#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت
گِلهای نیست اگر غُصهی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشهی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترینها وسط صحن رضا
آنچه در خُلد برین خَلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیدهای در طلب اشک مقید داریم
**
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطرهی بَد داریم
شاه بر شانهی خم، پیکر خود را میبُرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبُرد
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#روز_مباهله
علیست نص راکعون، علیست جان إنَّما
علیست نَفْس مصطفی، مباهلهست مدعا
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
آمد به میدان، لشکر غم را خبر کرد
از خیمه نه، از سن و سالش هم گذر کرد!
آه بلندش در دل آهن اثر کرد
کوچک نخوانش، این پسر کار پدر کرد
بغض جمل را بین دشمن شعلهور کرد
با نعرهی ابن الحسن عزم خطر کرد
مانند قاسم دشت را زیر و زبر کرد
سقا شد آنجا که عمویش را نظر کرد
چشم تمام خیمه را ناگاه، تر کرد
آمد جلو، خود را بلاگردانِ سر کرد
اینجای مقتل عمهاش را خون جگر کرد
ارثیه ی زهراست...، دستش را سپر کرد
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
رکاب از پا عقب مانده
چه کراری، عجب گامی
بلرزان تیغ خود را تا
بلرزد ازرق شامی
پیاپی چون جمل دشمن
تو را سر میدهد ناله
دوباره دهر میبیند
حسن را سیزده ساله
دو نیم از برق تیغت شد
جیوشُ الإنسِ و الجِنَّه
که جدت بود یا قاسم
قَسیمُ النارِ و الجَنَّه
به برق تیغ بُرّانت
نشان کن هرچه جوشن را
بدین رأیت که میبینم
درآور کفر دشمن را
شباهت تا به آنجایی
که در رزم تو سرتاسر
فلک فریاد میدارد
علی اکبر...علی اکبر
به بازو نامهای داری
اگر ضرب تو سنگین است
بگو باز از لب تشنه
که طعم مرگ شیرین است
کسی از خیمه سمت تو
به حال اضطراب آمد
چنان شد قامتت آخر
که پایت تا رکاب آمد
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_ع_مصائب
#حضرت_زینب_س_اسارت
از رنج و محنت، کشتند ما را
با هتک حرمت، کشتند ما را
در ازدحامی، قوم حرامی
از روی فرصت کشتند ما را
در آتش و دود، دروازهای بود
ساعت به ساعت، کشتند ما را
هرکس که آمد سنگی به ما زد
باری به نوبت کشتند ما را
سر را نبردند قدری جلوتر
نزد رعیّت، کشتند ما را
دُر بود و میریخت از دیدههامان
بهر غنیمت کشتند ما را
شد رستخیزی... آه از کنیزی
ای کوه غیرت! کشتند ما را
**
مداح ناگاه از خیزران گفت
در بین هیئت کشتند ما را
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_ع_مصائب
صدای گریهی بی انتها خودش روضهست
لباس مشکی صاحب عزا خودش روضهست
امان ز درد، به گودالِ قتلگاه قسم
که گودِ زیر دو چشم شما خودش روضهست
دوباره گریه و یک جرعه آب و ذکر حسین
حسین گفتنت این روزها خودش روضهست
حکایتیست که قصابِ کوچه میفهمد
بریدن سر ذبح از قفا خودش روضهست
بگو به گریه که هل من معین...ادامه نده
غریب ماندن خون خدا خودش روضهست
شکست بغض تو... گفتی سه مرتبه: الشام
همین نگفتنِ از کربلا خودش روضهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_ع_مصائب
همینکه آب میدید گریه میکرد
یه طفلو خواب میدید گریه میکرد
میون کوچه بازار مدینه
اگه قصاب میدید گریه میکرد
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#حضرت_زینب_س_شام
سوخت مرا آه، خط به خطِ مقاتل
چشم تر آوردهام، دو شاهدِ عادل!
شام اسارت کجا و شمسۀ عصمت
شاه عوالم کجا و بند سلاسل
روضۀ پوشیده را مخواه کنم باز
ناقۀ عریان و منزل از پی منزل
پس چه شد آن دستها که طفل سه ساله
با مدد او نشسته بود به محمل
ناقۀ زینب به دست کیست مهارش؟
لال شوی ای زبان و خون شوی ای دل!
پای همان نیزهای که رأس حسین است
ذبح کنیدم که خوانَد آیۀ بسمل
سرزدهاست از تنور خانۀ خولی
«یار من و شمع جمع و شاه قبایل»
آه از آن بازهای که زادۀ نیرنگ
صفحۀ شطرنج را گذاشت مقابل
از چه نمردیم ما که پیش ابالفضل
حرف کنیزی زدند، ای دل غافل!
سر زند از شامِ تیره، صبح سپیدی
منتقمِ قوم بسته است حمایل
تا نشده دیرتر بخواه فرج را
پیک اجل چون رسد، چه جای وعجّل!
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مرثیه_امام_رضا
===========================
گِلهای نیست اگر غُصهی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشهی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترینها وسط صحن رضا
آنچه در خُلد برین خَلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیدهای در طلب اشک مقید داریم
* * *
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطرهی بَد داریم
شاه بر شانهی خم، پیکر خود را میبُرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبُرد
🔸شاعر:
#مسعود_یوسف_پور
=============================
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
زنگ نقارهی تو باز پریشان شده است
یک مسیحی وسط صحن مسلمان شده است
خلق در فکر طوافند بگو سِرّش چیست
دور تا دور حریمت پُر میدان شده است!
با وضو بوسه بر این در زده زائر، به نظر
درِ چوبی حرم مصحفِ قرآن شده است
ای که ایمان همه بی تو به مویی بند است
مرد سلمانی از انفاس تو سلمان شده است
میرسد کار گدای تو به آنجایی که
همهی شهر بفهمند سلیمان شده است
اسم تو گرچه بنا شد که بگویند رضاست
تو علی هستی و مشهد نجف اشرف ماست
زائرت حضرت موسا و حریمت طور است
آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است
گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر
کفشداری تو از دادن جا معذور است
مطمئن است شفا میدهیاش نابینا
گرهای هم که زده دور مشبک کور است
دانه پاشیدم و دیدم که محلم نگذاشت
کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!
از قدمگاه کمی گرد و غبار آوردم
خاک پاهای تو سوغاتی نیشابور است
من همان سائل انگشتری هر روزه
تو علی هستی و دُرّ نجفت فیروزه
دل زوار تو از شور و شعف پر شده است
صحن در صحن تو از عطر نجف پر شده است
اشک در صحن تو باران شدنش علت داشت
آهوی گمشده حیران شدنش علت داشت
از ضریح تو فقط خیر و کرم میریزد
سائل هر شبه سلطان شدنش علت داشت
اثر جذبهی ایوان تو بود آقا جان
راهب دِیْر مسلمان شدنش علت داشت
پشت این پنجره فولاد شفا ریخته است
درد در صحن تو درمان شدنش علت داشت
کوری آمد وسط صحن تو، بینا برگشت
فلجی از حرمت روی دوتا پا برگشت
یک نفر شیعه شد از دین مسیحا برگشت
مرده در صحن گهرشاد به دنیا برگشت
تا دم صحن تو برداشت قدم گفت رضا
لال یکمرتبه در بین حرم گفت: رضا
جان به قربان تو و معجزههای حرمت
من نفس میکشم... اما به هوای حرمت
خادمت خسته شد و چوب پرش رفت از دست
یکنفر باز گمان کرده ضریحت قبلهست
صد و ده بار علی گفتهام اطراف حرم
باز هم نام علی شعر مرا ریخت بهم
خیرهای کثیر را عشق است
کرم کم نظیر را عشق است
طول صحن غدیر را عشق است
سنگفرش مسیر را عشق است
زائر سر به زیر را عشق است
پیش سلطان اسیر را عشق است
اینهمه مستجیر را عشق است
حال و روز فقیر را عشق است
این حرم، این امیر را عشق است
نغمهی یا رضا رضا عشق است
مشهدت مثل کربلا عشق است
کل القاب تو بجا اما
اینکه اسمت علیست را عشق است
حب آل علیست راه نجات
بر گل روی مرتضی #صلوات
✍ #مسعود_یوسف_پور
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوبیتیهای روضهی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
غمو "سر بسته" میگم... با قد خم
سه ساله داشت هجده ساله میشد
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
پای این درد، غم اشکش در اومد
خرابه دم به دم اشکش در اومد
همین که دید زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش در اومد
تموم روضهی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چطوری زخمتو زینب ببینه
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#پنجم_ربیع_الاول #مدح_رحلت
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
کند تکیه بر اقتدارت خیام
که رکن خیامی و والا مقام
سکونی به سکّانِ فُلک نجات
از این رو سکینه تو را گشته نام
گواهم همین تلّ در پیش روست
تو را سجده برده ست دشت قیام
به نفس نفیس تو هم باز گشت
ضمیرِ "علیکنَّ مِنّی السّلام"
تو آن کعبه ی تیره پوشی که نور
حجاب تو را کرده است استلام
کمالی چنین و جلالی چنان
علی وار و زهرا نشانی تمام
نرفته نخ معجرت دست باد
ندیده جمال تو را صبح شام
تجلّی زهرا! نبود این بعید
که خیر النّسایت بنامد امام
بکش تیغِ آه و دو دم سر بده
الا ذوالفقار علی در نیام
بخوان خطبه تا یادمان آوری
"کلامُ الامیرِ امیرُ الکلام"
به تعظیم شانت جهانی اجیر
امیری تو و شام و کوفه اسیر
علی خویی و زین أب منصبی
از آن رو که آیینه ی زینبی
وقاری که جلباب پوشیده است
حیایی که در نور پیچیده است
از آن خانه ای که تویی و رباب
نرفته حسینت به پای شتاب
عفیفه، جلیله، کریمه، لقب
تو نور خدایی نسب در نسب
چه نوری که بر عالمی چیره شد
به خورشید کی میتوان خیره شد؟
ندیدند جز نور در محضرت
گره های کوریست بر معجرت
به یک آه تو خم شود پشتِ دین
بیا مثل زینب به منبر نشین
علی گونه با خطبه کولاک کن
بخوان مسجد کوفه را خاک کن
بخوان تا بلرزد زمین و زمان
بگو اسکتوا لب ببندد جهان
که کوفه علی را تجسّم کند
که زنگ شتر دست و پا گم کند
که مسجد بلرزد ستون تا ستون
بکش کار ما را به مرز جنون
بدا آنکه شد گرمِ توهین تو
کند کاخ را خاک، نفرین تو
به زینب ولی اقتدا میکنی
تو هم جای نفرین دعا میکنی
#مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7