eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهگاهی که دلم می‌گیرد پیش خود می‌گویم آنکه جانم را سوخت، یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟ گفته بودند: "که از دل برود یار چو از دیده برفت" سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
➰ گاهی چو آب هستم و گاهی چو آتشم از این دوگانگی‌ست که بس درد می‌کشم سویَم میا! و روح پریشان من مخوان اوراق کهنه‌ای ز کتابی مشوشم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ کسی با سکوتش، مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد کسی با نگاهش، مرا تا درندشت دریای خون برد مرا باز گردان مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گاهگاهی که دلم می‌گیرد پیش خود می‌گویم آنکه جانم را سوخت، یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟ گفته بودند: "که از دل برود یار چو از دیده برفت" سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گاهگاهی که دلم می‌گیرد پیش خود می‌گویم آنکه جانم را سوخت، یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟ گفته بودند: "که از دل برود یار چو از دیده برفت" سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
وای، باران؛ باران؛ شیشه پنجره را باران شست . از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ، من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ. می پرد مرغ نگاهم تا دور، وای، باران، باران، پر مرغان نگاهم را شست... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گاهگاهی که دلم می‌گیرد پیش خود می‌گویم آنکه جانم را سوخت، یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟ گفته بودند: "که از دل برود یار چو از دیده برفت" سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
➰ گاهی چو آب هستم و گاهی چو آتشم از این دوگانگی‌ست که بس درد می‌کشم سویَم میا! و روح پریشان من مخوان اوراق کهنه‌ای ز کتابی مشوشم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ کسی با سکوتش، مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد کسی با نگاهش، مرا تا درندشت دریای خون برد مرا باز گردان مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
چشمک زند به بخت سیاهم ستاره‌ای داده‌ست روشنی به شبم، ماه پاره‌ای ای ماه شب فروز، ز من درگذر که من از خلق روزگار، گرفتم کناره‌ای دشتم، فریب خورده ز هر ابر تیره‌ای یا چوب خشک سوخته از هر شراره‌ای بگذار مست باشم که این درد کهنه را جز با می کهن، نه علاجی نه چاره‌ای از من تو درگذر که دگر در خور تو نیست مردی دلش ز تیغ جفا پاره پاره‌ای کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گاهگاهی که دلم می‌گیرد پیش خود می‌گویم آنکه جانم را سوخت، یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟ گفته بودند: "که از دل برود یار چو از دیده برفت" سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گاهگاهی که دلم می‌گیرد پیش خود می‌گویم آنکه جانم را سوخت، یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟ گفته بودند: "که از دل برود یار چو از دیده برفت" سال‌ها هست که از دیده‌ی من رفتی، لیک دلم از مهر تو آکنده هنوز... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
➰ گاهی چو آب هستم و گاهی چو آتشم از این دوگانگی‌ست که بس درد می‌کشم سویَم میا! و روح پریشان من مخوان اوراق کهنه‌ای ز کتابی مشوشم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
چشمک زند به بخت سیاهم ستاره‌ای داده‌ست روشنی به شبم، ماه پاره‌ای ای ماه شب فروز، ز من درگذر که من از خلق روزگار، گرفتم کناره‌ای دشتم، فریب خورده ز هر ابر تیره‌ای یا چوب خشک سوخته از هر شراره‌ای بگذار مست باشم که این درد کهنه را جز با می کهن، نه علاجی نه چاره‌ای از من تو درگذر که دگر در خور تو نیست مردی دلش ز تیغ جفا پاره پاره‌ای کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
➰ گاهی چو آب هستم و گاهی چو آتشم از این دوگانگی‌ست که بس درد می‌کشم سویَم میا! و روح پریشان من مخوان اوراق کهنه‌ای ز کتابی مشوشم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ کسی با سکوتش، مرا تا بیابان بی انتهای جنون برد کسی با نگاهش، مرا تا درندشت دریای خون برد مرا باز گردان مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
چشمک زند به بخت سیاهم ستاره‌ای داده‌ست روشنی به شبم، ماه پاره‌ای ای ماه شب فروز، ز من درگذر که من از خلق روزگار، گرفتم کناره‌ای دشتم، فریب خورده ز هر ابر تیره‌ای یا چوب خشک سوخته از هر شراره‌ای بگذار مست باشم که این درد کهنه را جز با می کهن، نه علاجی نه چاره‌ای از من تو درگذر که دگر در خور تو نیست مردی دلش ز تیغ جفا پاره پاره‌ای کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi