eitaa logo
شهید علی پیرونظر
461 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
392 ویدیو
0 فایل
دلاور مرد گردان زهیر .گروهان عاشورا . لشگر ۱۰ سیدالشهدا. عملیات بیت المقدس ۲ هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید @shahede_shayan ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
ما را تو با گرفتنِ جان امتحان نکن از جانِ خود عزیزتر داشتیم ، رفت ..
حاج قاسم عزیز سلاحی که تو برافراشتی هرگز بر زمین نخواهد ماند.
چهارشنبه ۶۶/۹/۱۱ ساعت ۳ بود که تورج من را برای نماز بیدار کرد نماز را خواندم و حاضر شدیم برای رفتن به حمام . گفته بودند ساعت ۴ باز می شود من و تورج و گرشاسبی و مجید و سعید و امید راه افتادیم . هوا تاریک بود و خیلی هم سرد . وقتی به حمام رسیدیم دیدیم چند نفری قبل از ما آمده اند و جلو حمام صف کشیده اند . ولی از حمامی خبری نیست . خلاصه ساعت ۵ حمامی آمد و حمام را روشن کرد بعد از مدتی آب گرم شد ودرب کانکس را باز کرد و داخل دوش ها شدیم .دیدیم همه شیرها یخ زده است شروع کردیم به باز کردن شیرها . به این صورت که آب گرم از بیرون می آوردیم و روی شیرها و دوش می ریختیم . بالاخره اولین دوش . که دوش من بود باز شد وارد شدم . لباس هایم را که در آوردم عین سرد خانه بود و بخارهای آب که از روز پیش به سقف چسبیده بود یخ زده بود و به صورت قندیل آویزان بود . آب گرم را باز کردم و زیر آب رفتم ولی پاهایم همچنان بی حس بود . داود از بیرون صدا زد علی من می تونم بیایم داخل ؟ در را باز کردم دیدم نیست آقای عزیزی گفت من بیایم . گفتم بیا وقبل از داخل شدن او من بیرون آمدم . ساعت نزدیک ۶/۵ بود که به چادرها رسیدیم و حسابی خودم را خشک کردم و نماز صبحم را خواندم آقا حمید صبحانه را آماده کرده بود . بچه ها می گفتند حدود ۷ هزار نیرو آمده است از چادر خارج شدیم دیدیم که تمام ضد هوایی ها و پدافندها شروع به کار کردند و برای خیر مقدم به تازه واردها بود . رفتم میدان صبحگاه برادر حاج فضلی فرمانده لشگر می خواست صحبت کند . در آخر صحبت رفتم پشت سرش . وقتی صحبتش تمام شد .محافظانش سریع می خواستند از میدان اورا خارج کنند که مستقیم آمد توی سینه من . یک قد و قامت خیلی رشیدی داشت و چشم چپش را هم در عملیات های گذشته از دست داده بود خلاصه تا خواست سوار ماشین بشود بچه ها ریختند سرش و با هزار مکافات او را سوار ماشین کردند .بعد با حمید آمدیم سراغ بچه های تازه وارد .او تعدادی از دوستانش را پیدا کرد. من هم آمدم چادر بعد از نماز و ناهار رفتم سراغ شستن لباس هایم تورج لباس ها راشست و من آب کشیدم و بعد رفتیم سراغ وضو گرفتن . قبل از نماز به تبلیغات لشگر سپرده بودم سه عدد شال مشکی با آرم لشگر ۱۰ سیدالشهدا برایم بیاورند . خریدم به قیمت ۳۰ تومان . پیش خودم عهد بستم که اگر محمد صاحب پسری شد یکی از آن ها را به او بدهم و یکی را هم برای علیرضا فرزند اسماعیل آقا و دیگری را به فرزند خودم هدیه بدهم . تعدادی مهمان داشتیم چون گردان حدود ۱۰۰ نفر نیرو گرفته بود ودر میدان کنار ساختمان چادر می زدند بعد از شام آیه ای از قران و عکسی را از پوستر جدا کردم به عنوان یادگاری حدود ساعت ۹ خوابیدم @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت👆👆
9.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به آخرین دیدار شهید هنیه با رهبر انقلاب، در روز قبل از شهادت ☝️ این دیدار، دیدار مشترک حماس و جهاد اسلامی فلسطین با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بود
30.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتی به من غصه نخور می رم و بر می گردم ....... پنجشنبه های شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخت است از همه "بابایت" یک سربند و یک قاب عکس بماند!
در شفاعت شـهدا دست بازی دارند عکسشان را بنگر چهره ی ماهی دارند ما به یاد آوری خاطـره ها محتاجیـم ور نه آنان به من وتو چه نیازی دارند ♥️✨شبتون شهدایی✨♥️
عشق به مثل هوای دم است تازه‌ام می‌کند کافےست کمی شما را بکشمـ کافےست ریه‌ام را از داشتنتان پرکنم شادی روح و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید حسن نصرالله: موبایلی که در دست شماست، جاسوس قاتلی است که اطلاعات دقیقی به دشمن میدهد و مکان فرماندهان ما را نشان می‌دهد. اکثر اتفاقاتی که برای ما افتاده به خاطر موبایل بوده است. اسرائیل به جاسوس نیاز ندارد بلکه از طریق اینترنت، همه شهر‌ها و خیابان‌ها و رزمندگان را می‌بیند.