eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلی که از نبوت ریشه دارد به روی برگ ، زخم تیشه دارد بگو با سنگ دلهای مدینه که این آیینه بار شیشه دارد ___________ گهر از دیده ی نمناک می ریخت ستاره از رخ افلاک می ریخت علی میریخت بر سر خاک وقتی به روی جسم زهرا خاک می ریخت ___________ سکوت و اشک و احیا و علی بود کبودی ها و غم ها و علی بود به روی دوش یک تابوت اما شب تشییع زهرا و علی بود ________ غم آمد روی غم ، فریاد فریاد مدینه ارث خود بر کربلا داد چهل نامرد ، سد راه کردند چهل تا نعل تازه راه افتاد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
منی که اول هر کار یاعلی گفتم به لطف ایزد دادار یاعلی گفتم گل بهشتی گلزار وحی بودم که شدم مواجهه با خار یاعلی گفتم خلیل وار چو کاشانه ام در آتش سوخت قدم زدم وسط نار یاعلی گفتم شکست پهلوی من تا که از فشار لگد میان آن در و دیوار یاعلی گفتم زدست محسن شش ماهه رفت و ناله کنان به پیش صدمه مسمار یاعلی گفتم به سینه میخ فرو رفت و من به جای آه زسوز سینه خونبار یاعلی گفتم به طوف کعبه روی علی در آن کوچه به جای تلبیه بسیار یاعلی گفتم به کف گرفته کمربند فاتح خیبر به عشق حیدرکرار یاعلی گفتم مغیره پیش حسن تازیانه ام میزد به جرم اینکه من زار یاعلی گفتم به زیر ضرب غلاف قنفذ ملعون فتاد بازویم از کار یاعلی گفتم زپا فتادم و میخواستم که برخیزم گرفته دست به دیوار یاعلی گفتم برای حفظ علی من زخانه تامسجد به زیر لب صد و ده بار یاعلی گفتم همیشه نام علی خوشترین کلام من است تمام خلق بدانند علی امام من است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تاب نوشتن از غم او را قلم نداشت مضمون روضه داشت ولي محتشم نداشت دم ميدهد كسي كه سياهي به تن كنيد باز اين چه شورش است كه حتي دودم نداشت رفتم قدم قدم به در خانه ي علي ديدم به غير فاطمه يك هم قدم نداشت پس با وجود فاطمه اش خانه ي علي چيزي دگر ز عرش خداوند كم نداشت مولا كنار فاطمه آسوده خاطر است مولا كنار فاطمه يك ذره غم نداشت فرموده بود فاطمه ي من،گل من است حوريه بود و طاقت ظلم و ستم نداشت با گريه گفت زير لب آهسته مرتضي اي كاش دست و پهلوي زهرا ورم نداشت شايد تمام روضه خلاصه در اين غم است رفتم مدينه مادر خلقت حرم نداشت... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌌 مادرم فاطمه باشد پدرم شاه نجف هر دوعالم به فدای پدر و مادر من
آخرین نافله‌های سحرت کشت مرا درد دل کردن تو با پدرت کشت مرا ای قیامت قد و بالات، قیامت کردی این چه حالی است؟ هلال کمرت کشت مرا نبض من با تپش قلب تو همسو گشته غصه داری دل پر شررت کشت مرا فاطمه! عمق نگاه تو ز غم لبریز است غربت مخفی چشمان ترت کشت مرا همسفر! لحظه‌ی معراج تو نزدیک شده دردمندانه وداع سفرت کشت مرا ای پرستوی بهشتی مدینه، زهرا این که سوزانده عدو بال و پرت کشت مرا فاتح خیبرم و صاحب تیغ دو سرم غصه‌ی کوچه و اشک پسرت کشت مرا یاس نیلی‌شده‌ی گلشن توحیدی من! گل زخمی که نشاندی به برت کشت مرا اولین دادرسی صف محشر از توست دادخواهی تو از دادگرت کشت مرا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غربت ز ماجرای پیمبر شروع شد از آن اهانت دم آخر شروع شد در پاسخ دوات و قلم نانجیب گفت: (إنّ الرَّجل لَیَهْجُرُ) و دیگر شروع شد وقتی که عمر حضرت خاتم تمام شد تازه غریبی من و حیدر شروع شد وقتی که بود، حرف عِقاب و ثواب بود وقتی که رفت صحبتِ از زر شروع شد تا بود، احترام و سلام و جلال بود تا رفت آتش و لگد در شروع شد تا سایۀ رسول به سر بود، خنده بود او رفت و دوره ی نگه تر شروع شد دیگر یهود زیر سقیفه ظهور کرد قصه برای کینه ی خیبر شروع شد ابلیس در لباس مسلمان حلول کرد تهمت زدن به نفس پیمبر شروع شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای شب قدر! کسی قدر تو را فهمیده ست؟ تا به امروز کسی مرتبه ات را دیده ست؟ خلق از معرفت شان تو عاجز ماندند بی جهت نیست خدا فاطمه ات نامیده ست خواستم ذات تو را نور بخوانم، دیدم نور هم با تو خودش را همه جا سنجیده ست نور چشمان پیمبر تویی و جلوه ی تو آفتابی ست که تا غار حرا تابیده ست حکمتش چیست که ای ام ابیها! پدرت بارها خم شده و دست تو را بوسیده ست نخل لب تشنه شد از نام تو سیراب، چقدر چشمه از عشق تو در قلب علی جوشیده ست دست در دست تو بود ای شرف الشمسِ علی! اگر انگشتر خود را به گدا بخشیده ست سرِ همصحبتِ صدّیقه شدن بود اگر ملک وحی، هرآئینه به خود بالیده ست بانی رزق تویی، روح الامین میدانست سیبی از عرش اگر چیده به اذنت چیده ست هر زمانی که شدی خسته، به نقل از سلمان چرخ دستاس تو با دست ملک چرخیده ست چه بگوییم از انفاق تو، وقتی در شهر سائلی رخت عروسی تو را پوشیده ست به فقیر و به یتیم و به اسیر احسان کرد نان افطار تو وصفش همه جا پیچیده ست چشم صائب به کرامات تو افتاد و نوشت: "گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست" آه باران عطا! رود کرم! خیر کثیر! از چه همسایه ات از گریه ی تو رنجیده ست مسجدی هست در این ناحیه که خشت به خشت سر نفرین تو از ترس به خود لرزیده ست بشکند دست کسانی که شکستند تو را چشمت از ضربه ی ناگاه به خون غلتیده ست سر زخمت نکند وا شده بانوی بهشت اینهمه لاله چرا دور و برت روئیده ست پلک آرام بزن، صفحه به نرمی بشمار مصحف روی تو چندیست ز هم پاشیده ست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بار الها چه كنم گوهرم از دستم رفت همدم و مونس و غم پرورم از دستم رفت ماه من در شب تاريك نهان شد در خاك آخر آن مرغ شكسته پرم از دستم رفت ناگزيرم دگر از شهر مدينه بروم چه كنم گر نروم همسرم از دستم رفت فاتح خيبرم و خانه نشينم كردند كشته شد فاطمه و ياورم از دستم رفت درگهم مقتل محبوب جوانمرگ من است هيجده ساله حمايتگرم از دستم رفت غسل ميدادم و ديدم بدنش مجروح است وا مصيبت گل نيلوفرم از دستم رفت فاطمه يك تنه بر من عوض لشگر بود موج زد فوج بلا ، لشگرم از دستم رفت صِهر پيغمبرم و خسته ز جور امّت ساقي كوثرم و كوثرم از دستم رفت دگر از ناله اش اهل وطن آسوده شدند راحتي بخش دل مضطرم از دستم رفت آبِ رفته كه شنيدست به جو برگردد عاقبت نور دو چشم ترم از دستم رفت كاش ميبود خديجه سر قبرش ميگفت واي بر حال علي دخترم از دستم رفت نفسي ميكشم و همنفسي ميجويم درد دل با كه كنم دلبرم از دستم رفت ترسم از آن كه بُوَد زندگيم طولاني سيرم از جان كه ز جان بهترم از دستم رفت گردد از ناله ي زينب جگرم خون شبها گويد اي واي خدا مادرم از دستم رفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7