#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ای تا همیشه مطلع الانوار لبخندت
آیینه در آیینه شد تکرار لبخندت
جان پدر را تا بهشتی غرق گل می برد
در لحظه های روشن دیدار لبخندت
لبریز بود از مادری لبریز چشمانت
سرشار بود از عاطفه سرشار لبخندت
نه سال در دنیای حیدر صبح و ظهر و شب
تکرار شد تکرار شد تکرار لبخندت
با گردش دستاس خیر و نور می پاشید
بر هرچه صحرا هرچه گندمزار لبخندت
از روزه ی بی نان و بی خرما چه شیرین تر
وقتی که باشد لحظه ی افطار لبخندت
اما چرا این روزها دیگر نمی خندی
اما چرا این روزهای تار لبخندت...
مثل گلی توفان زده پژمرد، پرپر شد
بعد از پدر بعد از در و دیوار لبخندت
این روز های آخری یک بار خندیدی
اما چه تلخ است آه تلخ این بار لبخندت
با چشم های خسته تا تابوت را دیدی
بر چشمهای فضه شد آوار لبخندت
مادر جهان ما یتیم عشق و احساس است
قدری بخند ای مهربان بگذار لبخندت…
چادر نماز دخترم از یاس لبریز است
تابیده بر این چادر گلدار لبخندت
#محمدجواد_شرافت
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
گر پهلویم شکست فدای سرت علی
محسن به خون نشست فدای سرت علی
یک تار موی تو به دو عالم نمی دهم
هستی هر آنچه هست فدای سرت علی
ماهِ رخم که سایه ی خورشید را ندید
حالا که نیلی است فدای سرت علی
غصه مخور اگر پی احقاق حق، عدو...
... راهم به کوچه بست فدای سرت علی
از چه نشسته ای به برم" شملةالجنین"
این جای ضرب شصت فدای سرت علی
#حسین_رضایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
همدم کسی به مثل تو پیدا نمی شود
جز با تو درد عشق مداوا نمی شود
از لحظه ای که در پس در خوانده ای مرا
نبود دمی که دیده چو دریا نمی شود
گفتم مگر که دیده ی خود واکنی ولی
چشمی که کوچه دیده دگر وا نمی شود
از بس نظر به قد تو کردم کمان شدم
حتی هلال چون قد تو تا نمی شود
دیدی تو را به بستر و شرمنده تر شدم
جز استخوان و پوست تماشا نمی شود
زینب ز دیده اشک فشاند به بازویت
شاید که مرهمی شود اما نمی شود
دشمن پس از عیادت تو با اشاره گفت
زهرا دگر برای تو زهرا نمی شود
#محمود_اسدی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
یک دست بر دیوار و دستی بر کمر داری
یک زخم کاری بر تنت از میخ در داری
در کوچه آن ظالم چه آورده سرت ای وای
حتی میان خانه هم چادر به سر داری
کمتر بگو عجل وفاتی مهربان من
تو خوب از تنهایی حیدر خبر داری
دیگر نمی گیرم بغل زانوی غم زهرا
از انتظار مرگ اگر تو دست برداری
خون گریه کن شاید کمی آرام تر گردی
بر سینه داغ محسن و داغ پدر داری
من مطمئنم کوه را از پا می اندازد
این درد پهلویی که تو شب تا سحر داری
در سجده هایت مرگ حیدر را تمنا کن
حالا که ای بانوی من عزم سفر داری
تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم
این زخم هایی که به روی بال و پر داری
می بینمت روز دهم در قتلگاهی که
تو وعده ای با زینب خونین جگر داری
#محمدحسین_رحیمیان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مرثیه
این که دارد میرود از خانه، سامان من است
بسکه حیرانش شدم یک شهر حیران من است
نیست دیگر هیچ امیدی بر مداوای دلم
اینکه افتاده به جانش درد، درمان من است
گریه هایش گریه درد است، درد بی کسی
فاطمه گریان پهلو نیست، گریان من است
باز هم از حق کعبه بر نخواهد داشت دست
فاطمه دست شکسته ش هم به دامان من است
لااقل گیسوی زینب را کمی شانه بزن
فاطمه جان شانه کردن حق طفلان من است
میهمان سر زده خوب است، لیک اینگونه نه
چه شده از صبح تابوت تو مهمان من است؟
چند روزی موی تو شانه نخورده فاطمه
گیسوان سوخته، حالا پریشان من است
آی مردم در جوانی آخر کارم شده
اول این زندگی گرم، پایان من است
بیش ازین با گریه های خود مرا گریان نکن
خانه ی آباد را با رفتنت ویران نکن
#علی_اکبر_لطیفیان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#غزل_مصیبت
دارم از دلواپـَسی دِق می کنم مادر بخند
دلخوشیِ دختری یک لحظه دربستر بخند
پیش ما هر قدر می خواهی بگو آه و ببار
چون که می بینی به خانه آمده حیدر بخند
گاه من حس می کنم وقتی که می آید پدر
می گـوید دیوار با طعـنه به میخِ در بخند
بغض سنگین حسن جانم به لب آورده است
ای فدای خنده اَت پیش من خواهر بخند
بُقـچه ای آوردی و حرف کفن شد پایِ سر
ساربان می گفت با خود این هم انگـشتر بخند
این یکی می گفت حمله خیمه ها غارت شدند
آن یکی می گفت سهم من شده یک سر بخند
بی خیالِ گـوشواره بی خیالِ زخمِ گوش
آمده بر روی نـِیْ بابای تو دختر بخند
آه از حال و هوای قـتلگاه و خـیمه گاه
می رسد روزِ تقـاص دلـبر و کـوثر بخند
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا
ای تاج سرعالم وآدم زهرا
ازکودکیم دل به تودادم زهرا
آنروزکه من هستم وتاریکی قبر
جان حسنت برس به دادم زهرا
🔷اشعارناب آئینی🔷
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_فاطمی_امام_زمان
#مرثیه_حضرت_زهرا
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
رو بگرداني زِ ما دنيا جهنم مي شود
روزيِ ما روز و شب اندوه و ماتم مي شود
پلكهايت باز كن درهاي رحمت را نبند
بي نگاه تو دل ما خانة غم مي شود
عاقبت هركس دلش را شستشو داد از گناه
در حريم آية تطهير ، مَحرم مي شود
در سر و رويم شده پيدا دگر موي سپيد
فرصت ديدار دارد روز و شب كم مي شود
چون خَمِ گيسوي تو اي ليليِ صحرا نشين
قامت چشم انتظاران شما خم مي شود
با تکان ابرُوانت زود مي ريزم به هم
نبض عالم با نگاه تو منظم مي شود
يا ولي اله راضي مي شوي از دست من ؟ !
با رضاي تو رضاي حق فراهم مي شود
هر كه زهرا مادرت را الگوي راهش كند
وقت لبخند تو مشمول دعا هم مي شود
خاك پاي مادر تو سرمة چشمان ماست
دست بوسِ او رسول اللهِ خاتم مي شود
شك ندارم كه حسين هم با دعاي مادرش
صاحب كرب و بلا ، اربابِ عالَم مي شود
گرية ما باعث تسكين قلبِ فاطمه است
اين حسين جانها به زخم سينه مرهم مي شود
فاطميه كربلا شبهاي جمعه ديدني ست
مادرت صاحب عزاي ذبح اعظم مي شود
اين پسر هم مثل مادر جاي تنگي گير كرد
دنده ها اينگونه شكلش نا منظم مي شود
روضة گودال مثل روضة مسمار شد
ماجراي كوچه زير چكمه ها تكرار شد
#قاسم_نعمتى
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_زمان_اروحنا_فداه
دوباره صبح جمعه و نگاه من به انتظار
که شاید آردم صبا خبر ز طرف کوی یار
صدای عاشقان تو ز هر طرف رسد به گوش
بیا ستاره سحر قدم به چشم من گذار
دوباره صبح جمعه و دعای ندبه دلم
کجاست منتقم کجا؟ بیا قرار بی قرار
شود که عمر کوتهم اجازتم دهد دمی ؟
که بشنوم به جمعه ای خبر رسیده از سوار
جان به کفان معرکه به انتظار منتقم
منتظر اشاره اند بسیجیان جان نثار
دوباره نذر کرده ام که ندبه خوانتان شوم
که شاید آردم صبا خبر ز طرف کوی یار
#وحید_محمدی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
گوهر يكدانه عالم وجودِ فاطمه ست
رزق ما از بركت ذكر سجود فاطمه ست
از كران تا بى كران ،از آسمان تا به زمين
كار دست حيدر و محور عمود فاطمه ست
در حقيقت فاطمه فرمان رواى عالم است
علت خَلق جهان بودو نبود فاطمه ست
نور زهرا انحصاراً از خدا نازل شده
پس خداى مهربان در تاروپود فاطمه ست
هستىِ خود را تماماً وقف مسكين كرده بود
اين كرامت ذره اى از لطف و جود فاطمه ست
فاطميه در مدار آسمان روضه بپاست
ذكر تسبيح ملك گفت وشنود فاطمه ست
اين دمِ آخر مرتب از على "رو" مى گرفت
علت اين ماجرا روى كبود فاطمه ست
#حبیب_باقرزاده
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7