eitaa logo
شهید علی پیرونظر
445 دنبال‌کننده
981 عکس
364 ویدیو
0 فایل
دلاور مرد گردان زهیر .گروهان عاشورا . لشگر ۱۰ سیدالشهدا. عملیات بیت المقدس ۲ هیچکس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید @shahede_shayan ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهدا را فراموش نکنیم 🍂رفتند که این نام سرافراز بماند بر مأذنه‌ها نام علی باز بماند... 🍂رفتند که دراین قفس‌تنگ، دراین شهر یک پنجرۀ رو به خدا باز بماند... 🍂گفتند که اعجاز حسین است شهادت رفتند که این راهِ پُر اعجاز بماند.... یادشهداباصلوات🥀 شبتون_شهدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتی مهم نیست به نماز جمعه برسید یا نه حتی اگر مسلمون نیستی باید اتوبان قم تهران قفل بشه باید همه مبادی تهران قفل بشه باید همه خیابون های تهران قفل بشه از صبح باید تا کیلومترها دورتر از مصلی آدم ایستاده باشه این نماز جمعه فقط یک نماز جمعه نیست همه باید بیایم وسط میدون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرڪه شهـــید نشد... صبحتون_شهدایی
جمعه ۶۶/۱۰/۴ امروز صبح ساعت ۵ بیدار شدم و آماده شدم که محمد بیاید دنبال من که برویم تهران سراغ زخمی ها . تا ساعت ۹ صبح خبری نشد و علی آمد و رفتیم خانه محمد و گفتند که صبح رفته است تهران و اسماعیل آقا زخمی شده است و دنده هایش شکسته است و ناصر صالحی خونریزی مغزی کرده است و قرار شد که محمد ساعت ۱۲ خبر بدهد که تا ساعت ۶ شب خبری نشد و من شاهده را در جریان گذاشتم و رفتیم در خانه محمد و آمد وگفت شب بعد ا ز شام می آیم خانه مادرم . و شب آمد و به طیبه خانم ماجرا را گفت و زنگ زد بیمارستان و با او صحبت کرد و من هم صحبت کردم . ساعت ۱۱ بود که خوابیدم . در ضمن امروز گوسفند را هم قربانی کردیم . @sharikerah
شنبه ۶۶/۱۰/۵ صبح ساعت ۶ بیدار شدم و علیرضا بچه طیبه خانم را بردم مهد کودک و بعد رفتم برای خانه مرغ و غیره خریدم و بعد برگشتم خانه حاج خانم و بعد از صبحانه به شاهده گفتم که بچه را حمام ببریم و بعد از ناهار زنگ زدم به مادرم و با هماهنگی آن ها را رساندم حمام و خودم رفتم آرایشگاه . عصر با شاهده سری به خانه خودمان زدیم و مادرم را برای شام دعوت کردیم ولی قبول نکرد . برگشتیم به خانه . امروز به در خواست من با شاهده به طلا فروشی رفتیم و برای دختر قشنگم یک پلاک طلا خریدم که روی آن نوشته شده بود . همیشه در قلب منی و پول آن از هدایایی بود که خانواده شاهده برای تولد برایش آورده بودند . در مسیر برگشت از اینکه نتوانسته بودم برای همسرم چیزی بخرم از او عذر خواهی کردم . شب بعد از شام خوابیدم. @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق می‌زند این خاطره هارا باید بنویسد غم جان کندن مارا
🔺خواب دیدم که با فصل بهار آمده‌ای باید امسال بیایی بشوی تعبیرش... صبـحتون شهـدایـی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آرامش و طمانینه در اقامه نماز، مستحبات و تبرک جستن حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به تربت سیدالشهداء علیه‌السلام پس از پایان نماز.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکشنبه ۶۶/۱۰/۶ بعد از خوردن صبحانه رفتم سراغ شیر کمکی و فرمانداری و عکاسی . وتعدادی عکس که گرفته بودم دادم برای ظاهر کردن . نزدیک ظهر بود که طاهره خانم به خانه حاج خانم آمد . شب گذشته هم آقای شایان با یک وانت تصادف کرده بود و تا ساعت ۱۱اورژانس بود که به خیر گذشت . ناهار حاج خانم آبگوشت درست کرده بود و همه آنجا جمع بودند . قرار بر این شد که فردا همگی به تهران برویم اول به ملاقات اسماعیل آقا و بعد هم من به منطقه بروم . عصر شاهده گفت برویم مقداری خوراکی بخریم . خوش حال شدم و گفتم ما نمردیم و شما از ما در خواستی کردی . وقتی به خانه آمدیم متوجه شدم خوراکی ها را برای من خریده و در ساکم گذاشته بود که آخر شب بچه ها رفته بودند در ساکم را باز کرده بودند و همه را بهم ریخته بودند که باعث ناراحتی فراوان شاهده شده بود آن شب خیلی گریه کرد و من بی نهایت ناراحت شدم و خلاصه در انتهای شب به خواب رفتیم . @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق می‌زند این خاطره هارا باید بنویسد غم جان کندن مارا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر ما ها می دونستیم چشممون باز بود می فهمیدیم این ها چه مقاماتی دارند عوض،عزاداری . گریه . شادی راه می انداختیم منتها ماها چشممون نزدیک بین است نمی فهمیم این ها در کجا هستند ......
دوشنبه ۶۶/۱۰/۷ امروز صبح ساعت ۶ بیدار شدم و بعد از نماز حاضر شدم که برویم تهران . محمد آمد و ساعت ۷/۵بود که همراه محمدو خانم او و علی و من و حاج خانم راهی تهران شدیم ساعت ۹/۵تهران بودیم که من رفتم و از راه آهن بلیط گرفتم برای ساعت ۴/۴۵دقیقه و رفتیم بیمارستان طالقانی پیش اسماعیل آقا و او مرخص شده بود فقط منتظر دکتر بود که نامه طول درمان و گواهی را به او بدهد ساعت ۱۱ من و محمد رفتیم سراغ کار محمد در منابع سنگین و جای دیگر و ساعت ۱/۵ برگشتیم دیدیم که کارهایش تمام شده است و یک مینی بوس از اقوامش هم به دیدنش آمده بودند .بعد محمد و بقیه رفتند ساوه و من خداحافظی کردم و آمدم راه آهن . ساعت ۴ بود که ناهار خوردم و خیلی فکرم شلوغ بود و ناراحت بودم از فراق همسر و دختر خوشگل خودم . خلاصه ساعت ۴/۴۵دقیقه سوار قطار شدم و بعد از خواندن نماز و خوردن شام به خواب رفتم . ساعت ۴/۵ صبح بیدارمان کردند . @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت پ . ن . آخرین مرخصی 👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«آنان را که ریشه در خاک استوار دارند، از طوفان هراسی نیست» •آسد‌مرتضی‌آوینی
گفتید: چه دلگشاست افق در طلوع صبح ☀️ گفتیم: که چهرۂ شما ز آن دلگشاتر است ...😍 @sharikerah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 امروز هم گره کار دست حضرت زهرا سلام الله علیها است 🌷 کجاست حسین خرازی که بگه تورجی زاده رو پیدا کنید که کار گره خورده است. 🏴 تورجی زاده روضه حضرت زهرا(س) بخوان شیعه با این توسلات کار را جلو برده است. 💠 در جنگ خندق وقتی مرتضی علی(ع) به جنگ آن حرامی رفت، حضرت رسول الله فرمود: خدایا همه اسلام در مقابل همه کفر قرار گرفته است. 🕌 رسول خدا (ص) یک دست به محاسن خویش و یک دست به سمت آسمان بلند کرد و برای مولا دعا کرد.🤲 ⚪️ یا صاحب الزمان(عج) به نظر می‌رسد امروز هم کار گره خورده است و مسلمانان مظلومانه در فلسطین و لبنان قتل عام می‌شوند. 🔴 بار دیگر همه اسلام مجددا مقابل همه کفر قرار گرفته است. 💢 همه جا را دشمنان فرا گرفته و باید از امام زمان عجل الله مدد گرفت و گفت: آقا جان؛ به حق مادرت حضرت زهرا سلام الله علیها یک عنایتی کن... 🌴 کفار باید بداند که اگر دنیا هم پشتتان آنها باشد ما پنج تن آل عبا را داریم. ▫️ اگر آنها سنگر شکن دارند، ما خیبر شکن داریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند رفیق‌های در آغوش هم گریسته را ... 💔 @sharikerah
هرکسی یک محرمی دارد برای خویش و من حرف هایم را همیشه گفته‌ام با پرچمت
سه شنبه ۶۶/۱۰/۸ ساعت ۵/۵ رسیدم ایستگاه مراغه و پیاده شدم نمازم را خواندم و به همراه دو نفر دیگر آمدیم گاراژ و هوا خیلی سرد بود و حدود ۲۰ سانت برف روی زمین بود بعد با مینی بوس آمدیم میاندوآب و ساعت ۷/۵ صبح میاندوآب بودم و یک ساعت در مخابرات منتظر شدم و به خانه زنگ زدم و با شاهده صحبت کردم و دلم کمی آرام گرفت و خبر دادم که رسیده ام و بعد خداحافظی کردم و با هر مشکلی بود آمدم لشگر و هوا در این جا واقعا سرد بود ساعت ده بود که صبحانه خوردم و کمی صحبت و احوال پرسی مصیب و علی دهقان آمدن و آن ها از همه بیشتر خوش حال شدند بعد دیدم بچه های صنایع دفاع (سالاروند . تورج علیزاده .داود سلیمانی . مجید . فرزاد .حمید و بقیه ..... ) به مرخصی رفته اند . بعد از ظهر رفتم سراغ مهدی طاهری در تبلیغات و پیش آن ها بودم و شام را هم آنجا خوردم و کمی صحبت کردیم و همانجا خوابیدم خبر رسید دسته ها می خواهند به رزم شبانه بروند . در ضمن طوری شده بود که همه بچه ها شپش گرفته بودند و تمام بدنشان به خارش افتاده بو د و هر کس در لباسش و زیر پیراهنش تعدادی شپش پیدا می کرد و اعتراض کرده بودند به فرماندهی . که قرار بود فردا صبح بهداشت بیاید سمپاشی کند . @sharikerah
خاطرات خود نوشت شهید علی پیرونظر از لحظه اعزام تا چند روز قبل از شهادت 👆👆دستی که ورق می‌زند این خاطره هارا باید بنویسد غم جان کندن مارا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊🖤 ‍ پرواز ڪردن سخت نیست... عاشق ڪه باشے بالت می‌دهند؛ و یادت می‌دهند تا ڪنی... آن هم عاشقانه... :)♥️ ✍ از (ع) روایت شده: 💠 خداوند براى گروهى و براى گروهى ديگر را مقـرّر نموده؛ 🔶 و هـركدام به اجـل معين خـود آنسان كه او مقدّر كرده است مى رسند؛ ✅ پس خوشا بحال راه خدا و راه اطاعت او. 📖 «اِنَّ اللّهَ كَتَبَ الْقَتْلَ عَلى قَوْمٍ وَ الْمَوْتَ عَلى آخَرينَ وَ كُلٌّ آتِيَةٌ مَنِيَّتُهُ كَما كَتَبَ اللّهُ لَهُ فَطُوبى لِلْمُجاهِدينَ فىسَبيلِ اللّهِ وَالْمَقْتُولينَ فى طاعَتِهِ». 📚 نهج السعاده، ج۲، ص۱۰۷. شهدا دست ماراهم بگیرید بدجوری دلتنگ نگاهتان هستیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا