ما را دو روزه دوری دیدار می‌کُشد زهری‌ست این که اندک و بسیار می‌کُشد #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

به سودای تو مشغولم، ز غوغای جهان فارغ... #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

ما را دو روزه دوری دیدار می‌کُشد زهری‌ست این که اندک و بسیار می‌کُشد #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

روزی كه نماند دِگری بر سر كويت دانی كه زِ اغيار وفادارترم من... #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

بد مکن، از گردش دوران بترس... #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

به سودای تو مشغولم، ز غوغای جهان فارغ... #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

ما را دو روزه دوری دیدار می‌کُشد زهری‌ست این که اندک و بسیار می‌کُشد #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

روزی كه نماند دِگری بر سر كويت دانی كه زِ اغيار وفادارترم من... #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

بد مکن، از گردش دوران بترس... #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

صد خانه‌ی دین سوخت به هر رهگذر از تو کافر نکند آنچه تو کردی، حذر از تو...‌‌‌‌! #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

غلط است هرکه گوید که به دل رهست دل را دل من زِ غصه خون شد دل او خبر ندارد! #وحشی‌بافقی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi

چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم مگر دشمن کند این‌ها که من با جان خود کردم طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم مگو وقتی دل صد پاره‌ای بودت کجا بردی کجا بردم ز راه دیده در دامان خود کردم ز سر بگذشت آب دیده‌اش از سر گذشت من به هرکس شرح آب دیده‌ی گریان خود کردم ز حرف گرم وحشی آتشی در سینه افکندم به او اظهار سوز سینه‌ی سوزان خود کردم #وحشى‌بافقى کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi