نزدیک ۶/۵ بود که به چادرها رسیدیم و حسابی خودم را خشک کردم و نماز صبحم را خواندم آقا حمید صبحانه را آماده کرده بود . بچه ها می گفتند حدود ۷ هزار نیرو آمده است از چادر خارج شدیم دیدیم که تمام ضد هوایی ها و پدافندها شروع به کار کردند و برای خیر مقدم به تازه واردها بود . رفتم میدان صبحگاه برادر حاج فضلی فرمانده لشگر می خواست صحبت کند . در آخر صحبت رفتم پشت سرش . وقتی صحبتش تمام شد .محافظانش سریع می خواستند از میدان اورا خارج کنند که مستقیم آمد توی سینه من . یک قد و قامت خیلی رشیدی داشت و چشم چپش را هم در عملیات های گذشته از دست داده بود خلاصه تا خواست سوار ماشین بشود بچه ها ریختند سرش و با هزار مکافات او را سوار ماشین کردند .بعد با حمید آمدیم سراغ بچه های تازه وارد .او تعدادی از دوستانش را پیدا کرد. من هم آمدم چادر بعد از نماز و ناهار رفتم سراغ شستن لباس هایم تورج لباس ها راشست و من آب کشیدم و بعد رفتیم سراغ وضو گرفتن . قبل از نماز به تبلیغات لشگر سپرده بودم سه عدد شال مشکی با آرم لشگر ۱۰ سیدالشهدا برایم بیاورند . خریدم به قیمت ۳۰ تومان . پیش خودم عهد بستم که اگر محمد صاحب پسری شد یکی از آن ها را به او بدهم و یکی را هم برای علیرضا فرزند اسماعیل آقا و دیگری را به فرزند خودم هدیه بدهم . تعدادی مهمان داشتیم چون گردان حدود ۱۰۰ نفر نیرو گرفته بود ودر میدان کنار ساختمان چادر می زدند بعد از شام آیه ای از قران و عکسی را از پوستر جدا کردم به عنوان یادگاری حدود ساعت ۹ خوابیدم
#شهید_علی_پیرونظر
@sharikerah
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پنجرهای به آخرین دیدار شهید هنیه با رهبر انقلاب، در روز قبل از شهادت
☝️ این دیدار، دیدار مشترک حماس و جهاد اسلامی فلسطین با حضرت آیتالله خامنهای بود
#هنیه
#اسماعیل_هنیه
#فلسطین
#مقاومت
#ترور
#تشییع_مهمان
30.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتی به من غصه نخور
می رم و بر می گردم .......
پنجشنبه های شهدایی
سخت است
از همه "بابایت"
یک سربند
و یک قاب عکس
بماند!
#یا_رقیه
#ٱنس_با_شهداء
#سلام_بر_شهدا
عشق به #شهدا
مثل هوای دم #صبح است
تازهام میکند
کافےست کمی شما را #نفس بکشمـ
کافےست ریهام را
از #دوست داشتنتان پرکنم
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید حسن نصرالله: موبایلی که در دست شماست، جاسوس قاتلی است که اطلاعات دقیقی به دشمن میدهد و مکان فرماندهان ما را نشان میدهد.
اکثر اتفاقاتی که برای ما افتاده به خاطر موبایل بوده است. اسرائیل به جاسوس نیاز ندارد بلکه از طریق اینترنت، همه شهرها و خیابانها و رزمندگان را میبیند.