هدایت شده از ایران مقتدر 🇮🇷✌🏻
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ جوانی که غافلگیرانه به صورت روحانیون تیغ میکشید
♦️شاگرد اول مدرسه بودم.
♦️شاغل بودم
♦️ در خانه بودم.
♦️ هر وقت بیکار میشدم میرفتم اینستاگرام پستهای اینترنشنال را نگاه میکردم.
♦️تشویق میشدم با تیغ به روحانیون حمله کنم تا خبرش پخش بشود.
♦️اولین بار که تصمیم به تیغ کشیدن کردم یک روحانی را دیدم سر حرف را با او بازم کردم و هنگام خداحافظی به صورتش تیغ زدم و فرار کردم! رفتم خانه و دیدم خبرش در اینستا پخش شده. گفتم اگه اخوند دیگهای رو دیدم اونو هم بزنم!
♦️روحانی دوم را در متروی رودکی دیدم چون عبا و عمامه داشت با این که او را نمیشناختم گفتم این آدم بدیه فکر میکردم باید اینو بزنم! وقتی به یک جای خلوت رفت با تیغ یک ضربه به گردنش زدم و فرار کردم به سمت محل کارم!
♦️شیوه استفاده از ماسک و دستکش را از فضای مجازی مثل اینترنشانال یاد گرفتم.
♦️تحت تأثیر تنشهای فضای مجازی بودم
#فضای_ولنگار_مجازی
#قتلگاه_نوجوانان
🇮🇷
هدایت شده از ایران مقتدر 🇮🇷✌🏻
17.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ جدید ابوذر روحی با عنوان «طوفان الاربعین» منتشر شد
#غزه #کربلا #اربعین
به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇
https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
# شهیدانه ..
او میگفت ؛
اشکال ما این است که برای همه وقت میگذاریم بجز خدا ،،
نمازمان را سریع میخوانیم و فکر میکنیم زرنگی کرده ایم ..
اما نمیدانیم آنکه به وقت ما برکت میدهد خداست ..🌱
✍ شهید علیرضا کریمی ..
..................
22.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
# شهیدانه ..
🍂 بخدا شهدا خیلی کارا از دستشون بر میاد ..
فقط کافیه باهاشون رفیق بشی و معجزه هاشونو تو زندگیت ببینی ..🥺
فیلم بالا رو ببینید..☝️🌱
.......................
مرحوم آیت الله حق شناس ره
اگر اراده کنی که خودت را حفظ بکنی پروردگار هم در هنگام ارتکاب به معاصی برای تو ايجاد مانع میکند
✍️مرحوم آیت الله عبدالکریم #حق_شناس(ره)
خاطره مادر شهید مهدی زین الدین
قبل از انقلاب بود دیدم پسرم با یه بغل مجله اومد خونه
مجله هارو که دیدم تعجبم بیشتر شد...
همون تصویر هنر پیشه های سینما ، رقاصه ها و ...
گفتم : پسرم این همه مجله چیه خریدی؟
اونم از این مجلات کثیف...
تو که اهل این چیزا نبودی؟
تو به مَحرم نگاه نمیکنی چه برسه به اینها.
گفت : پول یک ماه کارم رو دادم اینا رو از باجه ی سرکوچه خریدم تا بسوزونمشون..
تا بقیه جوونای محل نخرن
گفتم : مادر جان ، این یه باجه که تو شهر نیست..
مجلات همه شهرو که نمیتونی بخری؟
گفت اما فردای قیامت میتونم به خدا بگم که من هرچه در وسع و توانم بود
به وظیفه ام عمل کردم....
راوی : مادر شهید 🍀
تاریخ تولد : ۱۳۳۸/۷/۱۸ تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۶۳/۸/۲۷
نحوه شهادت : به همراه برادرش مجید زین الدین در مأموریتی که از کرمانشاه به طرف سردشت آذربایجان غربی درحرکت بود در منطقه تپه ساروین با گروهک های ضد انقلاب درگیر و به فیض
شهادت نائل آمد
سردار شهید مهدی زین الدین
🕊🌹🌴🕊🌴🌹🕊
#یاد_یاران
#اسارت
#ماه_محرم
طی دوران اسارت به جز سال آخر اسارتم هیچگاه اجازه نداشتیم در ماه محرم عزاداری کنیم. در دوران اسارت عزاداری را برای ما ممنوع کرده بودند و روزهای عاشورا و تاسوعا حتی آب را بر روی ما میبستند. در ایام عزاداری محرم نیروهای عراقی برای جلوگیری از برگزاری مراسم عزاداری واکسنی را به دست اسرا میزدند که باعث ورم و درد دست میشد تا این درد دست مانع از سینهزنی و عزاداری شود. با وجود این، همیشه دنبال فرصتی برای عزاداری بودیم، اگر چه حتی اجازه اینکه گوشهای بنشینیم و در خلوت خود برای امام حسین(ع) عزاداری کنیم را نداشتیم.
راوي :
#آزاده_سرافراز
#کاظم_خسروی
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم_و_صفر
#ماه_برکات_اسلامی
#ماه_زنده_ماندن_اسلام
🏴 🕊🌹
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#سرلشگر_خلبان
#آزاده_سرافراز
#جانباز_معزز
#سیدالاسرای_ایران
#شهید_والامقام
#حسین_لشگری
#اولین_خلبان_اسیر
#آخرین_آزاده_سرافراز
#طلوع :
🗓 1331/12/20 🗓
محل تولد : قزوین ـ ضیاءآباد
وضعیت تاهل : متأهل
تاریخ #اسارت :
🗓 1359/06/27 🗓
تاریخ #آزادی :
🗓 1377/01/17 🗓
مدت #اسارت :
#شش_هزارو_چهارصدو_ده_روز
#عروج :
🗓 1388/05/19 🗓
مسئولیت : سرباز
محل #شهادت : بیمارستان لاله تهران
علت #شهادت : عوامل ناشی از اسارت و جانبازی
مزار #شهید :
#گلزار_شهدای_قزوین
#مهربانم
#آسمانی_شدنت_مبارک
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🌹🕊
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#همسرانه
#خاطره
#یادت_نره_من_برگشتم
یک ماه و نیم از آمدنش گذشته بود.
توی این مدت دائم به مراسمهای مختلف برای سخنرانی دعوت میشد.
یک روز به دانشگاه تهران رفته بود تا برای دانشجوها صحبت کند.
تماس گرفت و گفت شام آنجا مهمان است و دیر به خانه برمیگردد.
من هم طبق روال هر روز شروع کردم به انجام کارهایم.
شب که شد شام خوردم و ظرفها را شستم و آشپزخانه را تمیز کردم.
بعد هم در ورودی را قفل کردم و خوابیدم.
یادم رفته بود حسین به ایران بازگشته و الان کجاست و قرار است به خانه برگردد.
هنوز به آمدنش عادت نکرده بودم.
لحظاتی بعد دیدم صدای در میآید.
کمی ترسیدم. رفتم پشت در و پرسیدم کیه؟
تازه یادم آمد حسین پشت در است و از خجالت نمیدانستم چکار کنم.
در را که باز کردم خودش هم فهمید.
گفت خانم من را یادت رفته بود؟
از آن موقع به بعد هر وقت میخواست جایی برود، میگفت :
#یادت_نره_من_برگشتم
#سرلشگر_خلبان
#شهید_حسین_لشگری
🌹 #سالروز_شهادت🕊
🥀 🌹🕊