eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد صیاد رفته باشد از آه دردناکم سازم خبر دلت را روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد آواز تیشه امشب از بیستون نیامد گویا به خواب شیرین فرهاد رفته باشد شادم که از رقیبان دامن‌کشان گذشتی گو مشت خاک ما هم بر باد رفته باشد پر شور از «حزین» است امروز کوه و صحرا مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
طاقت کجاست روی عرقناک دیده را؟ آرام نیست کشتی طوفان رسیده را بی حسن نیست خلوت آیینه‌مشربان معشوق در کنار بود پاک دیده را یاد بهشت، حلقهٔ بیرون در بود در تنگنای گوشهٔ دل آرمیده را ما را مبر به باغ که از سیر لاله‌زار یک داغ صد هزار شود داغدیده را با قد خم ز عمر اقامت طمع مدار در آتش است نعل، کمان کشیده را زندان جان پاک بود تنگنای جسم در خم قرار نیست شراب رسیده را شوخی که دارد از دل سنگین به کوه پشت می‌دید کاش صائب در خون تپیده را کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 در عشق دو چیز است که پایانش نیست اول سرِ زلفِ یار و آخر شبِ ماست... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ تو از کی عاشقی؟ اين پرسش آيينه بود از من خودش از گريه‌ام فهميد مدت‌هاست؛ مدت‌هاسـت... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
نشسته‌ای لب بامی و پَر نمی‌گیری سراغی از من آسیمه‌سر نمی‌گیری چقدر روز و شبم بگذرد به بی‌خبری چه کرده‌ام که تو از من خبر نمی‌گیری پی سرابِ تو از پا درآمدم، ای عشق تو دست تشنه‌لبان را مگر نمی‌گیری درخت پیرم و باید به خاک تن بدهم چرا به دست جوانت تبر نمی‌گیری به فرض اینکه بخواهی به آتشم بکشی جرقه‌ای و از این بیشتر نمی‌گیری 📕ماهی‌ نمیر! باش که دریا بیاورم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ از یک جایی به بعد همین میشه که میگه: "تازگی‌ها، در برابر بی مهری آدمَ‌ها هیچ نمی‌گویم ! سکوت و سکوت و سکوت ... انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر ! دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم و نه حتی حوصله‌اش را ..." کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ما را برای رونق بازار می‌خواهی ای باغبان! تا چند گُل را خوار می‌خواهی اسفند و فروردین ما فرقی نخواهد داشت تقویم را بیهوده در تکرار می‌خواهی پاداش حرف حق زدن جز سربلندی نیست حق با من است اما مرا بر دار می‌خواهی ای دل چرا دست از سر من برنمی‌داری تا کی مرا از زندگی بیزار می‌خواهی؟ ای عشق! ای سنگ صبور روزهای من! امشب خودت هم محرم اسرار می‌خواهی 📕آن‌ها کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ آن‌که بی جرم برنجید و به تیغم زد و رفت بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ أُحبُّکِ و لا اضعُ نقطهً فی آخرِ السطرِ "دوستت دارم و در آخر سطر نقطه ‌ای نمی‌گذارم" کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
در این میخانه در هر دور، جامی ناتمام از ماست غمی شیرین و کامی تلخ و اندوهی مدام از ماست صدایت می‌زنیم از دور و مشتاقیم پاسخ را! گر امشب هم به ما دشنام می‌گویی، سلام از ماست چو افتادم به دامت، آفرین گفتم خدایت را که زلفت با دلم می‌گفت: صید از اوست، دام از ماست به هر صورت، فلک اقبال ما را برنمی‌تابد گمان کرده‌ست خوشبختیم و فکر انتقام از ماست یکی از ما به‌جای باده امشب زهر می‌نوشد ملالی نیست، می‌دانی و می‌دانم کدام از ماست 📕وجود/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
نظری نیست، به حال منت ای ماه، چرا؟ سایه برداشت ز من مهر تو ناگاه چرا؟ روشن است این که مرا، آینه عمر، تویی در تو آهم نکند، هیچ اثر، آه چرا؟ گر منم دور ز روی تو، دل من با توست نیستی هیچ، ز حال دلم آگاه چرا؟ برگرفتی ز سر من، همگی سایه مهر سرو نورسته من، «انبتک الله» چرا؟ دل در آن چاه زنخ مرد و به مویی کارش بر نمی‌آوری، ای یوسف از آن چاه چرا؟ نیک‌خواه توام و روی تو، دلخواه من است می‌رود عمر عزیزم، نه به دلخواه چرا؟ پادشاه منی و من، ز گدایان توام پاز گدایان، خبری نیستت ای ماه چرا؟ در ازل، خواند به خود حضرت تو سلمان را «حاش لله» که بود، رانده درگاه چرا؟ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 من و نقش تو که هم صورت و هم معنایی من و وصل تو که هم جانی و هم جانانی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ جزای آن که نگفتیم شکرِ روزِ وصال شب فراق نخفتیم لاجرم زِ خیال! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
کافر به چشم‌های تو باور می‌آورد آن چشم‌ها که آه مرا برمی‌آورد من در پی تو هستم و مردم پی بهشت ایمان شهر، کفر مرا درمی‌آورد عطر تو خوش‌تر است از آن عطرها که باد از سوی باغ‌های معطر می‌آورد آتش بزن به خاطره‌هایی که در قفس پرواز را به یاد کبوتر می‌آورد عاشق شدم، که تلخی ایام سرنوشت بی یاد عشق، حوصله را سرمی‌آورد... 📕ایما/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 فتوحِ مملکتِ دل که صد سپاه نکرد هجومِ نرگسِ مستت به یک نگاه گرفت... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
كل ما يشغلني هذا هو: ستكون دائما على خير وستكون عيناك على خير... تمامی آنچه که مرا به خود مشغول می‌کند، این‌ست که: تو همواره خوب باشی و چشمانت خوب باشند... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ شرمنده‌ی رسم انتظارم جانی‌ که نبود بر لب آمد کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
تمام ثانیه‌هایم به انتظار گذشت ببین چگونه بر این خسته روزگار گذشت برای داشتن تو گذشتم از دنیا جوانی‌ام همه پای همین قمار گذشت تمام پنجره‌ها بسته‌اند از آن شب شبی که از سرِ من نقشه‌ی فرار گذشت بدون خنده‌ی تو بزم شاعرانه‌ی من به صرف چای و غزل‌خوانی سه‌تار گذشت به حرمت غم من چشم آسمان ابری‌ست هنوز وانشده غنچه‌ها، بهار گذشت ...! 📕بی‌نا/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ یادت جهان را پر غم می‌کند، و فراموشی کیمیاست ...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
بیا، مرو ز کنارم، بیا که می‌میرم نکن مرا به غریبی رها که می‌میرم توان کشمکشم نیست بی تو با ایام برونم آور از این ماجرا که می‌میرم نه قول همسفری تا همیشه‌ام دادی؟ قرار خویش منه زیر پا که می‌میرم به خاک پای تو سر می‌نهم، دریغ مکن ز چشم‌های من این توتیا که می‌میرم مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی من به سوی برکه‌ی آخر شنا که می‌میرم اگر هنوز من آواز آخرین توام بخوان مرا و مخوان جز مرا که می‌میرم برای من که چنینم تو جان متصلی مرا ز خود مکن ای جان جدا که می‌میرم ز چشم‌هایت اگر ناگزیر دل بکنم به مهربانی آن چشم‌ها که می‌میرم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در كلاس عاشقی عباس غوغا می كند در دل هر عاشقی عباس مأوا می كند هر كسی خواهد رود در مكتب عشق حسین ثبت نامش را فقط عباس می كند کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 ترسم از تنهایی احوالم به رسوایی کشد ترس تنهایی‌ست ورنه بیم رسواییم نیست کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ در دایره‌ی عشق هرآن‌کس که نهد پای از شوق خطت نقطه ز پرگار نداند... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
کافر به چشم‌های تو باور می‌آورد آن چشم‌ها که آه مرا برمی‌آورد من در پی تو هستم و مردم پی بهشت ایمان شهر، کفر مرا درمی‌آورد عطر تو خوش‌تر است از آن عطرها که باد از سوی باغ‌های معطر می‌آورد آتش بزن به خاطره‌هایی که در قفس پرواز را به یاد کبوتر می‌آورد عاشق شدم، که تلخی ایام سرنوشت بی یاد عشق، حوصله را سرمی‌آورد... 📕ایما/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 فتوحِ مملکتِ دل که صد سپاه نکرد هجومِ نرگسِ مستت به یک نگاه گرفت... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi