eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 ما بی‌دلیم و بی‌دل هرچه کند رواست دل را به یادگار به معشوق داده‌ایم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 با هجر تو هر شب ز پی وصل تو گویم یارَب تو شب عاشق و معشوق مکُن روز کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا نیست بی‌گفتار تو در دل توانایی مرا در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا چشمه‌ی خورشید را از ذره نشناسم همی نیست گویی ذره‌ای دردیده بینایی مرا از تو هر جایی ننالم تو هر جایی شدی نیست جای ناله از معشوق هر جایی مرا گاه پیری آمد از عشق تو بر رویم پدید آنچه پنهان بود در دل گاه برنایی مرا کرد معزولم زمانه گاه دانایی و عقل با بلای تو چه سود از عقل و دانایی مرا کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 میان آتش و آبم ازین معنی مرا بینی لبانِ خشک و چشمِ تر شبت خوش باد، من رفتم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙چاوشی ♥️ نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙چاوشی ♥️ نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی ❌
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 ما بی‌دلیم و بی‌دل هرچه کند رواست دل را به یادگار به معشوق داده‌ایم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا نیست بی‌گفتار تو در دل توانایی مرا در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا چشمه‌ی خورشید را از ذره نشناسم همی نیست گویی ذره‌ای دردیده بینایی مرا از تو هر جایی ننالم تو هر جایی شدی نیست جای ناله از معشوق هر جایی مرا گاه پیری آمد از عشق تو بر رویم پدید آنچه پنهان بود در دل گاه برنایی مرا کرد معزولم زمانه گاه دانایی و عقل با بلای تو چه سود از عقل و دانایی مرا کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 میان آتش و آبم ازین معنی مرا بینی لبانِ خشک و چشمِ تر شبت خوش باد، من رفتم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
جانا بجز از عشق تو دیگر هوسم نیست سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست امروز منم عاشق بی مونس و بی‌یار فریاد همی خواهم و فریاد رسم نیست در عشق نمی‌دانم درمان دل خویش خواهم که کنم صبر ولی دست رسم نیست خواهم که به شادی نفسی با تو برآرم از تنگ دلی جانا جای نفسم نیست هر شب به سر کوی تو آیم متواری با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست گویی که طلبکار دگر یاری رو رو آری صنما محنت عشق تو بسم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
صنما تا بزیم بندهٔ دیدار توام بتن و جان و دل دیده خریدار توام تو مه و سال کمر بسته به آزار منی من شب و روز جگر خسته ز آزار توام گر چه از جور تو سیر آمده‌ام تا بزیم بکشم جور تو زیرا که گرفتار توام زان نکردی تو همی ساخت بر من که ترا آگهی نیست که من سوختهٔ زار توام گر چه آرایش خوبان جهانی به جمال به سر تو که من آرایش بازار توام نه عجب گر بکشم تلخی گفتار ترا زان که من شیفتهٔ خوبی دیدار توام دزد شبرو منم ای دلبر اندر غم تو چون سنایی ز پی وصل تو عیار توام گر چه عشاق دل آسودهٔ گفتار منند من همه ساله دل آزردهٔ گفتار توام کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 با دل گفتم: «چرا نگیری کمِ عشق؟» گفتا: «نه به اختیار باشد غمِ عشق» گفتم: «نرسی به وصل!» گفتا: «شاید! آواره چو من، بسی است در عالمِ عشق!» کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi