eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
998 ویدیو
59 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 #حسین_جان 🍃 بارها من غم دوری حرم را دیـــدم تو دعا کن که دگر این غم آخر باشد #رضا_قاسمی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حسین_جان❤️🌹 🔅دود این شهر مرا از نفس انداخته است 🔅به هوای حرم کرب بلا محتاجم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آخر از راه می آید پدرم صبر کنید... می رسد نور دو چشمان ترم صبر کنید... خواب دیدم که به من گفت می آید پیشم من که از آمدنش با خبرم صبر کنید... عمه جان از تو خجالت زده هستم اما به خدا کم بشود درد سرم صبر کنید... ناقه آهسته برانید دگر خسته شدم به خدا درد گرفته کمرم صبر کنید... با طنابی که به دستم زده اید ای لشگر نَکِشیدم که شکسته است پرم صبر کنید... پیش چشمان عمو نیزه به کتفم زده اید من شکایت به عمویم ببرم صبر کنید... آنقدر ناله زنم یا ابتا می گویم تا خودِ حشر بماند اثرم صبر کنید... شب شد و ناقه زمینم زد و عمه هم رفت بی امان داد زدم در خطرم صبر کنید... کاش پاهای مرا هم به شتر می بستند تا نیفتد به بیابان گذرم صبر کنید... زجر نگذاشت بگویم که چرا جا ماندم گفتم اینقدر نکش موی سرم صبر کنید... گفتم ای زجر مزن من که خودم می آیم همه جا تار شده در نظرم صبر کنید ضربهء زجر مرا یاد مدینه انداخت یاد زخم فدک و پهلو و سینه انداخت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حالا که با سر آمده‌ای سوی عمه آرام سر بگذار بر زانوی عمه حالا که ای کشتی، تو را درهم شکستند پهلو بگیر آرام پس پهلوی عمه از کوفه که با خطبه لشگر را بهم ریخت دیگر نمی آیند رو در روی عمه دست مرا در دست های خود نگه داشت هر قدر ضربه خورد بر بازوی عمه نه معجری دارم نه روبند درستی خیلی خجالت میکشم از روی عمه غصه نخور، چون درحجاب نور بودیم چشمی نیفتاده است بر گیسوی عمه گفتم سر تو سنگ خورد، آنجا که دیدم خون میچکد از گوشه ابروی عمه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من که بعد از تو به کوه دردها برخورده ام از یتیمی خسته ام از زندگی سرخورده ام دخترت وقت وداعت از عطش بیهوش بود زهر دوری تو را با دیده تر خورده ام دست سنگین یک طرف انگشترش هم یک طرف از تمام خواهرانم مشت بدتر خورده ام صحبت از مسمار اینجا نیست اما چکمه هست با همین پهلو چنان زهرای بر در خورده ام! زیر چشمم را ببین خیلی ورم کرده پدر بی هوا سیلی محکم مثل مادر خورده ام حرفهای عمه خیلی سخت بر من میرسد گوش من سنگین شده از بس مکرر خورده ام هرطرف خم شد سرم سیلی سراغم را گرفت گاه ازینور خورده ام گاهی ازآنور خورده ام ساربان لج کرد با من هی مرا میزد زمین گردنم آسیب دیده بس که با سر خورده ام بیشتر که گریه کردم بیشتر سنگم زدند ایستادم هرکجا تا سنگ آخر خورده ام آه بابا دخترت را هیچکس بازی نداد زخم ها از خنده ی این چند دختر خورده ام دخترت با درد پا طی مسافت میکند پای من زخم است پای زخم اذیت میکند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آنکس که زد نقاب حلالش نمیکنم خندید بی حساب  حلالش نمیکنم چشمم که گرم شد سپرش خورد بر سرم فریاد زد نخواب! حلالش نمیکنم از موی سر گرفت مرا و بلند کرد میبرد با شتاب حلالش نمیکنم حتی به  اسب لعنتیش خوب آب داد بر ما نداد آب حلالش نمیکنم خیلی مرا کنار رباب و سرت زده جان تو و رباب حلالش نمیکنم او زیر سایه از وسط ظهر تا غروب من  زیر آفتاب! حلالش نمیکنم مارا خرابه ای دم بازار شام برد ای خانه اش خراب!حلالش نمیکنم درسفره غریبی ما نان خشک بود برسفره اش کباب حلالش نمیکنم حرف کنیز آمد و ترسید خواهرم شد حرف انتخاب حلالش نمیکنم هرجور بود بی ادبی کرد با سرت با چوب و با شراب حلالش نمیکنم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت را بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟  چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق در خون‌‌ رها وقتی که دیدم پیکرت را ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه یک بار می‌شد من ببوسم حنجرت را بابا تو که گفتی به ما از گوشواره همراه خود بردی چرا انگشترت را با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه دیدم کبودی‌های چشم مادرت را یک روز بودم یاس باغ آرزویت حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بابا بنگر رویِ به‌هم‌ریخته‌ام را وا کن گرهِ موی به‌هم‌ریخته‌ام را دیگر رَمَقی نیست به رویت بگُشایم چشم تر کم‌سویِ به‌هم‌ریخته‌ام را من فاطمه‌ی شام شدم خُورده نگیرید لرزیدنِ بازوی به‌هم‌ریخته‌ام را آرام کن عمهّ تو پس از حرفِ کنیزی این خواهرِ کم‌روی به‌هم‌ریخته‌ام را هر تکه‌ای از زیور من دستِ کسی رفت پیدا کن النگوی به‌هم‌ریخته‌ام را در شامِ غریبانِ من آرام بشویید خونابه‌ی پهلوی به‌هم‌ریخته‌ام را زیبایی دختر یكی‌اش مویِ بلند است صد حیف كه گیسویِ به‌هم‌ریخته‌ام را.. http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلم گرفته و جانم ز زندگی سیر است هوای شام چرا اینقدر نفس گیراست لباس عید به تن کرده اند مردم شام فضای شهر چراغان و غرق تزویر است نوای هلهلۀ مردمان همانندِ صدای نیزه و تیر و صدای شمشیر است ز بام ها ز چه باران سنگ می بارد به سوی ما همه جا سیل غم سرازیر است ز دست و پای گلی روی ناقه خون ریزد حدیث غُربت او ناله های زنجیر است چه غافلند که بر اشک و آه ما خندند که در کمان دل خستگان همین تیر است قسم به آیۀ ناب"لیِذهِبَ عَنکُم" به روی نیزه سری از تبار تطهیر است پی هدایت مردم ز روی نی آید نوای قاری قرآن که غرق تفسیر است به عرش دوست زده تکیه قدر ما، امّا هنوز دشمن بیدادگر زمین گیر است مس وجود «وفایی» اگر که آوردی غبار درگه این آستانه اکسیر است http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بادختران قافله ، در زیر نیزه ات دامن گرفته ایم که نیفتی زمین پدر... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها 😭 چهل منزل سرت را نیزه می برد رقیه دم به دم از غصه می مرد به خنده حرمله منزل به منزل کنار نیزه ات هی آب می خورد #حسن_کردی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#جانم_رقیه🙏 دست از سرم بردار من بابا ندارم زخمی شدم بهر دویدن پا نــدارم گیســـو سپیدم احترامم را نگهدار سیلی نزن من با کسی دعوا ندارم... #قاسم_نعمتی 🏴شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها تسلیت باد 💔 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7