#بسيار_زيباست👇🏻
مادر پسر هشت ساله ای فوت کرد و پدرش با زن دیگری ازدواج کرد.
یک روز پدرش از او پرسید:
*پسرم به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟*
پسر با معصومیت جواب داد:
مادر اولی ام دروغگو بود
اما مادر جدیدم راستگو است.
پدر با تعجب پرسید: چطور؟
پسر گفت:
قبلاً هر وقت من با شیطنت هایم
مادرم را اذیت می کردم،
مادرم می گفت :
اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست
اما من به شیطنت ادامه می دادم.
با این حال، وقت غذا مرا صدا می کرد و به من غذا می داد.
ولی حالا هر وقت شیطنت کنم
مادر جدیدم می گوید :
اگر از اذیت کردن دست برندارم
به من غذا نمی دهد
و الان دو روز است که
من گرسنه ام
#بسلامتی_تمام_مادرا ♥️
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📔#بسیار_زیباست🌺👇
کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم :
من نمی خوام تو بهترین باشی
من فقط می خوام تو خوشبخت باشی
اصلا مهم نیست همیشه نمره هاتو 20 بگیری ...
جای 20 می تونی 18 بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببری .
از "ترین" پرهیز کن
خوشبختی جایی هست که خودت رو با کسی مقایسه نکنی
حتی نخواه خوشبخت ترین باشی
بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن ...
من فکر می کنم از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم ، خوشبختی از ما گریخت ...
از 19:75 لذت نبردیم چون یکی 20 شده بود ...
از رانندگی با پراید لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری تو خیابون بود .
از بودن کنار عزيزانمون لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیبش کمتر از خیلی های
دیگه بود .
می خوام بگم خیلی از ما فقط به "بهترین ، بیشترین و بالاترین" چسبیدیم و نتیجه ی
آن نسل های افسرده و همیشه گریان شد ...
شاید لازمه تغییر جهت بدیم یا حداقل اجازه ندیم نحسیِ "ترین" دامن بچه هامون رو بگیره.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
📔#بسیار_زیباست🌺👇
کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم :
من نمی خوام تو بهترین باشی
من فقط می خوام تو خوشبخت باشی
اصلا مهم نیست همیشه نمره هاتو 20 بگیری ...
جای 20 می تونی 18 بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببری .
از "ترین" پرهیز کن
خوشبختی جایی هست که خودت رو با کسی مقایسه نکنی
حتی نخواه خوشبخت ترین باشی
بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن ...
من فکر می کنم از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم ، خوشبختی از ما گریخت ...
از 19:75 لذت نبردیم چون یکی 20 شده بود ...
از رانندگی با پراید لذت نبردیم چون ماشین های مدل بالاتری تو خیابون بود .
از بودن کنار عزيزانمون لذت نبردیم چون مدرک تحصیلی و پول توی جیبش کمتر از خیلی های
دیگه بود .
می خوام بگم خیلی از ما فقط به "بهترین ، بیشترین و بالاترین" چسبیدیم و نتیجه ی
آن نسل های افسرده و همیشه گریان شد ...
شاید لازمه تغییر جهت بدیم یا حداقل اجازه ندیم نحسیِ "ترین" دامن بچه هامون رو بگیره.
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد
#داستان
#بسیار_زیباست
مردی با پدرش در سفر بود که پدرش از دنیا رفت.
از چوپانی در آن حوالی پرسید:
چه کسی بر مردههای شما نماز میخواند؟
چوپان گفت ما شخص خاصی را برای این کار نداریم،
خودم نمازِ آنها را میخوانم
مرد گفت خوب لطف کن نماز پدر مرا هم بخوان ..
چوپان مقابل جنازه ایستاد و چند جمله زمزمه کرد و گفت: نمازش تمام شد.
مرد تعجب کرد و گفت: این چه نمازی بود؟! و چوپان گفت:
بهتر از این بلد نبودم،
مرد از روی ناچاری، پدر را دفن کرد و رفت.
شب هنگام در عالمِ رویا پدرش را دید که روزگارِ خوبی دارد، و از پدرش
پرسید چه شده که اینگونه راحت و آسودهای؟!
پدرش گفت: هرچه دارم از دعای آن
چوپان دارم.
مرد فردای آن روز، به سراغِ چوپان
رفت و از او خواست تا بگوید در کنارِ جنازه پدرش چه دعایی خوانده؟
چوپان گفت:
وقتی کنارِ جنازه آمدم و ارتباطی میان من و خداوند برقرار شد با خدا گفتم: خدایا اگر این مرد امشب مهمانِ من بود یک گوسفند برایش زمین میزدم، حالا که این مرد امشب مهمان توست ببینم با او چگونه رفتار میکنی!
@shayad_etefagh
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#داستانهای_آموزنده
#شاید_برای_شما_هم_اتفاق_بیفتد