eitaa logo
کانال شعر مولانا ابتهاج سعدی
3.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
987 ویدیو
0 فایل
اگه تبلیغ نذاریم تو کانال چطور کانال رشد بدیم؟ بابت تبلیغات پوزش میخایم
مشاهده در ایتا
دانلود
دل من دیر زمانی است که می پندارد؛ « دوستی » نیز گُلی است؛ مثل نیلوفر و ناز ، ساقه‌ی تُردِ ظریفی دارد. بی‌گمان سنگدل است آنکه روا می‌دارد جان این ساقه نازک را ـ دانسته ـ بیازارد! * در زمینی که ضمیر من و توست، از نخستین دیدار، هر سخن، هر رفتار، دانه‌هایی‌ست که می‌افشانیم. برگ و باری است که می‌رویانیم آب و خورشید و نسیمش «مهر» است گر بدان گونه که بایست به بار آید، زندگی را به دل‌انگیزترین چهره بیاراید. آنچنان با تو در آمیزد این روحِ لطیف، که تمنای وجودت همه او باشد و بس بی‌نیازت سازد، از همه چیز و همه کس 📕از دیار آتشی کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ سینگولمانیا (Cingulomania) واژه‌ای انگلیسیه، به معنی تمایل شدید برای به آغوش کشیدن کسی. و چقدر زیبا جناب گفته: "سخت می‌خواهم که در آغوش تنگ آرم تو را هرچقدر افشرده‌ای دل را، بیفشارم تو را... " اگه چنین کسیو توزندگیت داری بفرس براش😉 کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
CQACAgQAAxkBAAGjODplh_jScIFR5Q5Gqb4jKJQQkd5VRwACqwwAAr8l-VAnlXEdXR8vOjME.mp3
7.71M
تک آهنگ اشک های روحم (Tears of My Soul) موسیقی احساسی و غمناک پیانو از دیاتون (DYATHON) کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 دلی دارم که هر چندش بیازاری نیازارد نه دل سنگست پنداری، که "آزردن" نمی‌داند کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
ای نوش کرده نیش را بی‌خویش کن باخویش را باخویش کن بی‌خویش را چیزی بده درویش را تشریف ده عشاق را پرنور کن آفاق را بر زهر زن تریاق را چیزی بده درویش را با روی همچون ماه خود با لطف مسکین‌خواه خود ما را تو کن همراه خود چیزی بده درویش را چون جلوه مه می‌کنی وز عشق آگه می‌کنی با ما چه همره می‌کنی چیزی بده درویش را درویش را چه بود نشان جان و زبان درفشان نی دلق صدپاره کشان چیزی بده درویش را هم آدم و آن دم تویی هم عیسی و مریم تویی هم راز و هم محرم تویی چیزی بده درویش را تلخ از تو شیرین می‌شود کفر از تو چون دین می‌شود خار از تو نسرین می‌شود چیزی بده درویش را کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ دلم برای تو تنگ شده است اما نمی‌دانم چکار کنم مثل پرنده‌ای لالم که می‌خواهد آواز بخواند و نمی‌تواند نیمی آتشم، نیمی باران. اما بارانم، آتشم را خاموش نمی‌کند... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
گفتند از حوالی اینجا گذشته است زیبایی‌اش ز حد تماشا گذشته است از من مخواه خشم خودم را فرو خورم دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست باید قبول کرد که فردا گذشته است ای جام می که وسوسه‌ام می‌کنی مدام ما را معاف دار که از ما گذشته است میراث‌دار سلسله‌ای پادشاهی‌ام دوران باشکوه من اما گذشته است ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس حالا که آب از سر دنیا گذشته است 📕طراح صحنه/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ تو کوردی یه کلمه هست به اسم "کاژه" یعنی پناهگاه؛ جایی یا کسی که آدم کنارش احساس آرامش داره! بقول جناب "چشمی به تخت و پخت ندارم، مرا بس است یک صندلی برای نشستن کنار تو..." کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ عجب در آن كه تو مجموع و گر قياس كنى به زير هر خم مويت دلى پراكنده‌ست... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
اگر بی‌تابی من خاطرت را می‌کند محزون غمت را مثل تیری از دل خون می‌کشم بیرون تو هم شادابی‌ام را دیدی و هرگز نفهمیدی که چون نیلوفری گل کرده‌ام در برکه‌ای از خون در آغوش «وداعم» با تو و هر«بوسه‌ای» امشب هجوم تلخی «معنا»ست بر شیرینی «مضمون» کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش «جوان»شد پیر،«گل»شد سربه‌زانو،«بید»شد مجنون هدر شد مستی‌ام در یاد دیروز و غم فردا بنوش از بادە‌ی اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون 📕وجود/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ کیفیت عشق باید اونجوری باشه که حضرت درموردش میگه: "من درد ترا ز دست آسان ندهم دل برنکنم زِ دوست تا جان ندهم..." «عشق هم عشقای قدیم» 😉 کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم بی‌تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم سردمهری بین که کس بر آتشم آبی نزد گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع لاله‌ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب سوختم در پیش مه رویان و بی‌جا سوختم سوختم از آتش دل در میان موج اشک شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم شمع و گل هم هرکدام از شعله‌ای در آتشند در میان پاکبازان من نه تنها سوختم جان پاک من رهی خورشید عالمتاب بود رفتم و از ماتم خود عالمی را سوختم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 آنان که شمردند مرا عاقل و هشیار کو تا بنویسند گواهی به جنونم... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن ترکِ منِ خرابِ شب‌گردِ مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ به خون می‌غلتم از اندیشه‌ی نازِ سیه‌مستی که چشم‌ِ شوخ او در جامِ مِی حل‌ کرد افیون را کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ حضرت یه جمله داره که باید با طلا نوشت! می‌فرمایند: "چون که اسرارت نهان در دل شود، آن مرادت زودتر حاصل شود..." تجربه نشون داده راجع به قدم بعدیت، هدف‌های آینده‌ت، جزئیات روابط عاشقانه و دوستانت، هدف‌های مهم زندگی و کاریت، هرچی آدما کمتر بدونن، موفق‌تری...! کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا؟ چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا چو کحل بینش ما خاک آستان شماست کجا رویم بفرما از این جناب کجا مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
برای آرزوهای محال خویش می‌گریم اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش می‌گریم شب دل کندنت می‌پرسم آیا بازمی‌گردی؟ جوابت هرچه باشد، بر سوأل خویش می‌گریم نمی‌دانم چرا اما به قدری دوستت دارم که از بیچارگی گاهی به حال خویش می‌گریم اگر جنگیده بودم، دستِ‌کم حسرت نمی‌خوردم ولی من بر شکست بی‌جدال خویش می‌گریم به گردم حلقه می‌بندند یاران و نمی‌دانند که من چون شمع هرشب بر زوال خویش می‌گریم نمی‌گریم برای عمر از کف رفته‌ام، اما به حال آرزوهای محال خویش می‌گریم 📕اکنون/ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
✨ در گل بمانده پایِ دل جان می‌دهم چه جای دل وز آتش سودای دل، ای وای دل؛ای وای ما... کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ باید مثل عاشقی کنی. اونجا که میگه: "چون لطف دیدم رای او افتادم اندر پای او گفتم نباشم در جهان گر تو نباشی یار من" اینجوری عاشق شید:) کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
🖇♥️ یه جایی توی نامه به ابراهیم گلستان میگه: " قربان بودنت بروم " بگم اینجوری عاشقی کنید یا میدونید دیگه؟ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💬 درون قهوه‌خانه با خودم گفتم که از امروز فراموشت کنم دیگر و غم‌های فراوان را بشویم از دل و بسپارمش در گور یادت را تلخ را با تلخی قهوه بباید شست دریغ اما که یادت چون گلی زیبا برآمد از دل فنجان کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
چو بخت نیست که شایسته وصال تو باشم به صبر کوشم و خرسند با خیال تو باشم به عشوه زلف گشودی، به چهره خال فزودی اسیر زلف تو گردم، غلام خال تو باشم کمال فضل به تحصیل عاشقی‌ست، خوش آن‌دم که در مطالعه صفحه جمال تو باشم چو پایمال تو گشتم، سرم بلند شد، آری چه سربلندی ازین به که پایمال تو باشم؟ خمیده باد قد من ز غصه همچو هلالی اگر نه مایل ابروی چون هلال تو باشم کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
💭 مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام    تو فارغی و به افسوس می‌رود ایام شبی نپرسی و روزی که دوستدارانم   چگونه شب به سحر می‌برند و روز به شام؟ کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi
📝 عشق آن شعله‌ست کو چون برفروخت هرچه جز معشوق، باقی جمله سوخت کانال اشعار مولانا حافظ سعدی👇 @shear_farsi