♦️طرح منطقهای جدید و ترور اسماعیل هنیه در تهران
#تحلیل_کوتاه
🔹 پس از حمله دیشب رژیم صهیونیستی به مربع امنیتی حزبالله در ضاحیه بیروت، بامداد امروز این رژیم اقدام به ترور اسماعیل هنیه رهبر سیاسی جنبش حماس کرد که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران در تهران حضور داشت. این اقدامات که پس از سفر نتانیاهو به آمریکا انجام میشود به معنای تشدید تنش توسط رژیم صهیونیستی با توسعه گستره درگیری و شتاب عملیاتی و ورود به بازی در یک زمین جدید یعنی اقدامات امنیتی سطح بالا پس از ۱۰ ماه ناکامی در عرصه جنگ نظامی در غزه است.
🔸 این رویکرد در واقع بخشی از یک «طرح منطقهای جدید» برای مقابله با ایران بوده است که نتانیاهو قرار بود در سفر به آمریکا از آن رونمایی کند. ظاهراً حادثه مجدل شمس همزمان با سفر نتانیاهو به واشنگتن رونمایی از این طرح بود.
🔸 تمرکز جدید رژیم صهیونیستی بر ترور رهبران و فرماندهان با تاکید آمریکا بر لزوم انتقال از مرحله حملات هوایی شدید در غزه به حملات متمرکز و هدفمند مطابقت دارد و مختص رهبران حماس یا فرماندهان حزبالله نیست بلکه همه اضلاع مقاومت را در بر میگیرد. با اینحال جهتگیری کلی آن به سمت ایران است.
🔸 در حالیکه همزمان با این دو اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی، ایالات متحده نیز پایگاه نظامی نیروهای «الحشد الشعبی» در شمال «بابل» عراق را هدف قرار داد که منجر به شهادت چهار نیروی این سازمان شد برخی تحرکات دیگر نیز در منطقه وجود دارد که نشان میدهد یک هماهنگی بین رژیم صهیونیستی و آمریکا و دیگر بازیگران همسو برای ورود به چنین مرحلهای از تنش وجود دارد.
🔸 با دو اقدام اخیر، رژیم صهیونیستی از دو خط قرمز مهم عبور کرده است و به نظر میرسد از خط قرمزهایی بیشتری عبور خواهد شد؛ با این حال درست است که رژیم قواعد درگیری را به هم زده است اما قواعد جدیدی را که به ناچار باید شکل بگیرد رژیم دیکته نمیکند و لزوماً به نفع آن نخواهد بود.
✅ در حالیکه احتمال جنگ فراگیر روز به روز نزدیکتر میشود به نظر میرسد قواعد جدید درگیری از دل یک بازی Tit for Tat یا «این به آن در» کاهشی برون آید. به این معنی که بازی با ضربات متقابل سنگین آغاز میشود و شدت ضربات متقابل به مرور کاهش مییابد. قواعد درگیری به نفع بازیگری تثبیت میشود که در هر مرحله ضربات دردناکتری را به حریف تحمیل کند و اراده جدیتری برای ادامه بازی نشان دهد.
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌼🌸🌺
https://eitaa.com/shatranjsiasat
♦️ چرا سنوار؟
#تحلیل_کوتاه
🔹 یک هفته پس از ترور اسماعیل هنیه و شهادت وی، یحیی سنوار رئیس حماس در غزه به عنوان رهبر حماس انتخاب شد. این در حالی که بود عموماً گمانه زنیها روی کسانی مانند خالد مشعل و خلیل الحیه بود.
🔸 رهبران حماس از سال ۲۰۰۴ به این سو، عموماً به دلیل شرایط امنیتی حاکم بر غزه و راهبرد موسوم به چمنزنی رژیم صهیونیستی مبنی بر ترور رهبران و فرماندهان ارشد فلسطینی، خارج از غزه ساکن بودهاند. طبیعتاً در شرایط پسا طوفانالاقصی و بیش از ۱۰ ماه جنگ که با حضور نظامی این رژیم در مناطق مختلف نوار غزه همراه بوده است کمتر تحلیلگری فکر میکرد شخصی در داخل نوار غزه به عنوان رهبر حماس انتخاب شود.
🔸 با اینوجود انتخاب سنوار به چند دلیل هوشمندانه به نظر میرسد. نخست این که نظر به رنج و درد جنگ برای ساکنین غزه انتخاب فردی که به طور ملموستری با این درد و رنج درگیر است همبستگی مردم فلسطین با حماس را بیشتر میکند و امکان موفقیت سوء استفاده دشمن برای ایجاد شکاف میان مردم و مقاومت فلسطین و سپردن اداره غزه به گروههای سازشکار را تضعیف میکند.
🔸 دوم، این انتخاب شکست رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهدافش از جنگ غزه را بسیار برجستهتر میکند. رژیم صهیونیستی نه تنها نتوانسته سازمان رزم حماس را از بین ببرد بلکه اکنون عالیترین مقام سیاسی حماس نیز در غزه حضور دارد. این امر بار روانی سنگینی برای رژیم صهیونیستی دارد و تلاش این رژیم برای دستاوردسازی در جنگ غزه را با چالش جدی روبرو میسازد.
🔸 دلیل سوم، هماهنگی بیشتر روند مذاکرات با مبارزات میدانی است. اگرچه پیش از این نیز یحیی سنوار به دلیل جایگاه او در غزه، و نقشش در عملیات طوان الاقصی نقش کلیدی را در مذاکرات داشت و رهبران سیاسی حماس در غزه در هماهنگی کامل با او بودند اما مسائلی از از قبیل دشواری ارتباط با او می توانست چالشهایی در تعاملات میدان و دیپلماسی ایجاد کند. انتخاب سنوار اکنون به معنی یکی شدن میدان و دیپلماسی است و ضمن جلوگیری از امکان عدم هماهنگی این دو عرصه، کار رژیم صهیونیستی را در ترکیب عملیات نظامی با اقدامات نمایشی دیپلماتیک به شدت دشوار میسازد.
🔸 موضوع دیگر مربوط به گرایشهای متفاوت سیاسی داخل حماس ناظر به روابط با بازیگران منطقهای است. انتخاب شخصی که نگاه مثبتتر و روابط نزدیکتری با ایران، حزبالله و دیگر گروههای مقاومت نسبت به سایر حامیان حماس دارد نشانگر غلبه گفتمانی این نگاه در سایه عملیات طوفان الاقصی و نوع مواجهه بازیگران مختلف منطقهای در رابطه با آن بوده است. چنین امری طبیعتاً میتواند در شرایط جنگی و نظر به نیازمندیهای کنونی حماس مانع از بروز شکافهای ناخواسته در جبهه مقاومت شود و راهبرد وحدت میادین را تقویت کند.
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌼🌸🌺
https://eitaa.com/shatranjsiasat
🌐 هریس و ترامپ؛ کدام یک برنده مناظره بود؟
#تحلیل_کوتاه
🔹 امروز چهارشنبه، ۲۱ شهریور نخستین مناظره انتخاباتی میان کامالا هریس و دونالد ترامپ برگزار شد. از صحبت تعداد زیادی از خبرنگاران و تحلیلگران (نزدیک به هر دو حزب) پیروزی نسبی هریس در مقابل ترامپ قابل برداشت بود. نظرسنجیهای فوری که بعد از پایان مناظره انجام شد نیز چنین نتیجهگیری را تأیید میکرد. اما هرکدام از نامزدها چه عملکردی داشتند؟
🔸 ضعف ترامپ در طول مناظره از جهتهای متعددی کاملاً مشهود بود. طرز رفتار و واکنشهای او نسبت به مناظره پیشین با بایدن یا حتی مناظرههای ۲۰۲۰ او تفاوت چندانی نداشت. او به راحتی خشمگین میشد، کنترل خود را از دست میداد و یکسری جمله را مبنی بر اینکه او بهترین دولت و بایدن و هریس بدترین دولت تاریخ آمریکا را داشتهاند تکرار میکرد. هریس نیز از این ضعف استفاده کرد و چندین دفعه با سخنانی همچون اینکه مردم در تجمعات انتخاباتی از سخنان ترامپ خسته میشوند و آن را ترک میکنند یا اینکه ترامپ یک مجرم است او را عصبانی میکرد.
🔸 نظرسنجیها در چند ماه گذشته نمایانگر یک نکته مهم بودند: آرای ترامپ غالباً ثابت یا کمنوسان بودهاند. این یعنی ترامپ طرفداران آتشینی دارد، ولی هنوز در جذب آرای جدید چندان موفق نبوده است. در این صورت ترامپ در مناظره باید در سخنانش آرای مستقل و مردد را هدف قرار میداد. به جز تأکید او بر ناامنی مرزها، سایر سخنان او در اقتصاد، سلامت، محیط زیست و سیاست خارجه، بیشتر باب میل پایگاه رأی فعلیاش بود. آمارهای منتشر شده از نیویورک تایمز نشان میدهد که او تعداد حملات کمتری نسبت به هریس داشته است. ترامپ در مناظره دیشب بیشتر در موضع دفاع و اثبات درستی خود بود. ادعاهای نادرست او در مسائل مختلف نیز به او آسیب زد.
🔸 از سوی دیگر، هریس همان چیزی بود که دموکراتها پس از مناظرات ضعیف بایدن انتظار داشتند. او خود را آرام، مسلط و دارای برنامه نشان داد. او در موضوع پروندههای حقوقی ترامپ، خروج آمریکا از افغانستان، حق سقط جنین موفقتر ظاهر شد. شاید بتوان گفت نقطه ضعف ترامپ در موضوع سقط جنین، از باقی حوزههای بیشتر بود. چراکه تلاش کرده بود خود را به رأیدهندگان مستقل نزدیک کند؛ اما اظهارات تندتر معاونش، ونس، برایش دردسرساز شد. هریس به خوبی در حوزه ناامنی مرزها (موضوعی که کمپین ترامپ همیشه بر روی آن مانور میداد) ترامپ را در موضوع دفاع قرار داد و او را در کنگره را متهم به نابودی طرح امنیت مرزها در کنگره کرد. برخلاف ترامپ که از گذشته بیشتر حرف میزد، هریس بر آینده تمرکز و خود جزو «نسل جدید رهبران« دانست.
✅ پس از پایان مناظره، لیندسی گراهام، سناتور جمهوریخواه، اذعان داشت که ترامپ فرصتها را از دست داد. دیگر جمهوریخواهان همچون دسانتیس و رامسوامی از دخالتهای مجریهای مناظره انتقاد کردند و داگلاس اسکوئن در فاکسنیوز هریس را پیروز مناظره دانست. مهمترین واکنش کمپین هریس نیز درخواست برای مناظره مجدد بود. با این حال باید منتظر بروزرسانی در نظرسنجیها ماند تا دید آیا هریس واقعاً توانسته است فاصله خود با ترامپ را بیشتر کند یا خیر.
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌼🌸🌺
https://eitaa.com/shatranjsiasat
🌐 سیستم انتخاباتی الکترال چگونه کار میکند؟
#تحلیل_کوتاه
🔹مطابق اصل دوم و متمم دوازدهم قانون اساسی آمریکا، مردم آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری به ۵۳۸ الکترال (گزیننده) رأی میدهند تا آنها رئیسجمهور و معاونش را انتخاب کنند. هر ایالت سهمی از این رقم دارد که آن را تعداد سناتورهایش (به طور ثابت ۲ سناتور برای هر ایالت) به علاوه تعداد نمایندگانش در مجلس نمایندگان (متغیر براساس جمعیت) تعیین میکنند.
💢انتخاب شدن الکترالها و انتخاب رئیسجمهور توسط آنها
🔸 نامزدهای ریاستجمهوری معمولاً در بازه انتخابات مقدماتی یا در ماه منتهی به انتخابات نهایی الکترالهای خود در هر ایالت را تعیین میکنند. این الکترالها نباید از اعضای سنا، مجلس نمایندگان یا مسئولین فدرال و ایالتی باشند. در روز انتخابات، نام الکترالها ممکن است بر روی برگه رأی بیاید یا صرفاً اسم کاندید ریاستجمهوری بر روی آن باشد؛ اما در هر صورت این الکترالهای نامزد هستند که انتخاب میشوند.
🔸 نحوه انتخاب الکترالها در ایالتها به این صورت هست که نامزدی که بیشترین رأیهای ایالت را کسب کند، تمام سهم الکترالهای ایالت را بدست میآورد (The winner takes all). تنها ایالتهای مین و نبراسکا از این قاعده مستثنی هستند و تعداد الکترالها به صورت نسبی توزیع میشود؛ به این صورت که در هر دو ایالت، ۲ الکترال به طور ثابت به نامزد برنده و الکترالهای باقیمانده (۲الکترال برای مین و ۳ الکترال برای نبراسکا) به نامزد برنده در حوزههای انتخاباتی مختلف این ایالاتها اختصاص مییابد. مین دو حوزه و نبراسکا سه حوزه انتخاباتی دارند و هر حوزه یک الکترال خواهد داشت.
🔸 در همه ایالات مرجع نهایی اجرا و نظارت انتخابات مقامات ایالتی هستند. هرگونه شمارش، تأیید، رسیدگی به اختلافات و بازبینی آرا توسط دیوان عالی ایالتی انجام میشود. در نهایت تا انتهای دسامبر الکترالهای هر ایالت، رأی خود را به نامزد مدنظر میدهند و سپس فرماندار ایالت طی سندی (certification of ascertainment) آرای نهایی الکترالها را به کنگره ارسال میکند.
🔸 در ژانویه طی جلسهای مشترک میان سنا و مجلس نمایندگان به ریاست رئیس سنا، آرا خوانده و رئیسجمهور و معاونش اعلام میشوند. رئیس سنا باید نتیجه آرا را تأیید کند. در صورتی که هیچ از نامزدها نتواند رأی کافی (۲۷۰) را بدست آورد، رئیسجمهور و معاونش به ترتیب توسط مجلس نمایندگان و سنا انتخاب خواهد شد. در این صورت هر ایالت تنها ۱ رأی خواهد داشت.
💢 رای الکترالها بر خلاف تعهدات حزبی
🔸 آیا الکترالها میتوانند برخلاف تعهدات حزبی خود، به فرد دیگری رأی بدهند؟ در برخی ایالت آری و در برخی دیگر خیر. با این حال به ندرت رخ میدهد. بیش از ۳۰ ایالت تاکنون برای چنین الکترالهایی (Faithless electors) قواعدی وضع کردهاند. برخی ایالات همچون فلوریدا، تگزاس و کالیفرنیا، الکترالها را از چنین کاری منع کردهاند و در صورت تخلف، رأی آنها محاسبه نمیشود و الکترال دیگری جایگزین میگردد. برخی دیگر از ایالتها نیز صرفاً برای چنین اقدامی جریمه قرار دادهاند. به همین دلایل، نامزدها همیشه تلاش میکنند الکترالهایی را برگزینند که از وفاداریشان مطمئن هستند.
💢 به چنین سیستم انتخاباتی تاکنون انتقادات متعددی وارد شده است:
🔸 به دلیل عدم وجود نسبت یکسان بین تعداد الکترالها و جمعیت در ایالتهای مختلف و همچنین با توجه به قاعده «The winner takes all» که باعث میشود تفاضل آراء نامزدها در ایالاتهای مختلف در محاسبه نهایی در نظر گرفته نشود، ممکن است نامزدی اکثریت آرای مردم را بدست بیاورد اما تعداد الکترال کمتری کسب کند و بازنده شود (همچون انتخابات ۲۰۱۶). به عبارت دیگر، رأی غیرمستقیم مردم باعث میشود در چنین مواقعی آنچه واقعاً اکثریت میخواهد محقق نشود.
🔸 به علاوه به دلیل این که تعداد الکترالها در ایالات مختلف نسبت یکسانی با جمعیت این ایالات ندارد و به عنوان مثال ممکن است در یک ایالات به ازای هر ۱۰ هزار نفر و در ایالت دیگر به ازای هر ۲۰ هزار نفر واجد رای یک الکترال وجود داشته باشد آرا مردم در ایالتهای مختلف ارزش متفاوتی مییابد. همچنین، قاعدۀ «The winner takes all» باعث میشود تاثیرگذاری آرای مردم در ایالات مختلف متفاوت باشد. به عنوان مثال رأیدهندگان جمهوریخواه در ایالت کالیفرنیا تأثیر چندانی در انتخابات ندارند و رای دادن یا ندادن آنها هیچ تفاوتی ایجاد نمیکند؛ چراکه اکثریت دموکرات آن همیشه تمام الکترال ایالت را تصاحب میکنند.
🔸 از آنجا که برخلاف گذشته، وفاداری الکترالها نسبت به حزبشان بیشتر شده، دیگر عملاً انتخاب آنها کارکرد خاصی ندارد و عملکرد آنها شبیه یک سیستم مکانیکی است.
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌼🌸🌺
https://eitaa.com/shatranjsiasat
🌐 رژیم صهیونیستی پس از شهادت سید حسن نصرالله
#تحلیل_کوتاه
#رژیم_صهیونیستی
🔹 عملیات چهارگانه رژیم اسرائیل در جنوب لبنان از ۲۷ شهریور ۱۴۰۳ سطح تقابل با حزبالله را به صورت رسمی از «تبادل آتش» به یک «جنگ نامتقارن» مبدل نمود. عملیات انفجار پیجرها و تجهزات الکترونیکی، ترور فرماندهان گردان رضوان و نهایتاً ترور سید حسن نصرالله، موازنه را فعلاً در جبهه شمالی تا حدی به نفع صهیونیستها تغییر داده است. این رویدادها به لحاظ سیاست داخلی این رژیم نیز واجد دلالتها و پیامدهایی است.
💢 تصویر جدید و نقش آمریکا
🔸 عملیات پیجرها حدود ۳ هزار نیروی نخبه و سازماندهنده حزبالله را زخمی و برای مدتی خانهنشین ساخت و البته هم این عملیات و هم سه اقدام دیگر نشاندهنده عمق نفوذ اسرائیل به اقدامات و برنامههای حزبالله در طول یکسال اخیر بوده است. به نظر میرسد اسرائیلِ جبهه شمالی در پاییز ۱۴۰۳ اصلاً شبیه اسرائیلی که در پاییز ۱۴۰۲ توسط حماس غافلگیر شد و روز هفتم اکتبر یک شکست نظامی و امنیتی خورد نیست.
🔸 اگرچه اشراف اطلاعاتی روزهای اخیر اسرائیل در جنوب لبنان باعث شده برخی ناظران تصور کنند، اسرائیل از عملیات طوفان الاقصی با خبر بوده و با اجازه دادن به حمله حماس آن را به دام کشانده، ولی میان روند اقدامات اسرائیل در ماههای نخست جنگ و قله اشراف امنیتی و اطلاعاتی امروز آن در لبنان فاصله زیادی وجود دارد؛ اسرائیل در ماههای نخست جنگ در غزه، نه سرعت فعلی در جبهه شمال را داشت و نه اقتدار کنونی را. در مسیر این تحول بزرگ کمک دستگاههای اطلاعاتی آمریکایی احتمالاً قابل توجه بوده است.
💢 هدف اصلی اسرائیل
🔸 عملیات چهارگانه اسرائیل در دو هفته اخیر، با هدف وارد کردن یک ضربه اساسی بر پیکره فرماندهی، تصمیمگیران و نیز فعالان سازماندهی حزبالله انجام شده است. اسرائیل درصدد است با تضعیف مجموعه توانمندیهای رهبری و سازماندهی حزبالله و ایجاد هراس جدی از اشراف اطلاعاتی خود، مسیر تداوم عملیات و تحمیل خواستههای خود را هموارتر سازد. در واقع اسرائیل با مانورهای اخیر میخواهد بدون جنگ شدید به اهداف خود برسد و یا نیاز به شدت عمل و تلفات دادن و درگیری های شدید را برای دستیابی به این اهداف کاهش دهد.
💢 مواضع در لبنان و طمع رژیم
🔸 یکی از نخستین پیامدهای عملیات چهارگانه صهیونیستها در جنوب لبنان، تغییر تصورات گروههای لبنانی بوده است. اکنون شاهد شکلگیری این تصور در میان برخی از طیفها در این کشور هستیم که وقتی در شرایط افزایش تنش اسرائیل موفق به چنین اقداماتی شده اگر بخواهد حمله زمینی به جنوب لبنان داشته باشد، چه فاجعهای رقم خواهد خورد؟
🔸 در یکی از نخستین واکنشها نجیب میقاتی، نخستوزیر پیشبرد امور لبنان پس از شهادت سیدحسن نصرالله در یک مصاحبه اعلام کرده کشورش راهی جز رویکرد دیپلماتیک برای پایاندادن به جنگ ندارد. پیشنهاد او اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ مصوب سال ۲۰۰۶ بود که بر اساس آن، حزبالله لبنان باید به ساحل شمالی رودخانه لیتانی عقبنشینی کند تا راه برای استقرار ارتش ملی لبنان و نیروهای حافظ صلح هموار شود.
🔸 شکلگیری این روایت از سوی مقامات رسمی لبنان در شرایط کنونی ممکن است از سوی صهیونیستها تعبیر به ضعف فزاینده شود و مطامع آنها را تشدید کند. بدین معنا که هدف اصلی و آنی و کوتاه مدت اسرائیل در جبهه شمالی در یکسال گذشته امن ساختن نوار شمالی و بازگرداندن ۶۶ هزار ساکن این مناطق بوده است. اما اکنون ادبیات برخی مقامات اسرائیلی به سمت یک رویکرد حداکثری رفته است. آنها توقف در جریان منازعه را دادن یک فرصت بینظیر به حزبالله برای بازسازی و برنامهریزی مجدد میدانند. همچنین برخی خواستار اشغال مناطقی از جنوب لبنان به عنوان وجه المصالحه هرگونه توافق بعدی شدهاند.
💢 ارتقای جایگاه کابینه نتانیاهو
🔸 جامعه اسرائیلی نیز نسبت به این عملیات چهارگانه واکنش مثبت نشان داده و شاهد رشد محبوبیت حزب لیکود در نظرسنجیها هستیم، در چند نظرسنجی اخیر حزب لیکود با عبور از ائتلاف وحدت ملی به رهبری بنی گانتز با ۲۵ کرسی بار دیگر جایگاه حزب نخست را پس گرفته است. اتفاقی که پس از ۷ اکتبر بیسابقه است. با این وجود همچنان ائتلاف حامی نتانیاهو در وزن کشی ائتلافی در برابر اپوزیسیون شکست میخورد و توان جذب دستکم ۶۱ کرسی را ندارد.
✔️ از سوی دیگر با پیوستن گیدعون صعر، رهبر حزب امید جدید به کابینه ائتلافی (فعلاً به عنوان وزیر بدون وزارتخانه) فشارهای اجتماعی نسبت به کابینه نتانیاهو کاهش خواهد یافت و پایگاه رأی او نیز بهبود پیدا می کند. در چنین شرایطی به نظر میرسد اوضاع اجتماعی و سیاسی داخل در حال تجربه کردن یک چرخش محسوس به نفع نتانیاهو است.
کانال تحلیلی شطرنج سیاست🌼🌸🌺
https://eitaa.com/shatranjsiasat